|

اجلاس شرم‌الشیخ

صف‌آرایی‌های جدید در منطقه و جهان

طرح ترامپ برای غزه و اعلام موافقت تقریبا همه کشورها با آن نشان داد که در پی جنگ‌های تجاوزکارانه اسرائیل و بی‌ثباتی‌های ناشی از آن، شرایط جدیدی در منطقه در حال شکل‌گیری است که می‌تواند هم‌زمان بر شرایط بین‌المللی نیز اثر بگذارد.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

طرح ترامپ برای غزه و اعلام موافقت تقریبا همه کشورها با آن نشان داد که در پی جنگ‌های تجاوزکارانه اسرائیل و بی‌ثباتی‌های ناشی از آن، شرایط جدیدی در منطقه در حال شکل‌گیری است که می‌تواند هم‌زمان بر شرایط بین‌المللی نیز اثر بگذارد. طرح ترامپ از آن جهت در مرکز تلاش‌های جاری برای آتش‌بس در غزه قرار گرفت که آمریکا عملا تنها کشوری است که امکان تأثیرگذاری بر سیاست‌های افراطیون اسرائیل را دارد. این امکان تأثیرگذاری خود معلول موقعیت آمریکا به‌عنوان کشوری با قوی‌ترین اقتصاد و نیروی نظامی است. البته این وضعیت بی‌سابقه نیست؛ دیگر بحران‌های بین‌المللی، حتی بحران‌هایی مثل بوسنی و کوزوو ‌در حیاط‌خلوت اروپا نیز تنها با دخالت آمریکا حل شدند. برخی عوامل فرعی همچون ویژگی‌ها و اولویت‌های شخصی ترامپ‌ مانند تلاش او برای تبلیغ خود به‌عنوان مخالف جنگ‌های بی‌پایان و تلاش برای معرفی خود به‌عنوان صلح‌طلب نیز در پیشبرد طرح غزه بی‌تأثیر نبوده‌ است. پایگاه اجتماعی ترامپ در داخل آمریکا، اعم از جنبش ماگا و طیف انزواگرا‌ نیز در شکل‌دادن به سیاست‌های او بی‌تأثیر نیست.

عامل دیگری که موجب پیشرفت طرح ترامپ شد، خلأ ناشی از ‌حضور‌نداشتن مؤثر دیگر قدرت‌های جهانی در منطقه است. روسیه در پی سقوط دولت اسد، آخرین سرپل خود را در خاورمیانه از دست داد. چین نیز صرف‌نظر از یک پایگاه پشتیبانی دریایی در جیبوتی، حضور نظامی یا اطلاعاتی آشکار دیگری در منطقه ندارد. این در حالی است که آمریکا در حداقل 9 کشور منطقه پایگاه نظامی و اطلاعاتی دارد. علاوه بر چتر دفاعی واشنگتن، توسعه روابط اقتصادی به‌ویژه با عربستان و دیگر اعراب خلیج فارس باعث شده‌ است این کشورها به‌نوعی در مدار آمریکا قرار بگیرند.

روابط چین با منطقه عمدتا بر ‌تعاملات اقتصادی و خرید نفت و صدور کالا استوار است. به همین ترتیب، کشورهای اروپایی نیز در موقعیت ممتازی در منطقه قرار ندارند. سقوط دولت اسد و تضعیف گروه‌های محور مقاومت در دو سال گذشته نیز در شکل‌گیری شرایط جدید مؤثر بوده‌ و به ایجاد فضای بیشتری برای اسرائیل به ‌عنوان متحد واشنگتن و نیاز بیشتر کشورهای منطقه به جلب نظر آمریکا برای مهار توسعه‌طلبی اسرائیل کمک کرده‌ است. طرح صلح ترامپ را می‌توان خروجی چنین شرایطی دانست. هم‌زمان، هماهنگی ترامپ با مقامات هشت کشور عربی و اسلامی در جریان نشست اخیر در سازمان ملل در حمایت سریع آنها از طرح ترامپ نیز مهم بود. اگرچه بیانیه این کشورها در لایه دوم و سومش حاوی تحفظ‌ها و سؤالاتی بود، اما ظاهر آن که حاکی از استقبال از طرح و تمجید از ترامپ بود، برای پیشبرد طرح کفایت می‌کرد. در مورد اینکه چرا این هشت کشور به‌رغم تحفظ‌ها و ملاحظه‌ها‌ در مجموع با آمریکا همکاری می‌کنند، می‌توان به ملاحظات و نیازهای این کشورها در حوزه‌هایی مانند ثبات منطقه، مهار اسرائیل و کاهش سطح تنش و جنگ در منطقه، مشکل مشروعیت داخلی، دستور کار اقتصادی و دیپلماتیک آنها، رفع نیازهای انسانی مردم غزه و جلوگیری از ادامه نسل‌کشی و داشتن نفوذ و حضور در روندهای سیاسی بعد از آتش‌بس اشاره کرد. به‌علاوه، این دولت‌ها به کمک‌های نظامی و اطلاعاتی و تضمین امنیت‌شان توسط آمریکا و نیز کمک‌های اقتصادی آمریکا نیاز دارند و ‌حمایت‌نکردن از طرح ترامپ می‌توانست برای آنها بسیار پرهزینه باشد.

حمایت این کشورها از ابتکار ترامپ بیش از آنکه ناشی از تمایل واقعی آنها باشد، محصول محدودیت‌های موجود، فقدان مسیر جایگزین برای مدیریت بحران‌ها در خاورمیانه و تقویت موقعیت آمریکا در منطقه طی دو سال گذشته است. اکنون آمریکا به‌وضوح دنبال یک صلح آمریکایی در منطقه است؛ صلحی که در چارچوب قواعد و ضوابط مطلوب آمریکا تعریف شده باشد. امروزه‌ قدرت‌های رقیب آمریکا حضور ملموس و مؤثری مشابه دوره شوروی سابق در خاورمیانه ندارند.

تحولات‌ اشاره‌شده منشأ اصلی صف‌آرایی‌های جدیدی نه‌تنها در منطقه، بلکه در سطح بین‌المللی است. اینکه ظاهرا چین و روسیه به اجلاس شرم‌الشیخ دعوت نشده‌اند، نشانه بسیار مهمی است که حکایت از عمیق‌شدن رقابت بین قدرت‌های بزرگ و بازآرایی صفوف در خاورمیانه متناسب با آن دارد. دعوت از ایران به نشست شرم‌الشیخ می‌تواند حاکی از این باشد که هنوز از نظر آمریکا، ایران به ‌طور کامل در صف چین و روسیه قرار ندارد. اظهارات غیرخصمانه ترامپ در روزهای اخیر نیز در همین راستا می‌تواند حاکی از تمایل آمریکا به اجتناب از تنش بیشتر در روابط دو کشور باشد. به ‌طور کلی، با توجه به سیاست داخلی آمریکا و نیز اولویت آمریکا برای تمرکز بر رقابت بین قدرت‌های جهانی به‌ویژه چین، به نظر می‌رسد‌ ترجیح آمریکا اجتناب از وقوع جنگ دیگری علیه ایران است. از آنجا که حمله اسرائیل به ایران مستلزم اجازه آمریکا‌ست، محتمل نیست که اسرائیل نیز فعلا تجاوز دیگری را در دستور کار داشته باشد. البته ادعای ادامه غنی‌سازی در ایران و برخی تحولات دیگر می‌تواند شرایط را متحول کند. با‌این‌حال، مادامی که توافقی که باید جایگزین برجام شود‌ حاصل نشده، آمریکا فشار تحریم‌ها و حتی افزایش آن را ادامه خواهد داد.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.