گزارش «شرق» از تضاد روایتهای سیاسی و حقوقی بعد از پایان برجام و قطعنامه ۲۲۳۱
پس از 10 سال
دیروز شنبه ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) میتوانستیم شاهد نقطه عطف و جشن ملی باشیم؛ 10سالگی برجام و پایان طبیعی دوره محدودیتها که باید پرونده هستهای ایران را از چارچوب امنیتی و تحریمی خارج میکرد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
مالک مصدق: دیروز شنبه ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) میتوانستیم شاهد نقطه عطف و جشن ملی باشیم؛ 10سالگی برجام و پایان طبیعی دوره محدودیتها که باید پرونده هستهای ایران را از چارچوب امنیتی و تحریمی خارج میکرد. اما آنچه واقعا رخ داد، تلخی یک روند تاریخی بود؛ برجامی که با امضای ۲۰۱۵ به عنوان دستاوردی نادر از دیپلماسی چندجانبه مطرح شد، در مواجهه با خروج یکجانبه ایالات متحده در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ و ناکامی تروئیکا در اجرای تعهدات، به تدریج به «پیراهن هزارتکه» تبدیل شد. هر بازیگر بینالمللی در این دهه، یک لایه از توافق را برید و سهم خود را در تضعیف ساختار حقوقی و سیاسی آن گذاشت؛ آمریکا با خروج فشار را بازگرداند، اروپا با ناتوانی در جبران خلأ تحریمها و حتی چین و روسیه با رفتارهای دوگانه کمکی آشکار نکردند. واکنش ایران نیز از صبر راهبردی تا پنج گام کاهش تعهدات از ۱۸ اردیبهشت ۹۸، جزئی از این زنجیره سهمگین بود. فعالشدن شش قطعنامه پیشین در ششم مهرماه، بهمثابه آخرین سهمخواهی، مرگ عملی برجام را رقم زد و تضاد روایتهای حقوقی و سیاسی تهران و غرب، اکنون عرصه تصمیمگیری بینالمللی را قطبی کرده است. پرسش اصلی این است که آیا واکنشها مبتنی بر «قدرت» خواهند بود یا «حقوق»؟ اما تاریخ 10 سال گذشته نشان میدهد نه قدرت مطلق یکجانبه و نه قواعد قراردادی تنها، بهتنهایی کفایت نمیکنند؛ راه پیشرو مستلزم بازاندیشی در سیاست خارجی متوازن، بازسازی اعتماد متقابل و ترکیب خرد حقوقی با واقعیتهای ژئوپلیتیک است تا از آوار پیراهن تکهتکهشده، دستاوردی نو و پایدار طلوع کند.
وزارت خارجه: دوره زمانی ۱۰ساله تعیینشده در برجام، امروز به پایان رسید
وزارت امور خارجه ایران در بیانیهای به مناسبت پایان دوره ۱۰ساله قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت اعلام کرد از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، تمامی مفاد و محدودیتهای مربوط به برنامه هستهای ایران خاتمه یافته و این موضوع باید از دستور کار شورای امنیت خارج شود. در این بیانیه با استناد به بند ۸ قطعنامه تأکید شده که تشکیل مجدد سازوکارهای تحریمی مانند کمیته تحریم یا گروه کارشناسان، غیرقانونی و فاقد مبنای حقوقی است. وزارت خارجه از دبیرکل سازمان ملل خواست طبق ماده ۱۰۰ منشور، اطلاعات نادرست منتشرشده در وبسایت سازمان درباره «بازگرداندن قطعنامههای خاتمهیافته» را فورا اصلاح کند تا از ایجاد آشفتگی در روندهای حقوقی شورای امنیت جلوگیری شود.
بیانیه با اشاره به پایبندی ایران به برجام و نقض تعهدات از سوی آمریکا و سه کشور اروپایی، تلاش اخیر لندن، پاریس و برلین برای فعالسازی سازوکار «اسنپبک» را اقدامی غیرقانونی و بیاثر دانست که هیچ تغییری در وضعیت حقوقی قطعنامه ایجاد نمیکند. وزارت خارجه خاطرنشان کرد شورای امنیت نیز به دلیل مخالفت چین و روسیه، هیچ تصمیمی برای احیای قطعنامههای پیشین اتخاذ نکرده است.
جمهوری اسلامی ایران ضمن تقدیر از مواضع چین، روسیه، الجزایر، پاکستان و سایر کشورهایی که از خاتمه قانونی قطعنامه حمایت کردهاند، تأکید کرد برنامه هستهای ایران صلحآمیز است و باید مانند سایر کشورهای غیرهستهای عضو معاهده منع اشاعه مورد برخورد قرار گیرد. این وزارتخانه همچنین حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران را نقض فاحش منشور ملل متحد و خیانت به دیپلماسی دانست.
عراقچی: هرگونه ادعای «احیا» یا «اعاده» قطعنامههای خاتمهیافته، از اساس باطل بوده و فاقد مبنای حقوقی است
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران نیز در نامهای رسمی به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت اعلام کرد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مطابق مفاد خود در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ به طور قطعی خاتمه یافته و هرگونه تلاش برای احیای آن یا بازگرداندن تحریمهای گذشته، فاقد مبنای حقوقی است. او تأکید کرد هیچ دولت یا نهاد بینالمللیای، از جمله دبیرخانه سازمان ملل، بدون تصمیم جدید شورای امنیت نمیتواند اقدام قانونی در این زمینه انجام دهد.
عراقچی با اشاره به پایبندی کامل ایران به برجام و نقضهای مکرر آمریکا و سه کشور اروپایی، تصریح کرد که خروج آمریکا و بیعملی اروپا موجب تضعیف توافق و نقض آشکار حقوق بینالملل شد. او افزود: تلاش اخیر تروئیکای اروپایی برای فعالسازی سازوکار «اسنپبک»، اقدامی یکجانبه، فاقد اعتبار حقوقی و مغایر با روح و متن قطعنامه ۲۲۳۱ است. در نامه همچنین آمده است که براساس بند ۸ قطعنامه، تمامی مفاد آن و قطعنامههای تحریمی پیشین در تاریخ مقرر منقضی شدهاند و احیای آنها ممکن نیست. عراقچی خواستار ثبت این موضع به عنوان سند رسمی شورای امنیت و مجمع عمومی شد و تأکید کرد ایران براساس اصول حقوق بینالملل و دیپلماسی چندجانبه به تعامل سازنده پایبند است.
یارکشی دو طرف
در سایه تضاد روایتهای سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک درباره پایان برجام، صحنه بینالمللی به میدان یارکشیهای جدیدی بدل شده است؛ جایی که هریک از دو جبهه میکوشند روایت خود را به عنوان قرائت مشروع و مسلط بر ذهن و رفتار نظام بینالملل تحمیل کنند. در یک سو، اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای تازه اعلام کرد چند کشور غیرعضو این اتحادیه با تصمیم شورای اروپا برای بازگرداندن تحریمهای هستهای علیه ایران، در پی اجرای سازوکار پسگشت (اسنپبک) همسو شدهاند. در این بیانیه که جمعهشب (۲۵ مهر ۱۴۰۴) نسخهای از آن در سایت اتحادیه اروپا منتشر شد، آمده است: «در پی بازاعمال تمامی تحریمها و محدودیتهای مرتبط با برنامه هستهای ایران از سوی سازمان ملل متحد در ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ (ششم مهرماه ۱۴۰۴)، شورای اتحادیه اروپا تصمیم گرفت تحریمهای هستهای خود علیه ایران را که براساس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تعلیق یا لغو شده بودند، بار دیگر برقرار کند».
شورای اتحادیه اروپا در تصمیم جدید خود اعلام کرده است تدابیر محدودکننده در زمینه واردات نفت خام، گاز طبیعی، محصولات پتروشیمی و فراوردههای نفتی از ایران، همچنین فروش و تأمین تجهیزات کلیدی مورد استفاده در بخش انرژی، طلا، برخی فلزات و الماس، تجهیزات دریایی خاص و نرمافزارهای مرتبط دوباره اعمال خواهد شد. در بخش دیگری از این بیانیه قید شده است: «کشورهای آلبانی، بوسنیوهرزگوین، ایسلند، مولداوی، مونتهنگرو، مقدونیه شمالی، نروژ، صربستان و اوکراین خود را با این تصمیم شورای اتحادیه اروپا همسو کردهاند و اطمینان خواهند داد که سیاستهای ملیشان با این تصمیم منطبق باشد». اتحادیه اروپا در پایان این بیانیه از این اقدام استقبال کرده و آن را نشانه تعهد مشترک کشورها در حمایت از تصمیم شورای اروپا دانسته است.
پیشتر و در دهم مهرماه نیز وزیران خارجه گروه هفت در بیانیهای اعلام کردند: «ما وزیران خارجه گروه هفت، شامل کشورهای کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلیس و آمریکا و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در حمایت از فعالشدن مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپا برای بازگردان تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و سایر محدودیتها علیه ایران متحد ایستادهایم. این اقدام نتیجه ناکامی مداوم ایران در اجرای الزاماتش ذیل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است». وزیران خارجه گروه هفت مدعی شدند که «از بازگشت اجرای دوباره قطعنامههای لغوشده (۲۰۰۶) ۱۶۹۶، (۲۰۰۶) ۱۷۳۷، (۲۰۰۷) ۱۷۴۷، (۲۰۰۸) ۱۸۰۳، (۲۰۰۸) ۱۸۳۵ و (۲۰۱۰) ۱۹۲۹ از ساعت ۰۰:۰۰ (به وقت گرینویچ) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۵ (پنجم مهر) حمایت میکنیم».
در سوی دیگر ماجرای یارکشیهای دیپلماتیک، کاظم غریبآبادی هم طی گفتوگویی خبر داد: «در نشست وزرای خارجه جنبش عدم تعهد، بیش از ۱۲۱ کشور تأکید کردند که قطعنامه باید به طور رسمی خاتمه یابد». به گفته غریبآبادی: «ایران تأکید دارد تحریمهای شورای امنیت که آمریکا و اروپا با مکانیسم موسوم به ماشه بازگرداندهاند، هیچ وجاهت حقوقی ندارند و کشورهای عضو سازمان ملل الزامی به اجرای آن ندارند». معاون وزیر امور خارجه این را هم تصریح کرد: «با پایان قطعنامه، وضعیت موضوع ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تغییر میکند و از این پس مدیرکل آژانس دیگر ملزم به ارائه گزارش درباره برجام نخواهد بود».
کوروش احمدی: منافع ملی ایجاب میکند خود را از زندان گذشته خلاص کنیم و بر حال و آینده متمرکز شویم
با توجه به دو روایت متضاد از پایان برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، کوروش احمدی در گفتوگو با «شرق» اعتقاد دارد: «بحث درباره این موضوع را باید از دو بند ۸ و ۹ قطعنامه ۲۲۳۱ شروع کنیم. در بند ۸ تصریح شده که در ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) قطعنامه ۲۲۳۱ مختومه خواهد شد، هیچیک از قطعنامههایی که در بند «a۷» همین قطعنامه لغو شدهاند، اجرا نخواهند شد، بررسی برنامه هستهای ایران در شورای امنیت خاتمه خواهد یافت و این موضوع از دستور کار شورای امنیت حذف خواهد شد. اما بند ۹ میگوید اگر قطعنامههای قبلی مطابق بند ۱۲ همین قطعنامه بازگردانده شده باشند، مفاد بند ۸ اجرا نخواهد شد. به این ترتیب، ما اکنون به لحاظ حقوقی با یک وضعیت بلاتکلیف مواجهایم و جامعه بینالمللی در این رابطه دوپاره شده است».
با چنین خوانشی، این دیپلمات پیشین کشور ادامه داد: «از یک طرف ایران به همراه چین و روسیه و حداقل دو عضو غیردائمی شورای امنیت، یعنی پاکستان و الجزایر که در دو رأیگیری در شورا جانب ایران را گرفتند، قاعدتا بازگشت شش قطعنامه را به رسمیت نمیشناسند و در مقابل کشورهای غربی و برخی دیگر و نیز دبیرخانه سازمان ملل از بازگشت قطعنامهها سخن میگویند. اخیرا شش کشور عرب خلیج فارس و اتحادیه اروپا نیز در یک بیانیه مشترک از بازگشت قطعنامهها سخن گفتند». به گفته این تحلیلگر حوزه برجام: «با توجه به این دو روایت حقوقی باید منتظر ماند و دید که در عمل چه اتفاقاتی خواهد افتاد. مطابق ماده ۲۵ منشور، اعضای سازمان ملل ملزم به اجرای قطعنامههای شورای امنیت هستند. اکنون باید دید که چه کشورهایی در عمل اقدام به درج محتوای قطعنامههای ششگانه در مقررات داخلی خود خواهند کرد. همینطور در قطعنامهها وظیفه گزارشدهی درباره اجرای قطعنامهها نیز برای اعضای سازمان ملل مقرر شده است. باید دید که چه کشورهایی گزارش خواهند داد».
احمدی در ادامه خاطرنشان کرد: «در این فضای مبهم، همیشه در طول تاریخ، تلاش همه کشورهایی که تأمین منافع ملی در مرکز توجهشان قرار داشته، این بوده که از بهترینهای همه جهانها، اعم از شرقی و غربی و شمالی و جنوبی، بهرهمند شوند. تنها در مواقعی معدود کشورهایی که اولویت خود را در چارچوب قرارگرفتن در مدار این یا آن ابرقدرت تعریف کرده بودند، از این قاعده عدول میکردند. تجربه نیز ثابت کرده که فقط در وضعیت رقابت بین قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، امکان دریافت بهترین و بیشترین امتیازات از آنها میتواند وجود داشته باشد. به عنوان مثال، در مقطعی روسیه و آمریکا بیشترین رقابت را با هم برای فروش تسلیحات پیشرفته به ترکیه داشتند و اکنون هند در مرکز رقابت مشابهی قرار گرفته است. سیاست خارجی متوازن تنها الگویی است که امکان استفاده از امکانات هر دو قطب و همه جهان را میدهد».
دیپلمات اسبق کشورمان در سازمان ملل به «شرق» میگوید: «درمورد قطعنامههایی که غربیها و سازمان ملل ادعای بازگشت آنها را دارند، باید دید که کشورها در عمل چه خواهند کرد. قطعنامههای تحریمی وقتی تصویب میشوند الزاماتی را برای کشورهای عضو سازمان ملل ایجاد میکنند. از جمله اینکه مفاد این قطعنامهها باید در مقررات داخلی اعمال شوند و اشخاص و نهادهای تحریمشده باید در لیست تحریمی کشورها وارد شوند. کشورها همچنین الزام به گزارشدهی دارند. در درجه اول، اقدام یا عدم اقدام در این موارد موضع کشورها را روشن خواهد کرد. در درجه دوم، مهم است که آیا کشورها در عمل به مفاد این قطعنامههای ششگانه عمل خواهند کرد یا خیر. مثلا باید دید که آیا چین و روسیه در حوزههای ممنوعه علنا و رسما با ایران کار خواهند کرد یا خیر. تا آنجا که به روسیه و چین برمیگردد، نحوه برخورد آنها با وظایف کمیته تحریم و پنل کارشناسی نیز مهم است».
به باور این کارشناس: «کار کمیته تحریم با اجماع همه اعضای 51گانه باید انجام شود و حتی یک کشور عضو غیردائمی شورا نیز میتواند مانع تصمیمگیری در کمیته شود. بهعلاوه، پنل کارشناسی که باید دوباره توسط شورای امنیت ایجاد شود، میتواند با مانع وتوی چین و روسیه مواجه شود. قبلا روسیه و چین در قضیه کره شمالی مشکلاتی در انجام کار کمیته ۱۷۱۸ ایجاد کرده بودند و سابقه آن موجود است».
احمدی با بازخوانی تاریخ 10ساله برجام، تصریح میکند: «قطعا آمریکا با خروج از برجام بیشترین ضربه را به برجام زد. اروپا در دوره اول ترامپ درمورد خروج آمریکا از برجام با آمریکا همراه نبود و با آن مخالفت کرد و در عمل نیز در آگوست ۲۰۲۰ نقش تعیینکنندهای در به شکست کشاندن تلاش آمریکا برای بازگرداندن قطعنامههای ضدایرانی داشت. اروپا همچنین تحریمهایی را که بعد از برجام لغو کرده بود، بازنگرداند. اما با توجه به تحریمهای یکجانبه آمریکا، دولتهای اروپایی امکان اینکه شرکتها و بانکهای اروپایی را وادار به کار با ایران بکنند، نداشتند. جنگ اوکراین نیز تأثیر تعیینکنندهای بر روابط ایران و اروپا گذاشت. در نتیجه برجام در عمل تضعیف شد».
با همه این اوصاف و به باور احمدی: «ایران میتوانست با شروع به کار ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش و خواست او مبنی بر اصلاح برجام، با آمریکا وارد مذاکره شود و ببیند که منظور ترامپ از اصلاح برجام چیست. در آن مقطع صحبتی از توقف غنیسازی نبود. ما حداقل میتوانستیم در یک نشست با طرف آمریکایی از مقاصد و نیات آنها مطلع شویم و تصمیم لازم را بگیریم. متأسفانه در دوره بایدن نیز امکان احیای برجام وجود داشت و توافق لازم نیز در سه ماه آخر دولت روحانی حاصل شده بود، اما نشد که نشد».
این مفسر حوزه سیاست خارجی نتیحه میگیرد: «به هر حال اکنون اگرچه بهلحاظ تاریخنگاری و مرور سوابق میتوانیم بر مقصریابی متمرکز شویم، اما منافع ملی ایجاب میکند که خود را از زندان گذشته خلاص کنیم و بر حال و آینده متمرکز شویم و بکوشیم تا حداقل بخشی از آب رفته را به جوی بازگردانیم. من فکر میکنم ترامپ دنبال جنگ دیگری نیست و میتوان از طریق مذاکره با او به یک راهحل که برای طرفین قابل قبول باشد، برسیم. اگر این ممکن نشود، یا با خطر اثرگذاری اسرائیل بر ترامپ و گرفتن مجوز دیگری برای حمله به ایران مواجه خواهیم بود یا با خطر ادامه نامحدود تحریمها که در شرایط خاص کنونی، تهدید بزرگی برای ایران خواهد بود».
احمد بخشایشاردستانی: باید از گذشته 10ساله برجام درس بگیریم
احمد بخشایشاردستانی هم طی گپوگفت با «شرق» و در تحلیلی جامع از وضعیت امروز برجام و پایان قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تصریح کرد: «امروز جامعه جهانی عملا دوپاره شده است؛ در یک سو آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارند و در سوی دیگر محور شرق دیگر زیر بار انحصار غرب نمیروند». بنابراین به گفته نماینده مجلس دوازدهم: «در ظاهر غربیها میگویند شش قطعنامه تحریمی بازگشته است، اما در عمل نه سازوکار اجرائی دارند و نه اجماع سیاسی لازم برای اعمال آن. لذا تحریمها روی کاغذ معنا دارند، اما در میدان واقعی اقتصاد و روابط بینالملل عملا بیاثر شدهاند، چون چین، روسیه و بیش از ۱۲۰ کشور عضو جنبش عدم تعهد آن را به رسمیت نمیشناسند».
