«شرق» گزارش میدهد:
پیامدهای یک جنگ احتمالی ایران و اسرائیل برای آسیای مرکزی
آسیای مرکزی امروز در میانه نقشهای از منافع متقاطع ایران، روسیه، چین، غرب و اسرائیل ایستاده است. تداوم آرامش در این سرزمین نه تنها به تصمیمات تهران و تلآویو، بلکه به درایت رهبران این پنج جمهوری در حفظ تعادل میان منافع اقتصادی و ملاحظات ژئوپلیتیکی بستگی دارد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
احتمال ازسرگیری درگیری میان ایران و اسرائیل، نگرانیهای فزایندهای را در سراسر آسیای مرکزی برانگیخته است. به گزارش نشریه آمریکایی نشنال اینترست، آتشبس شکننده میان تهران و تلآویو که در ژوئن گذشته با میانجیگری دونالد ترامپ برقرار شد، در هالهای از تردید قرار دارد. تحلیلگران بر این باورند که فروپاشی این توافق، نهتنها خاورمیانه، بلکه کشورهای آسیای مرکزی را نیز در معرض تبعات مستقیم و غیرمستقیم قرار خواهد داد.
پنج جمهوری سابق شوروی مشتمل بر قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان که همگی در خشکی محصورند، به مسیرهای ترانزیتی ایران برای اتصال به خلیج فارس و بازارهای جهانی وابستهاند. به همین دلیل، هر گونه بیثباتی در روابط ایران با غرب و تجاوز مجدد اسرائیل، تهدیدی بالقوه برای امنیت اقتصادی و مسیرهای حیاتی حملونقل در این منطقه محسوب میشود. ترکمنستان به دلیل مرز مشترک با ایران، بیش از سایر همسایگان آسیای مرکزی در معرض اثرات مستقیم یک درگیری قرار دارد. با این حال، سایر جمهوریها نیز به دلیل شکنندگی توازن ژئوپلیتیکی منطقه و وابستگی به مسیرهای تجاری عبوری از ایران، آسیبپذیر خواهند بود.
ایران؛ شریک راهبردی و فرهنگی در آسیای مرکزی
نفوذ ایران در آسیای مرکزی تنها اقتصادی نیست، بلکه بر ریشههای فرهنگی و تاریخی عمیقی تکیه دارد. اشتراکات زبانی، بهویژه با تاجیکستان، میراث ادبی مشترک و سابقه تمدنی پارسی، بستری برای پیوند نرم تهران با این کشورها فراهم کرده است. شیرین هانتر، پژوهشگر دانشگاه جرجتاون میگوید که «تا پیش از دوران روسسازی و شورویسازی، زبان پارسی در این منطقه نقشی مسلط داشت و امروز نیز این میراث فرهنگی، نوعی جذابیت تمدنی نسبت به ایران ایجاد کرده است. تاجیکستان بهطور خاص خود را خویشاوند فرهنگی و زبانی ایران میداند و این قرابت، در نگرش مردم آن کشور نسبت به سیاستهای تهران مشهود است.»
در عین حال، این پیوندها الزاما به همسویی سیاسی منجر نمیشود؛ کما اینکه روابط آستانه با تهران نه بر مبنای مذهب، بلکه بر اساس منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی تعریف میشود. از دید او، نزدیکی فرهنگی ابزار قدرت نرم است، اما اولویت قزاقستان، امنیت و توسعه اقتصادی متقابل است. قزاقستان در روابط خود با ایران و اسرائیل، سیاست «هم این و هم آن» را دنبال میکند؛ از ایران برای مسیرهای ترانزیتی و انرژی بهره میگیرد و از اسرائیل برای فناوری و نوآوری اقتصادی؛ لذا این رویکرد عملگرایانه، محور سیاست خارجی متوازن آستانه در منطقهای پرتنش است.
تعادل دشوار آسیای مرکزی میان ایران و اسرائیل
در بخش دیگری از گزارش، نشنال اینترست به سیاست بیطرفانه، اما محتاطانه کشورهای آسیای مرکزی در قبال درگیری ایران و اسرائیل پرداخته است. هر پنج کشور این منطقه روابط دیپلماتیک با اسرائیل دارند و در عین حال خواهان همکاری اقتصادی با تهراناند. بر خلاف جمهوری آذربایجان، هیچیک از آنها اجازه ندادهاند که خاکشان به سکوی عملیات اسرائیل علیه ایران تبدیل شود.
در جنگ اخیر غزه، کشورهای آسیای مرکزی در سازمان ملل علیه اقدامات اسرائیل موضعگیری کردند، اما این مواضع جنبهای نمادین داشت و به اقدامات عملی مانند قطع روابط یا تحریم نینجامید. در واقع، این کشورها ترجیح میدهند از درگیریهای ژئوپلیتیکی دور بمانند و روابط خود را بر مبنای منافع متوازن با هر دو طرف تنظیم کنند.
افکار عمومی نیز در این کشورها متنوع است؛ تاجیکستان به دلیل پیوند فرهنگی با ایران، همدلی بیشتری نسبت به تهران دارد، در حالی که در قزاقستان و ازبکستان نگاهها بیشتر اقتصادی و عملگرایانه است. در قرقیزستان نیز گرچه حمایت از فلسطین میان مردم گسترده است، اما درگیری ایران و اسرائیل در صدر توجهات نیست.
به باور تحلیلگران، در صورت شعلهور شدن دوباره جنگ، پیامدهای آن برای آسیای مرکزی عمیق خواهد بود؛ اختلال در مسیرهای تجاری، فشار بر سیاستهای بیطرفانه و افزایش ناامنی در امتداد کریدورهای لجستیکی. در چنین شرایطی، بقای ثبات شکننده منطقه به توانایی دولتها در حفظ فاصله برابر از رقابت قدرتهای بزرگ وابسته خواهد بود.
آسیای مرکزی امروز در میانه نقشهای از منافع متقاطع ایران، روسیه، چین، غرب و اسرائیل ایستاده است. تداوم آرامش در این سرزمین نه تنها به تصمیمات تهران و تلآویو، بلکه به درایت رهبران این پنج جمهوری در حفظ تعادل میان منافع اقتصادی و ملاحظات ژئوپلیتیکی بستگی دارد.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.