|

جادوی فرودگاه

‌‌فرودگاه برای من در سفر همیشه مکانی شگفت‌انگیز بوده است، دروازه‌ای به سوی دنیاهای تازه. جایی که همچون دری جادویی، مسافر را از خود عبور می‌دهد و او را در نقطه‌ای دیگر از جهان تحویل می‌دهد!

جادوی فرودگاه

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

علی مرسلی

 

‌‌فرودگاه برای من در سفر همیشه مکانی شگفت‌انگیز بوده است، دروازه‌ای به سوی دنیاهای تازه. جایی که همچون دری جادویی، مسافر را از خود عبور می‌دهد و او را در نقطه‌ای دیگر از جهان تحویل می‌دهد!

این حس شگفتی و تحسین، وابسته به فرودگاه خاصی نیست. چه ابرفرودگاه‌هایی مانند دوبی، استانبول، فرانکفورت یا سائوپائولو و چه فرودگاه‌های کوچک محلی، مانند اوکوندا در شرق کنیا یا فرودگاه ماریا رایشه در جنوب پرو که خلبان‌هایش پس از فرود به‌دنبال انعام‌گرفتن هستند. هر فرودگاه و هر پرواز، جادوی خود را دارد و این جادو برای من هرگز تکراری نمی‌شود.

فرودگاه، نقطه تلاقی است؛ هم‌نشینی زمان‌ها و مکان‌ها. آدم‌هایی که در فرودگاه می‌بینیم هریک به سویی از جهان می‌روند. هریک قصه‌ای دارند که با خود حمل می‌کنند و شگفت آنکه در این نقطه تلاقی، قصه آنان برای لحظه‌ای کوتاه با داستان سفر ما هم‌مسیر می‌شود. با احتمالی بسیار زیاد، دیگر آن فرد را هرگز نخواهیم دید. مهم نیست تنها لحظه‌ای نگاهش کرده‌ایم، لبخندی ردوبدل شده است، یا هم‌سفره چند کلام صحبت بوده‌ایم، یا حتی در پروازی طولانی، کنارش نشسته و داستان زندگی‌اش را شنیده‌ایم. او چمدانش را برمی‌دارد و از یکی از این درهای جادویی خارج می‌شود و برای همیشه از زندگی ما محو خواهد شد.

برای ما ایرانی‌ها، فرودگاه در این چند سال اخیر جای حسرت نیز بوده است. چرا فرودگاه ما مانند دوبی، دوحه یا استانبول نیست. چرا برای خداحافظی با عزیزانی که راه مهاجرت در پیش گرفته‌اند، این‌قدر به فرودگاه سر می‌زنیم. چرا کشور ما، نقطه تلاقی رفت‌وآمد انسان‌ها در این جهان پهناور نیست؟

با وجود تمام غم‌ها و شادی‌های فرودگاهی، فرودگاه برای من همچنان مکانی لبریز از شعف و هیجان است. چه زمانی که در کاتماندو منتظریم کارمندان بیایند تا چراغ‌های فرودگاه را روشن کنند، چه وقتی در کوتاکینابالو، بیمار و آفتاب‌سوخته، حتی توان تکیه‌دادن به صندلی‌ها را نداریم.

این ساختمان‌ها که نامشان ترمینال است و درهایی جادویی به نام گیت دارند، این جاده‌های پهن و بلند که باند نامیده می‌شوند و زمین را به آسمان پیوند می‌دهند، این غول‌های آهنین که ساعت‌ها در آسمان حرکت می‌کنند، همه و همه شگفت‌انگیزند. حتی اگر تمام دروس آیرودینامیک، فیزیک و مکانیک پرواز را بدانیم، باز هم می‌توانیم همچون کودکی، گونه به شیشه سالن فرودگاه بچسبانیم و هنگام اوج‌گرفتن هواپیما، از باند تا بی‌کران آسمان، چشم‌هایمان از هیجان برق بزند و قلبمان تپش‌هایش را تندتر کند!

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.