این مدرس دانشگاه تأکید میکند که «در شرایط کنونی باید به وزنکشی قدرتها توجه داشت». به باور او، غرب اگرچه از نظر رسانهای و مالی دست بالاتر دارد، اما شرق نیز در حال تثبیت موقعیت خود است؛ بهویژه چین که درگیر جنگ تعرفهای سنگینی با آمریکاست و روسیه که با وجود تحریمها توانسته توازن ژئوپلیتیک جدیدی را شکل دهد». به باور این تحلیلگر حوزه سیاست خارجی، «الان کشورهایی مثل آلبانی، بوسنی، ایسلند، مونتهنگرو یا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وارد بازی تحریمها شدهاند تا القا کنند جامعه جهانی علیه ایران متحد است، درحالیکه این کشورها عملا وابسته به آمریکا هستند و ارزش سیاسی چندانی ندارند».
البته عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، «پنج تا شش ماه آینده را سرنوشتسازترین دوره برای ایران میداند»؛ چراکه او بر این باور است که «اگر غرب نتواند ایران را با فشار اقتصادی، بیثباتسازی داخلی یا ترورهای هدفمند به عقبنشینی وادارد، ناگزیر دوباره به میز مذاکره بازمیگردد». اردستانی با اشاره به رفتارهای گذشته دونالد ترامپ میگوید «ترامپ از ابتدا برجام را بهدلیل رقابت شخصی با اوباما لغو کرد، اما همان زمان هم گفت حاضر است با ایران توافقی جدید داشته باشد. امروز هم اگر غرب ببیند فشارها بیاثر است، دوباره دست دوستی دراز خواهد کرد». او معتقد است که «مذاکرات آینده، اگر شکل بگیرد، بر پایه واقعیتهای جدید قدرت خواهد بود و نه باجخواهیهای گذشته».
در بخش دیگری از گفتوگو، تحلیلگر مسائل بینالملل تأکید میکند که «ایران در این 10 سال عمر برجام به سطحی از استقلال و توان دیپلماتیک رسیده که دیگر با تهدیدهای غرب مرعوب نمیشود. ایران امروز در زمره کشورهای تأثیرگذار در نظم نوین جهانی است؛ از عضویت در بریکس و شانگهای تا روابط نزدیک با محور شرق. حتی در مسائل میدانی، از خلیج فارس تا دریای سرخ، حضور ایران به یک عامل بازدارنده تبدیل شده است». او میگوید که «روشنکردن مسیریاب حرکت کشتیهای ایرانی نشانهای از مقاومت فعال تهران است و نشان میدهد کشور زیر بار فشارهای غیرقانونی نمیرود».
اردستانی در ادامه به مسئله همکاری ایران با آژانس انرژی اتمی اشاره میکند و میگوید: «وقتی برجام به پایان میرسد و قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی میشود، ایران دیگر ملزم به اجرای گزارشهای ماهانه و فوقپادمانی نیست. ما عضو NPT هستیم و طبق همان چارچوب رفتار میکنیم، اما اجازه نمیدهیم آژانس از چارچوبهای پادمان فراتر برود». به گفته او، «رفتار رافائل گروسی، مدیر کل آژانس، بیش از آنکه فنی باشد، سیاسی است و متأثر از فشارهای آمریکا و اسرائیل». در پایان، احمد بخشایشاردستانی با نگاهی به آینده میگوید که «ما باید از گذشته درس بگیریم و بهسوی افقی روشنتر حرکت کنیم. ایران میخواهد کشوری نرمال در نظام بینالملل باشد، کشوری که حق و حقوق مشروع خود را میخواهد و حاضر نیست در برابر زور تسلیم شود. اگر دنیا این واقعیت را بپذیرد، حتی برای آمریکا هم بهتر خواهد بود، چون ثبات منطقه بدون نقش ایران ممکن نیست». او میافزاید که «ما در پی ستیز نیستیم؛ در پی احترام متقابل و تعامل برابر هستیم. دنیا باید بداند که ایران امروز، ایران 10 سال پیش نیست».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.