چرا باید خیابانهای خاطرهانگیزمان را بازآفرینی کنیم؟
عصر جمعه گذشته ساعت 16 در خانه طهران (مجموعه فرهنگی اتحادیه) نشستی برگزار و با استقبال روبهرو شد. این مجموعه نشستهای تخصصی قرار است در هفتههای آینده نیز ادامه داشته باشند و با عنوان «داستانهای لالهزار در خانه طهران»، هر عصر جمعه در همان مکان دلباز مناسب گردشگری در قلب تهران برگزار شوند.
عصر جمعه گذشته ساعت 16 در خانه طهران (مجموعه فرهنگی اتحادیه) نشستی برگزار و با استقبال روبهرو شد. این مجموعه نشستهای تخصصی قرار است در هفتههای آینده نیز ادامه داشته باشند و با عنوان «داستانهای لالهزار در خانه طهران»، هر عصر جمعه در همان مکان دلباز مناسب گردشگری در قلب تهران برگزار شوند.
در این نشستها دوستداران شهر تهران از معماران و شهرسازان معروف گرفته تا چهرههای فرهنگی مشهوری که در مقامات مختلف مدیریتی و اجرائی در طول دهههای گذشته به مسائل میراثی و فرهنگی کشورمان پرداختهاند، از شهرداران تهران و مناطق آن تا استادان فرهیخته و پژوهشگر دانشگاه، از نمایندگان سابق و فعلی شورای شهر تا اشخاصی که از بخش خصوصی موفق شدهاند خانههای زیبای قدیمی تهران را مرمت کنند و هزار نوع فعالیت پویا در آنها راه بیندازند، حضور داشتند و حتی مسئولانی از بالاترین ردههای پلیس راهور و از همه مهمتر، اهالی خود خیابان لالهزار و نمایندگان کسبه این کانون مهم کسبوکار و راستههای تجاری آن و... همه و همه به بررسی ابعاد مختلف تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نخستین خیابان مدرن ایران میپردازند. امیدواریم حاصل این گفتوگوها به راهحلهایی جمعی و چندوجهی برای ارتقای کیفیت زندگی در تهران مرکزی بینجامد.
در نخستین نشست با عنوان «چرا لالهزار؟» اهمیت و ضرورت احیای این خیابان که تنها خاطرهاش بهطور معجزهآسایی زنده مانده، توسط سه نفر از صاحبنظران مطرح و به بحث گذاشته شد. سیدمحمد بهشتی با تأکید بر اینکه لالهزار تنها یک خیابان نبوده، بلکه یک پدیده فرهنگی-اجتماعی به شمار میآمده، آن را فضایی «میانفرهنگی» نامید که در آن سنت و مدرنیته، هنر ایرانی و اروپایی و مردم کوچه و روشنفکران در کنار هم در آن میزیستهاند. خیابانی که از دوران قاجار بهعنوان یک خیابان برای گذران اوقات فراغت قشر خاصی از تهرانیهای پیشروتر پا گرفت. روزی که برای اولین بار چراغ برق در لالهزار روشن شد، این خیابان از آنِ مردم شد و حتی شاه به این رویداد مهم نیامد تا مردم آن را تماما از آن خود بدانند.
همان ابتدا، چندین تماشاخانه و تئاتر معروف در همان سالنهای گراندهتل و تئاتر تهران - تئاتر نصر- شکل گرفت که مهمترین هنرمندان موسیقی تهران قدیم مانند قمرالملوک وزیری را به خود جلب کرد و عبدالحسین نوشین تئاترهای مهم ایران و جهان را روی صحنه برد. در اصل به قول مهندس محمد بهشتی، لالهزار محل تولد اولین فضای عمومی دوران مدرن در تهران بود؛ جایی که از اوایل قرن گذشته به غیر از سالنهای تئاتر و سینما، کافهها و کتابفروشیها، کلاهفروشیها و عینکفروشیها، لوازم آرایش و شیرینی و شکلات و بعد فروشگاههای شیک پارچههای زنانه و مردانه و لباسهای حاضرآماده مثل پیرایش، به تدریج در آن شکل گرفتند و تا سالها همه کسانی که تشنه حیات مدنی در شهر بودند را خیابان لالهزار پاسخگو بود. در همین لالهزار بود که صادق هدایت و دوستان نویسندهاش، مسعود فرزاد، مجتبی مینوی، بزرگ علوی و... به کافه میرفتند و بعد هم به کافه نادری سر میزدند.
بهشتی در سخنرانی شیرینش گفت که امروز هفت هزار کافه در تهران داریم که خود نشان از بهار مدنیت و شهرنشینی دارد. اما شگفت اینکه در خیابان لالهزار امروز متأسفانه نه کافهای داریم و نه خدماتی درخور اهالی. تمام خیابان تبدیل به راسته صنف روشنایی شده است و اگر در شمال خیابان لوستر و چراغهای شیک و دیزاین میفروشند، در جنوب آن سیم و کابل و کالای برق غالب است. بیخود نبود که فرامرز پارسی در ادامه هشدار داد که زوال این خیابان و چیرگی مشاغل تجاری صنف الکتریک، منجر به محو و نابودی آن خواهد شد.
جالب اینکه آقای محمدرضا کارگری، رئیس سابق کاریزماتیک و محبوب صنف الکتریک در جلسه جمعه عصر، سابقه فرهنگی خیابان لالهزار را ارج نهاد و خاطره این خیابان بهعنوان مرکز تئاتر و هنر را موضوعی قابل احیا بیان کرد. او حضور فعالان اقتصادی علاقهمند به کارهای فرهنگی را گامی مؤثر در احیای هویت فرهنگی-گردشگری این خیابان دانست. آقای کارگری بهعنوان یکی از مهمترین خیرین مدرسهساز ایران! (14 مدرسه) قبول داشت که خوب است خیابانهای خاطرهانگیزی مانند لالهزار را بازآفرینی و بسامان کنیم.
اما اینکه چطور میتوان در عمل روی باززندهسازی خیابانهایی چون لالهزار حساب و اقدام کرد، به این آسانیها نیست که بگوییم و بشود. در ابتدای کار باید مکانهایی مثل خانه طهران (اتحادیه) و تئاتر نصر (با مالکیت زیباسازی) کاملا سرزنده و فعال شوند و درهای خود را به روی تهرانیها و اهالی خیابان بگشایند. خوشبختانه با مدیریت خوب و شایسته خانم مهندس محبتخو امسال ایام عید موزه مشاهیر خانه بازدیدکننده زیادی داشت و بعضی انجمنها نیز فرصت یافتهاند جلسات متنوع و جذابشان را در خانه طهران لالهزار برگزار کنند.
سپس باید راهرفتن پیاده در خیابانی که اندازهاش واقعا برای گردش و پرسهزنی مردم در ساعات عصر و شب دلخواه است، مقدور باشد. وقتی از بوگوتا تا دوبی، همه در حال تدارک هزاران کیلومتر مسیر پیاده و دوچرخهاند، وقتی تمام مراکز تاریخی شهرهای مهم دنیا برای پیادهها طراحی شدهاند، چرا ما نباید توان ساماندهی به خیابانی را داشته باشیم که دهها مکان در کوچههای جانبی آن منتظر مرمت و باززندهسازیاند؟ چند هفته پیش در یادداشتم از حضور دائمی شش هزار موتور پارکشده و در حال حرکت در لالهزار برایتان گفتم. پس از تکمیل سنگفرش در دست اقدام، ساماندهی مشاغل و انبارها از اساسیترین کارهایی است که باید برای تحریک سرزندگی و سرمایهگذاری در خیابان مورد توجه قرار گیرد. به امید همیاری برای تحقق این آرزوها و نهفقط برای لالهزار بلکه برای همه خیابانهای تهران.