کدام دیپلماسی! کدام دیپلمات!
چندی است به شرایط کشور و مسائل مبتلابه میاندیشم. به این فکر میکنم که وضعیت سیاست خارجی کشور هیچگاه تا به این اندازه سردرگم نبوده است. در بدترین شرایطی که پرنده جنگ بر بالای سر کشور میچرخید و کشورهای اروپایی ایران را ترک کرده بودند، ایران به جنگ کشیده نشد.
امیرعباس نخعی
چندی است به شرایط کشور و مسائل مبتلابه میاندیشم. به این فکر میکنم که وضعیت سیاست خارجی کشور هیچگاه تا به این اندازه سردرگم نبوده است. در بدترین شرایطی که پرنده جنگ بر بالای سر کشور میچرخید و کشورهای اروپایی ایران را ترک کرده بودند، ایران به جنگ کشیده نشد. درواقع پس از شرایط اول انقلاب و تحمیل جنگ از سوی عراق به ایران، هیچگاه مردم تا به این حد چشمانتظار جنگ نبودهاند، هیچگاه اقتصاد کشور تا به این حد بلاتکلیف نبوده است، هیچگاه تا به این حد سرمایهگذاران بخش خصوصی معطل نبودهاند، هیچگاه تا به این اندازه کودکان و نوجوانان از جنگ صحبت نمیکردند، هیچگاه شهریوری چنین یخکرده را برای رسیدن به مهر طی نکردهایم و همه اینها مربوط است به رویکرد و عملکرد سیاست خارجی کشور .
جناب آقای عراقچی، به این میاندیشیدم که مگر شما مسئولیتی جز رفع شر، بلا و جنگ با هنر دیپلماسی و سخنگفتن و جذب دوستان بیشتر و کاهش دشمنان دارید؟ شما تاکنون در این بخشها چه موفقیتی کسب کردهاید؟، اما تندروها که به هر بهانهای دنبال استیضاح وزرا و حتی رئیسجمهور هستند، شما را در سایه عافیت نگه داشتهاند. ما در کشور نظامیان مقتدر و سیاستمدران حرفهای داریم و نیازی نیست شما لباس رزم و سیاست بپوشید. وظیفه شما استفاده از دیپلماسی و فن بیان است. نگویید من تابع سیاستهای کلی نظام هستم. نظام جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده که در برابر استدلال درست و صحیح منعطف است و تبعات آن را هم میپذیرد و در برابر آن پاسخگو است. شما حتی قدرت استدلال برای قانعکردن کلیت نظام را نداشتهاید تا سایه جنگ که هیچ، سایه بلاتکلیفی را از سر ایرانزمین دور کنید.
دستگاه سیاست خارجی ایران در هیچ زمانی تا به این حد فارغ از استدلال و متکی به این و آن نبوده است. متأسفانه دستگاه سیاست خارجی ایران هیچ طرز فکر ثابت و مشخصی ندارد تا مسئولان را به پذیرش یکسری از راهکارها برای برونرفت از وضع موجود قانع کند.
به گذشتگان خود بنگرید، همه آنها از خود مایه گذاشتند و ازخودگذشتگی کردند و آبرو وسط گذاشتند تا منافع مردم ایران را تأمین کنند و نظام جمهوری اسلامی ایران نیز با استدلالهای آنان همقدم شد.
خود را برای آینده حفظ نکنید. مردم تیزبینتر از آن هستند که گامهای شما را نبینند.
سیاستهای کلی نظام را مردم از شما بهتر بلدند، اگر قرار باشد پای میز مذاکره همانها را دائم تکرار کنیم، بهتر است به قید قرعه هر ایرانی را پای میز مذاکره بفرستید و مطمئن باشید با سیاستهای کلی آشناست. اما هنر آقای ظریف این بود که با ظرافت، هم طرف خارجی و هم طرف داخلی را قانع کرد که به دلیل حساسیتهای موجود مواضع خود را تعدیل کنند و دستاورد بزرگ برجام و از همه مهمتر حذف قطعنامههای شورای امنیت را برای کشور به ارمغان آورد.
در دوران سکانداری شما بر دستگاه سیاست خارجی، به عصر «قطعنامهها کاغذپاره» هستند و «اون ممه رو لولو برد» بازگشتهایم، البته با اندکی مخلفات تلخ مانند جنگ.
آقای عراقچی، دستگاه سیاست خارجی ایران در شرایط خطیر کنونی یا سکانداری شجاع، کاربلد و باهوش میخواهد یا جنابعالی سخن تهدید را برای نظامیان واگذارید و بیان سیاستهای کلی را به سیاستمداران بسپارید و برای کشتی متلاطم دستگاه سیاست خارجی چارهای بیابید.
آقای عراقچی یک توصیه هم در آخر دارم. شما زبان مردم نباشید، کار خود را انجام دهید. نگویید مردم ایران مذاکره را بیفایده میدانند. شما زبان مردم ایران نیستید، حتی وقتی بهعنوان مسئول سیاست خارجه کشور مصاحبه میکنید. شما در بهترین حالت میتوانید بگویید من مذاکره را مفید نمیدانم و مسئولیتش را هم بپذیرید.
(وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با فایننشالتایمز گفت که بسیاری در داخل کشور معتقدند مذاکره با آمریکا بینتیجه است و هشدار میدهند که وقت تهران نباید صرف گفتوگوهای بیفایده شود).
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.