|

ایران نیازمند یک رسانه ملی است

روزهای دشوار وضعیت جنگی را می‌گذرانیم. روزهایی که بیم‌ها بر امیدها فزونی گرفته‌اند و جز با همراهی ملتی واحد نمی‌توان از سرانجام‌های ناگوار گریخت. به حکم قانون اساسی، ملت یک کل واحد است. اصل پنجاه‌و‌ششم قانون اساسی حق حاکمیت را از آن خدا می‌داند که بی‌واسطه به ملت عطا شده است.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

روزهای دشوار وضعیت جنگی را می‌گذرانیم. روزهایی که بیم‌ها بر امیدها فزونی گرفته‌اند و جز با همراهی ملتی واحد نمی‌توان از سرانجام‌های ناگوار گریخت. به حکم قانون اساسی، ملت یک کل واحد است. اصل پنجاه‌و‌ششم قانون اساسی حق حاکمیت را از آن خدا می‌داند که بی‌واسطه به ملت عطا شده است. طبق اصول نوزدهم و بیستم قانون اساسی، ملت ایران از هر قوم و قبیله از حقوق مساوی برخوردارند و چیزی سبب امتیاز گروهی بر گروه دیگر نیست و تبعیض بین ملت ممنوع است. ملت ایران نیز خود را در آینه قانون اساسی و تاریخ طولانی و فرهنگ غنی خود‌ یک ملت واحد می‌بیند. اما آیا بخش‌های مختلف مدیریتی با همین نگاه به ملت می‌نگرند؟ کاش می‌شد قاطعانه به این پرسش پاسخ مثبت داد‌.

طبق سابقه‌ای نه‌چندان کوتاه، جریان‌های خاصی، ملت ایران را شعبه شعبه کرده و خیلی از بخش‌های ملت را از شمول مفهوم ملت بیرون گذاشته و بخشی از حقوق آنها را نادیده می‌گیرند‌ و بخشی کوچک را بر بقیه مقدم می‌دارند. برخلاف قانون اساسی، تفکری تنگ که فقط برای خود حق قائل است، دیگران را منکوب و مطرود می‌کند. حتی پس از تجاوز جنایت‌بار اسرائیل به ایران نیز رویه این گروه تغییری نکرده است؛ حال آنکه حمایت ملی برای افزایش هرچه بیشتر توان نظام سیاسی برای مقابله با بحران‌ها ضرورتی حیاتی است. آدمی از چیزی که متعلق به خود می‌داند، حفاظت و دفاع می‌کند.

ملت بدون تردید سرزمین ایران را از آنِ خود می‌داند. اما این پرسش را بی‌پرده باید به میان انداخت که همین ملت تا چه اندازه دولت به معنای عام را متعلق به خود می‌داند و دولت چقدر خود را متعلق به ملت می‌شناسد؟ پاسخ دقیق به این پرسش نیازمند تحقیقات میدانی و به‌ویژه نظرسنجی‌های علمی و مستقل است؛ بااین‌حال، برخی نشانه‌ها و شواهد می‌توانند به کشف پاسخ کمک کنند. در شرایطی که کشور در وضعیت جنگی قرار دارد و از هر طرف تیر فتنه می‌بارد، عده‌ای از استیضاح رئیس‌جمهور حرف می‌زنند که البته با اقدام درست شورای عالی امنیت ملی، عقیم ماند و متوقف شد. کسانی که به ملت و امنیت ملی کمترین اعتقادی داشته باشند، بدون هیچ شکی در چنین اوضاع وخیمی دنبال چنین حرف‌هایی نمی‌روند تا از آب گل‌آلود بخواهند ماهی قدرت صید کنند.

در ایران که رسانه تلویزیون، انحصاری است، تلویزیون که باید زبان و نمایشگر ملت باشد، می‌شود زبان و نمایشگر طیفی خاص. ملت سیاست و فرهنگ دستگاه عظیم نظام سیاسی را از دریچه تلویزیون می‌بیند و می‌شنود و نسبت نظام سیاسی با خود و نسبت خود با نظام سیاسی را براساس آنچه تلویزیون می‌کند، تعریف می‌کند. همه گفته‌اند و می‌گویند و حتی مدیران ارشد صدا‌و‌سیما نیز اذعان دارند که این تلویزیون مردم را تفکیک می‌کند و مصرانه می‌شود زبان آنها که هم‌مسلک مدیران این رسانه‌اند. آقای رئیس‌جمهور در نامه‌ای که خطاب به ایرانیان خارج از کشور نوشته است، می‌گوید: «امنیت ملی ما، هم با اقتدار نظامی و هم با پیوند دل‌ها و وحدت اجتماعی تضمین می‌شود». این وحدت اجتماعی کجا باید خود را نشان دهد؟ غیر از این است که باید حقوق ملت رعایت شود و از‌جمله حق تساوی حقوق ملت و حق عدم تبعیض باید واقعا رعایت شوند؟ آیا زبان دولت که تلویزیون باشد، این حقوق را رعایت می‌کند؟ جز یک گروه اقلیت، کدام‌یک از بخش‌های مختلف ظرفیت‌های سیاسی ایران که از وحدت آنها گفته شده است، در تلویزیون جا دارند؟ این رسانه ملی است یا ارگان حزبی؟

در پی تجاوز جنایت‌بار اسرائیل به ایران، شخصیت‌های بزرگی به صراحت و شدت این تجاوز را محکوم کردند؛ تلویزیون نام کدام‌یک را برد؟ مگر این دسته بخشی از ظرفیت‌های سیاسی مملکت نیستند که با وحدت اجتماعی به امنیت ملی یاری رسانند؟ فعلا در آتش‌بس به سر می‌بریم، ولی همه می‌دانند که حکایت همچنان باقی است. برای بقای میهن و نظام سیاسی اجازه نباید داد ملت را که مورد تأکید رهبری و رئیس‌جمهور است، چنین گروه گروه کنند و اقلیتی کوچک را باقی بگذارند. وحدت اجتماعی به‌عنوان پشتوانه‌ای قدرتمند برای میهن و نظام، مستلزم رفتار و زبانی دیگر است که فعلا شنیده نمی‌شود. بشخصه به صداقت پزشکیان اطمینان دارم، ولی آقای رئیس‌جمهور بر پایه عهدی که با مردم دارد و سوگندی که خورده است، باید در چارچوب اختیارات قانونی و ارتباطات سیاسی خود ابتکاراتی داشته باشد و با تصمیمات و رفتاری در شأن رئیس‌جمهور، قاطع و مؤثر عمل کند که به گفته سعدی «به عمل کار برآید به سخندانی نیست».

 

 

آخرین اخبار سرمقاله را از طریق این لینک پیگیری کنید.