پیشرفت در تکنولوژی و علوم پایه یا تعالی باورهای اخلاقی و عدالت اجتماعی
کدامیک نیاز اساسی بشر امروز است؟
در آستانه سده جدید شمسی جهان پیرامون ما هنوز درگیر جنگ و خشونت است، اینکه اولین خاطره بشر از هبوط آدمی به جنایت هابیل و قابیل گره خورده، شاید بیارتباط به حس جنگطلبی و خشونت در رفتار آدمیان آنگونه که برخی نظریهپردازان قرارداد اجتماعی ازجمله تامس هابز باور دارند که طبیعت آدمیان طوری سرشته شده که جز تنازع و جنگ راهی برای بقا متصور نیست؛ اما همین آدم از ترس جان خویش و حفظ تمنیات درونیاش تن به مدنیت میدهد؛ چراکه باور دارد اگر از سرشت جنگطلبی خویش پیروی کند، دیر یا زود به هلاکت میرسد؛

محمدهادی جعفرپور-وکیل پایه یک دادگستری:در آستانه سده جدید شمسی جهان پیرامون ما هنوز درگیر جنگ و خشونت است، اینکه اولین خاطره بشر از هبوط آدمی به جنایت هابیل و قابیل گره خورده، شاید بیارتباط به حس جنگطلبی و خشونت در رفتار آدمیان آنگونه که برخی نظریهپردازان قرارداد اجتماعی ازجمله تامس هابز باور دارند که طبیعت آدمیان طوری سرشته شده که جز تنازع و جنگ راهی برای بقا متصور نیست؛ اما همین آدم از ترس جان خویش و حفظ تمنیات درونیاش تن به مدنیت میدهد؛ چراکه باور دارد اگر از سرشت جنگطلبی خویش پیروی کند، دیر یا زود به هلاکت میرسد؛ بنابراین بنا به جبر طبیعتِ پیرامون خویش تن به اجتماعیشدن و قرارداد اجتماعی میدهد، در مقابل دستهای دیگر از تئوریسینها مانند روسو، مونتسکیو و لاک، انسان را موجودی پاکطینت و ذاتا اجتماعی میدانند تا به آنجا که وجه تمایز انسان از سایر حیوانات را در ذات مدنی او دانسته انسان را حیوانی مدنیالطبع میدانند؛ اما نه مانند جانورانی که زندگی اجتماعیشان از سر غریزه و کورکورانه است، ایشان بر این باورند که توقع انسان از زندگی اجتماعی مانند زنبور و مورچه تکرار یک نظام از پیش طراحیشده نیست؛ بلکه اجتماعیبودن برای انسان هدف نهایی نبوده؛ بلکه وسیلهای است برای نیل به عدالت که هدف غایی نوع بشر است. عدالت همان گمشده بشر امروز است که با وجود دستاوردهای درخورتوجهی که در علوم پایه و تکنولوژی نصیبش شده؛ اما هدف اصلیاش از پذیرش زندگی اجتماعی را به فراموشی سپرده. بهراستی جز پیشرفت در تکنولوژی، بشر امروز پس از قرنها چه دستاورد قابل دفاعی دارد؟ بشر امروز تا چه میزان در آموزههای اخلاقی، باورهای قابل احترام انسانیتِ منتج به عدالت اجتماعی به موازات تحول و پیشرفت در تکنولوژی رشد داشته؟ آیا هدف از خلقت انسان همانا رسیدن به تکنولوژی بوده؟ چه انگیزه و هدف متعالی در خلقت بشر نهفته است که پروردگار عالم توصیفش از خلقت آدمی را احسنالخالقین میداند؟ با تطبیق و تحلیل دستاورد بشر امروز پس از قرنها تنها ثمره قابل دفاع او پیشرفت در تکنولوژی و علوم طبیعی است؛ به طوری که انگار تنها هدف خلقت انسان، رفتن به کرات دیگر و ساختن ربات آدمنما و گوسفند آزمایشگاهی بوده. بنا بر وضع موجود جهانِ پیرامون عیان و مبرهن است که هیچ نشانهای و شاید بهتر است بگوییم هیچ تلاشی در شکلگیری عدالت اجتماعی دیده نمیشود. به قول هامونِ داریوش مهرجویی؛ بر سر عشق چه آمد؟ بنابراین به نظر میرسد پیش و بیش از تلاش و مساعی برای یافتن و تحقق مصادیق عدالت اجتماعی، بشر امروز تکلیف دارد به پاشیدن بذر عشق و مهرورزی که به قطع و یقین جوانههای عدالت ثمره این رفتار نوعدوستانه بشر در زمینی خواهد بود که جنگ و جنگافروزی آن را به کویر لمیزرع بدل کرده. کدام عقل سلیم و نفس مطمئنهای میپذیرد انسان امروز هنوز هم به روش هابیل و قابیل خواسته و تمنیات خویش را مطالبه کند و شاید حق با آن دسته از فلاسفهای است که طبع جنگطلبی و خوی وحشیگری آدمیان را بر حس نوعدوستی غالب میدانند!، جنگ و جنگافروزی از دیرباز زبان مشترک قلدران و زورگویان بوده؛ اما باید پذیرفت و القا کرد که قرنها از آن زمان که قدرت قلدران و زورِ بازوی زورمندان ملاک و معیار برتری و زبان گفتوگوی انسانها بوده، گذشته است و چندین برابر جمعیت بشر امروز طرح و تئوری و تحقیق درباره باورهای عدالتجویانه و القای بایدهای عدالت اجتماعی صورت گرفته؛ هرچند که بنا به وضع موجود گویی بینتیجه بوده است. و در پایان طرح این پرسش که بهراستی کدامیک نیاز اساسی بشر امروز است؟ پیشرفت در تکنولوژی و علوم پایه یا تعالی باورهای اخلاقی و عدالت اجتماعی؟ با کدامیک از این دو، دیگری تحقق خواهد یافت؟ بنا بر وضع حاضر که با وجود درنوردیدن قلههای علوم پایه و تکنولوژی هنوز هیچ عطر و بویی از عدالت به مشام آدمی نرسیده و در مقابل بوی باروت و خون فضای جهان را تسخیر کرده، باید پذیرفت بشر امروز ناچار است فکری اساسی برای تعالی ارزشهای انسانی و بالفعلکردن استعدادهای بالقوه بشردوستانه کند، چهبسا در ذات و باطن چنین تلاشی، هدف غایی خلقت آدمی بروز و ظهور بهتری خواهد داشت و آنگاه تکنولوژی نه به منزله ابزاری برای کشورگشایی و جنگطلبی، بلکه وسیلهای خواهد شد در نشر و تکثیر برابری آدمیان و تکریم حقوق فردی و اجتماعی انسانها. و چه تلخ است باور واقعیت قابل لمس امروز که انسان عصر حاضر با فکر و اندیشهاش قلههای دستنیافتنی تکنولوژی را فتح کرده؛ اما از قدمزدن در مسیر انسانیت عاجز مانده است!