فروکاستن خویشتن
هرچند نگاه به نامه 180 نفر از اقتصاددانان اندکی با فاصله است، اما از آنجا که اندیشمندان اقتصاددان ازجمله دانایان و متفکران جامعه ما هستند و جامعه نیز از آنان به خاطر تلاشهای علمی متفکرانه، انتظار دارد از مشکلات کشور گرهگشایی کنند، لذا یک بار دیگر به نامه ایشان درخصوص بودجه سال 1405 و تقاضا و رهنمودهایشان میپردازیم تا ببینیم از خیل درخور توجه این اندیشمندان اقتصادی چه انتظاری قابل بیان است.
هرچند نگاه به نامه 180 نفر از اقتصاددانان اندکی با فاصله است، اما از آنجا که اندیشمندان اقتصاددان ازجمله دانایان و متفکران جامعه ما هستند و جامعه نیز از آنان به خاطر تلاشهای علمی متفکرانه، انتظار دارد از مشکلات کشور گرهگشایی کنند، لذا یک بار دیگر به نامه ایشان درخصوص بودجه سال 1405 و تقاضا و رهنمودهایشان میپردازیم تا ببینیم از خیل درخور توجه این اندیشمندان اقتصادی چه انتظاری قابل بیان است.
تا آنجا که به ذهن این نویسنده اقتصادندان خطور میکند، میتوانیم اقتصاد هر جامعه را طیفبندی کنیم. طیف اول زیربناها و امکانات طبیعی مثل آب، خاک، جنگل، گاز، نفت، دریا، معادن، دشتها و دیگر امکانات طبیعی خداداد است که هر فعالیت اقتصادی با تکیه بر آنان انجام میشود. طیف دوم، زیربناهای ایجادشده مثل راهها، راهآهن، فرودگاهها، بندرها، سدها و شبکههای آبیاری است که تسهیلگر فعالیتهای اقتصادی هستند. طیف سوم، واحدهای تولیدی و تجاری و کشاورزی اعم از صنعتی، کشاورزی، دامداری و نیز خدماتی است. از فعالیتهای این واحدها تحت ضوابط و قوانین مصوبه چرخش اقتصادی حاصل میشود که واسطه این چرخش اقتصادی، نیروی انسانی و سیستمهای مالی و پولی است که صدالبته هرگونه خدشه در آن، فعالیتهای اقتصادی را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. بگذریم از طرز فکرهای اصالت پول -مونیتوریستها- که اصالت هرگونه فعالیت اقتصادی را منوط و وابسته به شکل و جریان پولی جامعه میدانند.
میدانم که سالهاست کشور ما دچار تحریمهای بینالمللی عمدتا ناشی از تصمیمات هیئت حاکمه آمریکا شده است و علاوه بر آن با عدم پذیرش مقررات FATF از فعالیت بانکی بینالمللی نیز محروم شدهایم. دولت روحانی بهدرستی بر این باور بود که باید تحریمها را از میان برداشت و نیز مدعی توانایی برداشتن همهگونه تحریمها بود که البته تصمیم رئیسجمهور وقت آمریکا، دونالد ترامپ، موجب بیاعتباری برجام و در نهایت گسترش بعدی تحریمها شد. در همان دولت، ریاست سازمان برنامه و بودجه آقای نوبخت بود که بعدها به صراحت اعلام کرد ما مدیریت در حال تحریم را بلد نبودیم. درحالیکه ایشان در زمان تحریمها منصوب و با علم به تحریمها صاحبمنصب شدند؛ صاحبمنصبی که کار در هنگامه تحریمها را به اعتراف خود نمیدانست.
در حال حاضر هم برخی مدیران معتقدند به هر طریقی باید تحریمها برداشته شود تا اقتصاد کشور بتواند قوام یابد و مشکلات اقتصادی کشور و مردم حل شود. واضح است که عبارت «به هر طریقی» معنای بسیار گستردهای دارد و تا از دست دادن استقلال و گوش به فرمان بودن دستورات دولتهای دشمن و معارض ادامه مییابد.
آنچه به ذهن متبادر میشود، آن است که در اینجا وظیفه اقتصاددانان چیست؛ توصیه به تسلیم به دشمن یا ارائه راهکارهای همنشینی با دشمن یا طراحی مشکل اقتصاد با در نظر گرفتن شرایط زیربناهای کشور و امکانات جاری اعم از ثروتها، درآمدها و هزینهها؟
فروکاست وظایف اقتصاددانان با توجه به بودجه کل کشور -گو اینکه توجه لازم است- علاوه بر آنکه شأن اقتصاددانان را به زیر میکشد، موجب رشد این تفکر میشود که روشنفکران و گروه اقتصاددانان از طرح واقعیتهای کشور بهشدت اجتناب میکنند و در عین حال که به همه مسائل اقتصادی کشور آگاه هستند، از آن برائت میجویند و شاید هم تنها به فکر آن هستند که به هر طریق -تکرار میکنم به هر طریق- از دام تحریمها رهایی یابند. حتی در این صورت هم اقتصاددانان باید با فرض رفع تحریمها، تبدیل دشمنیها به دوستیها، شرایط فعلی کشور را بسنجند و برای آن حالت طراحی اقتصادی کنند؛ والا اگر چنین اندیشیده شود که با رفع تحریمها همه چیز بهخوبی به جای خود بهصورت خودکار مناسب و مطلوب میشود، معلوم میشود اندیشه بسیار دوری از واقعیتها دارند. حساسیت اقتصاددانان درخصوص بودجه و چگونگی آن بسیار نیکو است، اما تنها و تنها گوشه بسیار کوچکی از مشکلات اقتصادی کشور را در بر میگیرد.
شاید حرفی درست زده شود و آن اینکه چون فصل تدوین بودجه است لذا به آن حساسیت نشان داده است که البته این پذیرفتنی و قابل درک است، اما آنچه قابل درک نیست، آن است که اقتصاددانان -فرقی نمیکند چپ یا راست، دیندار یا منکر- تاکنون حرفی درباره چگونه اداره اقتصاد کشور در شرایط تحریمی نزدهاند و مانند دیگران فقط شاهد کاستیها و سیاستهای غلط اقتصادی هستند.
فراموش نکنیم اقتصاد فقط روابط مالی و پولی نیست؛ اقتصاد یعنی همه سختافزارها و نرمافزارهای دخیل در اقتصاد که باید نقش خود را به نحوی ادا کنند که ثروت کشور اضافه و زمینه برای تحقق توسعه پایدار فراهم شود. این را گفتم که بگویم ادعای توسعه پایدار و حتی توسعه عقبتر از زمان برای ایران، در شرایط فعلی بسیار گزاف است و اگر بتوانیم حفظ ایران را در دستور کار قرار دهیم خود، کار سترگ و بیبدیلی انجام دادهایم. همواره به اقتصادانان و فرهیختگان دل بستهایم و بر آنان است که برای اقتصاد کشور در شرایط تحریم با مصداقهای عینی و عملی و نه نظری و مدرسهای، راهحل ارائه دهند؛ راهحلهایی که نهتنها از اسراف ثروتهای کشور جلوگیری کند، بلکه بتواند ثروت کشور و به تبع آن ثروت مردم را فزونی بخشد و گامی باشد برای طرح برگزیدهتر برای زمانی که تحریمها به تدبیر، مقاومت و تعلیم برداشته شود. چراکه تجربه زمان تحریم میتواند چراغی باشد فراراه توسعه پایدار در کشور؛ و الا اگر امروز با تدبیر به حفظ کشور همت نگماریم، فردا روز با کاسه تکدیگری به التماس به دشمنان روی خواهیم آورد. باشد که اقتصاددانان از فروکاستن خویش دست شویند و شأن و منزلت خود را با ارائه طریق به هممیهنان و حاکمیت نشان دهند.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.