داریم! نداریم!
سرانجام کاغذپارههای مصوب شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران از تعلیق خارج شد و بار دیگر به جریان افتاد. کاغذپارههایی که با تمسخر رئیسجمهور وقت ایران باعث انزوا و میلیاردها دلار خسارت به ملت ایران شد و اگر معاهده برجام به قول برخی معاهدهای نامناسب و بدفرجام بوده است، پایه اصلی آن همین قطعنامههای سازمان ملل بود که در وقت خود بهدلیل خودبزرگبینی ما و دستکمگرفتن دشمن و البته نیات پلید استکباری قدرتهای بزرگ و صهیونیسم علیه ایران تصویب شد.
سرانجام کاغذپارههای مصوب شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران از تعلیق خارج شد و بار دیگر به جریان افتاد. کاغذپارههایی که با تمسخر رئیسجمهور وقت ایران باعث انزوا و میلیاردها دلار خسارت به ملت ایران شد و اگر معاهده برجام به قول برخی معاهدهای نامناسب و بدفرجام بوده است، پایه اصلی آن همین قطعنامههای سازمان ملل بود که در وقت خود بهدلیل خودبزرگبینی ما و دستکمگرفتن دشمن و البته نیات پلید استکباری قدرتهای بزرگ و صهیونیسم علیه ایران تصویب شد. بعد از آن چه قبل از برجام، چه بعد از برجام و چه بعد از تجاوز 12روزه اسرائیل، دولتهای ما- اصلا و ابدا- به فکر تطبیق شرایط اقتصادی و اجتماعی داخلی با شرایط تحریمی نیفتادند و جامعه را رهاشده به حال خود گذاردند. حالا رئیسجمهورمان میفرمایند: آب نداریم، برق نداریم، گاز نداریم و شکایت از وضع موجود میکند. بنده عرض میکنم با وجود همه شلختگیها و عدم تطبیق با شرایط تحریم و جنگ بالقوه و بالفعل آب داریم، برق داریم، گاز داریم، فاضلاب داریم، پساب داریم، پسماند داریم، معدن داریم، نفت داریم، جنگل داریم، کشتزار داریم، آفتاب داریم، اما ژاپن و کره گاز ندارند، نفت ندارند، معدن ندارند ولی ما تورم 45 درصد داریم و پز میدهیم و حرفهای بزرگ میزنیم و آنها وقتی تورمشان حتی اگر یک درصد باشد، به فغان میآیند و نخستوزیرشان استعفا میدهد.
اگر عقل اداره و مصرف بهینه نداریم، چرا ناشکری خداوند را که اینهمه نعمت به ما داده است میکنیم، مگر خداوند نفرموده «لئن شکرتم لازیدنکّم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید».
اگر دریاچه ارومیه را خشک کردهایم، اگر زایندهرود را تهی کردهایم، اگر آب کارون را شور کردهایم، اگر باعث نشست دشتها و شهرها شدهایم، به معنی نداشتن نیست، بلکه به معنی نداشتن عقل معاش است. چگونه در هشت سال دفاع مقدس که درآمد سالانه ارزی فقط پنج تا شش میلیارد بود، کشور اداره شد و حالا میگوییم هیچ نداریم! روزانه معادل هشت میلیون بشکه نفت و گاز مصرف میکنیم و باز میگوییم نداریم! «گفت چشم تنگ دنیادوست را/ یا قناعت پر کند یا خاک گور».
وقتی اشتهای مصرف سیریناپذیر باشد و هرچه باشد کم است، مردم و دیگران هم به آن تأسی میجویند. در هر شرایطی، عقل حکم میکند که تدبیر مناسب اندیشیده شود، گو اینکه اصولا اسراف و تبذیر بهمثابه عملی صواب در کشور ما رخ داده است. جالب آنجاست که در حرف افراطی و در عمل تفریطی یا برعکس هستیم. میگوییم بهبه! امام (ره) نصف لیوان آب را که میل میکردند، روی لیوان کاغذی میگذاشتند که نصف دیگر آلوده نشود تا آن را بعدا مصرف کنند، ولی در عمل با وجود همه داشتهها میگوییم نداریم! مثل اینکه طبق آمارهای رسمی در 10 سال گذشته 280 میلیارد دلار ارز به بازار ریختهایم و همه آنها از کشور خارج شده، ولی میگوییم ارز برای دارو و شیرخشک نداریم! مثل آنکه جلوی قاچاق گازوئیل و بنزین را دانسته نمیگیریم و برای جبران آن بنزین وارد میکنیم!
در محله ما درختی است که مزاحم عبور و مرور است (خیلی هم قطور نیست) آن را با چنگ و دندان حفظ میکنیم ولی جنگلهای هیرکانی شمال را کفبر میکنیم! آقای رئیسجمهور به جای آنکه بگوید آب نداریم، برق نداریم، گاز نداریم، بگوید تدبیر نداریم، رودربایستی داریم، قدرت جلوگیری از فساد را نداریم، وزیر متخصص نداریم، وقت برای کارشناسان نداریم، درک ارزشهای والا را نداریم، دوریگزینی از پوپولیسم را نداریم و خلاصه آنچه خوبان همه دارند را ما نداریم. آن وقت است که درد بیان شده و حکیمی میخواهد که درمان کند. شاید بتوان این حکیم را از سوئد، فنلاند، ژاپن و سنگاپور وارد کرد تا نداشتههای ما جبران شود و داشتههای ما مورد بهرهبرداری درست قرار گیرد، آن وقت است که میتوان گفت آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.حتما خواهند گفت تحریم هستیم. اینکه اقرار بیشتر به ضعف و عذر بدتر از گناه است. تحریم هستیم و اینهمه شلخته و بیحساب و کتاب هستیم. اگر کشوری تحریم میشود، اگر کشوری در معرض جنگ قرار میگیرد، چاره آن شلختگی و اسراف و بیتدبیری نیست. چرا باید دردها را پنهان کنیم و بر آتش مصرف و بیبرنامگی و هرزروی بدمیم. چاره تحریم، در معرض جنگ بودن، تهدید فرامرزی، لبخند ژوکوند و داد از نداریها نیست.
اره آن تدبیر برای مقابله است اعتقاد به مقاومت در برابر استکبار و ظلمی که اینک در دنیا هرچه بیشتر پاگرفته، عادی نشاندادن شرایط نیست، بلکه همه مسئولان و همه مردم باید از حقیقت آگاه شوند و در حقیقت شرایط جنگی و مقابله با تحریم در کشور پیاده شود و نه عادیسازی و نشاندادن درِ باغ سبز به مردم. همه شواهد نشان میدهد که آمریکا شمشیر را از رو برای ایران بسته است، اظهارات اخیر وزیر خارجه صهیونیست آمریکا در روزهای اخیر مبنی بر اینکه ایران حق داشتن موشک- حتی کوتاهبرد- را ندارد و نیز بیمحلی نوعی کشورهای منطقه یا همدستی آنان با اسرائیل و اینکه نخستوزیر این رژیم میگوید کار ما با ایران هنوز تمام نشده نشانههای خوبی نیست و در مقابل ما در برابر این تحریمها و دشمنیها و تهدیدها، به واردات بنزین، مصرف بیحد آن، واردات سیگار قاچاق و غیرقاچاق، تندادن به قاچاق بنزین و گازوئیل از ایران، واردات اتومبیل سواری از کشورهای دشمن و اظهار نداریها تن میدهیم.
اگر قرار است شلختگی و وادادگی اقتصادی و اجتماعی چنین باشد و حکمرانی آن را تأیید میکند، طبیعتا و نهایتا سرنوشت کشورهای شلخته و شخمزن به منابع طبیعی معلوم است، چرا تسلیم خواستههای آمریکا نشویم و به قول ترامپ فقط به تجارت بپردازیم. حداقل هزینه کمتری برای کشور و مردم در بر دارد و آبادانی و توسعه ظاهری، اما بندگی نابندههای شرور خداوند. اما اگر بخواهیم واقعا مقاومت کنیم، این شیوه حکمرانی و تدبیرهای آن، نهتنها کارساز نیست که نظام داخلی را هرچه بیشتر تهی و پوک میسازد و سرانجام آن تندادن ارادی یا غیرارادی به خواست دشمن است. اگر هم حرف دیگری در میان است که ما نمیدانیم پس منتظر میمانیم.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.