|

در نشست «تاب‌آوری اقتصادی در شرایط بحرانی؛ بایدها و نبایدها» مطرح شد

مردم را نشنویم فرومیریزیم

متاسفانه ما رعیت را، آنطور که بایسته و شایسته است، پاس نداشتیم. حرمت برایشان قائل نشدیم. حرمت قائل ‌شدن یعنی اینکه آنها را در تصمیم‌ گیریها مشارکت بدهیم.

مردم را نشنویم فرومیریزیم

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

گاهی واقعا فکر می‌کنم، چه کسانی بی‌رحمانه این ملت را غارت کردند! ملتی که نجیب است، ملتی که شریف است؛ ملتی که دیدیم در همین تشییع جنازه که آمدند، چه حماسه‌ای آفریدند. این حماسه را استفاده ابزاری ازش نکنیم، چون اینها فرصت‌هایی‌اند که در واقع إِنَّ لِلَّهِ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ، أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا. پیغمبر گفت: نفَحاتِ حق در این اوقات می‌آیند. پس «گوش هشدارید، این اوقات را، در ربایید، این‌چنین نفَحات را / نفحه ای آمد، شما را دید و رفت، هر که را می‌خواست جان ببخشید و رفت» این درسی با خودش به همراه آورد. اگر این درس را نگیریم، اگر واقعا قدر مردم نجیب را ندانیم، ما دچار مشکل خواهیم شد. متاسفانه ما رعیت را، آنطور که بایسته و شایسته است، پاس نداشتیم. حرمت برایشان قائل نشدیم. حرمت قائل ‌شدن یعنی اینکه آنها را در تصمیم‌ گیریها مشارکت بدهیم.

«در تمام سیاست‌ها، مستضعفین را در نظر داشته باشید»؛ این جمله حضرت امام خمینی (ره) که سالها در بالای صفحه نخست روزنامه جمهوری اسلامی نقش می‌ بست، به گفته دکتر مجتبی امیری «جوهره تفکر ماست». اما او با انتقاد از وضعیت امروز کشور هشدار داد: «ما مردم را، آن طور که بایسته و شایسته است، پاس نداشتیم. حرمت برایشان قائل نشدیم. حرمت قائل ‌شدن یعنی اینکه آنها را در تصمیم ‌گیریها مشارکت بدهیم.

امیری با بیان اینکه «ساختارهای ما متصلب است و افراد متصلبانه عمل می‌کنند و در عین حال بر اساس عقل عملی هم کشور را اداره نمی‌کنیم» هشدار داد: «ما هنوز نتوانسته ‌ایم زندگی را برای مردممان فراهم کنیم. اینها سیاه‌نمایی نیست، بلکه باید شجاعت پذیرشش را داشته باشیم، و اگر نداشته باشیم، نسبت به تغییرش اقدام نمی‌کنیم.»

این عضو هیات علمی دانشگاه تهران  با یادآوری جایگاه مردم در نظام اسلامی گفت: «در فرمایش حضرت امام هم همیشه گفته می‌ شد که در تمام سیاستها مستضعفین را در نظر داشته باشیم. نه تنها اینکه رعیت کیست، بلکه صلاح رعیت چیست؛ اینکه مردم رفاه داشته باشند، به رنج نیفتند، اذیت نشوند، حرمتشان حفظ شود، عزت داشته باشند، گردن کج نکنند برای اینکه بتوانند معیشت اولیه‌ شان را تامین کنند.»

او با یادآوری جمله سعدی که «ملوک از بهر پاس رعیتند، نه رعیت از بهر طاعت» تصریح کرد: «این رعیت نجیب است که در بحران‌ها به کار می‌آید... اما وقتی بحران تمام شد، فراموش‌شان می‌کنیم. می‌گوییم بروید کنار، خودمان بلدیم چکار کنیم! ... گاهی واقعا فکر می‌کنم، چه کسانی بی ‌رحمانه این ملت را غارت کردند؟ ملتی که نجیب است، شریف است ... از حماسه ای که مردم در جنگ 12 روزه خلق کرند استفاده ابزاری نکنیم.»

امیری همچنین گفت: «ما هنوز در حدیث نان مانده‌ایم... تا زمانی که در زندگی به‌خوبی تامل نکنیم و آن را به‌صورت عقلانی سامان ندهیم، نوبت به معنویت نمی‌رسد.»

رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران در جمعبندی نقدهایش به سیاست‌ گذاری کشور افزود: «مردم اگر تشخیص نمی ‌دادند، انقلاب نمی‌ کردند، در جنگ نمی‌ آمدند، در آن تشییع جنازه ‌های عظیم حاضر نمی‌ شدند... اگر ما به این مردم خیانت کنیم، اگر نتوانیم حق این مردم را ادا کنیم، گناه بزرگی مرتکب شده‌ایم.»

متن کامل این سخنرانی بدین شرح است:

تاب‌آوری اقتصادی در شرایط بحرانی نیازمند تفکر استراتژیک است

به گزارش جماران، دکتر مجتبی امیری، رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران، در نشست «تاب‌آوری اقتصادی در شرایط بحرانی؛ بایدها و نبایدها» که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، با اشاره به تحولات محیطی دهه‌های اخیر، بر لزوم به ‌کارگیری تفکر استراتژیک در ساختارهای مدیریتی کشور تاکید کرد و با بیان اینکه تاب‌ آوری مفهومی نسبتا نوظهور است که از دهه‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته، اظهار داشت: در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی، محیطها نسبتا ثابت بودند و نظام ‌های بوروکراتیک پاسخگو محسوب می‌ شدند. اما از دهه ۶۰ میلادی به بعد، با افزایش تحولات محیطی، این نظام ها کارایی خود را از دست دادند و ضرورت پیدایش نظریه ‌هایی همچون مدیریت استراتژیک و تفکر استراتژیک پدید آمد.

مدیریت در جهان از الگوهای سنتی «نان بده، فرمان بده»، به سمت تفکر استراتژیک حرکت کرده

وی افزود: در گذشته سازمانها و کشورها به‌عنوان سیستم ‌های بسته در نظر گرفته می ‌شدند و توجهی به محیط پیرامون، به ‌ویژه محیط بین‌الملل، وجود نداشت. اما امروزه حکمرانی چند سطحی ، در سطوح محلی، ملی و بین‌ المللی، جایگزین آن نگرش شده و دیگر هیچ نهادی نمی ‌تواند خود را از تاثیرات بیرونی جدا بداند.  مدیریت در جهان از الگوهای سنتی چون فرماندهی و بودجه‌بندی، «نان بده، فرمان بده»، به سمت برنامه ‌ریزی استراتژیک و در نهایت تفکر استراتژیک حرکت کرده است. این نوع تفکر مستلزم نگاه توامان به درون و بیرون سیستم و ارزیابی مستمر شرایط برای تصمیم ‌گیری موثر است.

یکی از ضعف های جدی در مدیریت کشور، فقدان تفکر استراتژیک و  تفکر برنامه‌ای است

به گفته امیری، یکی از ضعف های جدی در مدیریت کشور، فقدان تفکر استراتژیک و حتی تفکر برنامه‌ای است؛ در حالی که در شرایط ناپایدار کنونی که با بی‌ثباتی و پیچیدگی همراه است باید با بهره‌ گیری از نظریه ‌هایی چون نظریه آشوب و نظریه پیچیدگی، آینده ‌نگرانه و منعطف تصمیم‌ گیری کرد.

یکی از مشکلات کشور ما این است که ساختارهای ما متصلب است

رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران با تاکید بر اهمیت انطباق ‌پذیری، خاطرنشان کرد: نظریه اقتضایی، که برخی آن را به اشتباه به معنای تغییر موضع تلقی می ‌کنند، در واقع دعوت به سازگاری با شرایط متغیر محیطی است. در چنین فضایی، تنها با عقل عملی و تصمیم‌گیری متناسب با تحولات می‌توان به تاب‌آوری واقعی دست یافت. یکی از مشکلات کشور ما این است که ساختارهای ما متصلب است و افراد بر اساس متصلبانه عمل می کنند و در عین حال بر اساس عقل عملی هم کشور را اداره نمی کنیم.

هر سیستمی که نتواند با محیط خود ارتباط موثر برقرار کند، محکوم به شکست است​

امیری با اشاره به اهمیت انطباق‌پذیری در مدیریت، تاکید کرد: همان‌طور که دایناسورها به‌رغم قدرت زیاد، به دلیل ناتوانی در تطبیق با شرایط جدید منقرض شدند، هر سیستمی که نتواند با محیط خود ارتباط موثر برقرار کند، محکوم به شکست است. امروز شاهد آن هستیم که میان دولتمردان ما و نسل جوان، زبان مشترک محدودی وجود دارد و شناخت دقیقی از نیازهای واقعی جامعه دیده نمی‌شود. گاه مردم احساس می کنند حاکمیت صدای آنها را نمی شنود. در حالی ‌که هم ‌زبانی، پیش‌نیاز همدلی است و بدون آن، نمی‌ توان به دلها راه یافت. به تعبیر امام سجاد (ع): «بر دلها حکومت کنید». حال آنکه امروز کار ما به جایی رسیده که حتی بر جسمها نیز نمی توانیم حکومت ‌کنیم.

انسجامی که ایجاد شده را نباید به پای عملکرد حکمرانی گذاشت

این عضو هیات علمی دانشگاه تهران، کاهش اعتماد عمومی را یکی از نتایج همین ناتوانی در ایجاد ارتباط موثر با مردم دانست و تصریح کرد: تهدیدهای خارجی همیشه موجب انسجام داخلی می شوند بنابراین انسجامی که ایجاد شده را به حساب عملکرد خودمان نباید بگذاریم. در برخی بحران‌های بیرونی مانند جنگ‌های منطقه‌ای، انسجام درونی به‌ وجود می‌آید؛ اما این را نباید به پای عملکرد حکمرانی گذاشت، بلکه از هوشیاری، خرد تاریخی و جمعی مردم ایران ناشی می‌ شود.

وی با اشاره به تحول مفاهیم مدیریتی در مواجهه با بحران‌ها گفت: «تاب‌آوری» مفهومی نوتر از «مدیریت ریسک» است؛ چراکه در جهانی مملو از عدم‌قطعیت، دیگر پیش‌بینی دقیق آینده ممکن نیست. بحران‌هایی همچون کرونا نشان دادند حتی بزرگ‌ترین متفکران نیز در برابر پیچیدگی‌های امروز ناتوانند و علم را به خضوع واداشت. کرونا به بشر آموخت که نمی‌توان آینده را با قطعیت طراحی کرد. در این شرایط، تاب‌آوری به معنای توان بودن، ماندن، و واکنش مؤثر به تحولات، مفهومی کلیدی برای بقاست.

انسجام درونی، شرط تاب‌ آوری در عصر تحولات

رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران با اشاره به نظریات نوین توسعه تاکید کرد: موفقیت دولت‌ها و سازمان‌ها در گرو ایجاد انسجام درونی (Integration) و توان انطباق با محیط بیرونی (Adaptation) است. اما برای اثرگذاری بیشتر، گاهی باید حتی پا را فراتر گذاشت و محیط را تغییر داد (Manipulation)؛ امری که تنها با حل مسائل درونی ممکن می ‌شود. چنانکه گفته ‌اند: تو درونت چه کردی که برون خانه آیی؟

دچار گسست درونی هستیم

گاهی به‌جای هم‌ افزایی، حاکمیت ناخواسته به شکاف‌ها دامن زده است

امیری، بر لزوم انسجام داخلی به‌عنوان پیش ‌شرط تاب ‌آوری تاکید کرد و با بیان اینکه «ما حتی با کسانی که سال‌ها در کنارشان زندگی کرده‌ایم، گاهی گفت‌وگوی عمیق نداریم»، اظهار داشت: ما دچار گسست درونی هستیم، در حالیکه انسجام اجتماعی می ‌تواند بزرگ‌ ترین پشتوانه در برابر بحران‌ها باشد. اما متاسفانه گاهی به‌جای هم‌افزایی، حاکمیت ناخواسته به شکاف‌ها دامن زده است. مردم ما در زندگی روزمره با یکدیگر کنار می‌آیند، اما این انسجام طبیعی از سوی مدیران و سیاست‌گذاران تقویت نمی‌ شود. به تعبیر یکی از صاحب ‌نظران، دو چالش اساسی کشور ما «فقدان انسجام درونی» و «ناتوانی در انطباق با شرایط بیرونی» است.

باید بتوانیم در برابر شدت گرفتن تحولات، حداقل وضع موجود را حفظ کنیم

وی ادامه داد: ما باید بتوانیم در برابر شدت گرفتن تحولات، حداقل وضع موجود را حفظ کنیم؛ این یکی از سطوح ابتدایی تاب‌آوری است. چرا که در محیط اجتماعی ، برخلاف محیط طبیعی، پیش‌بینی شرایط بسیار دشوارتر است. انسان موجودی است با بی‌نهایت امکان و پیچیدگی، و به همین دلیل، جامعه نیز سیستمی فوق‌العاده پیچیده محسوب می‌ شود. سیستم‌های اجتماعی در بالاترین سطح پیچیدگی قرار دارند، اما ما هنوز به سطحی از رشد نرسیده‌ ایم که پاسخگوی این پیچیدگی باشیم.

وی سه سطح از تاب‌آوری را چنین برشمرد: حفظ وضعیت موجود که در آن در برابر تحولات پایدار بمانیم. دیگری بازیابی تا در صورت آسیب، توان ترمیم و بازسازی داشته باشیم. حالت سوم، پیش‌روندگی است تا نه ‌تنها از بحران‌ها آسیب نبینیم، بلکه از آنها فرصت بسازیم. تاب ‌آوری فقط در سایه شناخت دقیق تحولات، انسجام درونی و انطباق هوشمندانه با شرایط بیرونی ممکن است.

گذشته ‌گرایی و حسرت نسبت به گذشته باعث شده جامعه ما از نظر ذهنی پذیرای تحول نباشد

رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران با اشاره به رویکرد فرهنگی جامعه ایران نسبت به تغییر گفت: متاسفانه در فرهنگ ما نگاه مثبتی به تغییر وجود ندارد. گذشته ‌گرایی و حسرت نسبت به گذشته باعث شده جامعه ما از نظر ذهنی پذیرای تحول نباشد. نتیجه آن است که با یک حادثه، به‌ راحتی دستاوردهای خود را از دست می‌دهیم.

هم باید کارها را درست انجام دهیم، و هم کارهای درست را انجام دهیم

به گزارش جماران، او در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر ضرورت اثربخشی در حکمرانی گفت: شما هم باید افیشنت باشید یعنی کارها را درست انجام بدهید، و هم افکتیو یعنی کارهای درست را انجام بدهید. اثربخشی یعنی کارهای خوب انجام بدهید؛ یعنی ما منابع را استفاده کنیم در جهت نیازهایمان، اما نیازهامان هم نیازهای کاذب نباشد. یکی از کارهایی که نظام سلطه و نظام سرمایه‌داری انجام داده، جا انداختن نیازهای کاذب در جامعه است. کسانی که جامعه را صرفا بازار می‌دانند، همین کار را می‌کنند؛ یعنی نیازهایی را جا می‌اندازند که واقعا  نیاز نیستند. این مسئله حتی در ادبیات بازرگانی هم مطرح شده؛ اینکه اخلاق در کسب‌وکار اقتضا می‌کند شما فقط صدای اول مشتری را نشنوید، یعنی آن چیزی که خودش می‌گوید، بلکه صدای دوم او را هم بشنوید، که نیاز واقعی اوست. خیلی وقتها ما چیزی را مطالبه می‌کنیم که به سود ما نیست. در آیات هم داریم که ممکن است چیزی را دوست داشته باشیم در حالی که برایمان شر است. بنابراین از دهه ۱۹۵۰ به بعد این بحث مطرح شد که ما هم باید کارها را درست انجام دهیم، و هم کارهای درست را انجام دهیم.

منابع سنتی تولید عوض شده و کار، زمین و سرمایه منبع ثروت نیستند و دانش منبع ثروت است

بشر آمده که کمالاتش را افزایش دهد و برود نه اینکه بماند

امیری با تاکید بر اینکه این موضوع نیازمند یادگیری است و به همین دلیل هم است که از قرن حاضر قرن حکمت و فرزانگی یاد شده است و امروز منابع سنتی تولید عوض شده و کار، زمین و سرمایه منبع ثروت نیستند و دانش منبع ثروت است، گفت: به همین دلیل باید همیشه بکوشیم یاد بگیریم. بشر آمده که کمالاتش را افزایش دهد و برود نه اینکه بماند. بنابراین مهم ترین منبع ثروت امروز دانش است. اما مشکل امروز ما این است که در مقابل دانش خضوع نمی کنیم و عرصه های علوم انسانی را مانند پزشکی دانش تلقی نمی کنیم.

هنوز نتوانسته‌ ایم زندگی را برای مردممان فراهم کنیم

 اینها سیاه نمایی نیست بلکه اگر شجاعت پذیرشش را نداشته باشیم، نسبت به تغییرش اقدام نمی کنیم

این عضو هیات علمی دانشگاه تهران، با نقل جمله‌ای از داستایوفسکی مبنی بر اینکه ما زندگی می کنیم برای چیزی، گفت: تا زمانی که نتوانیم زندگی را تثبیت کنیم، نمی ‌توانیم به ارزش های بالاتر برسیم. متاسفانه، علیرغم همه توطئه ها، تحریم و جنگ، ما هنوز نتوانسته‌ ایم زندگی را برای مردممان فراهم کنیم. اینها سیاه نمایی نیست بلکه اگر شجاعت پذیرشش را نداشته باشیم، نسبت به تغییرش اقدام نمی کنیم. این زیبنده جامعه ‌ای نیست که مدعی تحقق اسلام ناب است.

نخستین هدف حکومت در نظام اسلامی، رفاه مردم است

امیری با اشاره به سخنان امام علی (ع) در نهج‌البلاغه گفت: نخستین هدف حکومت در نظام اسلامی، رفاه مردم است؛ سپس امنیت، آزادی، و عدالت. تحقق این اهداف در گرو تعلیم و تربیت و استفاده بهینه از منابع است. ما باید یاد بگیریم هر چیزی که مصرف می‌کنیم، بتوانیم در مقابل آن بازتولید و بازآفرینی داشته باشیم، هم در اقتصاد، هم در طبیعت، و هم در فکر و فرهنگ. اقتصاد، نه فقط علم تخصیص منابع، بلکه شیوه‌ای برای اندیشیدن و زیستن است. گاهی توقف کنیم، به خود بیاییم و بپرسیم: «کجا چنین شتابان؟» تا زمانی که در زندگی به خوبی تامل نکنیم و آن را به صورت عقلانی سامان ندهیم، نوبت به معنویت نمی رسد. از خود بپرسیم آیا جامعه ما معنوی تر و اخلاقی تر شده یا خیر!؟ آدمی اول حدیث نان بود.

بدون تامین معیشت، نوبت به معنویت نمی‌ رسد

امیری با بیان اینکه کارکرد اولیه نظام اقتصادی، تامین معیشت مردم است؛ نظام سیاسی باید عدالت، آزادی و امنیت را برای شکوفایی استعدادها تضمین کند؛ نظام اجتماعی مسئول ایجاد انسجام و یکپارچگی است و نظام فرهنگی باید از طریق تولید دانش و خلق ارزش، سایر نظام‌ها را پایدار کند، خاطرنشان کرد: اما متاسفانه هیچ ‌کدام از این کارکردها در سطح مطلوبی نیست. ما نهادهای فرهنگی زیادی داریم اما نه ارزیابی شده ‌اند و نه الزاما با نگاه علمی اداره می ‌شوند. مدیرانی که شناختی از فرهنگ ندارند، در راس نهادهای فرهنگی قرار دارند و با وجود این میزان بودجه، شاهد ناکارآمدی ساختاری هستیم.

امام می گفت در تمام سیاست‌ ها، مستضعفین را در نظر داشته باشیم

این جوهره تفکر ما است

امیری در ادامه با اشاره به اهمیت رعایت صلاح مردم در حکمرانی به شعری از سعدی اشاره کرد که در آن آورده است «شنیدم که خسرو به شیرویه گفت/ در آن دم که چشمش ز دیدن بخفت، بر آن باش تا هرچه نیت کنی، نظر در صلاح رعیت کنی» توضیح داد: یعنی هر تصمیمی که می‌ گیری، باید ببینی به نفع مردم هست یا نه. در فرمایش حضرت امام هم همیشه بالای صفحه روزنامه جمهوری اسلامی نقل می‌ شد که در تمام سیاست‌ ها، مستضعفین را در نظر داشته باشید. این جوهره تفکر ماست. نه تنها اینکه رعیت کیست، بلکه صلاح رعیت چیست. اینکه مردم رفاه داشته باشند، به رنج نیفتند، اذیت نشوند، حرمت‌شان حفظ شود، عزت داشته باشند، گردن کج نکنند برای اینکه بتوانند معیشت اولیه ‌شان را تامین کنند. حاکمیت‌ ها باید این را بفهمند که باید دل مردم را به دست بیاورند، باید بتوانند کرامت و حرمت مردم  را به آنها برگردانند. «دل دوستان جمع، بهتر ز گنج»

نمی شود در حالی که هم نفت داریم، هم مالیات می‌گیریم و در همه زمینه‌ ها مردم را به رنج بیندازیم، اما حاکمیت همان‌طور که خودش دوست دارد عمل کند

