|

با نگاه به استقبال بی‌نظیری که از برنامه‌های گفت‌و‌گو محور می‌شود

نیاز رسانه ملی به میز بزرگ‌تر نقد

فارغ از انتقادات تندی که به شیوه صداوسیما درباره رویکرد مسئولان و برنامه‌های تلویزیونی آن به موضوعات سیاسی و اجتماعی وجود دارد، در‌ این ‌میان برنامه‌های خاصی نیز وجود دارند که تلاش کرده‌اند با موضعی بی‌طرفانه به نقد مسائل روز پرداخته و رضایت مخاطب را جلب کنند. برای نمونه می‌توان به برنامه «شیوه» اشاره کرد که بعد از ماجرای فوت مهسا امینی و گسترده‌شدن اعتراضات خیابانی، از 19 شهریور هر شب از شبکه چهار تلویزیون پخش می‌شود.

نیاز رسانه ملی به میز بزرگ‌تر نقد

فارغ از انتقادات تندی که به شیوه صداوسیما درباره رویکرد مسئولان و برنامه‌های تلویزیونی آن به موضوعات سیاسی و اجتماعی وجود دارد، در‌ این ‌میان برنامه‌های خاصی نیز وجود دارند که تلاش کرده‌اند با موضعی بی‌طرفانه به نقد مسائل روز پرداخته و رضایت مخاطب را جلب کنند. برای نمونه می‌توان به برنامه «شیوه» اشاره کرد که بعد از ماجرای فوت مهسا امینی و گسترده‌شدن اعتراضات خیابانی، از 19 شهریور هر شب از شبکه چهار تلویزیون پخش می‌شود. در این برنامه، میهمانانی از دو طیف سیاسی و همچنین جامعه‌شناسان منتقد وضع موجود دعوت می‌شوند تا به دلایل و انگیزه‌های اتفاقات رخ‌داده در یک ماه اخیر بپردازند. مجری این برنامه «عطاءالله بیگدلی» است که دکترای حقوق از دانشگاه امام صادق‌ دارد و در این چند برنامه نشان داده هم به موضوعات سیاسی و اجتماعی مسلط است و هم جانب انصاف را رعایت کرده است. مجید تفرشی، بیژن عبدالکریمی، شهریار زرشناس، محمد فاضلی، تقی آزاد‌ارمکی، ابراهیم فیاض، سعید شریعتی، جلیل محبی، احمد زیدآبادی و حتی تعدادی از استادان اخراج‌شده از دانشگاه نیز در برنامه «شیوه» حضور داشته‌اند. هرچند این برنامه در میانه راه به یک توقف پنج‌روزه دچار شد و تعدادی از قسمت‌های آن از آرشیو سایت «تلوبیون» حذف شده ‌است. در هر حال شاید خود میهمانان این برنامه نیز فکر نمی‌کردند روزی صداوسیما از آنها بخواهد یا خود آنها تمایل داشته باشند تا در یک برنامه زنده به مناظره با جریانی بپردازند که تقریبا همیشه در تلویزیون و رسانه‌های رسمی تریبون داشته‌اند، همین باعث شد تا احمد زیدآبادی در برنامه شنبه‌شب این برنامه به شوخی بگوید که همسرش قبل از برنامه گفته اگر به تلویزیون برود از او طلاق خواهد گرفت. در واکاوی چگونگی برگزاری برنامه‌هایی که با محوریت نقد روی آنتن سیما می‌روند، نظر مازیار معاونی، منتقد را جویا شدیم.

 

مازیار معاونی. منتقد: به خاطر دارم اوایل دهه 80، شبکه سه سیما بدعتی را به‌عنوان طرح نقد سریال‌های تلویزیونی آغاز کرد. اینکه در آن سال‌ها این رسانه در صف اول نقد مجموعه‌هایش ایستاد، نکته بسیار مهم و درخور اعتنایی بود. برنامه‌ای با عنوان «نقد سه» آغازگر  این جریان بود. 

وحید جلیلوند که در‌حال‌حاضر کارگردان مطرح و قابل اعتنایی است، اجرای «نقد سه» را بر عهده داشت. برنامه‌ای که مخاطبان زیادی را با خود همراه کرد و میهمانان مطرحی در آن حضور پیدا کردند. کارگردان‌هایی مثل مرضیه برومند که آن زمان هنوز سر سازش با تلویزیون داشت و سریال می‌ساخت، از میهمانان معروف این برنامه بود که در یک جلسه جنجالی در «نقد سه» شرکت کرد و حرف‌هایش را زد. برای زمان خودش این حرکت بسیار پیشرو  محسوب می‌شد. 

عمده‌ترین بحث‌های در این برنامه فنی بود، گرچه بحث‌های فرامتنی هم انجام می‌شد. این روال جسته و گریخته تا دهه 90 ادامه پیدا کرد که یکباره «قاب نقد» هم به‌عنوان برنامه‌ای که قصد داشت برنامه‌هایی از رسانه ملی را واکاوی کند، به جمع تولیدات تلویزیون اضافه شد. این برنامه دو، سه سالی روی آنتن رفت و خود من هم یک بار از میهمانان این برنامه بودم. داریوش کاردان مجری «قاب نقد» بود و به واسطه اینکه خودش دستی در آتش بازیگری و اجرا در تلویزیون و رادیو داشت، گزینه بسیار مناسبی برای اجرای این برنامه بود و بحث‌ها را به‌درستی هدایت می‌کرد. در این برنامه سریال‌هایی که از رسانه ملی پخش می‌شدند، در زمان کوتاهی بعد از پخش، به‌اصطلاح زیر ذره‌بین نقد می‌رفتند و تا اندازه‌های قابل قبولی هم امکان نقد صادقانه و انتقاد به تلویزیون و سازندگان آثار  وجود داشت.

تصور می‌کنم با این اوصاف می‌توان بهتر متوجه شد که برنامه‌هایی از این دست با توجه به ماهیت تلویزیون که به هر حال بسته‌بودن درهای انتقاد از موانع بزرگ آن محسوب می‌شود و چندین سال است منتقدان مستقل را آزار می‌دهد، ایجاد چنین فضایی در رسانه ملی تا چه حد خوشایند بود. منتقدان خوبی هم در آن حضور داشتند و به‌جرئت می‌توان گفت ساخت برنامه‌هایی از این دست دستاورد خوبی برای تلویزیون محسوب می‌شد؛ اما مسئله اینجاست که تعویض مدام مدیریت تلویزیون که تغییرات مدیران میانی و مدیران شبکه‌ها و گروه‌های فیلم و سریال، اجتماعی و... را در پی دارد، تغییرات بزرگی را در ساخت برنامه‌هایی از این دست  ایجاد کرد. 

متأسفانه تولید این برنامه‌ها هیچ‌وقت از یک اسلوب همیشگی و روال پیوسته و مستمر پیری نمی‌کند. به‌عنوان مثال برنامه «قاب نقد» پنج سال است از دستور کار تلویزیون خارج شده و هیچ برنامه دیگری جای آن را نگرفته است! شبکه‌های دیگر هم تقریبا همین روال را ادامه می‌دهند و تلویزیون بنا بر یک اتفاق، به جای اینکه برای نقد آثار نمایشی از یک فرمول مستمر پیروی کند، اقدام به حذف آن می‌کند. مثلا در جریان سریال «پایتخت» در قسمت آخر فصل ناتمام‌مانده شش، وقتی بحث این مطرح شد که سریال ارجاعاتی به فیلمفارسی دهه 50 داشته، بلافاصله تلویزیون دست به کار شد و ظرف یک یا دو شب، برنامه‌ای تدارک دید تا پاسخ‌ انتقادات و سؤالات درباره چرایی این پرسش را بدهد. سیروس مقدم، کارگردان این مجموعه، در برنامه حاضر شد و پرسش‌ها در حضور سازنده اثر مطرح شد و او بخشی از انتقادات را پذیرفت و بخش دیگری را رد کرد؛ اما در نهایت باب گفت‌وگو باز شد و درباره انتقادهای مطرح‌شده به این سریال حرف زده شد. 

از سویی دیگر همچنان سریال‌هایی مثل «کلاه پهلوی» یا آثاری که با نام آثار فاخر تلویزیون از آنها یاد می‌شود و تحت پرچم آثار «الف ویژه» ساخته می‌شوند و در جدول پخش جمعه‌شب‌های شبکه یک قرار می‌گیرند و تلویزیون برای آنها هزینه زیادی کرده و برایش مهم است که دیده شوند، به شکل جسته و گریخته برای آنها جلسات نقد برگزار می‌کند؛ اما متأسفانه بیشتر از اینکه نقد اثر در این برنامه‌ها اتفاق بیفتد، ستایش‌گونه با آنها برخورد می‌شود و نقدی که به شکل رایج مد‌نظر است، اتفاق نمی‌افتد. احساس می‌کنم مدتی است فضای نقد در رسانه ملی بیشتر شده و در سایر حوزه‌ها گاهی جلسات نقد تند و تیزی برگزار می‌شود و فکر می‌کنم بد نیست تلویزیون به حوزه‌های دیگر هم ورود کند و اگر در بحث‌های هنری تنشی هم ایجاد می‌شود، بیشتر رسانه‌ای، دراماتیک و فنی است و اتفاقا از دل همین بحث‌ها می‌توان به نتایج مثبتی رسید. اگر در تولید و پخش برنامه‌هایی از این دست با حضور حداکثری منتقدانی که نقطه‌نظرهای مختلفی دارند، اقدامی صورت گیرد، در‌ این ‌صورت یقین بدانید نقد یک سریال تلویزیونی حتی اگر تند و ملتهب هم باشد، در نهایت مسیر‌های بهتری را برای رسانه تولیدکننده ایجاد خواهد کرد.

 چنین بحث‌هایی نشان‌دهنده این است که مدیران رسانه ملی انعطاف‌پذیر هستند و مردم هم به رسانه و ساخته‌های آن نگاه بهتری خواهند داشت. وقتی امکان صحبت و انتقادکردن به آثار نماشی فراهم شود، دستاورد بهتری برای رسانه‌ای خواهد بود که دست‌کم ظرف یک سال گذشته با تولیدات شبکه نمایش خانگی رقابت می‌کند و تولیدات نمایشی آن به‌شدت تنزل کرده و افت بیننده را تجربه کرده است. شک نکنید در چنین شرایطی نقد آثار رسانه ملی برگ برنده بزرگی است. 

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.