جز گاوها هیچکس مقصر نیست
دقیقا از وقتی دولت نشست و پیش خودش فکر کرد و به این نتیجه رسید که با دادن ارز ترجیحی به واردکننده از مصرفکننده حمایت کند، مصرفکننده از همان روز به خاک سیاه نشست.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
دقیقا از وقتی دولت نشست و پیش خودش فکر کرد و به این نتیجه رسید که با دادن ارز ترجیحی به واردکننده از مصرفکننده حمایت کند، مصرفکننده از همان روز به خاک سیاه نشست. مثلا در همین قضیه گرانشدن لبنیات، مردم عاجزانه فریاد میزنند که جان عزیزتان بس کنید. ما نمیخواهیم از ما حمایت کنید! ولی دولت و واردکننده همچنان سفت ایستادهاند که شما بیخود میکنید میگویید حمایت نکن. اگر از گرسنگی بمیرید هم ما از شما حمایت میکنیم. این نهادههای دامی هم داستانی شده برای خودش.
البته در کشوری که «جای پارک» هم مافیا دارد، انصافا برای نهادههای دامی افت کلاس است که مافیا نداشته باشد. حالا ما به این قضیه کاری نداریم (چون میترسیم). مسئلهای که مطرح است، این است که اساسا هیچکس هیچچیز را گردن نمیگیرد. دولت میگوید من چهکارهام این وسط؟ من که ارز ترجیحی دادهام برای حمایت از مصرفکننده. واردکننده میگوید امسال تخصیص ارز وزارت کشاورزی کم شده و ما داریم بدهیهای گذشتهمان را میدهیم. دامدار میگوید من غذای دامم را دارم به قیمت آزاد میخرم و قیمت تمامشده غذای دامم از قیمت غذای خودم بیشتر است. تولیدکننده میگوید بروید مشکلاتتان را با خودتان حل کنید، من هم از این طرف دارم شیر را گران میخرم!
مصرفکننده هم چیزی نمیگوید، فقط فحش میدهد. حالا ما که میدانیم مشکل کجاست، ولی چون ارزیابی دقیقی از میزان خطرناکبودن دُن کورلئونههای نهادههای دامی نداریم، میگوییم نمیدانیم این وسط مقصر چه کسی است. با توجه به اینکه هیچکس مقصر نیست، تنها مقصری که باقی میماند گاوها هستند. بدون شوخی من احساس میکنم جدیدا گاوها دل به کار نمیدهند. یعنی چی که میگویند علوفه و نمیدانم چیچیِ سویا گران شده پس گاو ما شیر نمیدهد؟ سویا را که ما چون گوشت نمیتوانیم بخریم میخوریم، گاو چرا باید سویا بخورد؟ والا قدیم اینجوری نبود.
من یادم است این مخلوقات خدا قبلا دمپایی میخوردند ولی با وجدان کاری بالا شیر میدادند. الان اینجوری شده که اگر سوشیِ ماده خانم نیمساعت دیر برسد، شیردانش را کج میکند و سریع میرود به مدیر منابع حیوانی میگوید شأن من در این طویله حفظ نمیشه. اینجا دیگر دامدار مقصر است که حوزه فرهنگ را به امان خدا رها کرده. دامدار اگر واقعا دلسوز کشور است، باید یک کلاس توجیهی برای دام ترتیب دهد که واردکننده نهادههای دامی وظیفه ندارد برود برای تویِ گاو غذا تهیه کند؛ اینها کارهای مهمتری دارند. اصلا اگر خود گاو بیاید خانه و زندگی اینها را ببیند، خجالت میکشد که همچین توقعی داشته. خودش میرود برای واردکننده از نایب چلوکباب میگیرد و بعد تلاش میکند دست گوسالهاش را در دم و دستگاه اینها بند کند. به هر حال بهعنوان پایانبندی باید بگوییم انتظار از گاوها در این مقطع حساس بالاست. همه این عزیزان، اعم از نر و ماده، گوشتی و شیری، سمینتال و آنگوس قرمز، همه و همه باید پای کار بیایند تا ما از این پیچ حساس شیری عبور کنیم و برویم برسیم به کارهای مهمتری که روی زمین مانده.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.