«شرق» گزارش میدهد:
تهران میان شرق و غرب/ آزمون بزرگ شانگهای در حمایت از اصل استقلال اعضا
موقعیت ژئوپلیتیکی تهران در اتصال شرق و غرب، منابع عظیم انرژی و جایگاه فرهنگی و تمدنی آن در منطقه، همه عواملی هستند که باعث میشوند مسیر نظم نوین جهانی، خواهناخواه از تهران بگذرد. حمایت یا عدم حمایت از ایران، معیاری برای سنجش بلوغ سیاسی این نهادها خواهد بود.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
بازگشت قطعنامههای شورای امنیت و بهتبع آن تحریمهای بینالمللی علیه ایران نقطه عطفی در مسیر شکلگیری نظم نوین جهانی است. این رویداد در شرایطی رخ میدهد که ایران به عضویت دو نهاد مهم سازمان همکاری شانگهای و بریکس درآمده است؛ دو سازمانی که به عنوان نماد شکلگیری بلوکهای جدید قدرت در برابر نظم سنتی غربی شناخته میشوند. پرسش اساسی اکنون آن است که این دو بلوک تا چه اندازه حاضر خواهند بود از یکی از اعضای خود در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و متحدانش حمایت کنند.
سازمان همکاری شانگهای بر پایه اصول احترام به حاکمیت ملی، استقلال، تمامیت ارضی و عدم مداخله در امور داخلی کشورها بنیان گذاشته شده است. منشور این نهاد، همبستگی امنیتی، اقتصادی و فرهنگی میان اعضا را شرط اصلی همکاری میداند. اکنون برای نخستینبار، این اصول در معرض آزمونی واقعی قرار گرفتهاند. تهران انتظار دارد عضویت در شانگهای نهفقط جنبه نمادین، بلکه کارکردی حمایتی در برابر تحریمهای بازگشته داشته باشد.
البته، همپوشانی منافع برخی اعضا مانند هند که روابط نزدیکی با آمریکا دارد، میتواند تحقق اجماع کامل علیه تحریمها را دشوار کند، اما تجربه نشان داده که در صورت وجود اراده سیاسی مشترک، حتی کشورهای با پیوندهای متنوع میتوانند در قالب همکاریهای چندجانبه، سیاستی واحد و مبتنی بر منافع جمعی اتخاذ کنند. شانگهای امروز بیش از هر زمان دیگری با پرسش تعیینکنندهای روبهروست: آیا قادر است از مواضع اصولی خود در برابر فشارهای غرب دفاع کند یا در برابر ملاحظات ژئوپلیتیکی اعضا عقب خواهد نشست؟
بریکس؛ بلوک اقتصادی علیه قیمومیت دلار
در کنار شانگهای، عضویت ایران در بریکس نیز معنای راهبردی ویژهای دارد. این نهاد که اکنون متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی و ایران است، بزرگترین بلوک اقتصادی غیرغربی در جهان محسوب میشود و هدف خود را کاهش وابستگی به ساختار مالی تحت سلطه دلار تعریف کرده است.
در ماههای گذشته، بریکس با وجود تهدیدهای واشنگتن، پروژههایی چون ایجاد بانک توسعه مستقل و سازوکار تجارت بدون دلار را پیگیری کرده است. این طرحها هر چند در کوتاهمدت با موانع فنی و مالی روبهرو هستند، اما در بلندمدت میتوانند به تغییر قواعد بازی در اقتصاد جهانی بینجامند.
برای ایران، حضور در بریکس فرصتی استراتژیک است تا مسیرهای تجاری و مالی خود را از سیطره تحریمهای غربی خارج کند. اشتراک دیدگاه تهران با دیگر اعضا در مخالفت با انحصار مالی آمریکا بنیان یک همکاری بلندمدت را شکل داده است. این همگرایی ایدئولوژیک- اقتصادی نشان میدهد که بریکس نه فقط یک نهاد اقتصادی، بلکه ابزاری برای بازتعریف مناسبات قدرت در نظام بینالملل است.
از منظر دیگر، حضور همزمان چین و روسیه به عنوان دو عضو دائم شورای امنیت در این بلوک، وزن سیاسی بریکس را دوچندان میکند. مخالفت علنی پکن و مسکو با احیای تحریمهای شورای امنیت علیه ایران نیز بیانگر آن است که ساختار قدرت در جهان دیگر بهسادگی تحت اراده واشنگتن شکل نمیگیرد. بریکس، با تکیه بر اصل استقلال اقتصادی و سیاست خارجی چندقطبی اکنون به نماد چالش با نظم تکقطبی آمریکا بدل شده است.
ایران؛ پیوند دهنده شرق نوین و آزمون اراده جهانی
واقعیت آن است که بازگشت تحریمها علیه ایران، نه فقط چالشی برای تهران، بلکه آزمونی برای اعتبار و کارآمدی نهادهای نوظهور جهانی است. اگر شانگهای و بریکس در برابر این اقدام منفعل بمانند، عملا ادعای آنها مبنی بر استقلال سیاسی و اقتصادی در برابر غرب زیر سوال خواهد رفت. در مقابل، اتخاذ مواضع حمایتی موثر از سوی این نهادها میتواند سرآغاز دورهای تازه از نظم چندقطبی واقعی در نظام بینالملل باشد.
در این چارچوب، ایران نقشی محوری دارد. موقعیت ژئوپلیتیکی تهران در اتصال شرق و غرب، منابع عظیم انرژی، و جایگاه فرهنگی و تمدنی آن در منطقه، همه عواملی هستند که باعث میشوند مسیر نظم نوین جهانی، خواهناخواه از تهران بگذرد. حمایت یا عدم حمایت از ایران، معیاری برای سنجش بلوغ سیاسی این نهادها خواهد بود.
به بیان دیگر، آزمونی که امروز پیش روی بریکس و شانگهای قرار دارد، فقط درباره یک کشور نیست؛ بلکه درباره آینده نظم جهانی است. جهانی که در آن دیگر تنها یک قدرت تصمیم نمیگیرد، بلکه مجموعهای از قدرتهای مستقل میکوشند تا توازن جدیدی را بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک بنا نهند.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.