منافع آمریکا در اوکراین و نگرانیهای ناتو
تحولات ماههای اخیر در پرونده جنگ اوکراین، نشانههای روشنی از تغییر رویکرد عملی آمریکا در قبال مواضع اولیه خود دارد. اگرچه واشنگتن همچنان در سطح گفتمانی از «تمامیت ارضی اوکراین» سخن میگوید، اما در عرصه میدانی و سیاسی عملا نوعی پذیرش واقعیتهای سرزمینی تحمیلشده توسط روسیه شکل گرفته است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
محمودرضا امینی-کارشناس ارشد راهبردی و حکمرانی اسلامی: تحولات ماههای اخیر در پرونده جنگ اوکراین، نشانههای روشنی از تغییر رویکرد عملی آمریکا در قبال مواضع اولیه خود دارد. اگرچه واشنگتن همچنان در سطح گفتمانی از «تمامیت ارضی اوکراین» سخن میگوید، اما در عرصه میدانی و سیاسی عملا نوعی پذیرش واقعیتهای سرزمینی تحمیلشده توسط روسیه شکل گرفته است. عقبنشینی نرم آمریکا از خطوط قرمز اولیه، ضمن امید به بهرهبرداری از منابع اوکراین، همزمان با ثبات و صلابت مواضع پوتین، نهتنها معادله جنگ، بلکه توازن امنیتی در اروپا و انسجام ناتو را با چالش جدی مواجه کرده است. این تغییر، نه از سر ضعف موقت، بلکه نتیجه محاسبه مجدد منافع راهبردی آمریکا و بازتعریف تهدیدات اولویتدار آن است؛ محاسبهای که پیامدهای آن بیش از همه دامن اروپا و ناتو را گرفته است.
1. چرا آمریکا عملا عقب نشست؟
منطق منافع واشنگتن
الف) بنبست راهبردی در جنگ نیابتی: آمریکا جنگ اوکراین را با هدف فرسایش همهجانبه روسیه طراحی کرد؛ تضعیف نظامی، فروپاشی اقتصادی و انزوای ژئوپلیتیکی. اما پس از بیش از دو سال:
روسیه فرونپاشید.
اقتصادش با چرخش به شرق و جنوب جهانی تطبیق یافت.
توان نظامیاش، بهویژه در حوزه پهپاد، موشک و توپخانه تثبیت شد.
ادامه جنگ با همین الگو، به معنای هزینه بینتیجه برای آمریکا بود.
ب) اولویت بالاتر، مهار چین: برای واشنگتن تهدید اصلی آینده نه در اروپا بلکه در اقیانوس آرام و شرق آسیاست. درگیری بلندمدت با روسیه:
منابع مالی و تسلیحاتی آمریکا را قفل میکند.
تمرکز راهبردی بر چین را تضعیف میکند.
اتحادهای آسیایی (ژاپن، کره، تایوان) را دچار تردید میکند.
از این منظر، کنترل بحران اوکراین با پذیرش بخشی از خواستههای روسیه بهصرفهتر از ادامه تقابل فرسایشی است.
ج) فرسودگی سیاسی داخلی: جامعه آمریکا و کنگره با پرسشهای جدی
مواجه هستند:
چرا میلیاردها دلار در جنگی هزینه میشود که پیروزی روشنی ندارد؟
چرا اروپا سهم متناسبی نمیپردازد؟
در آستانه تحولات جدی سیاسی داخلی آمریکا، ادامه جنگ اوکراین مزیت انتخاباتی ندارد و به عامل هزینهزا تبدیل شده است.
2. پوتین؛ ثبات راهبردی و ارسال پیام بازدارنده
برخلاف انتظار غرب، پوتین: از خطوط قرمز خود عقبنشینی نکرد. الحاق سرزمینی را «غیرقابل مذاکره» تعریف کرد. جنگ را بهعنوان نبردی تمدنی و امنیتی معرفی کرد.
مسکو نشان داد: آماده تحمل هزینههای بلندمدت است. پالایش و رشد محدود اما مستمر را مدیریت میکند. و مهمتر از همه، اراده سیاسیاش از غرب فرسودهتر نیست.
این وضعیت، آمریکا را به این جمعبندی رساند که شکستن اراده روسیه پرهزینهتر از پذیرش نظم ناقص جدید است.
3. ناتو چرا نگران است؟ هسته اضطراب اروپایی
عقبنشینی عملی آمریکا برای ناتو نگرانکنندهتر از خود روسیه است.
الف) ضربه به اعتبار بازدارندگی ناتو
اگر روسیه بتواند: با زور مرزها را تغییر دهد، و در نهایت بخشی از دستاوردها را حفظ کند، این پیام به جهان مخابره میشود که چتر امنیتی ناتو محدود، مشروط و قابلچانهزنی است.
ب) ترس از «اثر دومینویی»
کشورهای اروپای شرقی (لهستان، بالتیک، مولداوی) نگران هستند که:
اوکراین نمونه آزمایش باشد. روسیه در آینده فشارهای غیرنظامی، سایبری یا ترکیبی را افزایش دهد.
حتی بدون حمله مستقیم، بازتعریف حوزه نفوذ روسیه برای اروپا تهدید محسوب میشود.
ج) شکاف درونناتویی
اختلاف میان
اروپا (که جنگ را تهدید وجودی میبیند) و آمریکا (که آن را مسئلهای ثانویه میداند)
به تدریج ناتو را از یک پیمان منسجم به ائتلافی ناهمگون با اولویتهای متفاوت تبدیل کرده است.
4. چرا زنگ تقویت نظامی در اروپا به صدا درآمده است؟
درک اروپاییها این است که: آمریکا در بزنگاههای آینده ممکن است عقب بکشد. امنیت اروپا دیگر بهطور کامل «برونسپاریشده» نیست.
ازاینرو: بودجههای نظامی افزایش یافته؛ بحث ارتش مستقل اروپایی دوباره مطرح شده؛ صنایع دفاعی اروپا فعالتر شدهاند.
اما این تقویت نظامی بیش از آنکه تهاجمی باشد، واکنشی و اضطراری است.
5. سناریوهای محتمل پیشرو
سناریوی اول: تثبیت وضع موجود (احتمال بالا)
توقف تدریجی خطوط درگیری؛ عدم توافق رسمی صلح؛ پذیرش نانوشته واقعیتهای سرزمینی. این سناریو مطلوب آمریکا و تا حدی روسیه است، اما ناتو را در وضعیت خاکستری نگه میدارد.
سناریوی دوم: صلح مشروط و فرسایشی
مذاکرات محدود؛ تضمینهای امنیتی مبهم برای اوکراین؛ تعلیق بخشی از تحریمها. این مسیر زمانبر و شکننده است و به تغییرات سیاسی در آمریکا وابسته خواهد بود.
سناریوی سوم: تشدید کنترلشده (احتمال کمتر اما خطرناک)
تقویت نظامی اروپا؛ افزایش برخوردهای غیرمستقیم؛ جنگ سرد جدید در شرق اروپا. این سناریو برخلاف خواست آمریکا، اما محصول ناامنی اروپا
خواهد بود.
جمعبندی
آنچه امروز در اوکراین رخ میدهد، صرفا یک عقبنشینی تاکتیکی نیست؛ بازتاب تغییر عمیق در اولویتهای ژئوپلیتیکی آمریکاست. واشنگتن آماده است درحالیکه امتیازات خود از منابع اوکراین را در هر حال حفظشده میداند، بخشی از نظم سابق اروپا را قربانی کند تا تمرکز خود را بر رقابت بزرگتر حفظ کند. در مقابل، ناتو با بحرانی بنیادین روبهرو است: اتکای راهبردی به آمریکایی که دیگر حاضر نیست هزینه نظم سابق را بپردازد.
در این میان، روسیه نه لزوما پیروز مطلق، اما بازیگری است که نشان داد اراده، صبر و ثبات راهبردی همچنان در معادلات قدرت تعیینکننده هستند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.