 او اظهار داشت: اینکه تمام مالیات ‌ها را از مردم بگیریم، در حالی که هم نفت داریم، هم مالیات می ‌گیریم، اما در همه زمینه ‌ها مردم را به رنج بیندازیم، ولی آن ‌طرف، حاکمیت همان ‌طور که خودش دوست دارد عمل کند، این نمی ‌شود. ویژگی حکمرانی ایرانی - اسلامی این است که رعیت و مردم بنیان جامعه ‌اند، ستون جامعه‌اند، ستون دین ‌اند. در نهج‌البلاغه هم حضرت امیر در نامه‌ اش به مالک می‌گوید مردم ستون دین ‌اند، و عدم پاسداشت آنها به اضمحلال حکومت منجر می‌شود. اگر آن شاقول را نداشته باشیم یعنی توجه به مردم نکنیم، فرو می‌ریزیم. سعدی می‌گوید رعیت چو بیخ است و سلطان درخت؛ اگر بخواهی این درخت پابرجا بماند، باید ریشه‌هایش را تقویت کنی، حفظ کنی. رعیت درخت است، اگر پروری ، به کام دل دوستان برخوری/ به بی‌رحمی از بیخ و بارش مکن. این رعیت، نجیب است که در بحرانها به کار می‌آید، در انتخابات به کار می‌ آید. اما وقتی بحران تمام شد، فراموش‌ شان می‌ کنیم؛ می‌ گوییم بروید کنار، خودمان بلدیم چکار کنیم! سعدی هشدار می‌دهد: به بی‌رحمی از بیخ و بارش مکن.

از این حماسه مردم در جنگ 12 روزه  استفاده ابزاری  نکنیم​

«نفحه‌ای آمد، شما را دید و رفت، هر که را می‌ خواست جان بخشید و رفت»

مردم را، آن طور که بایسته و شایسته است، پاس نداشتیم

حرمت قائل ‌شدن یعنی اینکه مردم را در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت دهیم

 امیری اضافه کرد: گاهی واقعا فکر می‌کنم، چه کسانی بی‌رحمانه این ملت را غارت کردند!؟ ملتی که نجیب است، ملتی که شریف است؛ ملتی که دیدیم در همین تشییع جنازه که آمدند، چه حماسه‌ای آفریدند. از این حماسه مردم در جنگ 12 روزه استفاده ابزاری نکنیم، چون اینها فرصت‌هایی‌اند که در واقع إِنَّ لِلَّهِ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ، أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا. پیغمبر گفت: نفَحاتِ حق در این اوقات می‌آیند. پس گوش هشدارید، این اوقات را، در ربایید، این‌چنین نفَحات را/  نفحه ای آمد، شما را دید و رفت، هر که را می‌خواست جان بخشید و رفت. این درسی با خودش به همراه آورد. اگر این درس را نگیریم، اگر واقعا قدر مردم نجیب را ندانیم، ما دچار مشکل خواهیم شد. متاسفانه ما رعیت را، آنطور که بایسته و شایسته است، پاس نداشتیم. حرمت برایشان قائل نشدیم. حرمت قائل ‌شدن یعنی اینکه آنها را در تصمیم‌ گیریها مشارکت بدهیم.

«ملوک از بهر پاس رعیتند، نه رعیت از بهر طاعت»

امام خمینی هیچ چیز از این دنیا نگرفت اما نعمت آگاهی به مردم داد

این عضو هیات علمی دانشگاه تهران، با تاکید بر شان مردم در تحولات کشور تاکید کرد: سعدی، جمله معروفی دارد که می‌گوید: «ملوک از بهر پاس رعیتند، نه رعیت از بهر طاعت.» یعنی حاکمان نباید تنها انتظار اطاعت از مردم داشته باشند، بلکه باید خود را پاسدار و خدمتگذار مردم بدانند. ملت، هر زمان که خواستیم، آمدند پای کار، وارد صحنه شدند. ما باید واقعا در برابر این ملت، شرمنده باشیم. وقتی بعضی صحنه‌ ها را می‌بینیم، صداقت، صفا، حضور بی‌ ادعا، واقعا دل آدم می ‌سوزد. بسیاری از کسانی که در این انقلاب بودند، هیچ چیز نخواستند. خیلی ‌ها همه چیزشان را دادند، هیچ چیز نگرفتند. بهشتی، مطهری و امام خمینی، این‌ها چه نصیبی از دنیا بردند؟ اما آن نعمتی که به مردم دادند، نعمت آگاهی بود.

خیانت به مردم و نادیده گرفتن حقوق آنان، خطایی بزرگ است

مردم اگر تشخیص نمی‌ دادند، که انقلاب نمی ‌کردند

امیری با بیان اینکه شهید بهشتی، سه ویژگی برای انسان برمی‌شمارند که هر کسی به هر کدام از این سه تعرض کند، دشمن مردم است، ادامه داد: اول، خودآگاهی است. انسانی که خودآگاه نباشد، نداند در محیطش چه می‌گذرد، نداند تصمیماتی که درباره‌اش گرفته می‌ شود چه سرنوشتی برایش رقم می ‌زند، اختیارش را از او گرفته ‌ایم. دومین ویژگی، اختیار داشتن است. و سوم، قدرت انتخاب. یعنی وقتی انسان خودآگاه باشد و اختیار داشته باشد، آنگاه می ‌تواند درست انتخاب کند. اگر امروز گاهی گفته می‌ شود مردم در بعضی زمینه‌ ها نمی‌ توانند تشخیص دهند، مشکل از ماست که درست عمل نکرده‌ ایم. مردم اگر تشخیص نمی‌دادند، که انقلاب نمی ‌کردند، در جنگ نمی ‌آمدند، در آن تشییع جنازه ‌های عظیم حاضر نمی ‌شدند. آدم شرمنده بعضی چهره‌ها می شود که در آنجا می‌ بیند. اگر ما به این مردم خیانت کنیم، اگر نتوانیم حق این مردم را ادا کنیم، گناه بزرگی مرتکب شده‌ ایم.

اگر تدبیر درست باشد، چالشها به فرصت تبدیل می‌ شوند

او در ادامه به دو نوع بحران اشاره کرد: بحران‌هایی که ناشی از عوامل طبیعی‌اند و بحران‌هایی که به دلیل سوء تدبیر و مدیریت نادرست شکل می‌گیرند. چالشها ذاتا نه خوب هستند و نه بد، بلکه نحوه مواجهه ما با آنها تعیین ‌کننده است. اگر تدبیر درست باشد، این چالشها به فرصت تبدیل می‌شوند، در غیر این صورت بحران رخ می‌دهد. ما نه تنها در مدیریت چالش ها حسن تدبیر نداریم، بلکه سوء تدبیر داریم، چون سوء تدبیر داریم بحران ایجاد می شود.

باید تعامل هوشمندانه با دنیای جدید داشته باشیم

امیری به تاریخ معاصر ایران اشاره کرد که همواره درگیر تقابل میان ایران‌گرایی و اسلام‌گرایی بوده است و تاکید کرد که این دو باید در تعادل باشند نه در تقابل. درباره چالش سنت و مدرنیته نیز همین گونه است. ما نمی‌ توانیم روندهای جهانی را نادیده بگیریم و باید تعامل هوشمندانه با دنیای جدید داشته باشیم. باید نحوه تعامل خودمان با دنیا را تعریف کنیم و این به معنای تسلیم شدن نیست.

سوء تدبیر داخلی بزرگ‌ ترین تهدید در برابر کشور است

برخی از سیاست‌ ها دقیقا  در راستای ایجاد اختلاف، تضعیف مردم و از بین بردن ستونهای جامعه اجرا شده‌اند

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به روابط بین‌المللی جمهوری اسلامی گفت: رابطه ما با آمریکا، با دنیا، با سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی، همه اینها امروز تبدیل به چالش شده‌ اند. چالش یعنی وضعیتی خطیر که نمی‌توان آن را نادیده گرفت؛ ما را به مبارزه می‌طلبد. حالا در این مبارزه یا حسن تدبیر داریم، که در این صورت تبدیل به فرصت طلایی می‌شود، مشکلاتمان کاهش می‌یابد؛ یا سوء تدبیر داریم، که در نتیجه وارد بحران می‌شویم. مواردی که مطرح شد، از جمله سیاست‌ هایی که اتخاذ کرده‌ ایم، گاهی اصلا  دشمنی خارجی در آنها نقش نداشته؛ اگر هم نفوذی بوده، به‌معنای نفوذ در خود ساختار تصمیم‌ سازی ما بوده است. برخی از سیاست‌ ها دقیقا  در راستای ایجاد اختلاف، تضعیف مردم و از بین بردن ستونهای جامعه اجرا شده‌اند. اگر می‌ خواهیم از این وضعیت بیرون بیاییم، باید بدانیم که چرا مثلا  گروه‌ های ضربت همیشه بهتر عمل می‌کنند؟ چون خود را برای بدترین شرایط آماده کرده‌ اند.

موفقیت گروه‌ های ضربت به‌خاطر آمادگی در سخت‌ترین شرایط است

 ای کاش این اولویت و آمادگی، در حوزه اقتصاد هم وجود داشت

عزت مومن ریشه در قرآن دارد اما عزت فقط یک شعار نیست

امیری گفت: ما همیشه فکر می‌کنیم اوضاع گل و بلبل است، کافی ا‌ست فقط بگوییم و همه‌ چیز خود به‌ خود عمل می‌شود! در حالی ‌که اینگونه نیست. گروه ‌های ضربت به این دلیل موفق‌ اند که خود را برای بدترین شرایط آماده می‌کنند. ما در برخی حوزه‌ ها، مثل توسعه نظامی، خود را برای شرایط دشوار آماده کردیم و موفق هم بودیم. ای کاش این اولویت و آمادگی، در حوزه اقتصاد هم وجود داشت، در این صورت دشمن اگر می ‌خواست عزت مسلمانان را از بین ببرد، نمی‌ توانست؛ تاریخ را که بخوانید، مثلا در اندلس، هرکه تمیزتر، خوش‌لباس‌تر و خوش‌بوتر بود، می‌گفتند این مسلمانی است. عزت مومن ریشه در قرآن دارد؛ «العزة لله و لرسوله و للمؤمنین». اما عزت فقط یک شعار نیست، باید جلوه عینی پیدا کند. همان‌طور که صائب می‌گوید: «دست طلب که کنی پیش کسان دراز / پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش.

امروز بسیاری از بچه‌ های مذهبی را می ‌بینیم که با وام و قسط، زندگی خود را سرپا نگه داشته ‌اند

دشمنان بشریت می‌خواهند انسانها را گرفتار امور دنیوی کنند تا فرصتی برای نظاره به معنویت و تعمق باقی نماند

امیری ادامه داد: امروز بسیاری از بچه‌ های مذهبی را می ‌بینیم که با وام و قسط، زندگی خود را سرپا نگه داشته ‌اند. این زیبنده جامعه دینی ما نیست که کسی با دو یا سه شغل هم نتواند زندگی ‌اش را اداره کند. دشمنان بشریت می‌خواهند انسانها را گرفتار امور دنیوی کنند تا دیگر فرصتی برای نظاره به معنویت و تعمق باقی نماند.

نخستین الزام و درس از جنگ 12 روزه، بازگشت به مردم و عزت‌بخشیدن به آنهاست

سیاست‌ های ایجاد نابرابری و ناامیدی را کنار بگذاریم

او با تاکید بر اینکه نخستین الزام و درس از جنگ 12 روزه، بازگشت به مردم و عزت‌بخشیدن به آنهاست، تاکید کرد: باید سیاست‌ های ایجاد نابرابری و ناامیدی را کنار بگذاریم. مردم باید احساس کنند امیدشان به زندگی بیشتر شده است. امروز در دانشگاه‌ها، بسیاری از دانشجویان صرفا برای مهاجرت آمده‌اند؛ ریکامندیشن می‌گیرند و درخواست می‌کنند تا بروند. این وضعیت دل آدم را به‌ راستی به درد می‌آورد. شما کافی‌ است حالا که داستان مهاجرت داغ است، سری به فرودگاه بزنید. صحنه ‌هایی که خانواده ‌ها هنگام وداع با هم تجربه می‌کنند، گریه و زاری از هر دو طرف، نشان می ‌دهد کسانی که می ‌روند، مشتاق رفتن نیستند؛ بلکه زبان حال‌شان این است: «معرفت نیست در این قوم، خدایا مددی / تا روم گوهر خود را به خریدار دگر». این نتیجه‌ سوء تدبیر ماست. ما نه تنها نخبگان خود را نگه نمی ‌داریم، بلکه نخبگان دیگران را هم جذب نمی‌ کنیم.

در تدوین سیاستها، همه ذی‌نفعان باید نقش داشته باشند، نه اینکه چند نفر در حیاط خلوت تصمیم بگیرند

امیری با انتقاد از مناسبات باندی، حزبی و رانتی ادامه داد: این حلقه‌های بسته در تمام حوزه ‌ها وجود دارند. از پسماند شهری گرفته تا بازار طلا و سکه، طلای کثیف را هم رها نمی‌کنند، چه رسد به طلای تمیز. حکمرانی باید مبتنی بر مشارکت و شفافیت باشد. در تدوین سیاستها، همه ذی‌نفعان باید نقش داشته باشند، نه اینکه چند نفر در حیاط خلوت تصمیم بگیرند و برای همه تعیین ‌تکلیف کنند.

 آمارها به دل مردم نمی‌ نشیند، چون با واقعیت زندگی ‌شان جور در نمی ‌آید

بعضی‌ ها فقط دهنشان بوی علم، اخلاق یا منافع عمومی می‌دهد، اما بهره ‌ای از آن نبرده‌ اند

رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران ضمن اشاره به بحران اعتماد عمومی گفت: وقتی گزارش می دهند اعداد بی معنا شده. واقعیت این است که دیگر عدد و آمارها به دل مردم نمی‌ نشیند، چون با واقعیت زندگی ‌شان جور در نمی ‌آید. امروز بعضی‌ ها فقط دهنشان بوی علم، اخلاق یا منافع عمومی می‌دهد، اما بهره ‌ای از آن نبرده‌ اند.

با محدود کردن فضای گفت و گو، فرصت شنیدن صدای مردم را از بین برده ‌ایم

او درباره مشارکت مردم در سیاست‌گذاری تاکید کرد: مردم می‌فهمند. نخبگان زبان مردم‌اند. ما چقدر از این نخبگان در خانه اندیشمندان یا جاهای مشابه استفاده کرده ‌ایم؟ تاریخچه خانه اندیشمندان را ببینیم. آیا کارکرد داشته یا کژکارکرد؟ جایی که روزی مرحوم احسان نراقی، دکتر نقیب‌زاده، قادری، سروش، میرسلیم، ولایتی و دیگران آزادانه حرف می‌زدند و چیزهایی هم می شنیدند، به جای اینکه بروند و خارج از کشور در تلویزیون های فارسی زبان حرفهایشان را بزنند. ما با محدود کردن این فضاها، فرصت شنیدن صدای مردم را از بین برده ‌ایم. حتی دشمنان بالقوه را به دشمنان بالفعل تبدیل کرده‌ایم، چون همیشه معکوس عمل کرده‌ایم.

اگر کارگران باید ماهی ۶۰ ساعت آموزش ببینند، مدیران باید ۸۰ ساعت ببینند. ولی در جامعه ما برعکس است

این استاد دانشگاه با اشاره به ضرورت یادگیری مدیران گفت: در ادبیات مدیریت، اگر کارگران باید ماهی ۶۰ ساعت آموزش ببینند، مدیران باید ۸۰ ساعت ببینند. ولی در جامعه ما برعکس است؛ هرکه بیشتر نیاز دارد، کمتر آموزش می‌بیند، چون فکر می‌کند جایگاهش یعنی دانایی بیشتر.

نصیحت‌ الملوک‌ ها برای کفار نوشته نشده، برای زمامداران مسلمان نوشته شده‌

نباید طوری رفتار کنیم که فقط دشمنانمان جرات کنند عیبمان را بگویند

چرا دولتمردان ما به نقدهای مشفقانه به شکل دیگری نگاه می کنند!؟

امیری با ارجاع به سنت نصیحت‌الملوک در تاریخ اسلام گفت: نصیحت‌ الملوک‌ ها برای کفار نوشته نشده، برای زمامداران مسلمان نوشته شده‌. چرا دولتمردان ما به نقدهای مشفقانه به شکل دیگری نگاه می کنند!؟ نباید طوری رفتار کنیم که فقط دشمنانمان جرات کنند عیبمان را بگویند. سعدی می‌گوید: «ز دشمن شنو سیرت خود، که دوست / هر آنچه به چشمش بیاید، نکوست».

او با تاکید بر لزوم پذیرش مشکلات ادامه داد: من در نشستی با علمای قم گفتم مسئله ‌دارترین فرد زمان خود، حضرت امیر بود. مساله داشتن مهم نیست، توان حل مسئله مهم است. اما نخست باید شجاعت پذیرش واقعیت را داشته باشیم.

اگر با معیار امام خمینی بسنجیم، این همه بحران و ناکارآمدی نشانه چیست؟

 «ظاهر مردم، باطن مسئولان است»

این استاد دانشگاه اشاره به سخنی از امام خمینی(ره) در کتاب «چهل حدیث» گفت: برخی بیماری‌ها درد دارند، برخی ندارند. آن‌هایی که بی‌دردند، کشنده‌ ترند. وقتی احساس درد نکنیم، دوا هم نمی‌  طلبیم. وقتی خود را سالم نشان می‌دهید، طبیعتا ارزیابی هم نمی‌خواهید. ما باید مراقب باشیم و هر از گاهی عملکرد خود را به‌طور دائم بسنجیم. اگر واقعا درست عمل کرده‌ایم، این‌ همه بحران و ناکارآمدی برای چیست؟ به تعبیر حضرت آیت‌الله جوادی آملی، «ظاهر مردم، باطن مسئولان است». این سخن یک مرجع تقلید است. اگر جوانانمان را نقد می‌کنیم، مگر نه اینکه «الولد سرّ ابیه»؟ آنچه امروز در نسل جوان می‌ بینیم، دست‌ پرورده‌ های خود ما هستند. بنابراین به ‌جای آنکه بیش از حد به دشمن بپردازیم، باید به خودمان توجه کنیم.

امیری با بیان اینکه اگر بخواهیم تاب ‌آوری اقتصادی را در همه‌ زمینه‌ها داشته باشیم، پنج شرط اصلی دارد، اقدام پیش‌دستانه پیش از بحران، ظرفیت‌سازی پشتیبان، نظام تدبیر کارآمد، تغییر و تطبیق با شرایط، و بازیابی بعد از آسیب و توضیح داد: تاب‌آوری به معنای واقعی ‌اش نیازمند تفکر استراتژیک و نگاه سیستمی است. اگر این مقدمات فراهم باشد، باید بتوانیم در برابر تکان‌ها و شوک‌هایی که به ما وارد می‌شود، پایدار بمانیم. از نشانه‌های تاب‌آوری آن است که پیش از بحران، اقداماتی انجام داده باشیم. باید در شرایط عادی برنامه‌ریزی کنیم تا در هنگام بحران، زمین نخوریم.

وی تاکید کرد: برای آنکه در شرایط بحرانی غافلگیر نشویم، باید ظرفیت‌های پشتیبانی ایجاد کنیم. مثلا در مورد زلزله تهران، صحبت از «استان معین» مطرح می‌شود؛ این یعنی از پیش ظرفیت‌هایی تدارک دیده باشیم. وقتی بحران رخ می‌دهد، همه سردرگم‌اند. آن لحظه، وقت تدبیر نیست؛ باید از پیش اندیشیده باشیم.

جنگ یک تهدید بود، اما حضرت امام توانست آن را به فرصت تبدیل کند

نه تنها یکپارچگی ایجاد کرد، بلکه معنویت های عظیم و با برکتی شکل داد

 کسانی که در گوشه‌ خیابان دنبال بی‌هدفی بودند، در جبهه به انسان‌های متحول و معنوی تبدیل شدند

امیری با بیان اینکه نظام تدبیر ما باید تقویت شود، گفت: نظام سیاست‌گذاری باید توانایی مدیریت تهدید را داشته باشد، نه فقط کنترل آن، بلکه تبدیلش به فرصت. جنگ یک تهدید بود، اما حضرت امام توانست آن را به فرصت تبدیل کند نه تنها یکپارچگی ایجاد کرد، بلکه معنویت های عظیم و با برکتی شکل داد. کسانی که در گوشه‌ خیابان دنبال بی‌هدفی بودند، در جبهه به انسان‌های متحول و معنوی تبدیل شدند. ما اینها را دیده ایم. 

در ادامه نشست،  امیری با اشاره به تعبیر سعدی که می‌گوید «چشم دنیا‌دار را یا قناعت پر کند یا خاک گور»، به وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی کشور پرداخت و گفت: یکی از دوستانم که در جنگ به شهادت رسید، همیشه به من می‌گفت: «آقای امیری، چرا وقتی ما می‌خواهیم به این ملت خدمت کنیم، عده‌ای می‌خواهند به آن خیانت کنند؟» این سؤال هنوز در ذهن من هست. گاهی با خودم فکر می‌کنم که اختلاسگران چقدر می‌خواهند داشته باشند که سیر شوند؟ این در حالی‌ست که بسیاری از جوانان ما با عشق خدمت آمدند، اما ساختار و سیاست‌ها مانع شدند. با اینکه در جامعه‌ ما فقر وجود دارد، باید دید در دستگاه‌هایی مانند قوه قضاییه چه تعداد پرونده وجود دارد؛ بسیاری از این پرونده‌ ها ناشی از مشکلاتی‌ است که می‌توان با تدبیر و اصلاحات ساده حل‌ و فصلشان کرد.

وی چهارمین مولفه تاب‌ آوری را «ایجاد تغییر در خود متناسب با الزامات محیط» دانست و افزود: امروز صداوسیما، وزارتخانه‌ ها، دولت، دولتمردان، رسانه‌ها، حتی مخالفان و منتقدان باید بدانند که نیازمند تغییرند.

به گفته او، توانایی بازیابی بعد از آسیب نیز یکی از اجزای کلیدی تاب‌ آوری است؛ از زلزله گرفته تا بحران‌های روحی و روانی، این پرسش مطرح است که افراد آسیب ‌دیده چگونه می ‌توانند به وضعیت نرمال بازگردند.

منبع: جماران

آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.