|

نقش رسانه‌ها در پیشگیری از سرقت

در دنیای امروز، رسانه‌ها دیگر تنها ابزار اطلاع‌رسانی نیستند؛ بلکه نهادهایی فعال در مهندسی افکار عمومی و شکل‌دهی به رفتارهای اجتماعی‌اند. یکی از حوزه‌هایی که رسانه‌ها می‌توانند در آن نقش کلیدی ایفا کنند، پیشگیری از جرایم به‌ویژه سرقت است. این نقش، تنها محدود به پوشش اخبار جنایی نیست، بلکه از طریق آموزش عمومی، افشای نقاط ضعف ساختاری، نظارت اجتماعی و حتی مشارکت در طراحی کمپین‌های پیشگیرانه، می‌تواند به یکی از مهم‌ترین ابزارهای بازدارنده در برابر سرقت تبدیل شود.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

معین میثاق: در دنیای امروز، رسانه‌ها دیگر تنها ابزار اطلاع‌رسانی نیستند؛ بلکه نهادهایی فعال در مهندسی افکار عمومی و شکل‌دهی به رفتارهای اجتماعی‌اند. یکی از حوزه‌هایی که رسانه‌ها می‌توانند در آن نقش کلیدی ایفا کنند، پیشگیری از جرایم به‌ویژه سرقت است. این نقش، تنها محدود به پوشش اخبار جنایی نیست، بلکه از طریق آموزش عمومی، افشای نقاط ضعف ساختاری، نظارت اجتماعی و حتی مشارکت در طراحی کمپین‌های پیشگیرانه، می‌تواند به یکی از مهم‌ترین ابزارهای بازدارنده در برابر سرقت تبدیل شود.

رسانه به‌مثابه ناظر عمومی: شفاف‌سازی، آماردهی، هشدار

در بسیاری از کشورها، رسانه‌ها به عنوان ناظری مستقل از ساختار پلیسی و قضائی، با انتشار مستمر داده‌های مربوط به نرخ سرقت، مناطق جرم‌خیز، شیوه‌های رایج سرقت و کاستی‌های امنیتی، به شهروندان و مسئولان هشدار می‌دهند. مثلا در بریتانیا، رسانه‌های محلی با همکاری پلیس شهری، نقشه‌های تعاملی از نقاط داغ سرقت منتشر می‌کنند. این اطلاعات موجب افزایش هشیاری عمومی و مطالبه‌گری شهروندان از نهادهای مسئول شده و در کاهش نرخ سرقت در برخی نواحی مؤثر بوده است.

کمپین‌های رسانه‌ای پیشگیرانه: آموزش پیش از وقوع جرم

یکی از کارآمدترین مدل‌ها، استفاده از رسانه‌ها برای آموزش مستقیم شهروندان درباره روش‌های پیشگیری از سرقت است. این رویکرد، به‌ویژه در کشورهای اسکاندیناوی بسیار پرکاربرد است. در سوئد، شبکه‌های تلویزیونی ملی در همکاری با سازمان‌های پلیسی، مجموعه‌ای از ویدئوهای کوتاه با عنوان «امنیت خانه‌ات را جدی بگیر» پخش کردند که روش‌های ساده‌ای مانند قفل‌گذاری دوبل، استفاده از نورپردازی هوشمند، یا اطلاع‌رسانی محلی را آموزش می‌داد. طی سه سال، آمار سرقت از منازل در مناطق هدف، کاهش چشمگیر ۱۸درصدی نشان داد.

در آمریکا، رسانه‌های اجتماعی نقش بسیار فعالی در پیشگیری از سرقت‌های خُرد (مثل دزدی مغازه و کیف‌قاپی) دارند. پلیس‌ها در پلتفرم‌هایی مانند فیس‌بوک و ایکس (توییتر سابق) مستقیم با شهروندان ارتباط برقرار می‌کنند، هشدارهای فوری درباره فعالیت‌های مشکوک منتشر می‌کنند و گاه حتی از شهروندان برای شناسایی مجرمان کمک می‌گیرند. این مدل مشارکتی، باعث افزایش حس نظارت اجتماعی و بازدارندگی از جرم شده است.

رسانه و مطالبه‌گری ساختاری: فشار برای اصلاح زیرساخت‌ها

رسانه‌ها همچنین در ایجاد فشار بر نهادهای اجرائی برای اصلاح زیرساخت‌های ضدسرقت نقش مهمی دارند. در شهر سائوپائولو، پس از افزایش آمار سرقت‌های مسلحانه در حمل‌ونقل عمومی، روزنامه‌ها و رسانه‌های تصویری با انتشار گزارش‌هایی از نبود دوربین‌های مداربسته، نقص در نظارت شبانه و ضعف در آموزش کارکنان، موجی از مطالبه‌گری به راه انداختند. در کمتر از شش ماه، شهرداری طرحی برای نوسازی سامانه‌های حفاظتی اتوبوس‌ها و ایستگاه‌ها تصویب کرد که باعث کاهش ۲۵درصدی این نوع سرقت در سال بعد شد.

در ایران نیز هرچند گزارش‌های پلیسی درباره کشفیات سرقت یا آمارهای کلی منتشر می‌شود، اما رسانه‌ها کمتر در نقش ناظر فعال و تحلیلگر ظاهر می‌شوند. نبود دسترسی آزاد به داده‌ها، موانع حقوقی در نقد عملکرد نهادهای انتظامی و نیز محدودیت در تولید محتوای آموزشی با استاندارد بالا، باعث شده تأثیرگذاری رسانه‌های داخلی در پیشگیری از سرقت، پایین‌تر از ظرفیت واقعی باشد. با این حال، برخی کمپین‌های اخیر مانند هشدارهای تصویری درباره روش‌های سرقت عابربانک‌ها یا پوشش پرونده‌های خاص سرقت در برخی پلتفرم‌ها، نشانه‌هایی از ظرفیت بالقوه رسانه‌ها در این حوزه است.

وقتی رسانه بستر جرم می‌شود

یکی از آشکارترین راه‌هایی که رسانه می‌تواند به افزایش سرقت منجر شود، رمانتیزه‌کردن چهره مجرم است. در بسیاری از فیلم‌ها، سریال‌ها و مستندهای جنایی، به‌ویژه در ژانرهای هیجان‌انگیز، شخصیت سارق به عنوان فردی باهوش، جسور و گاه حتی «قهرمان مردمی» تصویر می‌شود. سریال‌هایی مانند La Casa de Papel (سرقت پول) در اسپانیا یا Lupin در فرانسه، گرچه در ظاهر نقدی اجتماعی به بی‌عدالتی‌اند، اما ناخواسته الهام‌بخش نسل جوان برای تحسین سارق و در مواردی الگوبرداری از شیوه‌های سرقت شده‌اند.

فقر رسانه‌ای و احساس نابرابری؛ رسانه به‌مثابه آیینه محرومیت

رسانه‌ها همچنین با تمرکز بیش از حد بر نمایش زندگی لوکس، مصرف‌گرایی و فاصله طبقاتی، می‌توانند ناخواسته نوعی خشم اجتماعی و احساس طردشدگی را در میان طبقات محروم و به‌ویژه جوانان حاشیه‌نشین تحریک کنند. این پدیده که در جامعه‌شناسی با عنوان Relative Deprivation شناخته می‌شود، زمانی رخ می‌دهد که افراد، به‌ویژه جوانان، خود را در معرض استانداردهایی ببینند که امکان دستیابی به آنها را ندارند. نمایش بی‌وقفه ماشین‌های میلیاردی، زندگی لاکچری سلبریتی‌ها، خانه‌های مجلل و بی‌توجهی به واقعیت‌های اقتصادی اکثریت مردم، ممکن است احساس خشم، تحقیر و «حق‌خواهی از مسیر نادرست» را تقویت کند. تحقیقات انجام‌شده در مکزیک، آفریقای جنوبی و حتی ایران نشان می‌دهد که گسترش این نوع محتواها می‌تواند با افزایش خُرده‌جرایم مانند دزدی‌های خیابانی، موبایل‌قاپی و سرقت فروشگاهی مرتبط باشد.

آموزش ناخواسته روش‌های سرقت؛ جزئیات خطرناک در گزارش‌های خبری

از دیگر اشکالات رایج، انتشار جزئیات فنی درباره روش‌های سرقت در قالب گزارش‌های خبری یا حتی مستندهای واقعی است. رسانه‌هایی که بدون ملاحظات حرفه‌ای، دقیق‌ترین روش‌های نفوذ به قفل خانه‌ها، هک عابر‌بانک‌ها یا دورزدن سیستم‌های امنیتی را منتشر می‌کنند، ممکن است ناخواسته به «آموزش مجرمان بالقوه» کمک کنند. این نوع محتواها، در سال‌های اخیر به‌ویژه در فضای یوتیوب یا شبکه‌های داخلی مشابه، رشد یافته‌اند.

تسری ناامنی روانی؛ رسانه و ایجاد ترس مزمن

رسانه‌ها گاهی نیز با افراط در پوشش اخبار سرقت و بزرگ‌نمایی خطرات، باعث ایجاد نوعی ترس مزمن، بی‌اعتمادی به جامعه و آسیب روانی عمومی می‌شوند. این ترس، به‌ویژه در خانواده‌ها و سالمندان، ممکن است به انزوای اجتماعی، پرخاشگری و حتی خرید بی‌رویه ابزارهای دفاع شخصی (چاقو، شوکر، اسپری فلفل) منجر شود. پدیده‌ای که در کالیفرنیا و سائوپائولو به‌وضوح ثبت شده است.

فضای مجازی و الگوریتم‌های خطرناک؛ قدرت الگوبرداری سریع‌تر از قبل

در عصر شبکه‌های اجتماعی، مسئله بسیار پیچیده‌تر شده است. الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی، محتواهای پربازدید و هیجان‌انگیز را برجسته می‌کنند؛ حتی اگر آن محتوا خلاف قانون باشد. در سال‌های اخیر، ویدئوهایی از سرقت‌های «بیش‌ازحد حرفه‌ای» یا خنده‌دار (!) در تیک‌تاک، اینستاگرام و یوتیوب وایرال شده‌اند؛ و برخی مجرمان با افتخار، روش‌های خود را آموزش داده‌اند.

در نهایت، رسانه نه خوب است و نه بد؛ بستگی دارد که چطور و در چه زمینه‌ای از آن استفاده شود. همان‌گونه که می‌تواند عامل آگاهی، بازدارندگی و آموزش برای امنیت باشد، در صورت فقدان اخلاق حرفه‌ای، نبود نظارت و افراط در هیجان‌سازی، می‌تواند به بازتولید آسیب، ترویج الگوبرداری مجرمانه، تشدید خشم طبقاتی و حتی آموزش غیرمستقیم سرقت منجر شود.

تجربه کشورهای موفق در کاهش سرقت نشان می‌دهد که رسانه‌ها تنها با ایفای نقش «بازتاب‌دهنده» وقایع موفق نمی‌شوند، بلکه وقتی کنشگر، آموزشی، تحلیل‌گر و مطالبه‌گر باشند، می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در کاهش نرخ جرم ایفا کنند. برای تحقق این ظرفیت در ایران، لازم است هم محدودیت‌های رسانه‌ای کاهش یابد، هم نهادهای انتظامی شفاف‌تر عمل کنند و هم تولید محتوای پیشگیرانه با جدیت دنبال شود. رسانه، اگر به درستی دیده و آزاد گذاشته شود، می‌تواند شریک راهبردی امنیت اجتماعی باشد؛ نه فقط راوی آن.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.