ترور در بیروت و چشمانداز ادامه عملیات در غزه
فاز جدید جنگ
ترور صالح العاروری مرد شماره دو دفتر سیاسی حماس در بیروت که به گفته رسانههای لبنانی از سوی اسرائیل صورت گرفته، با واکنشهایی همراه شده و گمانهزنیهایی را نسبت به چشمانداز جنگ در غزه و احتمال کشیدهشدن آن به جبهه شمال مطرح کرده است.
ترور صالح العاروری مرد شماره دو دفتر سیاسی حماس در بیروت که به گفته رسانههای لبنانی از سوی اسرائیل صورت گرفته، با واکنشهایی همراه شده و گمانهزنیهایی را نسبت به چشمانداز جنگ در غزه و احتمال کشیدهشدن آن به جبهه شمال مطرح کرده است. حزبالله لبنان در بیانیهای اعلام کرد که «ترور این رهبر فلسطینی»، رزمندگان جبهه مقاومت در لبنان، سوریه، عراق و یمن را که پشتیبان حماس در جنگ علیه اسرائیل هستند، متوقف نخواهد کرد. در بیانیه حزبالله لبنان آمده است: «ما جنایت ترور صالح العاروری و یارانش در قلب ضاحیه بیروت را تجاوز خطرناکی به لبنان و مردم این کشور و همچنین به امنیت، حاکمیت و مقاومت لبنان میدانیم». حزبالله در بیانیه خود این «ترور» را «تحولی خطرناک در درگیری بین اسرائیل و محور مقاومت» خوانده و تأکید کرده است که این «جنایت بدون پاسخ و مجازات» نخواهد ماند. اسماعیل هنیه، رهبر ارشد حماس و رئیس دفتر سیاسی این جنبش فلسطینی هم «حمله اسرائیل» را «بزدلانه» خواند و محکوم کرد. هنیه همچنین تأیید کرد که در حمله صورتگرفته به یک پایگاه حزبالله، دو فرمانده شاخه نظامی حماس به نامهای «سمیر فندی ابوعامر» و «عزام الاقرع ابوعمار» بههمراه صالح العاروری شهید شدند. او شمار شهدای حمله یادشده را بیش از میزان اعلامشده دانست و همچنین اسرائیل را به نقض حاکمیت لبنان و تشدید درگیریهای جاری متهم کرد. از سوی دیگر برخی منابع خبری اعلام کردند که حماس در پی حمله اسرائیل به بیروت، از میانجیگران جنگ غزه خواسته است تا هرگونه مذاکره بر سر برقراری آتشبس یا تبادل اسرا با گروگانها را متوقف کنند.
عباس ابراهیم، رئیس دستگاه امنیتی لبنان هم با انتشار پیامی در شبکههای اجتماعی ترور صالح العاروری را محکوم کرد و «اقدام به ترور» او را تلاشی از جانب اسرائیل برای فرار رو به جلو پس از شکست در دستیابی به اهداف تعیینشده در غزه به جز جنایات جنگی و کشتار جمعی دانست. او همچنین پس از این حمله، سؤالاتی را درباره سرنوشت قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل که به جنگ سال ۲۰۰۶ بین حزبالله لبنان و اسرائیل پایان داد، مطرح کرد. در آن سو، ارتش اسرائیل بدون اظهار نظر درخصوص این حمله و حاصل آن، اعلام کرده است که برای مقابله با هر سناریو و هرگونه اقدام انتقامجویانهای در اوج آمادگی قرار دارد.
مارک رگو، مشاور رسانهای نخستوزیر اسرائیل هم ضمن این ادعا که تلآویو مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است گفت: «بدیهی است که در لبنان، اهداف زیادی برای حمله به حزبالله وجود دارد، اما هرکسی که این حمله را انجام داده، بسیار دقیق و هدفمند عمل کرده و به دنبال هدف قراردادن حماس بوده؛ زیرا اسرائیل در حال جنگ است... هرکسی که این کار را انجام داده، با حماس مشکل دارد». او در مصاحبه با شبکه «اماسان بیسی» ادعا کرد که نباید «این را حمله به لبنان یا حزبالله دانست»، بلکه «این حمله به حماس تلقی میشود و این بسیار واضح است». همزمان با ادامه واکنشها به ترور معاون دفتر سیاسی حماس در یک حمله پهپادی، درگیریها در مرز لبنان با اسرائیل در پی تبادل آتش توپخانه و شلیک موشک از جانب حزبالله لبنان و نظامیان اسرائیلی شدت گرفته است.
تغییر آرایش
این تحولات در حالی رخ میدهد که با گذشت نزدیک به سه ماه از آغاز جنگ در نوار غزه، اسرائیل هنوز طرح کلی روشنی برای آینده نوار غزه ارائه نکرده است؛ اما آنچه به نظر میرسد این است که اسرائیل در نظر دارد تا وارد مرحله تازهای از تهاجم خود شود. مقامات کابینه نتانیاهو اعلام کردند که ارتش اسرائیل در ماه ژانویه نیروهای خود در غزه را کاهش خواهد داد و وارد مرحلهای بومیسازیترشده از عملیات «پاکسازی» میشود که آن نیز احتمالا چند ماه به درازا خواهد انجامید. به گفته این مقامها، کاهش تعداد نیروهای اعزامی اسرائیل به نوار غزه این امکان را فراهم میآورد که برخی از نیروهای ذخیره بتوانند به زندگی روزمره شخصی خود بازگردند و اقتصاد آسیبدیده اسرائیل را تقویت کنند. رویترز به نقل از یک مقام آمریکایی نوشته است که احتمالا این تصمیم نشاندهنده گذار به سمت کاهش شدت عملیات در شمال نوار غزه باشد؛ دقیقا همان چیزی که واشنگتن از اسرائیل خواسته بود. ساکنان منطقه شیخ رضوان در شهر غزه، درست جایی که حمله اسرائیل ابتدا در آن نقطه متمرکز بود، خبر دادند که تانکهای اسرائیلی پس از ۱۰ روز نبرد شدید به عقب برگشتند. ساکنان محلی همچنین خبر دادند که تانکهای اسرائیلی از منطقه المیناء در شهر غزه و بخشهایی از منطقه تلالحوا عقبنشینی کردند. این موارد در حالی است که نیروهای ارتش اسرائیل همچنان مواضع خود در جاده ساحلی غزه را حفظ کردند. روزنامه تایمز اسرائیل نحوه سیاستگذاریها در اسرائیل را متناقض و مبهم توصیف میکند؛ چنانچه برخی از مقامات مانند یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل اظهار کرد که هر وقت که جنگ تمام شود آنگاه «مسئولیت اسرائیل درمورد زندگی روزمره در نوار غزه» نیز پایان خواهد یافت و باری بر دوش اسرائیل نخواهد بود. این در حالی است که مقامهایی همچون «بتسالل اسموتریچ» وزیر دارایی اسرائیل معتقد هستند که بعد از پایان جنگ، اسرائیل تازه باید ساخت شهرکهای اسرائیلی در نوار غزه را آغاز کند. بنی گانتس، رهبر حزب «وحدت ملی اسرائیل» نیز پس از پیوستن به ائتلاف حکومتی بنیامین نتانیاهو در پی حمله حماس در هفتم اکتبر، بلافاصله خواستار تدوین راهبردی برای خروج از نوار غزه شد؛ چه بسا ایالات متحده آمریکا نیز هشدارهای لازم را داده بود که اسرائیل نمیتواند برای مدت نامعلومی در غزه باقی بماند؛ اما آفی دیختر، یکی دیگر از اعضای کابینه امنیتی اسرائیل معتقد است که «بدون نابودی زیرساختهای حماس و سرنگونی تواناییهای حکومتی آن، نمیتوان پایانی برای جنگ متصور بود».
در همین حال، گزارش شده است که نتانیاهو در روزهای اخیر چندینبار درخواست رؤسای امنیتی درخصوص تصمیمگیری برای دوران پس از جنگ را رد کرده است. در عوض، دفتر نتانیاهو اعلام کرده است که او به معتمدان ارشد خود از جمله ران درمر، وزیر امور راهبردی که اخیرا در واشنگتن با جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، درباره «حکومت و امنیت در غزه» گفتوگو کرده بود، دستور داده است تا برای ارزیابی اولیه در این زمینه آماده شوند. امتناع نتانیاهو از برگزاری چنین نشستهایی تاکنون به این دلیل بوده است که او نمیخواهد نقش مورد انتظار مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین در مدیریت آینده امور داخلی غزه را فاش کند و باعث ایجاد اختلاف و بحران در دولت ائتلافی خود شود. نتانیاهو بارها مخالفت خود با این پیشنهاد را که پس از جنگ کنترل غزه به دست تشکیلات خودگردان فلسطینی بیفتد، اعلام کرده و در عوض گفته است که باید غزه را نظامیزدایی کرد.
اختلاف اسرائیل و آمریکا
نتانیاهو گفته است که اسرائیل میخواهد یک منطقه حائل ایجاد کند تا از تکرار حملات مشابه از سوی فلسطینیان جلوگیری کند. او همچنین ایده حضور نیروهای حافظ صلح خارجی را رد کرده و گفته است که تنها ارتش اسرائیل میتواند تضمین کند که غزه غیرنظامی باقی بماند. اما واشنگتن اصرار دارد که تشکیلات خودگردان فلسطینی در نهایت میتواند خلأ موجود را با یکپارچهسازی سیاسی کرانه باختری و نوار غزه پر کند و مسیر رسیدن به راهحل نهایی تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین را هموار کند.
تشکیلات خودگردان فلسطینی در ۱۷ سال گذشته هیچ انتخاباتی برگزار نکرده و محبوبیت آن به خاطر فساد و حضور روزافزون اسرائیل در کرانه باختری بهشدت در حال کاهش است؛ بههمینخاطر ایالات متحده نیز اذعان دارد که این تشکیلات قبل از اینکه بتواند مسئولیت نوار غزه را به دست گیرد، ابتدا باید «جوانسازی» شود.
به نوشته یورونیوز، دو نفر از سیاستمداران منطقه به رویترز گفتهاند که اسرائیل به جای این کار ترجیح میدهد یک نهاد چندملیتی، از جمله متحدان عرب و تکنوکراتها در غزه حضور یابند. اما اکثر کشورهای عربی تمایلی به دخالت در این موضوع ندارند و میزان حمایت اعراب از بازسازی غزه تا مشخصشدن سرنوشت راهحل دو دولتی کمی دور از انتظار است. با توجه به اینکه مقامات اسرائیلی اعلام کردهاند «با اتفاقی که در هفتم اکتبر رخ داد، تحقق راهحل دو کشوری همچون پاداشی برای حماس خواهد بود»، به نظر میرسد نوعی اشغالگری شبیه به مدل کرانه باختری مدنظر اسرائیل باشد که در آن یک نهاد تعیینی وظیفه اداره امور مدنی را بر عهده داشته باشد و اسرائیل نیز کنترل امنیتی آن را حفظ کند. از طرفی محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی نیز گفته است که تنها در صورتی حاضر به پذیرش مسئولیت اداره نوار غزه است که دربرگیرنده تشکیل کشور مستقل فلسطین شامل کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی باشد. اسرائیل هر سه منطقه را در جنگ ششروزه ۱۹۶۷ تصرف کرد. یکی دیگر از نگرانیهای اصلی اسرائیل، بازگرداندن یا نجات گروگانهای در دست حماس است. اعضای این گروه در روز هفتم اکتبر ۲۴۰ گروگان را ربودند و اسرائیل معتقد است که ۱۲۹ نفر هنوز در نوار غزه گروگان هستند. بقیه این افراد در یک وقفه کوتاه در درگیری آزاد شدند و برخی دیگر نیز در حملات هوایی اسرائیل یا حین فرار کشته شدند. هماکنون قطر و مصر به دنبال مذاکره برای متارکه جنگ و توافق برای آزادی گروگانها هستند.