|

پاسخی به یک جوابیه نفتی

درباره رؤیافروشی جواب بدهید

شرکت نفت و گاز پارس متولی توسعه پارس جنوبی است، اما این روزها به جای توجه به توسعه این میدان و جبران عقب‌ماندگی‌ها، ترجیع‌بند کلامی‌اش این شده که در دولت قبل چنین بود و چنان! با فرض قبول ضعف در توسعه سیاست‌های نفتی دولت قبل، چیزی از مسئولیت این دولت در شعارپراکنی و رؤیافروشی کم نمی‌کند، چنانچه وزیر نفت سال گذشته سه بار وعده داد در پاییز یا زمستان فاز 11 پارس جنوبی به بهره‌برداری برسد که نرسید.

درباره رؤیافروشی جواب بدهید

‌مهدی افشارنیک: شرکت نفت و گاز پارس متولی توسعه پارس جنوبی است، اما این روزها به جای توجه به توسعه این میدان و جبران عقب‌ماندگی‌ها، ترجیع‌بند کلامی‌اش این شده که در دولت قبل چنین بود و چنان! با فرض قبول ضعف در توسعه سیاست‌های نفتی دولت قبل، چیزی از مسئولیت این دولت در شعارپراکنی و رؤیافروشی کم نمی‌کند، چنانچه وزیر نفت سال گذشته سه بار وعده داد در پاییز یا زمستان فاز 11 پارس جنوبی به بهره‌برداری برسد که نرسید.

نفتی‌ها هیچ به این رؤیافروشی‌شان اشاره‌ای نمی‌کنند و فقط هر روزنامه‌نگار و خبرنگاری را که انتقاد می‌کند، حواله به دولت قبل می‌دهند. سؤال ساده این است شما که از وضع مملکت خبر داشتید، چرا مسئولیت گرفتید که بعد از دو سال هنوز مشکلات را گردن دولت قبل بیندازید؟ ازجمله اینکه به مردم رؤیای بهره‌برداری فاز 11 را فروختید و نقد نشد.

شرکت نفت و گاز پارس به گزارشی که در تاریخ ۲۳ اردیبهشت سال جاری در «شرق» چاپ شد، واکنش نشان داد و جوابیه‌ای به روزنامه ارسال کرد و آن هم به چاپ رسید. در متن جوابیه شرکت نفت و گاز پارس از طرح فاز 11 به‌عنوان پیچیده‌ترین فاز پارس جنوبی و نیاز به فناوری خاص و... اشاره شده است که شاید در بخش فشارافزایی آن مصداقی داشته باشد (که البته فعالیت‌های این بخش هم‌اینک تعطیل بوده و مدنظر گزارش ما هم فعلا نیست)؛ اما سایر بخش‌های فاز 11 که همان توسعه متعارف و معمولی این طرح است، نه‌تنها هیچ پیچیدگی خاصی نسبت به سایر فازها نداشته، بلکه به دلیل استفاده از سکو و خط لوله دریایی و پالایشگاه موجود و آماده، اتفاقا ساده‌ترین طرح پارس جنوبی است که بیش از دو سال است گرفتار تعلل، ندانم‌کاری، وعده و وعید و اشتباهات فاحش فنی و تأخیرات مکرر در نفت شده است.

ما تفاهم‌نامه بیشتر از قرارداد دوست داریم

نگارنده جوابیه حتی نمی‌داند که قرارداد رسمی فاز 11 در تیرماه ۱۳۹۶ امضا و تنفیذ شد و آنچه در دی‌ماه ۱۳۹۵ تبادل شد، صرفا رئوس تفاهم‌نامه اولیه بود، نه قرارداد توسعه طرح فاز 11. البته شاید به دلیل تمایل شدید وزارت نفت در این دولت به امضای تفاهم‌نامه، از نظر نگارنده امضای تفاهم‌نامه، مقدم و مهم‌تر از قرارداد اصلی و رسمی طرح بوده است! در واقع هر نوع تفاهم‌نامه برای این دولتی‌ها از هر قرارداد مهم‌‌تر و باارزش‌تر است.

از طرفی برخلاف ادعاهای قبلی، حداقل خوب است که اعتراف شده در مهرماه 98 قرارداد توسعه فاز 11 به شرکت پتروپارس واگذار شده است. البته شایسته بود اگر در ادامه، به شروع عملیات اجرائی آن با نصب جکت چهارپایه در خرداد 1399 و استقرار دکل و شروع حفاری در آبان 1399 هم اعتراف می‌شد تا نادرستی ادعای مقامات فعلی نفت مبنی بر اینکه در دولت قبل هیچ کاری درباره شروع توسعه فاز 11 انجام نشده بود هم روشن می‌شد. برای ما البته این دولت و آن دولت فرق ندارد؛ چنان‌که در گزارشی دیگر در «شرق» به همین قلم عملیات فرسایشی فاز 11 و تعلل دولت‌های مختلف در این زمینه بررسی شد؛ اما اینکه به‌طور واضح تاریخ را تحریف کنیم، شایسته هیچ سازمان دولتی نیست.

چرا 30 ماه حفاری و فقط 4 چاه؟

اما سؤالات و اشکالات بسیار جدی و عمده‌ای که در گزارش‌های قبلی ما مطرح شده بود، تماما در جوابیه ارسالی بدون پاسخ مانده است؛ چون اصولا پاسخ فنی و روشنی ندارند. مثلا به اینکه چرا از آبان 99 تا به حال که بیش از 30 ماه از شروع حفاری موقعیت یازده B گذشته است، تاکنون تنها چهار چاه حفاری شده که یکی از آنها نیز به دلیل ضعف در عملیات اجرائی دچار مشکل شده و از حیز انتفاع خارج شده است. در طرح‌های قبلی پارس جنوبی 30 ماه زمانی بوده که معمولا 10 الی 12 حلقه چاه به صورت کامل حفاری و تکمیل و تولیدی می‌شده است، حال چرا زمان حفاری متوسط هرچاه از سه ماه به 10 ماه رسیده است؟ چرا گفته نمی‌شود این سه چاه قرار است چه میزان گاز تولید کنند و در چه زمانی؟

درباره جابه‌جایی سکوی دوازده C که در حال تولید پنج میلیون مترمکعب گاز بود نیز گفته شده است برای جبران خلأ ناشی از ساخت عرشه که سه سال به طول می‌انجامید، تصمیم به آن جابه‌جایی گرفته شده است. بزرگوار! اکنون 

30 ماه گذشته است و هنوز یک سکوی موجود و آماده را نتوانسته‌اید جابه‌جا و نصب کنید و هیچ چشم‌اندازی درباره زمان نصب و راه‌اندازی آن هم نمی‌توانید ارائه دهید و 30 ماه است مرتب می‌فرمایید «به‌زودی» نصب خواهد شد. این زود شما چه زمانی خواهد رسید؟ اگر توان ساخت یک سکوی جدید در سه سال را داشتید، چرا اقدام نکردید؟ چرا در 30 ماه گذشته ساخت سکوی دوم فاز 11 را شروع نکرده‌اید؟ برای آن سکو هم منتظر معجزه و جابه‌جایی از محلی دیگر بوده‌اید؟

روسیه چرا شناور ایرانی را توقیف کرد؟

درباره شناور اوشنیک هم جوابیه صادره جای تعجب فراوان دارد. درباره توقیف شناور در روسیه گفته نشد که علت توقیف چه بود و چه محاسبات و ادعاهای نسنجیده و غلطی منجر به آن توقیف شد و در نهایت چه میزان خسارت از جیب چه کسی برای رفع توقیف پرداخت شد؟ آیا خسارت ندانم‌کاری مربوطه از جیب نفت پرداخت نشد؟ از طرف دیگر و به نظر خود با زیرکی، «جداسازی سکوی دوازده C» را عملیاتی موفق! قلمداد کرده و در ادامه برای پوشش فاجعه رخ‌داده در زمان برداشتن سکو در آذر سال پیش، به تأسی از تعبیر مدیرعامل شرکت نفت، آن را تجربه‌ای ارزشمند (بخوانید سعی و خطایی شکست‌خورده و حادثه‌ای دردناک و عبرت‌آموز) قلمداد کرده و در ادامه گفته است تعمیرات محدود شناور اوشنیک در حال انجام است و باز هم «به‌زودی» برای نصب می‌آید. چرا هرگز درباره آن حادثه و فاجعه اطلاع‌رسانی نشد و جلوی آن گرفته شد؟ این چه تعمیرات محدودی است که از آذر سال گذشته تا به حال انجام نشده و به‌زودی شما چه زمانی خواهد بود؟ علت و ریشه بروز خسارتی که در آن حادثه می‌رفت منجر به دونیم‌شدن شناور اوشنیک شود، چه بود؟ (ما نگفتیم شناور دو‌ نیم شده است، بلکه خطری را که تا آستانه آن پیش رفت، مطرح کردیم). آیا شرکت نفت و گاز پارس حاضر است مکاتبات و هشدارهای دقیقی را که درباره احتمال بروز آن فاجعه قبل از عملیات برداشتن سکو همراه با نتایج بررسی مراجع فنی داخلی خود داده ولی با بی‌اعتنایی و قلدری پیمانکار اجرائی و نادیده‌گرفتن آن مواجه شده بود، منتشر کند تا معلوم شود جایگاه و نقشش چه بوده است یا اینکه نظرات فنی خود را هم انکار می‌کند؟ آیا شرکت نفت و گاز پارس شهامت دارد موضع نهایی خود مبنی بر ابراز تعجب از آن خیره‌سری عجیب شرکت تأسیسات دریایی و اکتفای صرف به حواله مسئولیت را انکار کند؟

آیا وظیفه کارفرما گله‌گزاری منفعلانه و از سر ضعف و حواله مسئولیت به پیمانکار سرکش و متمرد است یا مدیریت و نظارت قدرتمندانه و مؤثر بر کار آن؟ حال اگر هم تعمیراتی انجام شود، چه تضمینی بر صحت و آمادگی مناسب شناور و تکرارنشدن فاجعه خواهد بود؟ آیا این بار نیز به گله و شکایت اکتفا خواهید کرد یا نظارت دقیق و مؤثری انجام خواهد شد؟

شرکت خاص

در کل، متأسفانه پاسخ روابط‌عمومی شرکت نفت و گاز پارس واجد هیچ نکته جدید و رفع ابهامی نبوده و هیچ تاریخ و زمان مشخص یا برنامه و میزان تولیدی از فاز 11 به دست نداده است و صرفا به عبارات توصیفی و تکراری نظیر به‌زودی و... مشابه ادعاهای دو سال گذشته اکتفا کرده است؛ اگرچه با وجود پیمانکاری نظیر شرکت تأسیسات دریایی که شأن و منزلت خود را برتر و فراتر از کارفرماها دانسته و جایگاهی برای آنها هم قائل نیست، چندان هم از شرکت نفت و گاز پارس که روزگاری کارفرمای اصلی و قاطع و هدایت‌کننده ده‌ها پیمانکار بزرگ کشور بود و حال به چنین جایگاه نازلی تنزل کرده است، انتظاری بیش‌ از این نمی‌رود. مشخص نیست چرا باید قرارداد‌های نفت و گاز پارس این‌طور بدون رعایت مقدمات قانونی به آن شرکت خاص واگذار شود! نمونه‌هایی نظیر واگذاری قرارداد میدان کیش بدون تأیید شورای اقتصاد، واگذاری ساخت جکت فرزاد در نمایشگاه نفت بدون طی تشریفات مناقصه آن هم با وجود ساخت قبلی همان جکت در قشم و آماده‌بودن آن! (دوباره‌کاری و اتلاف بیت‌المال از جیب چه کسی و با دستور چه مرجعی)، واگذاری جکت میدان بلال، جکت دوم فاز 11، لایه نفتی پارس جنوبی و...؟ به‌راستی شرکت تأسیسات دریایی در دو سال گذشته در کدام پروژه حتی عملکردی حداقلی داشته که این‌چنین مدیران نفتی برای عرض ارادت قراردادهای خود را بدون تشریفات لازم به صورت سیل‌آسا حواله آن کرده و می‌کنند؟ آیا ظرفیت‌های عظیم دریایی کشور در شرکت‌های صدرا، ایزوایکو، صف، تسدید و... همگی باید به خاطر تأسیسات دریایی خاص تعطیل و بی‌کار شود؟ اینها سؤالات و ابهاماتی است که جوابیه‌نویس نفت به آنها نمی‌پردازد و فقط داستان تکراری در «دولت قبل ... دولت قبل» سر می‌دهد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها