|

میراث‌ فرهنگی؛ پیوند خورشید تمدن با زندگی مردم

در سفر هفته گذشته به شیراز و بازدید از تخت جمشید و پاسارگاد تأکید کردم تخت‌ جمشید، خورشید فروزان تمدن ایران‌زمین، نه‌تنها نماد اقتدار ملی، بلکه تبار، شناسنامه، هویت و تاریخ ماست. اینجا جغرافیایی است که روح ایران در آن شکل گرفته و همه ایرانیان، فارغ از مرزهای جغرافیایی، دلبسته آن هستند.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

در سفر هفته گذشته به شیراز و بازدید از  تخت جمشید و پاسارگاد تأکید کردم  تخت‌ جمشید، خورشید فروزان تمدن ایران‌زمین، نه‌تنها نماد اقتدار ملی، بلکه تبار، شناسنامه، هویت و تاریخ ماست. اینجا جغرافیایی است که روح ایران در آن شکل گرفته و همه ایرانیان، فارغ از مرزهای جغرافیایی، دلبسته آن هستند. در نگاه من، میراث‌ فرهنگی زمانی معنا می‌یابد که در پیوند با مردم باشد؛ حفاظت از آن، بدون پاسداشت حقوق مردم، نه پایدار است و نه مشروع.

اصل همزیستی منافع مردم و حفاظت میراث: هیچ بهانه‌ای نباید به قربانی‌شدن حقوق مردم در پای حفاظت میراث منجر شود. سیاست ما ایجاد توازن میان حیات اجتماعی مردم و صیانت از میراث است. این یعنی دغدغه‌های جامعه محلی، سرمایه‌گذاران و فعالان مدنی را با دل‌ و جان بشنویم و برای آنها راه‌حل بیابیم. اقدام فوری برای تأمین آب جنگل پایگاه جهانی  تخت‌ جمشید و تعیین‌ تکلیف محدوده چادر سران این مجموعه نمونه‌هایی از این رویکرد است تا ارزش این میراث جهانی دچار آسیب نشود.

بازگشت درآمد میراث به توسعه محلی: میراث به مردم تعلق دارد و درآمد حاصل از آن باید به همان منطقه بازگردد. منابع لازم برای مرمت و صیانت آثار مرودشت تأمین خواهد شد و اداره هیئت‌امنایی پایگاه جهانی تخت‌ جمشید به‌زودی ابلاغ می‌شود. تقویت یگان حفاظت و توانمندسازی نیروی انسانی این پایگاه نیز در اولویت قرار دارد.

افق گردشگری و بازسازی ظرفیت‌ها: پیش از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی، ایران رشد  ۲۵ تا ۳۰‌درصدی گردشگری را تجربه می‌کرد. سال گذشته هفت‌میلیون‌و ۳۹۹ هزار گردشگر خارجی به ایران آمدند. هدف‌گذاری ما این است که در پایان برنامه پنج‌ساله، این رقم را به  ۱۵ میلیون گردشگر برسانیم. برای تحقق این هدف، تفاهم و توافق‌هایی در حوزه گسترش مناسبات گردشگری با کشورهای تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، گرجستان، روسیه و مصر (با رویکرد تمرکز بر کشورهای حوزه آسیای میانه، قفقاز و خاورمیانه) داشتیم که جنگ تحمیلی ۱۲روزه خسارت و وقفه در این مسیر ایجاد کرد که در تلاش جدی و اثرگذار برای احیای آن هستیم.

ایران تنها یک جغرافیا نیست؛ یک «هویت تمدنی» است که ریشه در هزاران سال تاریخ، فرهنگ و دانش دارد و با ورود اسلام، به یکی از غنی‌ترین و پویاترین حوزه‌های تمدنی جهان بدل شده است. این هویت، ترکیبی از سرمایه‌های فرهنگی ایران‌زمین و ارزش‌های معنوی و اخلاقی اسلام است؛ ترکیبی که می‌تواند به جهان پیام‌آور صلح، گفت‌وگو و کرامت انسانی باشد. در این چارچوب، گردشگری نه‌تنها ابزاری برای توسعه اقتصادی، بلکه فرصتی برای تبادل فرهنگی و افزایش هم‌گرایی ملت‌هاست. تجربه جهانی نشان داده که حضور گردشگران خارجی، به شرط برنامه‌ریزی هوشمندانه، امنیت‌آفرین است؛ زیرا پیوندهای انسانی و فرهنگی را تقویت می‌کند و تصویر واقعی ایران را به جهان نشان می‌دهد. جذب گردشگران خارجی هرگز در تعارض با ارزش‌ها و اصول جامعه اسلامی ما نیست، بلکه با مدیریت فرهنگی، آموزش راهنمایان و طراحی تجربه‌های گردشگری متناسب با هویت بومی و دینی‌ می‌توان این حضور را به فرصتی برای معرفی تمدن ایرانی-اسلامی بدل کرد. هر گردشگر می‌تواند سفیری باشد که روایت اصیل ایرانِ فرهنگی، میهمان‌نواز و متکی بر اخلاق اسلامی را به کشور خود بازمی‌گرداند. از سوی دیگر گسترش و رونق‌گرفتن گردشگرى داخلی هم حتما موجبات تقویت همبستگی، انسجام و تقویت روح معنوی ایرانیان خواهد شد. امروز بیش از هر زمان لازم است میراث‌ فرهنگی و گردشگری را دو بال یک راهبرد ملی بدانیم؛ راهبردی که هم حافظ ریشه‌های تمدنی ماست و هم زمینه‌ساز توسعه پایدار، امنیت اجتماعی و ارتقای جایگاه ایران در جهان اسلام و جامعه بین‌المللی.

 

آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.