ایران- عراق، یک گام به پیش
صباح زنگنه- تحلیلگر مسائل خاورمیانه
عراق مردمسالار یک اولویت برای جمهوری اسلامی است. از گذشتههای دور، ایران و عراق مسائلی با یکدیگر داشتند؛ به دلیل نفوذ و رویکرد دولت عثمانی میان این دو کشور همسایه، تنشهایی ایجاد شده بود. پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و پایان جنگ اول جهانی، این اختلافات کماکان وجود داشت که پیش از انقلاب، ردپای آن دیده میشود و پس از انقلاب نیز رژیم صدام هشت سال جنگ را به مردم دو کشور تحمیل کرد. سقوط صدام، فضای تازهای ایجاد کرد و پس از آن سه سناریو برای عراق جدید در فضای جهانی شنیده میشد؛ نخست، عراق وابسته به ایالات متحده و چند کشور عربی خاص که به شکل غیرمردمسالار اداره شود. دوم، عراقی که سازمان ملل آن را اداره کند و سوم، عراقی که هیئت حاکمه آن از دل یک انتخابات آزاد با حضور حداکثری همه جریانات سیاسی این کشور برگزیده شود. امروز دیگر با اطمینان میتوان گفت جامعه عراق و مرجعیت این کشور، مدل سوم را برای اداره این همسایه غربی - جنوبی ایران برگزیدهاند. نظام پارلمانی مورد اجماع قرار گرفت و تا امروز، با وجود چالشهایی که بروز کرده است، اعم از کارشکنیهای حزب بعث و همچنین دخالتهای آمریکا و برخی از کشورهای عربی و همچنین پدیده تروریسم و اشغال برخی از شهرهای این کشور به دست گروههای تروریستی - تکفیری حمایتشده از سوی اعراب و غرب، عراق مسیر رو به پیشرفتی را طی کرده است. مردم عراق در انتخابات پارلمانی اخیر، اعتراضهایی به فساد اداری و مالی در مجموعههای مدیریتی این کشور داشتند و ائتلافهای حاضر در انتخابات، قول مبارزه با آن را دادهاند. در آن انتخابات، چند کشور عربی خاص تلاش کردند با پولپاشی، مسیر انتخابات را تغییر دهند که موفق نشدند. برگزاری رفراندوم در اقلیم کردستان عراق نیز از دیگر چالشهای پیشروی این کشور بود تا عراقیها را از شکلدادن آینده کشور خود ناامید کند. عربستان و امارات و حتی ترکیه بر طبل طایفهگری در عراق میکوبند؛ بااینحال مرجعیت شیعه نقش بسیار پررنگی در مسائل مختلف بهویژه انتخابات عراق داشته است و بهویژه پیامهای آیتالله سیستانی و تأکیدش بر حق مردم برای شرکت در انتخابات، در آن مقطع بسیار اثرگذار بود. جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده و نشان داده است از روند سیاسی و برگزاری انتخابات حمایت میکند. امروز موقعیت بهتری برای ارتقای روابط میان دو کشور مهیاست؛ چراکه از یک سو حاکمیت در اختیار مردم عراق است و از سوی دیگر، مرجعیت دینی در نجف، نقش مهمی دراینباره ایفا میکند. ایران در همه بحرانهایی که همسایه خود یعنی عراق با آنها مواجه شد، در کنار مردم و دولت این کشور قرار گرفت. در جریان حمله داعش به این کشور و تسلط تروریسم، این ایران بود که در کنار مردم و دولت عراق ایستاد و توانست ریشه تروریسم را از بین ببرد و در ادامه آن، روابط اقتصادی و تجاری خود را با عراق توسعه بخشید.
سفر دکتر ظریف به بغداد، اربیل و سلیمانیه و سفر روز گذشته دکتر روحانی به عراق میتوانست بسیار زودتر از این انجام شود؛ اما تحولات اخیر روابط را باید به فال نیک گرفت. آمریکا دنبال شکلدهی ائتلافهای جدید منطقهای است و اهمیت ارتباط ایران با کشورهایی مانند عراق، لبنان، سوریه، قطر و حتی کویت که با برخی از آنها روابط عمیق تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی داریم، میتواند فضای منطقه را به سمت ثبات با نقشآفرینی خود کشورهای منطقه پیش ببرد؛ سفرها و ملاقاتهایی که بیتردید میتوانند به تعمیق و توسعه روابط کمک کرده و برطرفکننده موانع پیشروی دو کشور باشد. ایالات متحده پس از اشغال عراق تلاش زیادی کرد با حضور نظامیان خود، عراق را در اختیار بگیرد؛ اما ایرانیان با نفوذ معنوی خود از یک سو و امکان تبادلات فرهنگی و اقتصادی از سوی دیگر، امکان اثرگذاری را از کشورهای ثالث گرفتهاند. درعینحال نباید فراموش کرد که آمریکا از همه ظرفیتهای خود برای اخلال در این روابط بهره خواهد گرفت؛ بهویژه در تلاش است اهرم فشار اقتصادی را برای پیگیری سیاستهای خود در قبال ایران فعال نگه دارد تا مراودات اقتصادی ایران با کشورهای همسایه ازجمله عراق، محدود شده و آنان ناگزیر از تندادن به تحریمهای یکجانبه ترامپ شوند. سفر سهروزه رئیسجمهور و هیئت عالیرتبه همراه، این پیام را دارد که مسئولان عراقی با واقعبینی و عقلانیت، منافع دو کشور را برای ارتباط با یکدیگر در نظر دارند. ظرفیتهای کمنظیر موجود در هر دو کشور و ارتباط همه فرق، مذاهب و دیدگاههای سیاسی عراق با ایران میتواند فرصتهای بدیعی برای این دو همسایه مهم منطقهای ایجاد کند.
عراق مردمسالار یک اولویت برای جمهوری اسلامی است. از گذشتههای دور، ایران و عراق مسائلی با یکدیگر داشتند؛ به دلیل نفوذ و رویکرد دولت عثمانی میان این دو کشور همسایه، تنشهایی ایجاد شده بود. پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و پایان جنگ اول جهانی، این اختلافات کماکان وجود داشت که پیش از انقلاب، ردپای آن دیده میشود و پس از انقلاب نیز رژیم صدام هشت سال جنگ را به مردم دو کشور تحمیل کرد. سقوط صدام، فضای تازهای ایجاد کرد و پس از آن سه سناریو برای عراق جدید در فضای جهانی شنیده میشد؛ نخست، عراق وابسته به ایالات متحده و چند کشور عربی خاص که به شکل غیرمردمسالار اداره شود. دوم، عراقی که سازمان ملل آن را اداره کند و سوم، عراقی که هیئت حاکمه آن از دل یک انتخابات آزاد با حضور حداکثری همه جریانات سیاسی این کشور برگزیده شود. امروز دیگر با اطمینان میتوان گفت جامعه عراق و مرجعیت این کشور، مدل سوم را برای اداره این همسایه غربی - جنوبی ایران برگزیدهاند. نظام پارلمانی مورد اجماع قرار گرفت و تا امروز، با وجود چالشهایی که بروز کرده است، اعم از کارشکنیهای حزب بعث و همچنین دخالتهای آمریکا و برخی از کشورهای عربی و همچنین پدیده تروریسم و اشغال برخی از شهرهای این کشور به دست گروههای تروریستی - تکفیری حمایتشده از سوی اعراب و غرب، عراق مسیر رو به پیشرفتی را طی کرده است. مردم عراق در انتخابات پارلمانی اخیر، اعتراضهایی به فساد اداری و مالی در مجموعههای مدیریتی این کشور داشتند و ائتلافهای حاضر در انتخابات، قول مبارزه با آن را دادهاند. در آن انتخابات، چند کشور عربی خاص تلاش کردند با پولپاشی، مسیر انتخابات را تغییر دهند که موفق نشدند. برگزاری رفراندوم در اقلیم کردستان عراق نیز از دیگر چالشهای پیشروی این کشور بود تا عراقیها را از شکلدادن آینده کشور خود ناامید کند. عربستان و امارات و حتی ترکیه بر طبل طایفهگری در عراق میکوبند؛ بااینحال مرجعیت شیعه نقش بسیار پررنگی در مسائل مختلف بهویژه انتخابات عراق داشته است و بهویژه پیامهای آیتالله سیستانی و تأکیدش بر حق مردم برای شرکت در انتخابات، در آن مقطع بسیار اثرگذار بود. جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده و نشان داده است از روند سیاسی و برگزاری انتخابات حمایت میکند. امروز موقعیت بهتری برای ارتقای روابط میان دو کشور مهیاست؛ چراکه از یک سو حاکمیت در اختیار مردم عراق است و از سوی دیگر، مرجعیت دینی در نجف، نقش مهمی دراینباره ایفا میکند. ایران در همه بحرانهایی که همسایه خود یعنی عراق با آنها مواجه شد، در کنار مردم و دولت این کشور قرار گرفت. در جریان حمله داعش به این کشور و تسلط تروریسم، این ایران بود که در کنار مردم و دولت عراق ایستاد و توانست ریشه تروریسم را از بین ببرد و در ادامه آن، روابط اقتصادی و تجاری خود را با عراق توسعه بخشید.
سفر دکتر ظریف به بغداد، اربیل و سلیمانیه و سفر روز گذشته دکتر روحانی به عراق میتوانست بسیار زودتر از این انجام شود؛ اما تحولات اخیر روابط را باید به فال نیک گرفت. آمریکا دنبال شکلدهی ائتلافهای جدید منطقهای است و اهمیت ارتباط ایران با کشورهایی مانند عراق، لبنان، سوریه، قطر و حتی کویت که با برخی از آنها روابط عمیق تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی داریم، میتواند فضای منطقه را به سمت ثبات با نقشآفرینی خود کشورهای منطقه پیش ببرد؛ سفرها و ملاقاتهایی که بیتردید میتوانند به تعمیق و توسعه روابط کمک کرده و برطرفکننده موانع پیشروی دو کشور باشد. ایالات متحده پس از اشغال عراق تلاش زیادی کرد با حضور نظامیان خود، عراق را در اختیار بگیرد؛ اما ایرانیان با نفوذ معنوی خود از یک سو و امکان تبادلات فرهنگی و اقتصادی از سوی دیگر، امکان اثرگذاری را از کشورهای ثالث گرفتهاند. درعینحال نباید فراموش کرد که آمریکا از همه ظرفیتهای خود برای اخلال در این روابط بهره خواهد گرفت؛ بهویژه در تلاش است اهرم فشار اقتصادی را برای پیگیری سیاستهای خود در قبال ایران فعال نگه دارد تا مراودات اقتصادی ایران با کشورهای همسایه ازجمله عراق، محدود شده و آنان ناگزیر از تندادن به تحریمهای یکجانبه ترامپ شوند. سفر سهروزه رئیسجمهور و هیئت عالیرتبه همراه، این پیام را دارد که مسئولان عراقی با واقعبینی و عقلانیت، منافع دو کشور را برای ارتباط با یکدیگر در نظر دارند. ظرفیتهای کمنظیر موجود در هر دو کشور و ارتباط همه فرق، مذاهب و دیدگاههای سیاسی عراق با ایران میتواند فرصتهای بدیعی برای این دو همسایه مهم منطقهای ایجاد کند.