|

علم و هنر در «آشیل و لاک‌پشت»

مارک تانسی هنرمند معاصر آمریکایی است که بیشتر به خاطر نقاشی‌های تک‌رنگش از سناریوهای سوررئالیستی شهرت دارد. تنسی تحت تأثیر کارهای رمزآلود رنه ماگریت، ساختارشکنی می‌کند که چگونه عکس‌ها نحوه توصیف واقعیت را تغییر داده‌اند.

علم و هنر در «آشیل و لاک‌پشت»

علیرضا جوادی‌هنرمند: مارک تانسی هنرمند معاصر آمریکایی است که بیشتر به خاطر نقاشی‌های تک‌رنگش از سناریوهای سوررئالیستی شهرت دارد. تنسی تحت تأثیر کارهای رمزآلود رنه ماگریت، ساختارشکنی می‌کند که چگونه عکس‌ها نحوه توصیف واقعیت را تغییر داده‌اند. او در سال 1949 در سن‌خوزه کالیفرنیا به دنیا آمد و در خانواده‌ای از مورخان هنر بزرگ شد. تنسی به تحصیل در کالج طراحی مرکز هنر در لس‌آنجلس ادامه داد، قبل از نقل مکان به نیویورک، جایی که در سال 1978 مدرک MFA خود را از کالج هانتر دریافت کرد. او در حال حاضر در نیویورک زندگی و کار می‌کند. امروزه آثار این هنرمند در مجموعه‌های موزه هنر شهرستان لس‌آنجلس، موزه هنر مدرن نیویورک، موزه هنر کلیولند، مرکز هنر واکر در مینیاپولیس و موزه هنر آمریکایی اسمیتسونیان در واشنگتن‌دی‌سی قرار دارند.

یکی از آثار تنسی آشیل و لاک‌پشت است که یک طرح شمایل‌نگاری لایه‌ای است که در آن روایتی پیچیده بیان می‌شود. همان‌طور که معمولا در نقاشی تنسی اتفاق می‌افتد، تفکیک به عنوان یک ترفند معنایی رخ می‌دهد. گاهی آثار تنسی به طرز آزاردهنده‌ای شبیه جوک‌های تصویری یک‌خطی است، اما این بخشی از یک استراتژی برای تشدید منطق تصویری است. جناس‌های او لحن موذیانه‌ای از بی‌معنایی را به خود می‌گیرند و بیننده را به زیر سؤال بردن اعتبار هر دیدگاهی سوق می‌دهند. برای مثال، صحت ظاهری صحنه توصیف‌شده در آشیل و لاک‌پشت، صحتی که توسط سبک تصویرسازی عکس مانند اثر و مکان ظاهری صحنه در تاریخ حمل می‌شود، با استعاره شاعرانه نقاشی در تضاد است.

وسعت دید هنرمند، روایت را به قلمرو علم گسترش می‌دهد و به ایده‌های مشترکی در هنر، علم و ادبیات معاصر ربط می‌دهد. تنسی در واقع ریشه‌های آشفتگی‌های کاشته‌شده در اندیشه معاصر را با ساختارهای ریاضیات و فیزیک تجربی و گسترش به فلسفه متافیزیکی ترسیم می‌کند.

در یکی از پارادوکس‌های زنون، آشیل تصمیم می‌گیرد با یکی از کندترین رقبای خود، لاک‌پشت، مسابقه دو بدهد. او فرصت می‌دهد لاک‌پشت از نقطه‌ای جلوتر از او مسابقه را شروع کند. وقتی آشیل از نقطه شروع خود حرکت می‌کند، لاک‌پشت قبلا مسافتی پیش رفته‌ است و مدتی طول می‌کشد، البته نه خیلی زیاد، تا آشیل به نقطه‌ای برسد که لاک‌پشت حرکتش را از آنجا شروع کرده‌ است. مسلما تصور می‌کنیم آشیل بیش از این عقب نخواهد ماند؛ هر چقدر هم مسیر مسابقه کوتاه و فاصله اولیه لاک‌پشت از آشیل زیاد باشد، آشیل باید زودتر به خط پایان برسد. اما در واقع این‌طور نیست؛ زیرا مدتی طول می‌کشد تا آشیل به نقطه‌ای برسد که لاک‌پشت از آنجا راه افتاده و لاک‌پشت در این مدت خود را کمی جلو کشانده است. این پارادوکس به طرق مختلف در اثر تنسی تکرار شده است. در پس‌زمینه درختی بلند به سمت آسمان دیده می‌شود، در فاصله میانی، مردان موشکی پرتاب کرده‌اند که رد بخار آن شکل درخت را بازتاب می‌دهد، به تصور آنها موشک خیلی به سمت بالا نرفته است پس در حال آماده‌کردن موشک دوم برای پرتاب هستند و با دوربین دوچشمی، به نظر می‌رسد موضوعات مختلفی را مشاهده می‌کنند؛ دنباله بخار، درخت و صحنه در پیش‌زمینه. در اینجا بنوا مندلبرات، میچل فایگنباوم، آلبرت انیشتین، زنون الئایی، مشغول کاشت درخت دوم هستند، نهال کوچکی که از یک گلدان شکسته بیرون می‌آید. همراه آنها یک دوربین فیلم‌برداری است که بر حفاری آنها متمرکز شده است.

این تصویر شبکه‌ای از روابط میان سرعت، مقیاس، رشد و قدرت ایجاد می‌کند که همگی در یک مسابقه بین طبیعت و فرهنگ قرار گرفته‌اند. این نظریه علمی را در روایت و اسطوره القا می‌کند و بحران واقعیت را که ایده‌های فایگنبام و مندلبرات پیشنهاد می‌کند با نقوش و نمادهایی که قبلا از بیان‌های کلاسیک تصویری تثبیت شده بود، به نمایش می‌گذارد. پویایی بصری موشک و درخت تانسی که به سمت بالا رانده می‌شود، به راحتی در شمایل‌نگاری که اغلب انتظار داریم در نقاشی پیدا کنیم، کار می‌کند.

این صحنه ترکیبی از هنر و علم که تنسی آن را به سبک رئالیستی تقریبا مستند ارائه می‌کند، در آن ظرافت خاصی دارد؛ چاشنی پوچی. قوت استعاره‌های پیچیده تنسی در تراکم اطلاعات آنها نیست، بلکه در جریان‌های پنهان آنهاست. همان‌طور که جریان‌های آب متلاطم هم‌زمان با یکدیگر بازی و به یکدیگر نفوذ می‌کنند.

سوررئالیسم او از درون به بیرون کار می‌کند، با این حال، اختلال در انتظارات ایجادشده توسط نقاشی‌های تنسی، توهمات متنی در حوزه عقل، باید از مسیرهای ریاضی مندلبرات به هرج‌ومرج متمایز شود. جایی که هندسه فراکتال نظم را در تضاد و تناقض را در نظم پیدا می‌کند، تنسی عنصر غیرقابل پیش‌بینی دیگری را اضافه می‌کند؛ تخیل.

تئوری آشوب و هندسه فراکتال اخیرا به اندازه‌ای که علم و ریاضیات به ندرت انجام می‌دهند، در دنیای هنر مورد توجه قرار گرفته است. شیفتگی هنر به این حوزه تحقیقاتی جدید واقعا تعجب‌آور نیست. تا همین اواخر، تحقیقات در مورد قانون طبیعت، از شیمی گرفته تا فیزیک و موارد دیگر، در آنچه به جدایی بین عقلانی و غیرمنطقی می‌انجامد، همواره در جهت تبدیل هرج‌ومرج به نظم بوده است. هیچ فرمول یا معادله‌ای نتوانسته است با ویژگی‌های تصادفی آشوب که به عنوان عناصر غیر قابل تشخیص و غیرقابل پیش‌بینی کنار گذاشته شده‌اند، مطابقت داشته باشد. علم ممکن است تا حدی درک منظمی از عناصر به دست آورده باشد، اما حرکات و توپوگرافی‌های نامنظم یک آبشار یا ستونی از دود بلندشده را یک هنرمند یا شاعر بهتر می‌تواند توصیف کند. توانایی دانشمند برای گسترش مدل‌های نظم ما به منطقه مه‌آلود که در آن به هرج‌ومرج تبدیل می‌شود، عمدتا به دلیل کشف ویژگی‌های مشابه انتقال به آشوب در معادلات تصادفی متفاوت نظم توسط فیزیک‌دان دانشگاه کرنل، فایگنباوم است. پیشرفت‌های بزرگ کامپیوتر در سرعت و قدرت محاسبه به فایگنباوم و دیگر ریاضی‌دانان اجازه داده که ریاضیات را به رشته تجربی تبدیل کنند که علوم آزمایشگاهی برای قرن‌ها بوده است. تحقیقات فایگنباوم نشان داده که منطق در چند مسیر اساسی به سمت بی‌نظمی حرکت می‌کند و سیستم‎‌های او برای ترسیم این مسیرها به‌طور گسترده برای دیگرانی که بی‌نظمی در طبیعت را مطالعه می‌کنند، قابل استفاده است.

هنر از همان نوع تعصبی رنج می‌برد که علم و جامعه کورکورانه از آن پیروی می‌کنند: فرهنگ با ویرایش تناقض‌ها به اثبات خود ادامه می‌دهد. اما داستان‌های باورپذیر تنسی استدلال می‌کنند که واقعیت را نمی‌توان در گوشه و کنار گذاشت. همان‌طور که فیزیک دیگر نمی‌تواند نظم را با شرایط فرمولی ثابت بیان کند، بلکه باید تغییرپذیری نظم را از نظر حفظ این لحظه تاریخی ترسیم کند، تعارض را بررسی می‌کند. یک مجموعه از قوانین باید به منطق ناسازگار دیگری واکنش نشان دهد. روایت تنسی با شبیه‌سازی منظرهای چندگانه و زمان سیال در بخش‌های تک‌رنگ نقاشی که نمادهای مدفون را در خود نگه می‌دارد، ایده یک بحث ثابت را در هم می‌شکند. آنچه تنسی به ما نشان می‌دهد و فایگنباوم ثابت می‌کند، خطر این توهم است که هر ایدئولوژی یا سلسله‌مراتبی می‌تواند جایگزین بقیه شود.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها