|

داستان یک «مجسمه افتاده»

چگونه 51 سال پیش مأموریت آپولو-15 روی کره ماه منجر به یک رخداد تاریخی شد

12 آگوست 1971 (21 مرداد 1350)، مرکز فضایی جانسون ناسا در هیوستون، سالن اصلی مرکز فضاپیمای سرنشین‌دار (MSC)، پشت یک میز بزرگ سه مرد در مقابل چشم تعداد زیادی از خبرنگاران رسانه‌های گروهی نشسته بودند. آنها «دیوید آر. اسکات»، «آلفرد ام. وردن» و «جیمز بی. اروین»، فضانوردان آپولو-15 بودند که پنج روز پیش‌تر، مأموریت 12‌روزه فرود روی ماه را با موفقیت به پایان رسانده و به زمین برگشته بودند

داستان یک «مجسمه افتاده»

مهران موسوی‌خوانساری:‌ 12 آگوست 1971 (21 مرداد 1350)، مرکز فضایی جانسون ناسا در هیوستون، سالن اصلی مرکز فضاپیمای سرنشین‌دار (MSC)، پشت یک میز بزرگ سه مرد در مقابل چشم تعداد زیادی از خبرنگاران رسانه‌های گروهی نشسته بودند. آنها «دیوید آر. اسکات»، «آلفرد ام. وردن» و «جیمز بی. اروین»، فضانوردان آپولو-15 بودند که پنج روز پیش‌تر، مأموریت 12‌روزه فرود روی ماه را با موفقیت به پایان رسانده و به زمین برگشته بودند. آنها بعد از چند روز قرنطینه و انجام آزمایش‌های پزشکی، حالا می‌خواستند گزارش این ماه‌نوردی بی‌سابقه را برای نمایندگان رسانه‌های گروهی تشریح کنند. مأموریت آپولو-15 نخستین کاوش جدی ناسا در کره ماه تا آن زمان محسوب می‌شد. تا پیش از این مأموریت، ناسا سه فضاپیمای دیگر را تحت برنامه‌های فضایی «آپولو» بر سطح ماه فرود آورده بود و شش فضانورد بر زمین مسطح ماه قدم گذاشته بودند؛ اما آپولو-15 قرار بود همه رکوردهای ماه‌نوردی را جابه‌جا کند. خدمه مأموریت آپولو-۱۵ رکورد طولانی‌ترین پرواز آپولو تا به امروز را شکستند و برای نخستین‌بار از یک ماه‌نورد چرخ‌دار برای جابه‌جا‌شدن در سطح قمر زمین استفاده کردند. آنها همچنین آزمایش‌هایی را بر خاک و سنگ‌های ماه انجام دادند که در مأموریت‌های قبلی آپولو انجام نشده بود؛ اما چیزی که در کنفرانس سه فضانورد برای خبرنگاران و جهانیان غافلگیرکننده بود، خبری بود که «دیوید اسکات» آن را برای نخستین‌بار فاش می‌کرد.

روزهای خوب آقای «پاول فون هویدونک»

یکی از روزهای سال 1954 میلادی که «ژرژ پروسپه رمی» ملقب به «هرژه»، هفدهمین کتاب از مجموعه کتاب‌های محبوب «تن‌تن و میلو» تحت عنوان «کاشفان روی ماه» (یا آن‌طور که به فارسی ترجمه شده است «روی ماه قدم گذاشتیم») را در بروکسل منتشر کرد، 50 کیلومتر آن‌سوتر در شهر آنتورپ، «پاول فون هویدونک» مجسمه‌ساز در حال کار روی آثار انتزاعی‌-هندسی خودش بود. کسی نمی‌داند این جوان 29‌ساله که تازه سه سال از فارغ‌التحصیل‌شدنش در رشته تاریخ هنر و باستان‌شناسی می‌گذشت، آیا کتاب «هرژه» را مطالعه کرد و با قهرمانان کارتونی خلق‌شده به دست هم‌وطنش به کره ماه رفت یا نه، اما یک چیز را همه می‌دانستند؛ اینکه «فون هویدونک» از دوران جوانی به فضا و فضانوردی و شاید هم از همه بیشتر به کره ماه علاقه داشت و همین علاقه هم بود که سبب شد تا از اوایل دهه 60 میلادی و هم‌زمان با اوج‌گرفتن شهرت او، به‌تدریج «هنر فضایی» در آثارش بیشتر به چشم بخورد. جو غالب جهان در دهه 60 میلادی، فتح فضا از سوی بشر بود. تب فضا در آن سال‌ها آن‌قدر تند بود که حتی پرده‌هایی از جنگ سرد میان دو ابرقدرت وقت نیز در قالب زورآزمایی‌های فضایی بروز می‌یافت. در سایه چنین دورنمایی بود که حرکت مستمر «فون هویدونک» در خلق انتزاعی‌ترین آثار هنری فضایی، به روز ۲۰ جولای ۱۹۶۹ رسید؛ روزی که انسان موفق شد برای نخستین‌بار در تاریخ حیاتش، قدم بر خاک کره ماه بگذارد. در آن روز، بی‌گمان «فون هویدونک» نیز مانند میلیون‌ها انسان دیگر تحت تأثیر این رخداد تاریخی قرار گرفت؛ اما این هنرمند بلژیکی باید دو سال دیگر هم صبر می‌کرد تا فرصتی به او بخشیده شود که تا امروز نظیر آن برای کسی تکرار نشده است.

اتفاق مهم در ساعات آخر ماه‌نوردی

31 جولای 1971 (9 مرداد 1350) ساعت 1:46 بامداد به وقت تهران، سفینه آپولو-15 مطابق برنامه از پیش تعیین‌شده در منطقه خطرناک «هادلی رایل» در روی کره ماه به زمین نشست. هادلی رایل منطقه‌ای دره‌مانند است که بر اثر فعالیت‌های آتشفشانی و احتمالا بر اثر تخریب یک دالان گدازه ایجاد شده است. چند ساعت بعد از فرود آپولو-15 بر سطح ماه، فرمانده «دیوید اسکات» از سفینه خارج شد و به‌عنوان هفتمین فضانورد در ماه راهپیمایی کرد. با ملحق‌شدن «جیمز اروین» به «دیوید اسکات»، میلیون‌ها نفر در کره زمین ماه‌نوردی این دو نفر را با نخستین وسیله چرخ‌دار که به ماه برده شده بود، مشاهده کردند. فضانوردان مجموعا 67 ساعت اقامت روی کره ماه را گذراندند تا به زمین بازگردند. در این مدت چیزی که از چشم زمینی‌ها دور ماند، اقدام فرمانده «اسکات» در قرار‌دادن شیئی بر زمین ماه در محدوده‌ای بود که آپولو-15 در آنجا فرود آمده بود؛ به تاریخ کره زمین، در دوم آگوست 1971 (11 مرداد 1350).

رونمایی از «ارزشمندترین هدیه فضایی ایران»

12 تیرماه سال 1399، مراسم آغاز به کار نمایشگاه «تا هنر معاصر» به ‌مناسبت بیست‌وپنجمین سال تأسیس موزه هنرهای معاصر اصفهان برگزار شد. در این نمایشگاه، منتخبی از آثار گنجینه موزه و ۱۴۲ اثر سنتی و کلاسیک، هنر نوگرا، عکس و آثار هنرمندان خارجی که در سال‌های مختلف به موزه هنرهای معاصر اهدا شده بود، به نمایش درآمد. در میان این آثار شاخص، اثری هم وجود داشت که مدیر موزه از آن به‌عنوان «ارزشمندترین اثر اهدایی به موزه هنرهای معاصر اصفهان» یاد کرد؛ یک مجسمه کوچک که قریب به یک‌سال‌و نیم پیش از آن به این موزه اهدا شده بود؛ اما رونمایی از آن به 12 تیرماه سال 1399 موکول شد.

مجسمه از کجا آمد؟

سوم اسفند 1397، در جریان پروژه‌ای به نام «انسان، هنر، کهکشان» و با ابتکار مدیران یک شرکت هنری-فرهنگی بین‌المللی، یک ادیشن (شماره 017) از مجسمه‌ای ۸۵ میلی‌متری از جنس آلومینیوم به موزه هنرهای معاصر اصفهان اهدا شد. نام این مجسمه کوچک که از طراحی بسیار ساده‌ای برخوردار است، «فضانورد افتاده» است و از میان همه هدایایی که به این موزه اهدا شده، داستان جالب‌تری دارد. اگرچه مبدأ سفر «فضانورد افتاده» برای رسیدن به موزه هنرهای معاصر اصفهان، بلژیک، کشوری کوچک در غرب اروپا و در فاصله حدود شش هزار کیلومتری از اصفهان است؛ اما اصل ماجرای این مجسمه به 384‌هزار‌و 400 کیلومتر بالاتر از آسمان شهر اصفهان مربوط می‌شود، به جایی در عمق سیاهی‌های فضا که داستان نمونه اصلی ادیشن 017 را خواندنی کرده است.

ایده‌ای از نیویورک

سال 1969 همه‌جا صحبت از پروژه بلندپروازانه ناسا برای تسخیر کره ماه بود. قرار بود این اتفاق، تابستان همان سال رقم بخورد و سرنشینان فضاپیمای آپولو-11 برای نخستین‌بار آرزوی هزاران‌ساله بشر برای قدم‌زدن روی سطح ماه را به واقعیت تبدیل کنند. در مارس 1969، سه، چهار ماه پیش از زمان اعلام‌شده برای حرکت فضانوردان به سمت کره ماه، «پاول فون هویدونک»، هنرمند نوگرای بلژیکی سری به گالری «وادل» در منهتن نیویورک زد. آنجا هم صحبت بر سر تسخیر قریب‌الوقوع فضا از سوی انسان بود. «هویدونک» هنگام حضور در این گالری، با «لوئیس دویچمن»، یکی از کارمندان گالری و «ریچارد ود دل» مدیر آنجا به گفت‌وگو پرداخت. او متوجه شد که آنها ایده جالبی برایش دارند: «باید یکی از آثارت توسط فضانوردان به کره ماه برده شود». «هویدونک» اگرچه 20 سال با مضامین فضایی کار کرده بود، اما این ایده را غیرممکن می‌دانست درحالی‌که «دویچمن» امیدوارتر از او به ماجرا می‌نگریست: «من نمی‌دانم چطور اما راهی برای این کار پیدا می‌کنم». البته این کارمند گالری و مدیر نیویورکی‌اش، جز به هنر مجسمه‌ساز بلژیکی، به استفاده تجاری بزرگی که گالری می‌توانست از این کار ببرد هم می‌اندیشیدند. آنها می‌دانستند اگر چنین اتفاقی بیفتد این گالری با فروش انحصاری نمونه‌هایی از مجسمه فضایی، درآمد هنگفتی به جیب خواهد زد و همین انگیزه باعث شد تا «ود دل» و «دویچمن» بیشتر روی این موضوع متمرکز شوند.

شرط و شروط گذاشته می‌شود

آنچه در مارس 1969 در گالری «وادل» به عنوان یک ایده ناممکن مطرح شد، سرانجام منجر به ملاقاتی در ژوئن 1971 بین «پاول فون هویدونک» و خدمه آپولو-15 شد. حالا دو سال از محقق‌شدن پروژه ناسا برای فتح ماه می‌گذشت و فضانوردان آپولو-11 برای اولین‌بار این آرزوی همیشگی بشر را در ۲۰ جولای ۱۹۶۹ جامه عمل پوشانده بودند. اما قرار نبود پیاده‌روی روی ماه تنها منحصر به «نیل آرمسترانگ» و «باز آلدرین» شود بلکه ناسا از همان روز تاریخی، برنامه‌های بلندپروازانه‌تری هم برای آینده چیده بود. مجموعا آنچه تحت عنوان برنامه «آپولوی ناسا» مطرح بود، در فاصله سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ دوازده فضانورد را در قالب شش مأموریت فضایی به ماه فرستاد که آخرین مأموریت مربوط به آپولو-۱۷ در سال ۱۹۷۲ بود. برنامه آپولو-15 در میانه این سه سال، قرار بود برای نخستین‌بار حرکت خودروی ماه‌نورد را روی سطح کره ماه آزمایش کند. کسی هم که برای فرماندهی این مأموریت انتخاب شده بود، «دیوید اسکات»، خلبان نیروی هوایی ایالات متحده بود که می‌بایست به همراه «جیمز اروین» و «آلفرد وردن» ضمن گشت‌وگذار با ماه‌نورد و انجام چند آزمایش علمی روی سطح تنها قمر سیاره زمین، سنگ‌هایی را هم برای مطالعه به کره خاکی منتقل کنند. «پاول فون هویدونک»، کمتر از دو ماه مانده به فرود آپولو-15 بر سطح کره ماه، با این سه فضانورد ملاقات کرد. حالا ژوئن سال 1971 بود و جهان بی‌تاب مشاهده دوباره راهپیمایی فضانوردان بر سطح ماه. در یک میهمانی شام در فلوریدا، فرمانده «اسکات» با درخواست «فون هویدونک» برای قراردادن یک مجسمه از ساخته‌های او بر روی کره ماه موافقت کرد، اما ناسا شرایط دشواری را برای تحقق این خواسته پیش پای هنرمند بلژیکی قرار داد. اداره کل ملی هوانوردی و فضانوردی ایالات متحده اعلام کرد که این مجسمه باید کوچک، محکم و سبک باشد، نمی‌تواند لبه‌های تیز داشته باشد و نمی‌تواند مغناطیسی باشد، باید در مقابل نور مستقیم خورشید و دمای ماه هم ایستادگی کند. «دیوید اسکات» نیز از «فون هویدونک» خواست مجسمه‌اش را به صورتی بسازد که بدون تمایز قراردادن جنسی و نژادی، سمبل تمام بشریت باشد. این مجسمه نه باید زن باشد، نه مرد. نه باید سفید باشد، نه سیاه و به هیچ قومیتی هم ربط پیدا نکند. تداعی انسان پیر و جوان را هم نکند. اینها، خواسته ناسا هم بود. اما شاید هیچ کدام از این شرط‌ها به اندازه یکی مهم نبود: اینکه سازنده مجسمه باید ناشناس باقی بماند تا استفاده تجاری از برنامه فضایی ایالات متحده صورت نگیرد. «فون هویدونک» ضمن پذیرش این شروط، به دنبال خلق مجسمه‌ای انتزاعی از آلومینیوم برآمد. او تصمیم داشت این مجسمه را به شکل یک انسان ایستاده داخل محفظه‌ای شیشه‌ای از جنس اکریلیک قرار دهد، اما اندکی پیش از پرتاب آپولو-15 در 26 جولای 1971، «اسکات» به «فون هویدونک» خبر داد که چون پوشش اکریلیک احتمال خطر آتش‌سوزی را افزایش می‌دهد، ناسا با قراردادن مجسمه در این پوشش مخالفت کرده و بنابراین اثر ساخته او باید بدون هرگونه پوشش اضافی به کره ماه برده شود.

تاریخ‌سازی یک مجسمه

دوم آگوست 1971 اگر برای هر کسی در این جهان یک روز معمولی بود، اما برای «پاول فون هویدونک»، هنرمند نوگرای بلژیکی، خاص‌ترین روز عمرش محسوب می‌شد. ساعت 12 و 18 دقیقه آن روز به وقت گرینویچ، فرمانده «دیوید اسکات» از سفینه فضایی آپولو-15 خارج شد و مجسمه آلومینیومی 8.5 سانتی‌متری «هویدونک» را به صورت افتاده در کنار «هادلی رایل»، دره‌ای طولانی روی سطح کره ماه، درست در مقابل پلاکی قرار داد که روی آن اسامی 14 نفر (6 روس و 8 آمریکایی) حک شده بود که در راه اکتشافات فضایی جان خود را از دست داده بودند. آنچه در کره ماه اتفاق افتاد تا زمانی که سه فضانورد آپولو-15 به زمین بازنگشتند رسانه‌ای نشد و مردم جهان تنها زمانی از این ماجرا مطلع شدند که کنفرانس خبری فرمانده «دیوید اسکات» تشکیل شده بود. او در این کنفرانس گفت که ما یک یادواره کوچک را به عنوان ادای احترام به فضانوردان قهرمانی که جان خود را در راه پیشرفت‌های فضایی از دست داده‌اند، به شکل افتاده بر روی کره ماه قرار دادیم. «اسکات» البته از سه نفر دیگر (دو روس و یک آمریکایی) هم یاد کرد که آنها نیز در راه شناساندن اسرار فضا جان باخته بودند، اما نامشان برای حک‌شدن روی پلاک مخصوص از قلم افتاده بود. از همین کنفرانس خبری به بعد، مجسمه «پاول فون هویدونک» که حالا به کره ماه رسیده بود، «فضانورد افتاده» لقب گرفت. از آن طرف، «هویدونک» از اینکه هنر وی راه رسیدن به سرنوشت انسانی فراتر از زمین را نشان می‌دهد هیجان‌زده بود. او انتظار داشت که حتی «بزرگ‌تر از پیکاسو» شود غافل از اینکه قرار نبود همه‌چیز بر وفق مراد هنرمند بلژیکی پیش برود. به زودی اختلافات بر سر این مجسمه سر باز کرد.

کشمکش بلژیکی-آمریکایی

هنرمند بلژیکی از اینکه فضانوردان آپولو-15 مجسمه ساخت دست او را که قرار بود نمادی از کل بشریت در کره ماه باشد، تنها منحصر به 14 نفر انسان درگذشته کرده بودند، دلخور بود. «هویدونک» همچنین از اینکه مجسمه‌اش را به شکل افتاده روی سطح ماه رها کردند هم ناخرسند بود. او در گفت‌وگو با یک روزنامه بلژیکی، دلخوری‌هایش را صریحا بیان کرد. «هویدونک» گفت که این مجسمه قرار بود نمادی از تمام بشریت باشد و نه فقط 14 فضانورد. وی در این مصاحبه ادعا کرد که نمی‌دانسته این مجسمه به عنوان یک یادبود برای این افراد در فضا استفاده خواهد شد و نامی که به این اثر داده می‌شود (فضانورد افتاده) از طرف وی انتخاب و تأیید نشده است. مجسمه‌ساز بلژیکی تأکید کرد که مجسمه باید به شکل ایستاده در کره ماه باقی می‌ماند. «هویدونک» همچنین انکار کرد که توافق شده بود نامی از او به عنوان خالق این اثر هنری برده نشود و تا پایان پروژه آپولو ناشناس بماند. «فون هویدونک» ادعا کرد درک متفاوتی از توافق انجام‌شده با فضانوردان داشته و بنابراین قصد فروش 950 نسخه از این هنر دست‌سازش را دارد. در ماه می‌‌ سال 1972 «اسکات» از تصمیم هنرمند بلژیکی مطلع شد. او معتقد بود که این امر نقض روح توافق آنها و سیاست ناسا در قبال ممنوعیت بهره‌برداری تجاری از برنامه‌های فضایی است. واضح بود که «هویدونک» چنین اعتقادی نداشت. او در جولای 1972 یک آگهی تمام‌صفحه‌ای در یکی از مهم‌ترین نشریات هنری آن روزگار سفارش داد و اعلام کرد که گالری «وادل» در نیویورک، 950 ماکت از مجسمه فضانورد افتاده که توسط خود او امضا شده را به قیمت 750 دلار به فروش می‌رساند. البته هنرمند بلژیکی سرانجام ناچار شد تحت فشار ناسا که سیاست سختگیرانه‌ای علیه سوءاستفاده تجاری از برنامه فضایی دولت ایالات متحده دارد، از خواسته خود کوتاه بیاید. اما به‌هرحال تعدادی از آن مجسمه‌ها به فروش رفت که امروز از ارزش بالایی برخوردارند. یکی از آنها به شماره 950/200 را یک بانکدار و سرمایه‌گذار به نام «مورگان استنلی» که به جمع‌آوری مصنوعات فضایی و آثار هنری علاقه‌مند بود، خریداری کرد. همین مجسمه در سال 2015 توسط سایت eBay به یک مجموعه‌دار مشهور ساکن در انگلستان رسید. «هویدونک» اصالت این مجسمه را تأیید کرد. در 11 سپتامبر 2007، «ژان استالمنز»، روزنامه‌نگار هنری در گفت‌وگویی مکتوب با «فون هویدونک» از او سؤال کرد که چه تعداد ماکت از فضانورد افتاده در روی کره زمین وجود دارد و «فون هویدونک» پاسخ داد که 50 نسخه از آن ساخته شده که بیشتر آنها هم در اختیار او نیستند. اما این مجسمه‌های مشهور کجا هستند؟ ما فقط می‌دانیم که بعضی از آنها به موزه‌های کشورهای مختلف اهدا شده و بعضی دیگر در سایت‌های خرید و فروش جهانی قابل عرضه هستند. قیمت هر مجسمه هم بسته به ابعاد آن متفاوت است. برای مثال «پاول فون هویدونک» نسخه متوسط فضانورد افتاده را به عنوان یک تندیس بلند 40 سانتی‌متری هم طراحی کرده است که یک ماکت از آن به قیمت 12 هزار و 800 یورو (حدود 410 میلیون تومان) فروخته می‌شود. نسخه‌ای از همان نمونه کوچک اصلی هم در یک استوانه اکریلیکی به قیمت 590 یورو (حدود 18 میلیون تومان) به فروش می‌رود.

51 سال بعد...

اصفهان تنها شهر در قاره آسیا محسوب می‌شود که نسخه‌ای از ماکت مجسمه فضانورد افتاده که توسط خود «پاول فون هویدونک» به این شهر اهدا شده را در یکی از مهم‌ترین موزه‌هایش میزبانی می‌کند. ادیشن 017 در یک محفظه آبی‌رنگ شیشه‌ای به شکل ایستاده (یعنی همان‌طور‌که خود هنرمند بلژیکی آن را می‌پسندید) قرار گرفته است. از 11 مرداد 1350 شمسی که این مجسمه کوچک در مأموریت ویژه آپولو-15 روی کره ماه قرار گرفت تا امروز 51 سال می‌گذرد. نیم‌قرن پیش در چنین روزهایی چشم جهانیان به صفحات تلویزیون‌ها دوخته شده بود تا توسط این اختراع جدید از مأموریت سه فضانورد آپولو-15 آگاه شوند. اما حالا سال‌هاست که از آن تابستان داغ می‌گذرد و هیجان ماه‌نوردی در جهان خوابیده است. درباره مأموریت آپولو-15 و سه فضانوردش نیز همه چیز به خاطره‌ها پیوسته، هرچند آن «فضانورد افتاده» همچنان در سکوت کره ماه روزگار می‌گذراند. اما اینجا روی کره زمین، به یاد بیاورید که یک سر داستان پرماجرای ادیشن 017 درست 384 هزار و 400 کیلومتر دورتر از سیاره ما، جایی روی ماسه‌های خود کره ماه می‌گذرد. به یاد بیاورید داستانی را که با یک رؤیا آغاز شد، اما خاتمه‌اش رؤیا نبود. داستان «فضانورد افتاده»‌ای که قرار نبود «افتاده» باشد، اما به‌هرحال در خلق برهه‌ای مهم از تاریخ بشر نقش حیاتی ایفا کرد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها