درباره بحران آب و علل آن
مدیریت و بهرهبرداری نادرست از منابع
باقر قرمزچشمه*
کشور ایران با گستره حدود 1.65 میلیون کیلومترمربع، در کمربند خشک کره زمین واقع شده است. میزان بارش متوسط کشور با حدود 240 میلیمتر، کمتر از یکسوم متوسط بارش جهانی است. توزیع زمانی بارش نیز به گونهای است که دارای یک دوره خشک در فصل گرم بوده و در دوره نیاز آبی، بهخصوص در بخش کشاورزی، بارش رخ نمیدهد. برای تأمین آب مورد نیاز این بخش باید آب ذخیره شود و در فصل رشد مورد استفاده قرار گیرد. در دهههای اخیر، میزان مصرف سرانه، بهشدت افزایش یافته است بهطوری که سرانه آب تجدیدپذیر در سال ۴۰ معادل پنجهزارو 500، در سال ۵۶ معادل سههزارو 400 و در سال ۶۷ معادل دوهزارو 100 و در پایان دهه ۸۰ مرز خطر هزارو 700 را رد کرده و حالا به هزارو 400 مترمکعب در سال رسیده و کشور را در آستانه تنش آبی قرار داده است. (سرانه آب تجدیدپذیر عبارت است از کل آب تجدیدپذیر به جمعیت در یک سال) با توجه به میزان منابع آب و سرانه مصرف، ایران ازجمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. این گروه شامل کشورهایی است که در سال ۲۰۲۵ با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند. این به آن معناست که این کشورها، حتی با باﻻترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، برای تأمین نیازهایشان آب کافی در اختیار نخواهند داشت. با توجه به موارد ذکرشده، درمییابیم که استفاده بهینه از آب ضروری است. در دهه اخیر با پیشرفت صنعت و فراهمشدن امکانات، ارزانبودن انرژی در کشور باعث شد یک رقابت بدون قاعده در برداشت منابع آب، بهوجود آید. بهطوریکه در حال حاضر منابع آب کشور، در شرایط بحران قرار گرفته و اثرات آن بر عموم مردم مشهود شده است. از عمده آثار آن، میتوان نشست و فرونشست دشتها، کاهش کیفیت منابع آب شرب و کشاورزی، افزایش فاضلاب و پسابهای شهری و صنعتی را برشمرد.
یکی از علل ایجاد بحران آب، مدیریت نادرست منابع آب کشور است. متأسفانه مدیریت منابع آب، مبتنی بر مطالعات و نظرات کارشناسی نبوده و اغلب فعالیتهای آبی کشور بر اساس مسائل سیاسی بوده است. یکی از آفتهای مدیریت آب کشور، مدگرایی است. شیوع سدسازی در دهههای 70 و 80، گسترش بیرویه روشهای نوین آبیاری در دهههای 80 و 90، از مثالهای بارز این موضوع است.
در بخش مصرف آب نیز مباحث فرهنگسازی بهطور کلی نادیده گرفته شده است و فرهنگ مصرفگرایی و اسراف، بهشدت تبلیغ شده و در این موضوع صداوسیما نقش بیبدیلی داشته است. در اغلب سریالها و فیلمها اسراف آب بهصورت کاملا مشهودی تبلیغ شده و این تبلیغ بهسرعت در فرهنگ مردم نهادینه شده است، بهطوریکه مصرف سرانه آب تهران در حال حاضر بیش از 250 لیتر در روز بوده در صورتیکه مصرف سرانه در کشورهای اروپایی 150 لیتر است. در صورتیکه در دهههای 50 و 60 مصرف سرانه در شهر تهران کمتر از صد لیتر بود.
برای خروج از بحران آب در کشور، در دو مقوله مصرف آب و مدیریت منابع آب باید اهتمام جدی صورت گیرد. در بخش مصرف آب، صداوسیما نقش مهمی میتواند داشته باشد. برای این منظور در سریالها و فیلمها باید صرفهجویی آب پررنگ شود. در بخش مدیریت آب در کشور، باید مطالعات و تحقیقات محور و زیربنای تصمیمگیری شود و از تصمیمات خلقالساعه پرهیز شده و از کارشناسان آب به عنوان اتاق فکر واقعی استفاده شود.
* استادیار پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری
کشور ایران با گستره حدود 1.65 میلیون کیلومترمربع، در کمربند خشک کره زمین واقع شده است. میزان بارش متوسط کشور با حدود 240 میلیمتر، کمتر از یکسوم متوسط بارش جهانی است. توزیع زمانی بارش نیز به گونهای است که دارای یک دوره خشک در فصل گرم بوده و در دوره نیاز آبی، بهخصوص در بخش کشاورزی، بارش رخ نمیدهد. برای تأمین آب مورد نیاز این بخش باید آب ذخیره شود و در فصل رشد مورد استفاده قرار گیرد. در دهههای اخیر، میزان مصرف سرانه، بهشدت افزایش یافته است بهطوری که سرانه آب تجدیدپذیر در سال ۴۰ معادل پنجهزارو 500، در سال ۵۶ معادل سههزارو 400 و در سال ۶۷ معادل دوهزارو 100 و در پایان دهه ۸۰ مرز خطر هزارو 700 را رد کرده و حالا به هزارو 400 مترمکعب در سال رسیده و کشور را در آستانه تنش آبی قرار داده است. (سرانه آب تجدیدپذیر عبارت است از کل آب تجدیدپذیر به جمعیت در یک سال) با توجه به میزان منابع آب و سرانه مصرف، ایران ازجمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. این گروه شامل کشورهایی است که در سال ۲۰۲۵ با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند. این به آن معناست که این کشورها، حتی با باﻻترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، برای تأمین نیازهایشان آب کافی در اختیار نخواهند داشت. با توجه به موارد ذکرشده، درمییابیم که استفاده بهینه از آب ضروری است. در دهه اخیر با پیشرفت صنعت و فراهمشدن امکانات، ارزانبودن انرژی در کشور باعث شد یک رقابت بدون قاعده در برداشت منابع آب، بهوجود آید. بهطوریکه در حال حاضر منابع آب کشور، در شرایط بحران قرار گرفته و اثرات آن بر عموم مردم مشهود شده است. از عمده آثار آن، میتوان نشست و فرونشست دشتها، کاهش کیفیت منابع آب شرب و کشاورزی، افزایش فاضلاب و پسابهای شهری و صنعتی را برشمرد.
یکی از علل ایجاد بحران آب، مدیریت نادرست منابع آب کشور است. متأسفانه مدیریت منابع آب، مبتنی بر مطالعات و نظرات کارشناسی نبوده و اغلب فعالیتهای آبی کشور بر اساس مسائل سیاسی بوده است. یکی از آفتهای مدیریت آب کشور، مدگرایی است. شیوع سدسازی در دهههای 70 و 80، گسترش بیرویه روشهای نوین آبیاری در دهههای 80 و 90، از مثالهای بارز این موضوع است.
در بخش مصرف آب نیز مباحث فرهنگسازی بهطور کلی نادیده گرفته شده است و فرهنگ مصرفگرایی و اسراف، بهشدت تبلیغ شده و در این موضوع صداوسیما نقش بیبدیلی داشته است. در اغلب سریالها و فیلمها اسراف آب بهصورت کاملا مشهودی تبلیغ شده و این تبلیغ بهسرعت در فرهنگ مردم نهادینه شده است، بهطوریکه مصرف سرانه آب تهران در حال حاضر بیش از 250 لیتر در روز بوده در صورتیکه مصرف سرانه در کشورهای اروپایی 150 لیتر است. در صورتیکه در دهههای 50 و 60 مصرف سرانه در شهر تهران کمتر از صد لیتر بود.
برای خروج از بحران آب در کشور، در دو مقوله مصرف آب و مدیریت منابع آب باید اهتمام جدی صورت گیرد. در بخش مصرف آب، صداوسیما نقش مهمی میتواند داشته باشد. برای این منظور در سریالها و فیلمها باید صرفهجویی آب پررنگ شود. در بخش مدیریت آب در کشور، باید مطالعات و تحقیقات محور و زیربنای تصمیمگیری شود و از تصمیمات خلقالساعه پرهیز شده و از کارشناسان آب به عنوان اتاق فکر واقعی استفاده شود.
* استادیار پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری