|

تحولات آینده ایران

نوشتن درباره دغدغه‌های فکری و راه‌های رفع دغدغه‌ها، مقوله‌ای سهل و ممتنع است؛ خصوصا که بخواهی آن را به‌ اختصار هرچه بیشتر مقید کنی. من در این نوشتار مختصر ابتدا مسائل اصلی کشور را از دید خود طرح کرده و سپس به ایده‌ها و راهبردهای کلی برون‌رفت از آنها اشاراتی داشته‌ام. امید آن دارم که ایجاز، مخل فهم و دریافت نشود.

نوشتن درباره دغدغه‌های فکری و راه‌های رفع دغدغه‌ها، مقوله‌ای سهل و ممتنع است؛ خصوصا که بخواهی آن را به‌ اختصار هرچه بیشتر مقید کنی. من در این نوشتار مختصر ابتدا مسائل اصلی کشور را از دید خود طرح کرده و سپس به ایده‌ها و راهبردهای کلی برون‌رفت از آنها اشاراتی داشته‌ام. امید آن دارم که ایجاز، مخل فهم و دریافت نشود.

مهم‌ترین دغدغه ذهنی و فکری من در این روزها، تحولات آینده ایران است. سؤال‌های مختلف و مهمی را در ذهن و ضمیر خود مستمرا مرور می‌کنم و با برخی از دوستان همدل در میان می‌گذارم. شاید بتوان مسائل اصلی جامعه را در یک سؤال اصلی و چند سؤال فرعی و مشتقه از آن به‌صورت زیر صورت‌بندی کرد و سپس برای برون‌رفت از معضلات و بحران‌های مذکور چند پاسخ و راهبرد کلی را مطرح کرد.

سؤال اصلی

43 سال از وقوع انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد، حاصل کار و دستاوردهای آن در حوزه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و فناوری چیست؟ آیا دورنمای وضعیت کشور با سامانه‌های فعلی حوزه‌های مختلف رسمی و غیررسمی

 روشن است؟

سؤال‌های مشتقه و تفصیلی

1. در حوزه اقتصادی، شاخص‌های اصلی اقتصاد نظیر رشد اقتصادی، سرمایه‌گذاری، تورم، اشتغال، توزیع ثروت و درآمد، درآمد سرانه و محیط کسب‌وکار آیا در وضعیت مناسب و رو به رشدی است؟ عملکرد ما در قیاس با رقبایمان نظیر ترکیه، عربستان، امارات، کره‌جنوبی، اندونزی، مالزی، آرژانتین، برزیل، مکزیک و‌... چگونه است؟ آیا به توسعه پایدار اقتصادی دست یافته‌ایم یا به آن سمت 

حرکت کرده‌ایم؟

۲.‌ در حوزه اجتماعی حجم و نسبت مسائل حاد اجتماعی کشور نظیر جرم و جنایت، خشونت، فقر، حاشیه‌نشینی، طلاق، اعتیاد، فساد و... در قیاس با سال‌های پیش از انقلاب و نیز رقبای منطقه‌ای ما در چه وضعیتی است؟ آیا دستیابی به توسعه پایدار و همه‌جانبه اجتماعی برای ما فراهم آمده یا به‌زودی 

فراهم می‌آید؟

۳. در حوزه فرهنگی آیا موفق شده‌ایم به یک تلفیق مناسب و سازگار از عناصر اصلی و متشکله سه‌گانه فرهنگ کشور (ایرانیت، اسلامیت و مدرنیت) دست‌ یافته و آرامشی پویا و امیدوارانه در فضای فرهنگی کشور ایجاد کنیم؟ آیا توانسته‌ایم نظام آموزشی، پژوهشی، فناوری و نوآوری پویا و کارآمد و بهره‌ور را در کشور ایجاد کنیم؟ آیا در حوزه رسانه‌ها و نیز حوزه هنر وضعیت مناسبی داریم؟ دورنمای آینده

 چگونه است؟

4. در حوزه سیاست داخلی آیا موفق به ایجاد یک الگوی سیاسی مشارکت‌محور، مردم‌سالار، متوازن از حیث مسئولیت و پاسخ‌گویی، غیر‌وابسته و مستقل شده‌ایم؟ و توسعه پایدار سیاسی را سامان داده‌ایم؟

۵. در حوزه سیاست خارجی آیا توانسته‌ایم الگوی مناسب و موفقی از تعامل با نظام بین‌الملل و منطقه‌ای ارائه کرده و فرایند توسعه و تحول پایدار کشور را محقق کنیم؟

به نظر می‌رسد پاسخ به سؤال اصلی اشاره‌شده و سؤال‌های مشتقه پنج‌گانه آن، حسب آمار اطلاعات و شاخص‌ها، چندان دلگرم‌کننده نیست. حجم دستاوردهای ما در قیاس با تحولات محیط بیرونی و پیشرفت و توسعه رقبای منطقه‌ای و جهانی چندان درخور اعتنا نیست که فرصت پرداختن به آن را بر اساس آمار و اطلاعات مقایسه‌ای در این نوشتار مختصر ندارم. اما این دغدغه فکری و عملی کلان، ذو‌الوجوه و فرساینده را چه می‌توان کرد؟

شاید بتوان رئوس کلی اقدامات و راهبردهای حل مسئله را فهرست‌وار به نحو زیر صورت‌بندی کرد:

۱. ایجاد روحیه امید و خوش‌بینی به آینده در میان مردم، خصوصا نخبگان، از طریق اتخاذ سیاست‌های ضد فساد و تبعیض، توجه به حقوق شهروندی آحاد جامعه (عدم تقسیم شهروندان به درجه یک و دو)، حرکت به ‌سوی وفاق، آشتی

 و تفاهم ملی.

2. قرار‌دادن کلان مسئله توسعه، تحول و پیشرفت کشور به‌عنوان مسئله اصلی و ساماندهی همه امور کشور در راستای تحقق آن.

3. توجه به نقش ممتاز و خطیر دولت (state) در فرایند توسعه و تحول کشور. تجارب جهانی و منطقه‌ای ما نیز در فرایند توسعه و تحول مؤید این ادعاست. دولت توانمند، بصیر، واقع‌گرا و غیر خود دانای کل پندار، لازمه این تحول است.

4. جلب مشارکت عموم مردم، به‌ویژه نخبگان جامعه در فرایند تحول و توسعه.

۵. توانمندسازی جامعه از طریق تسهیل سازوکارهای مشارکت‌محور و سازمان‌دهی‌های داوطلبانه و مدنی جمعی.

۶. توجه به نقش مهم ثبات سیاسی در سیاست‌های داخلی.

۷. توجه به نقش مهم روابط خارجی در توسعه و تحول کشور و تلاش برای از‌بین‌بردن تنش های موجود در سیاست خارجی و توجه به سیاست‌های هم‌گرایانه منطقه‌ای.

 

منبع: مهر
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها