|

سنتز روحانی

احمد غلامی . سردبیر

ويروس خطرناك كرونا اهميت سياسي انتخابات مجلس و منتخبان آن را به قرنطينه برد و كمتر كسي در هفته‌هاي گذشته ميل و رغبتي داشت تا درباره اين انتخابات اظهار‌نظر کند. ناگفته پیداست که اين انتخابات سطح مشارکت پايين‌تري در مقایسه با انتخابات‌های ديگر داشت و برگزيدگان آن همه از طيف اصولگرايان بودند که در شرايطي نه‌چندان رقابتي به پيروزي رسيدند. اگر ويروس كرونا فضاي سياسی كشور را تحت‌الشعاع قرار نمي‌داد، بعد از این پيروزي، نقد و تحليل‌های بسياري از سوي مخالفان درباره شيوه انتخاب اين برگزيدگان و توانايي‌شان و نیز صورت‌بندي آينده مجلس صورت مي‌گرفت كه خالي از لطف نبود. نقد و تحليل‌هايي كه نشان از اهميت اين مجلس مي‌داد؛ اما بسياري بر اين باورند كه مجلس يازدهم به دليل سوابق نامزدهاي آن و شيوه به پيروزي رسيدن‌شان از اهميت چنداني برخوردار نيست و تحليل درباره حال و آينده اين مجلس هم ‌ مهم نيست. البته اين ادعا نه به‌صراحت، بلكه در لفافه صورت مي‌گيرد؛ اما درواقع اين‌گونه نيست. مجلس يازدهم، مجلس مهمي است و اگر بزرگ‌ترين وظيفه آن همراهي با نهادهاي رسمي نباشد كه هست، بيش از هر چيز سكوت آنان در برابر اقدامات نهادهاي رسمي بيش از همدلي معنايی ديگر دارد. اين وضعيت به پروژه جريان اصلاحات، روشنفكران و تجددطلبان آسيب جدي مي‌زند. بين مجلس يازدهم و سنت‌گرايان نوعي باور ايدئولوژيك وجود دارد كه در يك نكته توافق دارند؛ اعمال سياست‌هاي سنتي گذشته بدون تذكر انتقادي به اين سياست‌ها و پافشاري بر آن. شايد مسائل كنوني در سياست نيز از همين‌جا نشئت مي‌گيرد. سنت‌گرايان بدون تذكر انتقادي به سياست‌هاي خود و اصلاح‌طلبان در ناتواني رسيدن به وعده‌هاي‌شان، شرايط سياسي را به بن‌بست كشانده‌اند. اگر دولت روحاني با همه دشواري پيش‌رو كه انكار‌ناپذیر است و محدوديت‌هايي كه براي دولتش فراهم كرده‌اند، بتواند قدمي در راستای تحقق خواسته‌هاي مردم بردارد، اين پوسته سخت به نفع اصلاح‌طلبان ترك برداشته و امكان سياست‌ورزي دوباره در اين شرايط ناممكن، ممكن مي‌شود. در‌حال‌حاضر شرايط به نفع دولت روحاني تغيير كرده است و مجلسِ مخالف با او بر مصدر كار است. روحاني بايد به استقبال اين آنتاگونيسم ناخواسته برود و در برابر هر خواسته‌اي كه اصلاحات را بيش ‌از‌ اين تضعيف مي‌كند و به حاشيه مي‌راند، ايستادگي كند. ديگر سياست يك بام و دو هوا جواب نمي‌دهد. مجلسي كه زير شبح كرونا از نقد جَسته، در روزهاي آتي مدعياني تمام‌عيار خواهد داشت كه هرگونه ارجاع به شيوه پيروزي حداقلی آنان براي كنترل‌شان اثری نخواهد داشت.

آنكه در قدرت است، حرف اول را مي‌زند و اين مجلسِ برخاسته از تفكر سنتي به‌خوبي به اين امر واقف است كه توان سنت گاه بيش از مردم است. اغراق نيست اگر بگوييم اين مجلس چكيده تمام ادوار سياست‌ورزي سنت‌گرايان است. سنت‌گرايان در شرايطي كه همه از آنان انتظار داشتند انعطاف بيشتري با مخالفان و منتقدان خود داشته باشند، دست بر قضا بيش‌از‌پيش به تحكيم مواضع خود پرداخته و بدون هيچ ملاحظه‌اي دست به حذف اصلاح‌طلبان و حتي اصلاح طيف‌هاي سنتي‌ای زدند كه آلوده به تفكر غيرسنتي شده بودند. آنان درصدد هستند با اين مجلس و ادامه اين سياست‌ورزي سنتي به رؤيايي كه سال‌ها در فکر تحققش بودند، دست يابند؛ رؤيايي كه حتي با نشستن احمدي‌نژاد بر مسند قدرت، هم به بار ننشست. شايد علت مخالفت پايداري‌ها با قاليباف از همين‌جا نشئت مي‌گيرد كه آنان قاليباف را مبتلا به ويروس تكنوكرات‌ها مي‌دانند و معتقدند احمدي‌نژادی‌ها به ويروس جريان انحرافي دچار شده‌اند. اين تضادهاي آشكار در مجلس به نفع اصلاح‌‌طلبان نيست. اصولگرايان سنتي با اين تضادها می‌توانند طيف‌هاي موافق و مخالف را روبه‌روي هم قرار دهند و با آنتاگونيسم موجود، سياست جدیدی خلق كنند. سياستي كه يقينا اصلا‌ح‌طلبان و جريان‌هاي تجددطلب و روشنفكر بر جعلي‌بودن آن تأکید خواهند کرد؛ اما اين سياست بيش از آنكه جعلي باشد، واقعيتي برگرفته از سنت است. سیاست بر مدار سنت، درست بر مدار دايره مي‌چرخد. از صفر آغاز و باز به صفر بازمي‌گردد و «مشخصه آن تكرارپذير‌ بودنش است و البته كه تكرار، مفهوم زمان را تداعي مي‌كند يا عين زمان است. سنت در ذات خود ملزم به كنترل زمان است؛ از‌اين‌رو وجه غالب سنت، جهت‌گيري به سمت گذشته است و چنان ساخته شده كه نفوذ عظيمي بر سازماندهي حال و آينده دارد. اين قاعده تفسیرگران منحصربه‌فرد خود را دارد كه امكان رقابت با آنها وجود ندارد1».حسن روحاني كه خود در اين سنت سياسي زيسته است، بيش از هركسي زواياي نهان و آشكارش را مي‌داند؛ به‌طوري‌كه اگر او از سوي سنت‌گرايان در انتخابات رياست‌جمهوري به پيروزي رسیده بود، اكنون با چهره متفاوتي از آنچه هست، روبه‌رو بوديم: شايد مقتدرتر و كارآمدتر. کندنِ روحاني از خاستگاهش نه براي اصلاح‌طلبان كارايي داشت و نه اصولگرايان را اقناع كرد؛ اما شرايط مجلس يازدهم فرصت دوباره‌اي است براي احياي حسن روحاني، اصلاح‌طلبان و تجددطلبان. اگرچه اين مجلس در روزهاي نخستین به گفته صادق زيباكلام ژست عدالت‌طلبي خواهد گرفت؛ اما ديري نخواهد پاييد كه بر مدار خود بازمي‌گردد: تأكيد بر سنت و مقابله با مخالفان آن. روحاني از نگاه اين مجلس دچار ويروس اصلاح‌طلبي و كارگزاري است كه به‌سرعت بايد آن را قرنطينه كرد. اين مجلسيان بيش از هر جريان ديگري درصدد خواهند بود تا از طريق مخالفت با دولت روحاني، سكه مقبوليت به نام خود ضرب كنند. اگر سياست روحاني دفاع از خود باشد، موقعيتي مناسب براي مخالفان خود فراهم كرده است. روحاني ناگزير است خاستگاه جدیدش را -اصلاح‌طلبي- در اين يك سال باقي‌مانده بپذيرد و بر‌ اساس و اصول آن در برابر مجلس ظاهر شود. اين مواجهه امكان احياي روحاني و اصلاح‌طلبان را دوچندان خواهد كرد و هرگونه ملاحظه و مواجهه‌هاي كج‌دار‌ و‌ مريز، آفات سياسي‌ای دارد که ديگر ثمري در بر نخواهد داشت.
1) نقل به مضمون از كتاب قدرت، دانش و مشروعيت در اسلام، نوشته داود فيرحي، نشر ني.

ويروس خطرناك كرونا اهميت سياسي انتخابات مجلس و منتخبان آن را به قرنطينه برد و كمتر كسي در هفته‌هاي گذشته ميل و رغبتي داشت تا درباره اين انتخابات اظهار‌نظر کند. ناگفته پیداست که اين انتخابات سطح مشارکت پايين‌تري در مقایسه با انتخابات‌های ديگر داشت و برگزيدگان آن همه از طيف اصولگرايان بودند که در شرايطي نه‌چندان رقابتي به پيروزي رسيدند. اگر ويروس كرونا فضاي سياسی كشور را تحت‌الشعاع قرار نمي‌داد، بعد از این پيروزي، نقد و تحليل‌های بسياري از سوي مخالفان درباره شيوه انتخاب اين برگزيدگان و توانايي‌شان و نیز صورت‌بندي آينده مجلس صورت مي‌گرفت كه خالي از لطف نبود. نقد و تحليل‌هايي كه نشان از اهميت اين مجلس مي‌داد؛ اما بسياري بر اين باورند كه مجلس يازدهم به دليل سوابق نامزدهاي آن و شيوه به پيروزي رسيدن‌شان از اهميت چنداني برخوردار نيست و تحليل درباره حال و آينده اين مجلس هم ‌ مهم نيست. البته اين ادعا نه به‌صراحت، بلكه در لفافه صورت مي‌گيرد؛ اما درواقع اين‌گونه نيست. مجلس يازدهم، مجلس مهمي است و اگر بزرگ‌ترين وظيفه آن همراهي با نهادهاي رسمي نباشد كه هست، بيش از هر چيز سكوت آنان در برابر اقدامات نهادهاي رسمي بيش از همدلي معنايی ديگر دارد. اين وضعيت به پروژه جريان اصلاحات، روشنفكران و تجددطلبان آسيب جدي مي‌زند. بين مجلس يازدهم و سنت‌گرايان نوعي باور ايدئولوژيك وجود دارد كه در يك نكته توافق دارند؛ اعمال سياست‌هاي سنتي گذشته بدون تذكر انتقادي به اين سياست‌ها و پافشاري بر آن. شايد مسائل كنوني در سياست نيز از همين‌جا نشئت مي‌گيرد. سنت‌گرايان بدون تذكر انتقادي به سياست‌هاي خود و اصلاح‌طلبان در ناتواني رسيدن به وعده‌هاي‌شان، شرايط سياسي را به بن‌بست كشانده‌اند. اگر دولت روحاني با همه دشواري پيش‌رو كه انكار‌ناپذیر است و محدوديت‌هايي كه براي دولتش فراهم كرده‌اند، بتواند قدمي در راستای تحقق خواسته‌هاي مردم بردارد، اين پوسته سخت به نفع اصلاح‌طلبان ترك برداشته و امكان سياست‌ورزي دوباره در اين شرايط ناممكن، ممكن مي‌شود. در‌حال‌حاضر شرايط به نفع دولت روحاني تغيير كرده است و مجلسِ مخالف با او بر مصدر كار است. روحاني بايد به استقبال اين آنتاگونيسم ناخواسته برود و در برابر هر خواسته‌اي كه اصلاحات را بيش ‌از‌ اين تضعيف مي‌كند و به حاشيه مي‌راند، ايستادگي كند. ديگر سياست يك بام و دو هوا جواب نمي‌دهد. مجلسي كه زير شبح كرونا از نقد جَسته، در روزهاي آتي مدعياني تمام‌عيار خواهد داشت كه هرگونه ارجاع به شيوه پيروزي حداقلی آنان براي كنترل‌شان اثری نخواهد داشت.

آنكه در قدرت است، حرف اول را مي‌زند و اين مجلسِ برخاسته از تفكر سنتي به‌خوبي به اين امر واقف است كه توان سنت گاه بيش از مردم است. اغراق نيست اگر بگوييم اين مجلس چكيده تمام ادوار سياست‌ورزي سنت‌گرايان است. سنت‌گرايان در شرايطي كه همه از آنان انتظار داشتند انعطاف بيشتري با مخالفان و منتقدان خود داشته باشند، دست بر قضا بيش‌از‌پيش به تحكيم مواضع خود پرداخته و بدون هيچ ملاحظه‌اي دست به حذف اصلاح‌طلبان و حتي اصلاح طيف‌هاي سنتي‌ای زدند كه آلوده به تفكر غيرسنتي شده بودند. آنان درصدد هستند با اين مجلس و ادامه اين سياست‌ورزي سنتي به رؤيايي كه سال‌ها در فکر تحققش بودند، دست يابند؛ رؤيايي كه حتي با نشستن احمدي‌نژاد بر مسند قدرت، هم به بار ننشست. شايد علت مخالفت پايداري‌ها با قاليباف از همين‌جا نشئت مي‌گيرد كه آنان قاليباف را مبتلا به ويروس تكنوكرات‌ها مي‌دانند و معتقدند احمدي‌نژادی‌ها به ويروس جريان انحرافي دچار شده‌اند. اين تضادهاي آشكار در مجلس به نفع اصلاح‌‌طلبان نيست. اصولگرايان سنتي با اين تضادها می‌توانند طيف‌هاي موافق و مخالف را روبه‌روي هم قرار دهند و با آنتاگونيسم موجود، سياست جدیدی خلق كنند. سياستي كه يقينا اصلا‌ح‌طلبان و جريان‌هاي تجددطلب و روشنفكر بر جعلي‌بودن آن تأکید خواهند کرد؛ اما اين سياست بيش از آنكه جعلي باشد، واقعيتي برگرفته از سنت است. سیاست بر مدار سنت، درست بر مدار دايره مي‌چرخد. از صفر آغاز و باز به صفر بازمي‌گردد و «مشخصه آن تكرارپذير‌ بودنش است و البته كه تكرار، مفهوم زمان را تداعي مي‌كند يا عين زمان است. سنت در ذات خود ملزم به كنترل زمان است؛ از‌اين‌رو وجه غالب سنت، جهت‌گيري به سمت گذشته است و چنان ساخته شده كه نفوذ عظيمي بر سازماندهي حال و آينده دارد. اين قاعده تفسیرگران منحصربه‌فرد خود را دارد كه امكان رقابت با آنها وجود ندارد1».حسن روحاني كه خود در اين سنت سياسي زيسته است، بيش از هركسي زواياي نهان و آشكارش را مي‌داند؛ به‌طوري‌كه اگر او از سوي سنت‌گرايان در انتخابات رياست‌جمهوري به پيروزي رسیده بود، اكنون با چهره متفاوتي از آنچه هست، روبه‌رو بوديم: شايد مقتدرتر و كارآمدتر. کندنِ روحاني از خاستگاهش نه براي اصلاح‌طلبان كارايي داشت و نه اصولگرايان را اقناع كرد؛ اما شرايط مجلس يازدهم فرصت دوباره‌اي است براي احياي حسن روحاني، اصلاح‌طلبان و تجددطلبان. اگرچه اين مجلس در روزهاي نخستین به گفته صادق زيباكلام ژست عدالت‌طلبي خواهد گرفت؛ اما ديري نخواهد پاييد كه بر مدار خود بازمي‌گردد: تأكيد بر سنت و مقابله با مخالفان آن. روحاني از نگاه اين مجلس دچار ويروس اصلاح‌طلبي و كارگزاري است كه به‌سرعت بايد آن را قرنطينه كرد. اين مجلسيان بيش از هر جريان ديگري درصدد خواهند بود تا از طريق مخالفت با دولت روحاني، سكه مقبوليت به نام خود ضرب كنند. اگر سياست روحاني دفاع از خود باشد، موقعيتي مناسب براي مخالفان خود فراهم كرده است. روحاني ناگزير است خاستگاه جدیدش را -اصلاح‌طلبي- در اين يك سال باقي‌مانده بپذيرد و بر‌ اساس و اصول آن در برابر مجلس ظاهر شود. اين مواجهه امكان احياي روحاني و اصلاح‌طلبان را دوچندان خواهد كرد و هرگونه ملاحظه و مواجهه‌هاي كج‌دار‌ و‌ مريز، آفات سياسي‌ای دارد که ديگر ثمري در بر نخواهد داشت.
1) نقل به مضمون از كتاب قدرت، دانش و مشروعيت در اسلام، نوشته داود فيرحي، نشر ني.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها