|

باز هم تعرفه

اتحاد ملت و دولت علیه سلامت

بعد از گفت‌وگوهای بسیار، علی‌رغم تورم افسارگسیخته، مقامات تنها با ٢٥ درصد افزایش تعرفه‌های پزشکی موافقت کردند. بسیار در این مورد گفته شده است اما نکات مغفول مهمی همچنان وجود دارد:

بعد از گفت‌وگوهای بسیار، علی‌رغم تورم افسارگسیخته، مقامات تنها با  ٢٥ درصد افزایش تعرفه‌های پزشکی موافقت کردند. بسیار در این مورد گفته شده است اما نکات مغفول مهمی همچنان وجود دارد:

1- تعرفه‌ها مجموعه‌ای است شامل کلیه خدمات پزشکی بیمارستانی و سرپایی که ویزیت پزشکان تنها بخش کوچکی از آن به شمار می‌رود. از آنجا که بخش مهمی از پرداخت‌ها از جانب بیمه‌ها و دولت به بیمارستان‌های دولتی و خصوصی است، کاهش تعرفه‌ها باعث تنگدستی مفرط بیمارستان‌های دولتی و انحراف بخش‌های خصوصی به کارهای غیرضروری‌تر می‌شود. همین الان هم این افلاس و هم آن انحراف به‌شدت وجود دارد. این مصوبه به‌مثابه تیر خلاص خواهد بود. انحصار تعرفه به ویزیت پزشکان اگر ترفندی برای رفع و رجوع مشکلات مسئولان نباشد، قطعا یک سوءتفاهم بزرگ ملی است.

2- معلوم نیست چگونه می‌توان استفاده اقشار مرفه و دهک‌های بالای درآمد در کشور را از تعرفه‌هایی که با تظاهر به ارزان‌کردن درمان پایین نگه داشته شده‌اند توجیه کرد؟ به‌خصوص که همین تعرفه‌های پایین در حال نابودکردن بیمارستان‌هایی هستند که محروم‌ترین اقشار از آنها استفاده می‌کنند.

3- در هنگام صحبت از تعرفه‌ها عرصه عمومی و بسیاری از مردم غیرپزشک هم آن را تنها ویزیت پزشکان می‌پندارند و بلافاصله آن را درخواست پزشکان برای درآمد بیشتر می‌پندارند و می‌گویند وضع مردم خوب نیست! اکثریت پزشکان البته حقوق یا درآمد مناسبی ندارند و باید آن را پیگیری کنند اما در بحث تعرفه آنها به‌عنوان کسانی که تأثیر تعرفه پایین بر کیفیت خدمات را درک می‌کنند دارند هشدار می‌دهند. متأسفانه تا خود مردم و عرصه عمومی نسبت به این قضیه آگاه و حساس نشود، این سیکل معیوب و این اتحاد ملی دولت و جامعه غیرپزشک علیه سیستم سلامت ادامه خواهد یافت؛ چراکه هشدار پزشکان همواره حمل بر درخواست درآمد بیشتر خواهد شد.

4- تعرفه ویزیت یک پزشک عمومی در این میان مثل واحد پول یک کشور واحد خدمات انسانی در کار پزشکی به شمار می‌رود که بقیه خدمات پزشکی ضریب‌ها یا کسوراتی از آن به شمار می‌روند. این تعرفه بر نرخ خدمات غیرانسانی نیز مؤثر می‌افتد. نگاه به ویزیت پزشکی عمومی که ملاک پرداخت بیمه‌هاست نیز از جهت کلی آن و تأثیر بر سایر تعرفه‌هاست که واجد اهمیت است.

5- سال‌ها نرخ‌گذاری دستوری در جامعه ما برخی اصول بدیهی اقتصادی را از نظرگاه مردم دولت و حتی پزشکان دور کرده است. ویزیت خدمت کالاشده‌ای‌ است که قطعا نمی‌توان آن را تنها به کیفیت تقلیل داد، اما وجه کیفی آن آن‌قدر برجسته است که به راحتی نمی‌توان بر آن قیمت گذاشت. تعرفه واقعی آن چیزی است که باید به کمک بازار آزاد منظور مکانیسم عرضه و تقاضا، آزادی فروشنده در عدم فروش کالای خود و البته نوعی نظارت دقیق بیمه‌ها، نظام پزشکی و انجمن‌های مستقل حمایت از بیماران استحصال شود. مؤسساتی که با نظارت مداوم و رندوم بتوانند در صورت تخلف و متناسب با تخلف، بخشی از پرداخت‌ها را لغو کنند. در صورت استمرار مکانیسم‌های فوق نهایتا از مبادلاتی که صورت می‌گیرد نرخ یا طیفی از نرخ پدید خواهد آمد که تنها فایده‌اش انجام مبادله نیست. برآمدن نرخ واقعی خدمات پزشکی است که هر مؤسسه دولتی یا غیردولتی هم که بخواهد ارتباط مادی بیمار و طبیب را قطع کند و به طبیب حقوق پرداخت کند هم می‌تواند از این ارزش‌گذاری نه‌تنها برای ویزیت یک پزشک عمومی بلکه برای کلیه خدمات انسانی پزشکی استفاده کند. مهم‌ترین خاصیت وجود بخش خصوصی در کار طب آن است که به‌طور دائمی نرخ‌های متنوعی را که استحصال آنها رأسا غیرممکن است مداوما ارائه می‌دهد. آنچه هرساله نظام پزشکی اعلام می‌کند هزینه تمام‌شده است؛ یعنی هزینه‌ای که در شرایط فعلی هر مؤسسه درمانی برای هرکدام از خدمات باید بپردازد. بدیهی است این نرخ با تعرفه واقعی که باید با پیش‌نیازهای گفته‌شده به دست آید تفاوت بسیار دارد. عدم درک و رعایت اصول فوق نهایتا به تعرفه‌گذاری دستوری و از بالا تمایل پیدا خواهد کرد که در حال حاضر در حال تجربه تأثیرات قهقرایی آن بر سیستم سلامت کشور هستیم.

6- تعرفه بسیار پایین خدمت انسانی و هزینه بسیار بالا برای تأسیس مؤسسات پزشکی واجد این خطر هم هست که پزشکان سوگندخورده را که باید نقش محوری در سیستم سلامت داشته باشند، به شکل ابزار ارزان‌قیمت مؤسسات اقتصادی‌ای دربیاورد که محوریت آنها با سرمایه‌داران است نه پزشکان! جوانه‌های این سیستم به‌شدت خطرناک همین الان قابل مشاهده است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها