زنان، ورزشگاه و رئيسجمهور
عارفه الياسي
یک سال از دور دوم ریاستجمهوری روحانی میگذرد و بسیاری از مطالبات جامعه مدنی همچنان روی میز است، از جمله حضور زنان در ورزشگاهها. افطاری ریاستجمهوری و ورزشکاران بهانهای برای صحبت دراینباره بود. عدم پخش بازیهای فوتسالیستهای قهرمان آسیا هم موضوع دیگری بود که در حضور ریاستجمهوری مطرح شد و بحث درباره نگاهی که علاقهای به حضور زنان در فضاهای عمومی ورزشی و تلویزیون ملی ندارد.
وقتي به گذشته برميگرديم ميبينيم سالهاست یکی از خواستههای زنان ایرانی ورود به ورزشگاههای فوتبال است؛ هرچند در چند سال اخیر والیبال و بسکتبال هم به آن اضافه شده است. سال گذشته در همین ایام زنان بسیاری در گردهماییهای مختلف نامزدهای ریاستجمهوری در ورزشگاهها حضور داشتند و امیدوار بودند که دولت در دور دوم پس از ثبات بیشتر، بیشتر به خواست جامعه مدنی توجه کند.
رئیسجمهور در سخنرانی خود با لحنی پرسشی گفت: «بعضی میگویند چون در ورزشگاهها مردها حرفهای زشت میزنند زنان نباید به ورزشگاه بیایند. چرا زنان ما باید بهخاطر مردان از حضور در ورزشگاهها محروم شوند؟!». معلوم نیست چرا رئیسجمهور هم سؤال زنان را تکرار میکند. آیا امکان حل این مسئله را ندارد و خطاب به دیگران سخن میگوید؟!
اینجاست که سؤال پیش میآید چرا مسئله و خواستی به این سادگی همراه با منفعت زیاد برای فرهنگ و وجهه کشور حتی از دایره قدرت رئیسجمهور هم خارج است که ایشان هم همصدا با زنان ورزشدوست این سؤال را تکرار میکند. ضمن اینکه ارتباطدادن ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها به بیادبی مردان تماشاچی، آدرس اشتباهدادن است که اگر واقعیت داشت، زنها باید از راهرفتن در کوچهها و خیابانها هم منع میشدند. دلایل مذهبی و سیاسی که تاکنون مطرح شده و کمیسیون زنان را برای صحبت دراینباره تا قم برد، بیشتر به واقعیت ممنوعیت نزدیک است.
به اين تجربههاي ناكام كه نگاه ميكنيم اين واقعيت ممنوعيت بيشتر خود را نشان ميدهد؛ مثلا در مسابقات لیگ جهانی والیبال تنها عدهای از نزدیکان فدراسیون والیبال به ورزشگاه ورود پیدا کردند و خبری از بلیتفروشی برای عموم نبود. سپس آخرین بازی ایران در راه جام جهانی با سوریه که در یک حرکت عجیب، جلوی چشم زنان ایرانی، زنان سوری وارد ورزشگاه آزادی شدند و موجب آزردگی شدید زنان فوتبالدوست شد. بعضی نمایندگان مجلس، معاون وزیر ورزش و حتی وزیر ورزش به تناوب صحبت از بهبود زیرساختها و اجازه ورود زنان به ورزشگاهها کردند. نمایندگان زن مجلس حتی به دیدار مراجع تقلید رفتند و در این مورد نظرشان را پرسیدند، ولی در این بین هیچ اقدام مثبتی که حاکی از تمایل مسئولان در جهت برداشتن این ممنوعیت باشد دیده نشد. در این بین تعدادی از بازیهای تیم فوتسال زنان با استقبال شدید زنان مواجه شد که درعینحال با سختگیریهای عجیب، بیشتر از اینکه روز شادی برای زنان رقم بخورد، رفتارهای تحقیرآمیزی را شاهد بودند. مسابقات لیگ جهانی والیبال ساحلی هم به سیاق فدراسیون والیبال با حضور نزدیکان و افرادی که کارت مخصوص داشتند برگزار شد و تنها کمتر از یک ماه
مانده به پایان سال، یک مسابقه بسکتبال بین تیم ملی ایران با حضور ستارگان تیم و تیم عراق در ورزشگاه آزادی برگزار شد که ستارگان تیم در صفحات اجتماعی خود اعلام کردند بعد از چهار سال زنان یا خانوادهها بهطور دقیقتر، میتوانند بازی را در ورزشگاه از نزدیک ببینند و حضور زنان بهقدری چشمگیر بود که ساعتی پیش از شروع مسابقه جایگاه زنان کاملا پر شده بود و تنها با کمک یکی از نمایندگان مجلس، مسئولان حراست ورزشگاه اجازه حضور زنان پشتدرمانده را دادند.
دستگیری 32 زن در هنگام حضور رئیس فیفا، جانی اینفنتینو، در شهرآورد تهران هم بود؛ زنانی که حتی بعضی از آنها تنها در اطراف ورزشگاه حضور داشتند و دلیلی برای دستگیری آنها وجود نداشت.
حتما در اين مدت مشاوران رئيسجمهور و خودش در جريان اتفاقات بودهاند. اكنون در آستانه جام جهانی تیم ملی ایران تنها تیمی است که زنان فوتبالدوست در آن کشور اجازه ورود به ورزشگاه را ندارند و رئیسجمهور هم حتی امیدی به فوتبالدوستان نمیدهد که زمینههای حضور زنان را فراهم میکند.
یک سال از دور دوم ریاستجمهوری روحانی میگذرد و بسیاری از مطالبات جامعه مدنی همچنان روی میز است، از جمله حضور زنان در ورزشگاهها. افطاری ریاستجمهوری و ورزشکاران بهانهای برای صحبت دراینباره بود. عدم پخش بازیهای فوتسالیستهای قهرمان آسیا هم موضوع دیگری بود که در حضور ریاستجمهوری مطرح شد و بحث درباره نگاهی که علاقهای به حضور زنان در فضاهای عمومی ورزشی و تلویزیون ملی ندارد.
وقتي به گذشته برميگرديم ميبينيم سالهاست یکی از خواستههای زنان ایرانی ورود به ورزشگاههای فوتبال است؛ هرچند در چند سال اخیر والیبال و بسکتبال هم به آن اضافه شده است. سال گذشته در همین ایام زنان بسیاری در گردهماییهای مختلف نامزدهای ریاستجمهوری در ورزشگاهها حضور داشتند و امیدوار بودند که دولت در دور دوم پس از ثبات بیشتر، بیشتر به خواست جامعه مدنی توجه کند.
رئیسجمهور در سخنرانی خود با لحنی پرسشی گفت: «بعضی میگویند چون در ورزشگاهها مردها حرفهای زشت میزنند زنان نباید به ورزشگاه بیایند. چرا زنان ما باید بهخاطر مردان از حضور در ورزشگاهها محروم شوند؟!». معلوم نیست چرا رئیسجمهور هم سؤال زنان را تکرار میکند. آیا امکان حل این مسئله را ندارد و خطاب به دیگران سخن میگوید؟!
اینجاست که سؤال پیش میآید چرا مسئله و خواستی به این سادگی همراه با منفعت زیاد برای فرهنگ و وجهه کشور حتی از دایره قدرت رئیسجمهور هم خارج است که ایشان هم همصدا با زنان ورزشدوست این سؤال را تکرار میکند. ضمن اینکه ارتباطدادن ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها به بیادبی مردان تماشاچی، آدرس اشتباهدادن است که اگر واقعیت داشت، زنها باید از راهرفتن در کوچهها و خیابانها هم منع میشدند. دلایل مذهبی و سیاسی که تاکنون مطرح شده و کمیسیون زنان را برای صحبت دراینباره تا قم برد، بیشتر به واقعیت ممنوعیت نزدیک است.
به اين تجربههاي ناكام كه نگاه ميكنيم اين واقعيت ممنوعيت بيشتر خود را نشان ميدهد؛ مثلا در مسابقات لیگ جهانی والیبال تنها عدهای از نزدیکان فدراسیون والیبال به ورزشگاه ورود پیدا کردند و خبری از بلیتفروشی برای عموم نبود. سپس آخرین بازی ایران در راه جام جهانی با سوریه که در یک حرکت عجیب، جلوی چشم زنان ایرانی، زنان سوری وارد ورزشگاه آزادی شدند و موجب آزردگی شدید زنان فوتبالدوست شد. بعضی نمایندگان مجلس، معاون وزیر ورزش و حتی وزیر ورزش به تناوب صحبت از بهبود زیرساختها و اجازه ورود زنان به ورزشگاهها کردند. نمایندگان زن مجلس حتی به دیدار مراجع تقلید رفتند و در این مورد نظرشان را پرسیدند، ولی در این بین هیچ اقدام مثبتی که حاکی از تمایل مسئولان در جهت برداشتن این ممنوعیت باشد دیده نشد. در این بین تعدادی از بازیهای تیم فوتسال زنان با استقبال شدید زنان مواجه شد که درعینحال با سختگیریهای عجیب، بیشتر از اینکه روز شادی برای زنان رقم بخورد، رفتارهای تحقیرآمیزی را شاهد بودند. مسابقات لیگ جهانی والیبال ساحلی هم به سیاق فدراسیون والیبال با حضور نزدیکان و افرادی که کارت مخصوص داشتند برگزار شد و تنها کمتر از یک ماه
مانده به پایان سال، یک مسابقه بسکتبال بین تیم ملی ایران با حضور ستارگان تیم و تیم عراق در ورزشگاه آزادی برگزار شد که ستارگان تیم در صفحات اجتماعی خود اعلام کردند بعد از چهار سال زنان یا خانوادهها بهطور دقیقتر، میتوانند بازی را در ورزشگاه از نزدیک ببینند و حضور زنان بهقدری چشمگیر بود که ساعتی پیش از شروع مسابقه جایگاه زنان کاملا پر شده بود و تنها با کمک یکی از نمایندگان مجلس، مسئولان حراست ورزشگاه اجازه حضور زنان پشتدرمانده را دادند.
دستگیری 32 زن در هنگام حضور رئیس فیفا، جانی اینفنتینو، در شهرآورد تهران هم بود؛ زنانی که حتی بعضی از آنها تنها در اطراف ورزشگاه حضور داشتند و دلیلی برای دستگیری آنها وجود نداشت.
حتما در اين مدت مشاوران رئيسجمهور و خودش در جريان اتفاقات بودهاند. اكنون در آستانه جام جهانی تیم ملی ایران تنها تیمی است که زنان فوتبالدوست در آن کشور اجازه ورود به ورزشگاه را ندارند و رئیسجمهور هم حتی امیدی به فوتبالدوستان نمیدهد که زمینههای حضور زنان را فراهم میکند.