|

پس از عوام‌گرایی

پوپولیسم یا چنان که فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی برایش معادل وضع کرده «عوام‌گرایی»، معمولا مانند وصفی استخفاف‌آمیز به کار می‌رود. به سیاستی عوام‌گرا می‌گویند که با دادن وعده‌های رفاهی به گروه‌های جمعیتی بزرگ در پی جلب حمایت‌شان برمی‌آید.

پوپولیسم یا چنان که فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی برایش معادل وضع کرده «عوام‌گرایی»، معمولا مانند وصفی استخفاف‌آمیز به کار می‌رود. به سیاستی عوام‌گرا می‌گویند که با دادن وعده‌های رفاهی به گروه‌های جمعیتی بزرگ در پی جلب حمایت‌شان برمی‌آید. صرف دادن وعده رفاهی چیز بدی نیست؛ ولی عوام‌گرایی به این دلیل مانند وصفی استخفاف‌آمیز به کار می‌رود که برخی از این سیاست‌ها یا دروغین هستند و رفاه عمومی به بار نمی‌آورند یا رفاه را محقق می‌کنند.            

 اما فقط در زمانی کوتاه و در عوض چیزهایی را از مردم می‌ستانند، مانند پاره‌هایی از آزادی‌های سیاسی‌شان که بسیار ارزشمندتر از آن رفاه موقتی است.‌عوام‌گرایی در همین معنای استخفاف‌آمیز ابزار قدرتمندی در دست دولت‌هایی بود که می‌خواستند به بهای تأمین منویات خود جمعیت‌های بزرگ را مدتی بفریبند و تاریخ هم نشان داده که توفیق کمی نداشته‌اند؛ اما امروزه چنان‌که ناظران سیاسی رصد کرده‌اند، با موج جهانی سیاست‌های بسیار مخرب‌تری مواجهیم که به «پساعوام‌گرایی» تعبیرش می‌کنند. عاملان این سیاست‌ها، از‌جمله دولت‌های نظامی‌ای در شمال آفریقا، اغلب سابقا عوام‌گرا بوده‌اند و با اجرای سیاست‌های رفاهی موقت و حامی‌پرور در مقاطع مختلف برای خود حمایت جلب کرده‌اند؛ اما به‌تدریج در نتیجه همان سیاست‌ها نارضایتی مزمن گروه‌های بزرگی را برانگیخته‌اند. این صاحبان قدرت هنوز به همان شهرت پیشین شناخته می‌شوند، یا خودشان فکر می‌کنند که هنوز می‌توانند از آن سابقه بهره ببرند؛ اما واقعیت این است که دیگر اصلا در پی برآوردن رفاه یا حتی وعده‌دادنش در هیچ سطحی جز برای حامیان تضمین‌شده خود نیستند. زیرا حال این کار را صرفا در حکم تقویت مخالفان خود می‌بینند. عاملان سیاست‌های پساعوام‌گرا در آغاز از شهرت پیشین خود برای خوش‌بین نگه‌داشتن عموم استفاده می‌کنند؛ اما بیش از هر زمان دیگری فقط در پی تمرکز‌دادن بیشتر قدرت اقتصادی در دست خود و ناتوان‌کردن مخالفان اجتماعی‌شان هستند. به‌همین‌دلیل از یک سو برنامه‌های ریاضتی اجرا می‌کنند تا با کاستن از هزینه‌های عمومی مخارج برنامه‌های مد‌نظرشان را تأمین کنند و از سوی دیگر طرح‌های اقتصادی‌ پر‌هزینه‌ای را پیش می‌برند که بهره آنها فقط به گروه‌ اندکی می‌رسد. برنامه‌های ساخت‌وساز مراکز تجاری و اداری عظیم تجملاتی که در این کشورها اجرا می‌شود، از این جمله است. این طرح‌ها با هزینه‌های گزاف ساخته می‌شوند؛ ولی از آنها نه تولیدی درمی‌آید که مشاغلی برای کارگران مولد ایجاد کند و نه مثلا مسکن و تسهیلات رفاهی برای جمعیت انبوه ساخته می‌شود. پس از ساخت این طرح‌ها هم صرفا گروهی از کارگران خدماتی در مشاغلی بسیار ناپایدار و بی‌ثمر بر سر کار ‌می‌روند. در عوض هزینه‌هایی که با تحمیل سیاست‌های ریاضتی و بریدن از خوراک و سلامت و خوشی‌های مردم «صرفه‌جویی» شده به جیب صاحبان قدرت می‌رود. به‌این‌ترتیب پساعوام‌گرایی از ناروشنی شعارها و سابقه مجریانش بهره می‌برد و البته این سیاست به دلیل مقاومتی که بر‌انگیخته، همه جا، از آفریقا تا آمریکا، لاجرم به اتکای قهر پیش رفته است؛ اما این شیوه ماهیتا ناپایدار است؛ چون برای تقویت سریع‌تر نخبه قدرت اکثریت جمعیت ملی را با سرعتی بیش از آن تضعیف، ناامید و خشمگین می‌کند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها