|

بررسی تجارب مشابه بین‌المللی در حوزه نظارت شورا بر شهرداری

شوراها و مدیریت‌های محلی در جهان

اگرچه سابقه حکومت‌های محلی و شهری در دوره دولت شهرهای اروپایی سده‌های میانه قرون وسطی و رنسانس شایان ‌تأمل است اما قدمت مدیریت محلی تقریبا باسابقه تمدن‌های کهن جهانی در ایران، یونان باستان و روم قرین است.

شوراها و مدیریت‌های محلی در جهان

اگرچه سابقه حکومت‌های محلی و شهری در دوره دولت شهرهای اروپایی سده‌های میانه قرون وسطی و رنسانس شایان ‌تأمل است اما قدمت مدیریت محلی تقریبا باسابقه تمدن‌های کهن جهانی در ایران، یونان باستان و روم قرین است. با‌این‌حال تولد مدیریت‌های محلی مردم‌سالار مدرن در جهان به نوعی با انقلاب صنعتی در سده هجدهم میلادی هم‌زمان است؛ وقوع انقلاب صنعتی همراه با خود موج شهرنشینی را برای نخستین بار در طول تاریخ حیات بشری به ارمغان آورد و با غلبه زندگی شهری به زندگی روستایی دوران جدیدی از حاکمیت که برخی از آن به دوران حاکمیت شهرها تعبیر می‌کنند، آغاز شد و در نتیجه شیوه مدیریت شهری و محلی نیز در کنار سایر پدیده‌های اجتماعی و اقتصادی تغییر یافته و دچار دگرگونی‌های بسیار شد. امروزه در کشورهای توسعه‌یافته مدیریت شهری مستقل و منتخب مردمی بر شهرها حکومت دارد؛ به‌طوری‌که وظایف بسیار گسترده‌ای داشته و بر اساس نتایج انتخابات آنها سرنوشت سیاسی کشورها رقم زده می‌شود. در ادامه به تجربیات برخی از شهرهای دنیا در این حوزه اشاره شده هر‌چند کفه ترازوی تجربیات به سمت مشارکت و نظارت مردمی و نحوه انتخاب شهردار بوده تا نظارت شوراها.

کپنهاگ یکی از بزرگ‌ترین شهرهای دانمارک در جنوب شرقی این کشور است. این شهر شوراهای محلی متعددی دارد که نمایندگان و اعضای آنها با رأی شهروندان و ساکنان محلی از طریق اینترنت انتخاب می‌شوند. این شوراهای محلی بودجه مصوب سالانه برای انجام فعالیت‌های مختلف عمرانی، خدماتی، اجتماعی و فرهنگی دارند و در اساسنامه برنامه اقدام یا برنامه عملیاتی آنها در زمینه چگونگی اقدام برای رفع موانع محلی پنج اصل اساسی وجود دارد که عبارت‌اند از ارزیابی وضعیت موجود محله، تعیین اهداف سالانه توسعه محله، توسعه و تدوین برنامه‌های سالانه محلی، اجرای برنامه‌های توسعه‌ای در حوزه مورد مأموریت و نظارت و ارزیابی میزان دستیابی به اهداف مدنظر. نهادهای محلی در این شهر موظف‌اند تا ارتباط تنگاتنگ و دوسویه‌ای با شهروندان داشته باشند. تمامی برنامه‌ها و طرح‌ها و پروژه‌هایی که در سال آینده قرار بر عملیاتی‌شدن دارند، از طریق معرفی آنها از طریق کاتالوگ‌ها، وب‌سایت‌ها و بروشورها، امکان اخذ و اعمال نظرات و پیشنهادهای شهروندان را فراهم کرده است.

به دلیل آنکه بخش عمده اعتبارات فعالیت‌های خدماتی و عمرانی که توسط شهرداری یا نهادها شوراهای محلی در این شهر از طریق مالیات از خود شهروندان اخذ می‌شود، بنابراین پراکندگی پروژه‌های شهری تابعی از آن خواهد بود. به عبارتی دیگر میزان اخذ درآمد شوراهای محلی و شهرداری‌ها از محل مالیات‌ها و درآمدهای محلی مشخص است و نمی‌توان از آن برای اجرای پروژه‌های دیگر استفاده کرد.

شورای شهر در کانادا بیش از نیم‌قرن قدمت دارد. در این کشور شهردار توسط شورا انتخاب می‌شود، اما شهردار با وجود شورا در‌واقع تنها نقش مجری توانا و قانونمند را دارد و در‌واقع شورای شهر همه‌کاره است. برای هر شورا دو قانون مکمل وجود دارد؛ یکی به‌عنوان قانون پایه‌ای که توسط مجلس نمایندگان تعیین شده و دیگری قوانین محلی قابل تغییر است که هر ایالت بر اساس شرایط اجتماعی و جغرافیایی خود وضع می‌کند. ایالات متحده آمریکا مرکب از ۵۴ ایالت است که هر یک در امور داخلی خود مستقل‌اند. دولت فدرال فقط در رابطه با مسائلی که مرتبط با قانون اساسی امنیت ملی و حفظ وحدت ایالات و اموری که در توانایی ایالت‌ها نیست، مسئولیت دارد. هر یک از ایالات آمریکا مجلس قانون‌گذاری خاص خود را دارد که با رأی مستقیم شهروندان انتخاب می‌شوند و میزان تابعیت آنها از قوانین فدرال و قوانین ایالتی معین است. در نظام مدیریت محلی و شهری‌ آمریکا شوراها نقش و اهمیت بسیار داشته و اختیارات و قدرت شهردار با توجه به سطح قدرت آنها تعیین می‌شود. روی هم رفته مدیریت محلی در آمریکا را می‌توان در سه تیپ دسته‌بندی کرد: ۱ الگوی شهردار - شورای شهر - نوع شهردار کم‌قدرت؛ در این الگو شهردار قدرت و اختیار زیادی ندارد و اداره امور شهر بر عهده کمیسیون‌ها و هیئت‌هایی است که اعضای آنها یا منتخب مردم هستند یا آنکه شورای شهر آنها را انتخاب کرده است. در این الگو شهردار باید تمامی انتصابات کارکنان شهرداری را با تأیید و تصویب اعضای شورای شهر انجام دهد. شهردار حق وتو داشته ولی اعضای شورای شهر می‌توانند در دور دوم رأی‌گیری وتوی شهردار را بلااثر کنند.

الگوی شهردار - شورای شهر - نوع شهردار پرقدرت؛ در این الگو، شهردار اختیارات و قدرت فراوان دارد و مدیریت شهری را تقریبا در اختیار کامل خود دارد. در این شکل از اداره، شهر شهردار می‌تواند رؤسای سازمان‌های شهرداری را منصوب کند و برای این اقدام خود نیازی به مشورت با شورای شهر ندارد. بودجه شهرداری و صرف آن نیز بستگی به نظر و تصمیم شهردار دارد. شهردار حق وتو دارد و اعضای شورای شهر می‌توانند در دور دوم با دوسوم آرای خود وتوی شهردار را بلااثر کنند. با وجود قدرت شهردار، شورا حق نظارت بر جریان امور را برای خود حفظ کرده است. الگوی مدیرشهر؛ در این الگو، اساس بر آن است که شهر را باید مانند یک شرکت بازرگانی اداره کرد، از ‌این‌رو همان‌گونه که صاحبان سهام یک شرکت برای اداره امور آن ممکن است یک نفر را به‌عنوان مدیر‌عامل استخدام کنند، شهر نیز باید مدیری در استخدام خود داشته باشد. در این صورت شهردار فقط نقش نمادین می‌یابد که به‌عنوان پدر شهر در مراسم و تشریفات شرکت می‌کند و البته ناظر عالی امور نیز هست. مدیر شهر در برخی از شهرها از حق وتو نیز برخوردار بوده اما اختیارات و قدرت انجمن شهر افزایش می‌یابد. اگر کمی در وظایف شوراها دقت کرده باشید، در بیشتر شهرها، شهردار توسط شورا انتخاب می‌شود تا نظارت بیشتری روی کار او وجود داشته باشد؛ پس می‌توان این وظیفه را مهم‌ترین کاری دانست که هر شورا بر عهده دارد. در ادامه نگاه به چند شهر بزرگ دنیا و نحوه انتخاب شهردار در آنها خواهیم داشت. آمریکا سابقه‌ای طولانی در انتخاب شهردار دارد. همان‌طور‌که پیش‌تر اشاره شد، در این کشور نوع شهردار-‌شورا آزمایش خود را پس داده است. در این نظام هم اعضای شورا و هم شهردار توسط رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شوند که البته این سیستم در برخی از شهرها وجود دارد. انگلستان برعکس آمریکاست و چندان تجربه‌ای در انتخاب شهردار به‌صورت مستقیم ندارد. این کشور به دلیل پراکندگی سیستم اداره شهری از سال ۲۰۰۰ تصمیم گرفت تا شهردار را به‌صورت مستقیم انتخاب کند. «کن لیوینکستو» نخستین شهرداری بود که در این کشور به‌صورت مستقیم و با رأی مردم انتخاب شد. چین به‌عنوان یک کشور کمونیستی همه چیز در آن به‌صورت کاملا محدود اداره می‌شود. شورای شهر در قسمت و بخش‌های مختلف وجود دارد اما سیستم شهرداری کاملا جدا از آن هدایت می‌شود. شهرداری پکن یکی از شهرداری‌هایی است که مستقیما با رهبری دولت مرکزی اداره می‌شود و شهردار آن مستقیما به دولت مرکزی گزارش می‌دهد. شهردار و معاونان او نیز از سوی کنگره خلق شهرداری انتخاب می‌شود.

مالزی کشوری است که سیستم کاملا متفاوتی را برای انتخاب شهردار دارد؛ این سیستم کاملا غیرمستقیم است و انتخاب شهردار با رأی مستقیم مردم نیست. شهردار کوالالامپور توسط وزیر کشور و برای یک دوره سه‌ساله انتخاب می‌شود. برزیل در سال‌های دور قانون خاصی برای انتخاب شهردار داشت و در برخی از مناطق اصلا اجازه نمی‌داد که مردم تصمیم‌گیری کنند، اما تغییر قانون از سال ۱۹۸۸ باعث شد تا شهرداران توسط آرای مستقیم مردم برای یک دوره چهارساله انتخاب شوند.

*بخشی از پژوهش نظارتی مطلوب مدل طراحی شورای اسلامی شهر تهران

 به قلم اصغر پاشازاده

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها