|

تبعیض، زیانی برای هویت ملی

فلسفه قانون به‌ویژه قانون اساسی از‌بین‌بردن تبعیض‌هاست، این تفاوت و تبعیض‌ها می‌تواند میان اتباع یک کشور در قلمرو داخلی یا میان اتباع داخلی با بیگانگان باشد.

تبعیض، زیانی برای هویت ملی

فلسفه قانون به‌ویژه قانون اساسی از‌بین‌بردن تبعیض‌هاست، این تفاوت و تبعیض‌ها می‌تواند میان اتباع یک کشور در قلمرو داخلی  یا میان اتباع داخلی با بیگانگان باشد. البته در بسیاری از کشورها بیگانگان از حقوقی محروم دانسته شده‌اند و این موضوع دارای پیشینه بوده؛ برای نمونه در کشور ما امکان فعالیت در مشاغل دولتی و عمومی تنها برای ایرانیان در نظر گرفته شده است و در صدر فرم‌های استخدامی شرط «تابعیت ایران» دیده می‌شود. اما اینکه امکانی برای بیگانگان در نظر گرفته شود بدون اینکه تابعان داخلی از آن برخوردار باشند، اگر نایاب نباشد بسیار کمیاب است! در اصول متعددی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر عدم تبعیض تأکید شده است. در اصل سوم که به وظایف دولت می‌پردازد در بند 9 به «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‌های مادی و معنوی» و در بند 14 «تأمین حقوق همه‌جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون» تصریح شده و همچنین در اصل نوزدهم آمده است: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود».

سال‌هاست بحث حضور زنان در ورزشگاه‌ها داغ است و مقامات فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش بدون بیان دلیل قانونی مشخصی مانع ورود بانوان تماشاگر می‌شوند. عمده دلیل (به بیان بهتر «بهانه») عنوان‌شده نبود زیرساخت کافی برای حضور زنان است! سرانجام با فشار مقامات فدراسیون جهانی فوتبال و کنفدراسیون آسیا و برای جلوگیری از پیامدهایی همچون تعلیق حضور تیم‌های ملی در مسابقات بین‌المللی، مقامات ورزشی به شکل محدود و گزینشی به حضور بانوان تماشاگر در ورزشگاه‌ها تن دادند و در حالی که موضوع در حال عادی‌شدن بود، با بالاگرفتن اعتراضات اجتماعی این روند عادی‌سازی متوقف شد. اما موضوعی که چند روز گذشته باعث تعجب افکار عمومی شد، امکان حضور زنان روس در دیداری دوستانه در اصفهان بود. چندی پیش تیم فوتبال زنیت سنت‌پترزبورگ روسیه و سپاهان ایران در مسابقه‌ای در ورزشگاه نقش جهان اصفهان به مصاف هم می‌روند. تصاویر نشان می‌دهد تنها زنان روس حق حضور در ورزشگاه به عنوان تماشاگر را داشته‌اند و مسئولان سپاهانی حاضر به راه‌دادن تماشاگران زن سپاهانی نشده‌اند. اینکه در ورزشگاه‌ها چه زیرساختی نیاز است که برای بانوان روسی وجود دارد اما برای خانم‌های ایرانی وجود ندارد محل تأمل است!

مورد دیگر اظهارنظر وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره احتمال اختصاص سیم‌کارت خاص برای گردشگران خارجی در کشور برای استفاده از اینترنت بدون محدودیت (فیلترینگ) است. اینکه شهروندان ایرانی در خاک خود امکان استفاده از همه امکانات اینترنت را نداشته باشند، اما بیگانگان در همین قلمرو بتوانند بدون نیاز به فیلترشکن از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند برای هر ایرانی باعث سرافکندگی است! البته در پی این سخنان وزیر، وزارت ارتباطات در اطلاعیه‌ای توضیح داد: «میزان نصب و استفاده از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی داخلی در میان کاربران ایرانی همچنان رو به گسترش است؛ اما برای گردشگران خارجی که مدت کوتاهی به ایران سفر می‌کنند و دایره ارتباطات آنها با هم‌وطنان خودشان در سکوهایی است که مطابق مقررات داخلی ما، آن سکوها دچار محدودیت‌هایی است، درخواست‌هایی مطرح شده که سیم‌کارت‌های گردشگریِ زمان‌دار که تفاوت آن دسترسی به چند سکوی خاص است، اختصاص داده و پس از خروج گردشگر، آن سیم‌کارت منقضی شود. سیم‌کارت گردشگری خارجی هنوز در حد پیشنهاد است و درباره آن تصمیم‌گیری نشده است». هرچند مطالب این اطلاعیه چیزی از قبح عمل کم نمی‌کند.

مهم‌ترین مصداق تبعیض علیه هم‌وطنان مقابل بیگانگان در تاریخ ایران، موضوع «کاپیتولاسیون» است. کاپیتولاسیون در روابط بین‌الملل عبارت است از معاهداتی که به موجب آن کشوری خارجی در مملکتی دیگر از بعضی حقوق و امتیازت برای اتباع خود که مهم‌ترین آن حق قضاوت کنسولی و اجرای مجازات است، برخوردار می‌شوند. این امتیاز را حکام ایران از دوران صفویه به بیگانگان می‌دادند که تا قاجار و پهلوی نیز ادامه داشت. در تاریخ‌نگاری رسمی انقلاب اسلامی، اعتراض به کاپیتولاسیون در دوران پهلوی یکی از بزنگاه‌های مهم دانسته شده است. اگرچه مثال‌هایی مانند ممانعت از ورود بانوان به ورزشگاه‌ها یا تبعیض در استفاده از اینترنت، با موضوع کاپیتولاسیون متفاوت است؛ با این حال در اذهان عمومی یادآور همین قضیه است و مردم در گفت‌وگوهای روزمره به این‌گونه تبعیض‌ها اصطلاحا کاپیتولاسیون می‌گویند. به‌کاربردن عباراتی چون «اینجا ایران است»، «همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید»، «ببین با چه کسانی 80 میلیون شده‌ایم» میان جوانان، ناشی از سرخوردگی از خویش است.

کمترین انتظار این است که مقامات رسمی با این‌گونه رفتارها هویت ملی را مخدوش نکنند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها