|

خشونت در زندگی ما جاری است، پنهان و آشکار

ایام نوروز و تعطیلات سال نو فرصت مغتنم و مناسبی است برای استراحت و تجدید روحیه، دیدار با دوستان و آشنایان، مسافرت و کلا اتفاق‌های خوب، تعطیلات امسال به‌خصوص پس‌ از دو سال محدودیت‌های کرونایی و روزها و ماه‌های تلخی که ایرانیان پشت سر گذاشته بودند، به شرایط خاصی بدل شد. این فرصت به زمانی مغتنم برای تجدید دیدارها، تلافی‌کردن سفرهای نرفته و استراحت و تمدد اعصاب و تخلیه فشارهای عصبی روزها و ماه‌های تلخ گذشته بدل شد.

ایام نوروز و تعطیلات سال نو فرصت مغتنم و مناسبی است برای استراحت و تجدید روحیه، دیدار با دوستان و آشنایان، مسافرت و کلا اتفاق‌های خوب، تعطیلات امسال به‌خصوص پس‌ از دو سال محدودیت‌های کرونایی و روزها و ماه‌های تلخی که ایرانیان پشت سر گذاشته بودند، به شرایط خاصی بدل شد. این فرصت به زمانی مغتنم برای تجدید دیدارها، تلافی‌کردن سفرهای نرفته و استراحت و تمدد اعصاب و تخلیه فشارهای عصبی روزها و ماه‌های تلخ گذشته بدل شد.

شاید در چنین شرایطی سخن‌گفتن از موارد تلخ و ناراحت‌کننده به صلاح نباشد اما آنچه لازمه فعالیت در حوزه روزنامه‌نگاری است و باید حتما به کار گرفته شود نگاه انتقادی، صریح و شفاف و خارج از مصلحت‌اندیشی است؛ بنابراین اگر این یادداشت در آغاز سال نو به تلخی می‌زند امیدوارم به تلخ‌کامی نینجامد و صرفا به عنوان طرح دیدگاهی انتقادی برای تعمق در نظر گرفته شود.

واقعیت این است که در ایام نوروز و تعطیلات سال نو اتفاقات زیادی در جهان و ایران رقم خورد: از شکسته‌شدن رکوردهای سفر و تردد در جاده‌های کشور تا کاهش مشهود آمار مرگ و میر ناشی از کرونا و پیشرفت‌ها و پسرفت‌های مذاکرات برجام و جشن صعود تیم ملی به جام جهانی و سپس قرعه‌کشی جام‌جهانی که سوژه ابرازنظرهای فراوانی شد. اما آنچه به نظر من حضورش مشهودتر (یا شاید ناراحت‌کننده بود) بود عنصر و موضوع خشونت بود. غیرقابل‌تحمل‌ترین و ناراحت‌کننده‌ترین رفتار انسانی که در این ایام هم مثل همیشه، در اخبار حاضر بود.

دامنه‌دارترین اخبار مرتبط با خشونت قطعا جنگ اوکراین بود، اما جالب بود که تراژیک‌ترین رخداد ممکن، برای چند روز در حوزه اخبار و رسانه تحت تأثیر یک سیلی قرار می‌گیرد. ویل اسمیت، بازیگر معروف، به‌دلیل شوخی‌ای که مجری اسکار با همسر او انجام داد، سیلی به صورت او نواخت و سپس خشونت کلامی سمت او روانه کرد. جالب بود که این خشونت آشکار جهانیان را به چند دسته تبدیل کرد و برخی را به توجیه و تزکیه خشونت واداشت. حق قطعا با ویل اسمیت بود و او و همسرش قربانی رفتاری نابجا بودند، اما هرچه بود دلیلی برای خشونت و توجیهی برای ابراز خشونت نبود.

دردناک‌تر اینکه در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر خشونت در جنگ اوکراین تبلور یافته‌ است. جنگ اوکراین، جنگ یمن و کلا هر جنگ دیگری افراطی‌ترین رفتار خشونت‌آمیز است و طبیعی است که تقبیح شود، اما اینکه حساسیت انسانی در برخورد با اخبار جنگ که حالت مزمن می‌یابد کاهش پیدا می‌کند، دردناک است.

نمود دیگر خشونت در این روزها متأسفانه در جامعه ما و در روزی که قاعدتا روز جشن ملی بود شکل گرفت. ابراز خشونت علیه بانوانی که برای تماشای مسابقه فوتبال تیم ملی به ورزشگاه‌ مشهد رفته بودند و قربانی خشونت و رفتاری ناعادلانه شدند. احساس تلخی بسیاری در جامعه ایجاد شد و قطعا در عرصه بین‌المللی باعث تبعات فراوانی برای کشورمان خواهد شد.

جدا از این نمودهای آشکار خشونت در داخل و خارج مرزهای کشور، خشونت پنهان اما دردناک دیگری هم در جریان بود که متأسفانه با مسببان آن برخورد نمی‌شود. در واقع یکی از مشهودترین نمودهای خشونت در جامعه ما که به‌خصوص در ایام سفرهای نوروزی بسیار خبرساز می‌شود، موضوع سوانح و تصادفات رانندگی و میزان تلفات آن است. استانداردنبودن خودروها و ناکارآمدی آنها و مشکلات جاده‌ای و نبود فرهنگ مناسب رانندگی همگی باعث بروز آمار تأسف‌بار سوانح رانندگی و میزان بسیار بالای مرگ‌و‌میر می‌شود. رفتار غیرمسئولانه مدیران ارشد صنایع خودروسازی و ناظران بر عملکرد آنها، درحالی‌که می‌دانند و آگاه هستند که نتیجه عملکرد فاجعه‌بار آنها چه سوانح و تصادفات وحشتناکی است، نمود آشکار خشونتی پنهان است که نتایج آن به اندازه تلفات جنگ – خشونت آشکار – یا حتی بیشتر از آن است.

خشونت زشت‌ترین، غیرموجه‌ترین، خسارت‌بارترین و غیرعقلانی‌ترین رفتار انسانی است، اما آن‌قدر در بطن و حاشیه زندگی ما جاری است که گاه متأسفانه حساسیتمان را به آن از دست می‌دهیم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها