|

رويكرد جامعه‌شناختي ‌غلامعباس توسلي به ايران

غلام‌حیدر ابراهیم‌بای‌سلامی*

پس از انقلاب اسلامی، دكتر غلامعباس توسلی چراغ جامعه‌شناسی را فراروی مسائل جامعه ایران برافروخت و اكنون نخستین سالگرد درگذشت او فرارسیده است. آن استاد دانشگاه تهران، کاری كرد که یک مرد و یك انسان بزرگ و اندیشمند را می‌طلبید. اگر امروز حساسیت نسبت به مسائل مردم از نگاه جامعه‌شناسی در ایران ابراز می‌شود، او بعد از تحولی که با انقلاب در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به‌ وجود آمد، بیش از پیش نقش عالمانه خود را ایفا کرد. نظام و ساختار تولید جامعه در حال تحول است و در دنیای مجازی به‌شدت مناسبات اجتماعی و نظام اجتماعی را در حال دگرگونی مشاهده می‌كنیم و نیاز مبرم به رویكرد جامعه‌شناختی در حوزه‌های مختلف وجود دارد؛ هم برای ایجاد چالش و گفتمان‌سازی و هم برای تشکیل اجتماع علمی و ایجاد پارادایم‌ها و حوزه‌های معرفتی. نمی‌توان در پارادایم‌ها و حوزه‌های معرفتی منسوخ ماند و بر مدار مفاهیم كهنه زندگی كرد و ضرورت دارد تا از رویکردهای جدید در نوآوری و فناوری‌های نوین استفاده كنیم. مسئله جامعه، نیاز و مشكلاتی را که دکتر توسلی به آن پرداخت، امروز در سطح وسیع‌تری در بین اندیشمندان و گروه زیادی از دانشجویان و استادانی که عمدتا دانش‌آموخته درس ایشان هستند، مشاهده می‌کنیم. انجمن جامعه‌شناسی ایران با هزاران عضو و هزاران جامعه‌شناس فارغ‌التحصیل، تأسیس و فعال شده است؛ جامعه‌شناسانی كه در کسوت استادی و در جایگاه دانشجویی و در فرهنگ و در حرفه روزنامه‌نگاری و خبرنگاری، در هر زمینه‌ای قلم می‌زنند و مسئولیت اجتماعی خود را انجام می‌دهند و در شرایط و موقعیتی دشوار، به آگاهی، عقلانیت و تعالی سطح مطالبات جامعه می‌افزایند. توسلی و همکارانش موفق شدند با محدویت‌های شدید، دست خالی و در قبال رقبای قدرتمند ، به مسائل جامعه و طرح مشكلات مردم به صورت علمی و دانشگاهی بپردازند؛ هرچند تا عملی‌شدن این اندیشه‌ها فاصله زیادی وجود دارد. همان‌طور که استاد دکتر رضا داوری‌اردکانی در بزرگداشت دكتر توسلی فرموده‌اند، «مسئله علم در ایران مسئله‌ای جدی است» و روشن است كه همه جوامع علم دارند، اما علم درجات و مراتبی دارد. امر مفهومی، تئوریك و مبتنی بر واقعیتی كه در قالب کلیت متنازل و ترکیب و پیچیدگی متزاید كه در فرایند ایجاد بینش جامعه‌شناسی وجود دارد، ایجاب می‌‌كند که اكنون نگرشی جامعه‌شناسانه به همه مسائل ایران داشته باشیم. مسئله عمده ایران اكنون، مسائل اجتماعی است نه‌فقط مسئله اقتصادی، مانند مسئله دولت؛ یعنی تحلیل این پدیده كه چه کسانی منابع مادی و انسانی ما را در اختیار دارند، موضوعی ناب بوده و محتاج رویكردهایی جامعه‌شناسانه است. در «نامه علوم اجتماعی» تحت عنوان «بازگشت به دولت به‌عنوان یك نهاد اجتماعی» یا طرح رویکردهایی که جامعه‌شناسی به دولت دارد و ضرورت تحلیل نهاد دولت و کسانی که سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری درباره منابع مادی و انسانی ما را در اختیار دارند، مقاله‌ای منتشر شده است که قبل از ما هم در اروپا و هم آمریكا افرادی مثل «تدا اسكاچ پل» به آن پرداخته‌اند. شاگردان دكتر توسلی با الگوهای متعدد و مقایسه با بنیان‌گذاران علم جامعه‌شناسی، به تحلیل نقش او پرداخته‌اند. از نظر دكتر تقی آزادارمكی رویكرد جامعه‌شناختی دكتر توسلی به سبك و بینش امیل دوركیم نزدیك است و از نگاه دکتر فراستخواه، توسلی با یک رویكرد «ماكس وبری» به پدیده‌های اجتماعی می‌نگرد. دکتر جلایی‌پور بر این باور است كه توسلی از دیدگاه «مرتون و توکویل» به بررسی جامعه می‌پردازد، دکتر سراج‌زاده رویكرد توسلی به جامعه را مانند دیدگاه «گورویچ» می‌داند و دیگران رویكردهای مختلفی را مطرح کرده‌اند. به نظر نگارنده این سطور، اگر در پارادایم جامعه‌شناسی بحث کنیم، دکتر توسلی همچون «ریمون آرون» تلاش و فعالیت کرد با هر نظریه و رویكردی به بخشی از مسائل جامعه نگاه كند. همان‌گونه که آرون «مراحل اساسی اندیشه در جامعه‌شناسی» را در فرانسه تحلیل کرد و درس‌های مارکس، گورویچ، دورکهایم و دیگران را بررسی و نقد کرد؛ توسلی در دانشگاه ایران ماند و با تدوین «جزوه نظریه‌های جامعه‌شناسی»، باب گفت‌وگو را باز و کلاس‌ها را با كمترین امكانات برگزار کرد. آن‌موقع فضای انقلاب بود و او با صبوری موفق شد دانشجویان را پای درس جامعه‌شناسی بكشاند. توسلی یک بینش جامعه‌شناختی و یک رسالت علمی بسان «سی‌رایت میلز» برای خود قائل بود. پیوند نظر و عمل كه در باور دکتر نعمت‌الله فاضلی در تلاش‌های دكتر توسلی وجود دارد، یعنی هم استاد در كسوت دانشمند اصلاح‌طلب در پی تغییر اوضاع جامعه است و هم در پی حل مسائل و ابراز دیدگاه علمی به مسائل جامعه. از طرفی امروز شاهد هستیم که عده‌ای در نقد او سخن می‌گویند.

به حكیم فردوسی گفتند فلان‌کس به تو فحش می‌دهد و بر تو نقد می‌کند، گفته بود به چه زبانی؟ گفتند به زبان شیرین پارسی. گفت بسیار خوب می‌کند، هرچه می‌تواند به زبان پارسی بگوید و بر من نقد کند. او با ترویج زبان پارسی همان می‌کند که من می‌خواهم. توسلی چنان‌كه گفته‌اند شریعتی نیست؛ هرچند بر شانه شریعتی ایستاد و عقلانیت را، دوباره به جامعه برگرداند. او تلاش می‌کند با همه دانشجویانش و با ایجاد جامعه علمی و با خلق گفتمان و دیسکورس در حوزه‌های مختلف جامعه‌شناسی دین، در نظریه‌های جامعه‌شناسی، در جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش و در جامعه‌شناسی صنعتی عقلانیت را دوباره به جامعه برگرداند و حلقه دانشنمدان علوم اجتماعی را ایجاد كند. توسلی یک نماد است و باعث شد اجتماع علمی به‌ وجود آید. توسلی نه دورکیم است، نه مرتون است و نه شریعتی؛ توسلی، توسلی است.
* عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران

پس از انقلاب اسلامی، دكتر غلامعباس توسلی چراغ جامعه‌شناسی را فراروی مسائل جامعه ایران برافروخت و اكنون نخستین سالگرد درگذشت او فرارسیده است. آن استاد دانشگاه تهران، کاری كرد که یک مرد و یك انسان بزرگ و اندیشمند را می‌طلبید. اگر امروز حساسیت نسبت به مسائل مردم از نگاه جامعه‌شناسی در ایران ابراز می‌شود، او بعد از تحولی که با انقلاب در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به‌ وجود آمد، بیش از پیش نقش عالمانه خود را ایفا کرد. نظام و ساختار تولید جامعه در حال تحول است و در دنیای مجازی به‌شدت مناسبات اجتماعی و نظام اجتماعی را در حال دگرگونی مشاهده می‌كنیم و نیاز مبرم به رویكرد جامعه‌شناختی در حوزه‌های مختلف وجود دارد؛ هم برای ایجاد چالش و گفتمان‌سازی و هم برای تشکیل اجتماع علمی و ایجاد پارادایم‌ها و حوزه‌های معرفتی. نمی‌توان در پارادایم‌ها و حوزه‌های معرفتی منسوخ ماند و بر مدار مفاهیم كهنه زندگی كرد و ضرورت دارد تا از رویکردهای جدید در نوآوری و فناوری‌های نوین استفاده كنیم. مسئله جامعه، نیاز و مشكلاتی را که دکتر توسلی به آن پرداخت، امروز در سطح وسیع‌تری در بین اندیشمندان و گروه زیادی از دانشجویان و استادانی که عمدتا دانش‌آموخته درس ایشان هستند، مشاهده می‌کنیم. انجمن جامعه‌شناسی ایران با هزاران عضو و هزاران جامعه‌شناس فارغ‌التحصیل، تأسیس و فعال شده است؛ جامعه‌شناسانی كه در کسوت استادی و در جایگاه دانشجویی و در فرهنگ و در حرفه روزنامه‌نگاری و خبرنگاری، در هر زمینه‌ای قلم می‌زنند و مسئولیت اجتماعی خود را انجام می‌دهند و در شرایط و موقعیتی دشوار، به آگاهی، عقلانیت و تعالی سطح مطالبات جامعه می‌افزایند. توسلی و همکارانش موفق شدند با محدویت‌های شدید، دست خالی و در قبال رقبای قدرتمند ، به مسائل جامعه و طرح مشكلات مردم به صورت علمی و دانشگاهی بپردازند؛ هرچند تا عملی‌شدن این اندیشه‌ها فاصله زیادی وجود دارد. همان‌طور که استاد دکتر رضا داوری‌اردکانی در بزرگداشت دكتر توسلی فرموده‌اند، «مسئله علم در ایران مسئله‌ای جدی است» و روشن است كه همه جوامع علم دارند، اما علم درجات و مراتبی دارد. امر مفهومی، تئوریك و مبتنی بر واقعیتی كه در قالب کلیت متنازل و ترکیب و پیچیدگی متزاید كه در فرایند ایجاد بینش جامعه‌شناسی وجود دارد، ایجاب می‌‌كند که اكنون نگرشی جامعه‌شناسانه به همه مسائل ایران داشته باشیم. مسئله عمده ایران اكنون، مسائل اجتماعی است نه‌فقط مسئله اقتصادی، مانند مسئله دولت؛ یعنی تحلیل این پدیده كه چه کسانی منابع مادی و انسانی ما را در اختیار دارند، موضوعی ناب بوده و محتاج رویكردهایی جامعه‌شناسانه است. در «نامه علوم اجتماعی» تحت عنوان «بازگشت به دولت به‌عنوان یك نهاد اجتماعی» یا طرح رویکردهایی که جامعه‌شناسی به دولت دارد و ضرورت تحلیل نهاد دولت و کسانی که سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری درباره منابع مادی و انسانی ما را در اختیار دارند، مقاله‌ای منتشر شده است که قبل از ما هم در اروپا و هم آمریكا افرادی مثل «تدا اسكاچ پل» به آن پرداخته‌اند. شاگردان دكتر توسلی با الگوهای متعدد و مقایسه با بنیان‌گذاران علم جامعه‌شناسی، به تحلیل نقش او پرداخته‌اند. از نظر دكتر تقی آزادارمكی رویكرد جامعه‌شناختی دكتر توسلی به سبك و بینش امیل دوركیم نزدیك است و از نگاه دکتر فراستخواه، توسلی با یک رویكرد «ماكس وبری» به پدیده‌های اجتماعی می‌نگرد. دکتر جلایی‌پور بر این باور است كه توسلی از دیدگاه «مرتون و توکویل» به بررسی جامعه می‌پردازد، دکتر سراج‌زاده رویكرد توسلی به جامعه را مانند دیدگاه «گورویچ» می‌داند و دیگران رویكردهای مختلفی را مطرح کرده‌اند. به نظر نگارنده این سطور، اگر در پارادایم جامعه‌شناسی بحث کنیم، دکتر توسلی همچون «ریمون آرون» تلاش و فعالیت کرد با هر نظریه و رویكردی به بخشی از مسائل جامعه نگاه كند. همان‌گونه که آرون «مراحل اساسی اندیشه در جامعه‌شناسی» را در فرانسه تحلیل کرد و درس‌های مارکس، گورویچ، دورکهایم و دیگران را بررسی و نقد کرد؛ توسلی در دانشگاه ایران ماند و با تدوین «جزوه نظریه‌های جامعه‌شناسی»، باب گفت‌وگو را باز و کلاس‌ها را با كمترین امكانات برگزار کرد. آن‌موقع فضای انقلاب بود و او با صبوری موفق شد دانشجویان را پای درس جامعه‌شناسی بكشاند. توسلی یک بینش جامعه‌شناختی و یک رسالت علمی بسان «سی‌رایت میلز» برای خود قائل بود. پیوند نظر و عمل كه در باور دکتر نعمت‌الله فاضلی در تلاش‌های دكتر توسلی وجود دارد، یعنی هم استاد در كسوت دانشمند اصلاح‌طلب در پی تغییر اوضاع جامعه است و هم در پی حل مسائل و ابراز دیدگاه علمی به مسائل جامعه. از طرفی امروز شاهد هستیم که عده‌ای در نقد او سخن می‌گویند.

به حكیم فردوسی گفتند فلان‌کس به تو فحش می‌دهد و بر تو نقد می‌کند، گفته بود به چه زبانی؟ گفتند به زبان شیرین پارسی. گفت بسیار خوب می‌کند، هرچه می‌تواند به زبان پارسی بگوید و بر من نقد کند. او با ترویج زبان پارسی همان می‌کند که من می‌خواهم. توسلی چنان‌كه گفته‌اند شریعتی نیست؛ هرچند بر شانه شریعتی ایستاد و عقلانیت را، دوباره به جامعه برگرداند. او تلاش می‌کند با همه دانشجویانش و با ایجاد جامعه علمی و با خلق گفتمان و دیسکورس در حوزه‌های مختلف جامعه‌شناسی دین، در نظریه‌های جامعه‌شناسی، در جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش و در جامعه‌شناسی صنعتی عقلانیت را دوباره به جامعه برگرداند و حلقه دانشنمدان علوم اجتماعی را ایجاد كند. توسلی یک نماد است و باعث شد اجتماع علمی به‌ وجود آید. توسلی نه دورکیم است، نه مرتون است و نه شریعتی؛ توسلی، توسلی است.
* عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها