«شرق» از تنش هند و پاکستان و پیامدهای آن برای امنیت ایران و ژئوپلیتیک منطقه گزارش میدهد
مذاکرات در غرب، تنش در شرق
درحالیکه تهران خود را برای مذاکرات حساس با اروپا و دور چهارم گفتوگوها با ایالات متحده در رم آماده میکند، همسایگان شرقی ایران در آستانه تنشی بیسابقه قرار گرفتهاند. حمله تروریستی ۲۲ آوریل ۲۰۲۵ در پهلگام کشمیر که به کشتهشدن ۲۶ گردشگر منجر شد، روابط هند و پاکستان را به نقطهای بحرانی رسانده است.


مالک مصدق: درحالیکه تهران خود را برای مذاکرات حساس با اروپا و دور چهارم گفتوگوها با ایالات متحده در رم آماده میکند، همسایگان شرقی ایران در آستانه تنشی بیسابقه قرار گرفتهاند. حمله تروریستی ۲۲ آوریل ۲۰۲۵ در پهلگام کشمیر که به کشتهشدن ۲۶ گردشگر منجر شد، روابط هند و پاکستان را به نقطهای بحرانی رسانده است. این تنش، با تبادل اتهامات، اقدامات دیپلماتیک متقابل و هشدارهای نظامی، نهتنها ثبات شبهقاره را تهدید میکند، بلکه امنیت مرزهای شرقی ایران و ژئوپلیتیک پیرامونی آن را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
ایران، به دلیل پیوندهای تاریخی و موقعیت استراتژیک خود، ناگزیر از ایفای نقش میانجیگرانه و تلاش برای مدیریت بحران است. حمله تروریستی ۲۲ آوریل ۲۰۲۵ در منطقه توریستی پهلگام کشمیر که توسط گروه «جبهه مقاومت» (وابسته به لشکر طیبه) انجام شد، بدترین حمله به غیرنظامیان در کشمیر از سال ۲۰۰۸ بود. این حمله که ۲۶ کشته و بیش از ۲۰ زخمی برجای گذاشت، واکنش تند هند را برانگیخت. نارندرا مودی، نخستوزیر هند، با اعطای «آزادی عملیاتی کامل» به نیروهای مسلح و متهمکردن پاکستان به حمایت از تروریسم، اقدامات دیپلماتیک شدیدی از جمله تعلیق معاهده آب ایندوس (۱۹۶۰)، اخراج دیپلماتهای پاکستانی و بستن مرزهای زمینی را اعمال کرد. در مقابل، پاکستان هرگونه دخالت را رد کرد و خواستار تحقیقات بیطرفانه شد.
عطاالله طرار، وزیر اطلاعات پاکستان، در ۳۰ آوریل ۲۰۲۵ هشدار داد که «اطلاعات موثق» از حمله نظامی قریبالوقوع هند ظرف ۲۴ تا ۳۶ ساعت خبر میدهد و هرگونه تجاوز را با «پاسخ قاطع» مواجه خواهد کرد. خواجه محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان، نیز از «حمله قریبالوقوع» هند سخن گفت و اعلام کرد ارتش در حالت آمادهباش کامل است، هرچند استفاده از سلاح هستهای فقط در صورت «تهدید مستقیم به موجودیت» کشور در نظر گرفته خواهد شد. این تبادل تهدیدات، همراه با درگیریهای محدود، خطر یک رویارویی نظامی تمامعیار بین دو قدرت هستهای را افزایش داده است.
تأثیر بر امنیت مرزهای شرقی ایران: یکی از مهمترین ابعاد این موضوع، آن است که تنشهای هند و پاکستان پیامدهای مستقیمی برای امنیت مرزهای شرقی ایران بهویژه در استان سیستانوبلوچستان دارد. این منطقه که با پاکستان هممرز است، به دلیل فعالیت جیشالعدل و قاچاق مواد مخدر، از نظر امنیتی شکننده است؛ بنابراین، در صورت تشدید درگیری بین هند و پاکستان، بیثباتی در بلوچستان پاکستان میتواند به سرریز ناامنی به ایران منجر شود.
به گزارش الجزیره، بستهشدن مرز «واگه» و محدودیتهای تجاری پاکستان با هند، اقتصاد مرزی را تحت فشار قرار داده و میتواند فعالیتهای غیرقانونی در مرز ایران را افزایش دهد. علاوه بر این، هرگونه درگیری نظامی میتواند موج پناهجویان از بلوچستان پاکستان به ایران را ایجاد کند که بار اقتصادی و امنیتی سنگینی بر تهران تحمیل خواهد کرد. به گفته اتاق بازرگانی ایران، تجارت مرزی ایران با پاکستان در سال ۲۰۲۴ حدود ۲.۵ میلیارد دلار بود و هرگونه اختلال در این تجارت، میتواند اقتصاد مناطق مرزی را تضعیف کند. همچنین، تشدید تنشها ممکن است گروههای شبهنظامی را به بهرهبرداری از هرجومرج منطقهای ترغیب کند؛ امری که امنیت داخلی ایران را تهدید خواهد کرد.
پیامدهای ژئوپلیتیکی برای منطقه: در پیوست نکات یادشده، باید اذعان کرد تصاعد بحران بین هند و پاکستان فراتر از شبهقاره، ژئوپلیتیک منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد. جنوب آسیا، به دلیل حضور دو قدرت هستهای و رقابتهای تاریخی، یکی از بیثباتترین مناطق جهان است. به گفته مؤسسه چتمهاوس، این بحران میتواند همکاری منطقهای در چارچوب سازمان همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (سارک) را که از سال ۲۰۱۴ متوقف شده است، بیش از پیش تضعیف کند. برای ایران، این تنشها، چالشهایی در روابط با قدرتهای منطقهای ایجاد میکند. چین، متحد نزدیک پاکستان، خواستار خویشتنداری شده، اما حمایت پکن از اسلامآباد میتواند روابط ایران با هند را پیچیده کند.
هند، به عنوان شریک تجاری مهم ایران (با تجارت دو میلیارد دلاری در ۲۰۲۴)، در پروژههایی مانند بندر چابهار نقش کلیدی دارد. هرگونه درگیری میتواند پیشرفت این پروژه را که برای دسترسی ایران به آسیای مرکزی حیاتی است، مختل کند. علاوه بر این، تشدید تنشها ممکن است توجه قدرتهای جهانی را از مذاکرات هستهای ایران منحرف کند. ایالات متحده که روابط نزدیکتری با هند دارد، از هند حمایت کرده، اما خواستار راهحل مسئولانه شده است. این وضعیت میتواند مذاکرات رم را تحتالشعاع قرار دهد و موقعیت ایران را در دیپلماسی جهانی تضعیف کند. ایران، با توجه به روابط تاریخی و فرهنگی با هند و پاکستان، در موقعیت منحصربهفردی برای میانجیگری قرار دارد. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، جمعه گذشته (۲۵ آوریل ۲۰۲۵) اعلام کرد تهران آماده استفاده از «مساعی جمیله» برای کاهش تنشها در اسلامآباد و دهلینو است.
این پیشنهاد توییتری عراقچی با استقبال ضمنی سازمان ملل مواجه شد که آنتونیو گوترش، دبیرکل آن، از تلاشهای پاکستان برای صلح قدردانی کرد و خواستار اجتناب از تشدید تنش شد. گفتنی است سابقه ایران در میانجیگری، مانند نقشآفرینی در بحران قرهباغ، نشاندهنده ظرفیت دیپلماتیک تهران است. ایران میتواند از روابط خود با چین، ترکیه و کشورهای خلیج فارس (که همگی خواستار کاهش تنش شدهاند)، برای ایجاد یک ائتلاف دیپلماتیک استفاده کند. به گزارش الحدث، عربستان سعودی و عراق نیز از گفتوگوهای مستقیم بین هند و پاکستان حمایت کردهاند که میتواند بستری برای ابتکارات ایران فراهم کند. بااینحال، میانجیگری ایران با چالشهایی مواجه است. روابط تهران با هند به دلیل تحریمها و اختلافها بر سر چابهار شکننده بوده و نزدیکی ایران به پاکستان ممکن است دهلینو را محتاط کند. همچنین تهران به دلیل تمرکز بر مذاکرات هستهای با آمریکا، اروپا و آژانس، ممکن است تمرکز لازم و منابع دیپلماتیک کافی برای میانجیگری بین دو قدرت اتمی را در اختیار نداشته باشد.
با وجود این، میانجیگری موفق میتواند جایگاه ایران را به عنوان بازیگری مسئول در منطقه تقویت کند. ضمن آنکه برای کنترل آثار و تبعات جدی و فوری بحران جاری بر امنیت کشور، میبایست ایران ورود جدی به این مناقشه داشته باشد. احتمال درگیری تمامعیار بین هند و پاکستان، با توجه به بازدارندگی هستهای و فشارهای بینالمللی، پایین است، اما خطر درگیریهای محدود در خط کنترل و بیثباتی منطقهای جدی است. همانطور که عنوان شد، برای تهران مدیریت این بحران برای حفظ امنیت مرزهای شرقی و منافع ژئوپلیتیکی حیاتی است. بنابراین تمرکز روی سه مسیر موازی و همزمان برای ایران اجتنابناپذیر است. نخستین موضوع به تقویت دیپلماسی منطقهای بازمیگردد که دراینباره ایران باید با همکاری چین، ترکیه و سازمان ملل، مذاکرات چندجانبهای را برای کاهش تنشها تسهیل کند. مقوله دوم ناظر بر حفظ توازن در روابط است. به این معنا که ایران باید روابط خود با هند و پاکستان را متعادل نگه دارد تا از خدشهدارشدن همکاریهای اقتصادی، بهویژه در چابهار، جلوگیری کند.
در مبحث سوم که بر دیپلماسی عمومی تأکید دارد، باید تهران استفاده از پیوندهای فرهنگی و تاریخی برای ترویج گفتوگو بین دهلینو و اسلامآباد را کلید بزند. گفتنی است مسیر دوم و سوم به عنوان هدفگذاریهای میانمدت قابل تحقق هستند و با توجه به فوریت میانجیگری باید روی راهکار نخست، ذیل استفاده از ظرفیت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای جلوگیری از تنش بین هند و پاکستان متمرکز شد. به هر حال تنشهای ناشی از حمله پهلگام، روابط هند و پاکستان را به آستانه بحرانی بیسابقه کشانده است. این بحران، با تأثیرات مستقیم بر امنیت مرزهای شرقی ایران و ژئوپلیتیک منطقه، تهران را ناگزیر از ایفای نقش فعال در مدیریت تنشها کرده است. ایران، با تکیه بر روابط تاریخی و دیپلماسی هوشمندانه، میتواند به کاهش تنشها کمک کند و همزمان منافع استراتژیک خود را حفظ کند. موفقیت در این میانجیگری نهتنها ثبات منطقهای را تقویت میکند، بلکه جایگاه ایران را به عنوان بازیگری مسئول در نظام بینالملل ارتقا خواهد داد. در این برهه حساس، خویشتنداری هند و پاکستان و حمایت جامعه جهانی از ابتکارات دیپلماتیک، کلید جلوگیری از فاجعهای منطقهای است.