به مناسبت سالروز درگذشت باقر پرهام
روشنفکرِ عرصه عمومی
باقر پرهام در رشته جامعهشناسی تحصیل کرده بود اما خود را محدود و مقید به حوزهای خاص نمیدانست و در سالهای حیاتش میان سیاست، جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات رفتوآمدی مدام داشت.

به گزارش گروه رسانهای شرق، باقر پرهام مترجم، پژوهشگر و نویسندهای پرکار بود اما با نگاهی به کارنامه به جامانده از او میتوان گفت که احتمالا بهترین عنوان برای توصیفش «روشنفکر چندوجهی» است. او در رشته جامعهشناسی تحصیل کرده بود اما خود را محدود و مقید به حوزهای خاص نمیدانست و در سالهای حیاتش میان سیاست، جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات رفتوآمدی مدام داشت.
پرهام طبق شناسنامهاش در نهم تیرماه 1314 متولد شده اما گفته بود که احتمالا زمان دقیق تولدش زمستان 1313 بوده است. او در خانوادهای تهدست و دهقانی با پنج فرزند پرورش یافت و بزرگترین فرزند خانواده بود. در هشتسالگی مدتی در یک مکتب تحصیل کرده بود تا اینکه در پاییز 1324 او را به مدرسه فرستادند. پرهام در یکی از مصاحبههاش گفته بود: «مدرسهای به نام سیروس در پشت فرمانداری در بالا بازار رودبار. در هنگام ثبت نام، چون متوجه شدند که خواندن و نوشتن بلدم، از من امتحانی گرفتند و مرا در کلاس دوم دبستان نشاندند. تا کلاس پنجم را در همان مدرسه سیروس به پایان بردم و سه ماهه اول سال ششم را هم در همین دبستان خواندم تا آنکه پدرم به رشت منتقل شد. در رشت، کلاس ششم ابتدایی را به معرفی اداره فرهنگ آن زمان، در دبستان مژدهی ثبت نام کردم. دبستان بسیار مرتب و منظمی بود. از آنجا تصدیق ششم ابتدایی را گرفتم.»
پس از این بود که پرهام به تهران میآید و به قصد اینکه معلم شود وارد دانشسرای عالی میشود و رشته فلسفه و علوم تربیتی را انتخاب میکند. او بعدتر برای تحصیل در رشته جامعهشناسی به فرانسه میرود و مدرک دکترایش را در این رشته میگیرد. او نقش قابل توجهی در پیشرفت جامعهشناسی در ایران داشت به خصوص آنکه برخی ترجمههای او از آثار کلاسیک که سالها پیش انجام شدهاند همچنان حایز اهمیت و مرجع به شمار میروند. او آثار مهمی از دورکیم، مارکس، هگل، آرون و اشتراوس به فارسی برگردانده و به خصوص «صور بنیانی حیات ذهنی» از دورکیم و ترجمههایش از مارکس یعنی سهگانه «هجدهم برومر لوئی بناپارت»، «جنگ داخلی فرانسه ۱۸۷۱»، «نبردهای طبقاتی در فرانسه» و همچنین «گروندریسه» از نقاط درخشان کارنامهاش به شمار میروند.
وجه دیگری از فعالیتهای پرهام به جز ترجمه و پژوهش و نویسندگی، حضور او در عرصه عمومی جامعه در دهههای چهل و پنجاه بود. او از اعضای موثر کانون نویسندگان ایران و عضو هیئت دبیران کانون در دوره دوم فعالیتاش بود. نقش او به خصوص در برگزاری شبهای شعر و سخنرانی انستیتو گوته در پیش از انقلاب برجسته است و همچنین در دوران پرتلاطم پس از انقلاب نیز حضوری موثر در کانون داشت.
پرهام در شب نهم شبهای شعر و سخنرانی انستیتو گوته که در مهرماه 1356 برگزار شد ذیل عنوان «فضای حرف و فضای عمل» سخنرانی کرد. او در صحبتهایش از ضرورت عمل اجتماعی گفت و جامعهای را که از آزادی عمل اجتماعی محروم است جامعهای دانسته بود که بهسادگی فضای اجتماعیاش به فضای توخالی حرف، فضای یکسانی و تکرار، فضای دگماتیزم و جزم فکری، فضای تبلیغ یکطرفه و مسخکننده، فضای عقیمشدن تفکر و خلاقیت تبدیل میشود. سخنرانی پرهام درواقع دعوتی بود به دگرگونکردن مناسبات اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه در دوران جکومت شاه.
اما سابقه حضور پرهام در عرصه سیاست به سالها پیش از این و به دوران ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد 32 برمیگردد. او که در آن دوره نوجوان بود تحتتاثیر کودتا قرار میگیرد و اگرچه هنوز دانشآموز مدرسه است اما به طرق مختلف سعی میکند که به فضای پس از کودتا اعتراض کند. همین مسئله موجب دستگیریاش هم شده بود. او درباره فضای ذهنیاش در آن دوره گفته بود: «دریافتم که من مرد بهاصطلاح مبارزه سیاسی و درگیری با پلیس، آنهم از این قماشی که من با آن آشناسی پیدا کرده بودم نیستم و بهتر است که اینگونه بازیها را بهکلی کنار بگذارم و دنبال تحصیلم باشم. همین کار را هم کردم، و از همان تاریخ دیگر به کار فرهنگی روی آوردم.» با اینحال پرهام در زمان تحصیل در دانشسرای عالی به گونهای عجیب دوباره دستگیر و اینبار به دلیل همان پرونده قبلی به شش ماه زندان محکوم میشود. در زندان قصر با برخی زندانیان حزب توده همبند میشود و در همانجا نیز با نجف دریابندری آشنا میشود اگرچه این آشنایی در سالهای پس از انقلاب عمق بیشتری پیدا میکند: «با نجف که از جمله مترجمان و نویسندگان توانای ماست، بعد از انقلاب بیشتر آشنا و دوست شدم. مدتی با هم، و با همکاری دوستان دیگری چون محسن یلفانی، هوشنگ گلشیری و دکتر محمد رضا باطنی، نشریۀ نقد آگاه را برای انتشارات آگاه درمیآوردیم که تا پنج شماره درآمد و متوقفش کردند. در اتاقهای بند، زندانیان بهصورت کمون همخرج زندگی میکردند. من نیز پس از ورود به بند در یکی از اتاقها جا افتام.»
پرهام پس از آنکه تحصیلش در فرانسه به پایان میرسد و به ایران بازمیگردد اما همچنان با فضای به شدت بسته سیاسی در دوران رژیم شاه مواجه میشود. او که دارای دکتری جامعهشناسی بود موافقت شورای دانشگاه تهران را برای پذیرفته شدن به عنوان استاد دانشکده علوم اجتماعی به دست آوره بود اما ساواک مانع میشود و او را تایید نمیکند. با اینحال او فعالیتهای پژوهشی و فرهنگیاش را به خصوص در عرصه ترجمه ادامه میدهد و به این واسطه تاثیری عمیق از خود باقی میگذارد.