دلیل توصیه معمار تحریم به توافق هستهای چیست؟
ریچارد نفیو که از او به عنوان یکی از معماران تحریمها علیه ایران یاد میشود، در یادداشتی به بررسی مذاکرات ایران و آمریکا پرداخته و با طرح این سوال که آیا توافق خوب با ایران ممکن است، اذعان کرده که آمریکا باید غنیسازی توسط ایران را بپذیرد و از «فرصت طلایی» برای توافق با ایران استفاده کند. این دیدگاه در شرایطی مطرح میشود که ترامپ روز یکشنبه در نیوجرسی از پیشرفتهای واقعی در مذاکرات با ایران خبر داد.

به گزارش گروه رسانه ای شرق، در این یادداشت که در مجله «فارن افرز» منتشر شده، آمده است: بهرغم سابقه دشمنی، تهران و واشنگتن از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، علاقه متقابل و مداومی به یک توافق نشان دادهاند. در طول چند دور مذاکره، دو طرف حتی چارچوبهای بالقوهای را ترسیم کردهاند. هر دو انگیزههای روشنی برای انجام یک توافق دارند.
دولت ترامپ میخواهد مقداری ثبات استراتژیک را به خاورمیانه بازگرداند و ترامپ شخصا در تقویت تصویر خود به عنوان یک معاملهگر سرمایهگذاری میکند. ایران که هنوز تحت رژیم تحریمهای ایالات متحده رنج میبرد، پس از تضعیف متحدان خود، خواهان شرایط اقتصادی پایدار و توقف خصومتهاست.
اما اگرچه ترامپ گفته است که میخواهد بهسرعت به مساله هستهای رسیدگی کند و اصرار دارد که توافق نزدیک است، اما مسائل اصلی دیرینه بین دو طرف احتمالا این روند را مختل میکند. نگرانیهای ایالات متحده در مورد برنامه غنیسازی ایران و تامین مالی گروههای نیابتی آن همچنان یک نقطه اختلاف خواهد بود.
همچنین عدم تمایل ایران برای کاهش برنامه هستهای خود و نگرانیهایش در مورد دوام هرگونه توافق با توجه به اینکه ترامپ آخرین توافق را نقض کرد، همچنان محل اختلاف خواهد بود. حتی توافقی با شرایط مطلوب ایالات متحده، خطراتی خواهد داشت و مستلزم ارائه امتیازات ناخوشایند از سوی هر دو طرف خواهد بود.
توافقی که نظارت گستردهای بر سایتهای هستهای اعلامشده و اعلامنشده ایران اعمال کند و غنیسازی اورانیوم را در ازای برخی از لغو تحریمها محدود کند، میتواند مزایای برجام را دوباره به دست آورد. اگر با دقت مذاکره شود و زمان کافی برای نشان دادن نتایج به آن داده شود، چنین توافقی برخی از خسارات وارده هنگام خروج واشنگتن از توافق اولیه (برجام) را جبران میکند، از بحران در کوتاهمدت جلوگیری میکند و پایهای را برای ایجاد ثبات منطقهای در آینده ایجاد میکند.
خوشبختانه، عناصری از برجام هنوز هم میتوانند در توافق (جدید) اعمال شوند. مهمترین آنها ابزارهای شفافیت توافق اولیه هستند. اگرچه بخش عمدهای از بحثهای دیپلماتیک و عمومی در مورد یک توافق بر آینده برنامه غنیسازی ایران متمرکز شده است اما بازرسیهای بینالمللی، با استفاده از جدیدترین تکنیکها و تجهیزات، عنصر اساسی است که هر توافقی باید حول آن شکل بگیرد.
ایالات متحده باید اولویت خود را وادار کردن ایران به موافقت با شدیدترین رژیم بازرسیهای ممکن، چه در سایتهای اعلامشده و چه در سایتهای اعلامنشده، قرار دهد. ایالات متحده باید از ایران بخواهد که سازوکارهای شفافیت برجام در مورد سانتریفیوژها و ذخایر اورانیوم را بپذیرد. مطمئنا، بخشهایی از رژیم بازرسی برجام به اندازه کافی پیش نرفته است و یک توافق جدید باید آنها را تقویت کند.
پذیرش برخی از تغییرات باید برای ایران آسان باشد. در برجام، ایران اساسا موافقت کرد که با اصلاح رآکتور خود که قادر به تولید پلوتونیوم قابلاستفاده در سلاح است، به هرگونه گزینه کوتاهمدت برای بمب پایان دهد و از هرگونه کار بازفرآوری سوخت مصرفشده خودداری کند. اما پذیرش سایر تغییرات، بهویژه در مورد برنامه غنیسازی اورانیوم ایران، برای تهران دشوارتر خواهد بود. تا حدودی، پیشرفت هستهای ایران از ۲۰۱۸ برخی از محدودیتهای برجام را از بین برده است. در آن مذاکرات، ایالات متحده با سانتریفیوژ نسل اول ایران سروکار داشت. محدود کردن تحقیق و توسعه سانتریفیوژها در سال ۲۰۱۵ یک پیروزی مهم برای ایالات متحده بود اما امروز ایران میتواند با تعداد کمتری سانتریفیوژ، کارهای بسیار بیشتری انجام دهد.
ایران مدتهاست که بهرغم همه فشارها، تهدیدها و التماسهای دیپلماتیک از سوی ایالات متحده و شرکایش، تاکید کرده است که برنامه غنیسازی خود را جمعآوری نمیکند و ادعا میکند که بیش از حد - از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی - سرمایهگذاری کرده است تا از آن دست بکشد.
در نهایت، واشنگتن ممکن است مجبور به پذیرش مقداری ریسک باشد. توافق بر سر غنیسازی اورانیوم همچنان برای دولت ترامپ و تهران هدفی حیاتی خواهد بود: ایالات متحده میتواند مقداری غنیسازی توسط ایران را بپذیرد و درعینحال محدودیتهای بیشتری را اعمال کند و ایران نیز میتواند این محدودیتها را بپذیرد، بدون اینکه این پذیرش به عنوان تسلیم کامل در برابر دشمن قسمخوردهاش تلقی شود.»
تمایل ایران برای لغو گستردهتر تحریمها نسبت به دوره برجام، فضایی برای مذاکره ایجاد میکند. بنابراین، ایالات متحده باید چارچوب لغو تحریمهای خود را در مقیاسی متغیر بسازد که لغو تحریمها را به محدودیتهای غنیسازی مرتبط کند.
برای مثال، اگر ایالات متحده بر توقف طولانیمدت یا دائمی غنیسازی اورانیوم در ایران اصرار داشته باشد، میتواند نهتنها به تهران قول لغو تحریمهای ثانویه را بدهد، بلکه به برخی از عناصر تحریم ایالات متحده نیز پایان دهد. مثلا، این توافق ممکن است تحریمهای مربوط به تجارت در پروژههای تولیدی تجاری و انرژی را لغو کند، درحالیکه آنها را در مورد فناوریهای نظامی یا دوگانه حفظ کند. این یک اقدام جسورانه خواهد بود، شبیه به تصمیم ترامپ برای تعلیق تمام تحریمهای ایالات متحده علیه سوریه.
دولت ترامپ با توجه به حمایت حزب جمهوریخواه از دولتش، انعطافپذیری سیاسی بیشتری برای ارائه چنین پیشنهادی نسبت به دولتهای اوباما یا بایدن دارد. دولت ترامپ شاید فرصت طلایی برای دستیابی به توافق داشته باشد. باید از آن استفاده کند.