|

«شرق» گزارش می‌دهد:

بازگشت ترامپ به خاورمیانه/ پیام متناقض صلح و سایه جنگ

لحن دیپلماتیک ترامپ در کنار استمرار فشارهای میدانی و تحریم‌ها، نشانه‌ای از رویکردی دوگانه است؛ رویکردی که از یک سو وعده صلح می‌دهد و از سوی دیگر، ابزارهای فشار را حفظ می‌کند. برای ایران، تجربه سال‌های اخیر نشان داده است که اعتماد به وعده‌های واشنگتن بدون تضمین عملی، پرهزینه خواهد بود. در نتیجه، تا زمانی که هر دو طرف از مواضع حداکثری خود فاصله نگیرند، صلح در سایه بی‌اعتمادی باقی خواهد ماند.

بازگشت ترامپ به خاورمیانه/ پیام متناقض صلح و سایه جنگ

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سفر اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به خاورمیانه در حالی انجام شد که او در پی اعلام رسمی پایان جنگ اسرائیل در غزه، کوشید تا از این فرصت برای ترسیم تصویری تازه از نقش آمریکا در منطقه استفاده کند. اما در کنار پرونده‌ی پرچالش غزه، ترامپ به موضوعی دیگر نیز پرداخت؛ روابط پرتنش و پرابهام میان تهران و واشنگتن.

ترامپ در سخنرانی خود در کنست اسرائیل با یادآوری بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران که هم‌زمان با جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل رخ داد لحنی آشتی‌جویانه در پیش گرفت. او گفت: «دست دوستی ما به سوی ایران دراز است. آن‌ها می‌خواهند توافقی انجام دهند و این بهترین تصمیمی خواهد بود که ایران تاکنون گرفته است.»

با این حال، در ورای این پیام‌های نمادین، سیاست رسمی واشنگتن تغییری نکرده است. دولت ترامپ همچنان بر فشار حداکثری، تحریم‌های گسترده و خواسته‌های سخت‌گیرانه در قبال برنامه هسته‌ای ایران پافشاری می‌کند. تناقض میان لحن نرم ترامپ و اقدامات سخت میدانی، پیام روشنی به تهران نمی‌فرستد و عملا چشم‌انداز دیپلماسی را تیره‌تر کرده است.

تریتا پارسی، معاون موسسه کوئینسی، در گفت‌وگویی با الجزیره تصریح کرد که حملات آمریکا و اسرائیل در ماه ژوئن «اعتبار و نفوذ طرفداران دیپلماسی در ایران را به شدت تضعیف کرده است». به گفته او، در تهران این برداشت وجود دارد که واشنگتن از مذاکرات صرفا برای خرید زمان و مدیریت بحران بهره می‌گیرد، نه برای توافقی واقعی.

دیپلماسی نیمه‌جان

اگر چه مقامات کشورمان در سخنان رسمی خود همچنان «درِ گفت‌وگو را نبسته‌اند»، اما نشانه‌ای از تمایل فوری به ازسرگیری مذاکرات نیز دیده نمی‌شود. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در گفت‌وگویی تلویزیونی تاکید کرده است: «اگر از طرف آمریکایی‌ها پیشنهادی معقول و متوازن دریافت کنیم، آن را بررسی خواهیم کرد.» در مقابل، ایالات متحده خواستار آن است که هر توافق جدید، شامل ممنوعیت کامل غنی‌سازی اورانیوم در ایران شود؛ خواسته‌ای که فراتر از مفاد توافق برجام است و از نگاه تهران به منزله «انکار حقوق حاکمیتی» تلقی می‌شود. ایران یادآور شده که معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) چنین محدودیتی را برای اعضا قائل نیست و بنابراین خواسته واشنگتن غیرقانونی و یک‌جانبه است.

همین اختلاف بنیادین بر سر غنی‌سازی، اکنون به گره اصلی در مسیر دیپلماسی بدل شده است. پارسی در تحلیلی دیگر می‌گوید: «ترامپ ظاهرا از توافق سخن می‌گوید، اما در عمل خواستار تسلیم کامل ایران است. تا زمانی که آمریکا از موضع توقف کامل غنی‌سازی عقب‌نشینی نکند، توافقی در کار نخواهد بود.»

از سوی دیگر، حملات اسرائیل به فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای ایران در جریان جنگ اخیر، فضای داخلی ایران را به‌شدت ملتهب کرده و بدبینی نسبت به هر گونه مذاکره با غرب را افزایش داده است. بنیامین نتانیاهو، در کنست، بمباران تاسیسات ایران را «معجزه‌ای کتاب‌مقدسی» توصیف کرد؛ تعبیری که به گفته ناظران، بیش از هر چیز نشان از اعتمادبه‌نفس تازه تل‌آویو پس از حمایت نظامی واشنگتن دارد.

ایران نیز در واکنش، دعوت مصر برای حضور در نشست شرم الشیخ درباره جنگ غزه را رد کرد و دلیل آن را «حملات و تحریم‌های آمریکا» دانست. چنین تصمیمی نشانه‌ای از بی‌اعتمادی عمیق تهران به نیت‌های واشنگتن است، بی‌اعتمادی‌ای که پس از بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران، به اوج خود رسیده است.

تردید و انتظار در تهران

در حالی که تهران تاکید دارد برنامه هسته‌ای‌اش ماهیت دفاعی و غیرنظامی دارد، اسرائیل و متحدان غربی‌اش همچنان نسبت به آن بدبین هستند. با وجود ادعای ترامپ مبنی بر «نابودی برنامه هسته‌ای ایران»، برآورد پنتاگون نشان می‌دهد که این برنامه تنها یک تا دو سال عقب افتاده است. 

در همین حال، فعال شدن سازوکار «بازگشت خودکار تحریم‌ها» از سوی سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا فشار مضاعفی بر اقتصاد ایران وارد کرده است. تهران این اقدام را «غیرقانونی» خوانده و یادآور شده است که آمریکا در سال ۲۰۱۸ به‌طور یک‌جانبه از برجام خارج شد و بنابراین هیچ طرفی نمی‌تواند از تعهدات ایران سخن بگوید.

گرگوری برو، تحلیل‌گر مسائل ایران در گروه اوراسیا، معتقد است که ترامپ در شرایط کنونی «می‌تواند صبر کند و بگذارد ایران عرق بریزد». او می‌گوید: «با توجه به ویرانی بخش‌هایی از برنامه هسته‌ای ایران و احتمال حملات جدید در صورت بازسازی آن واشنگتن فعلا در موضع انتظار قرار دارد. ترامپ شاید ترجیح دهد چند ماه دیگر نظاره‌گر بماند تا ببیند آیا فشار اقتصادی و انزوای منطقه‌ای ایران را به عقب‌نشینی وادار می‌کند یا نه.»

در چنین فضایی، چشم‌انداز احیای گفت‌وگوها میان تهران و واشنگتن بیش از هر زمان دیگری نامطمئن به نظر می‌رسد. لحن دیپلماتیک ترامپ در کنار استمرار فشارهای میدانی و تحریم‌ها، نشانه‌ای از رویکردی دوگانه است؛ رویکردی که از یک سو وعده صلح می‌دهد و از سوی دیگر، ابزارهای فشار را حفظ می‌کند. برای ایران، تجربه سال‌های اخیر نشان داده است که اعتماد به وعده‌های واشنگتن بدون تضمین عملی، پرهزینه خواهد بود. در نتیجه، تا زمانی که هر دو طرف از مواضع حداکثری خود فاصله نگیرند، صلح در سایه بی‌اعتمادی باقی خواهد ماند.

آخرین اخبار دیپلماسی را از طریق این لینک پیگیری کنید.