خشونت پیدا و پنهان؛ سایهای بر سلامت کودک پیش از تولد
خشونت علیه کودکان، پدیدهای دردناک و چندبُعدی است که اغلب در اذهان عمومی، به رفتارهای عینی و مشهود پس از تولد کودک محدود میشود. در این میان، اما حوزهای حیاتی و کمتر مورد توجه قرار گرفته، خشونتهایی است که در دوران پیش از تولد رخ میدهد و بنیان سلامت کودک را پیش از نخستین گریهاش متزلزل میکند. این خشونت خاموش، مصادیق متنوعی دارد؛ از غفلت از مراقبتهای پایه دوران بارداری مانند تغذیه مناسب، پیگیری منظم پزشکی و پرهیز از عوامل خطرآفرین، تا خشونت مستقیم علیه زنان باردار.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
ایوب اسلامیان-دکتری مددکاری: خشونت علیه کودکان، پدیدهای دردناک و چندبُعدی است که اغلب در اذهان عمومی، به رفتارهای عینی و مشهود پس از تولد کودک محدود میشود. در این میان، اما حوزهای حیاتی و کمتر مورد توجه قرار گرفته، خشونتهایی است که در دوران پیش از تولد رخ میدهد و بنیان سلامت کودک را پیش از نخستین گریهاش متزلزل میکند. این خشونت خاموش، مصادیق متنوعی دارد؛ از غفلت از مراقبتهای پایه دوران بارداری مانند تغذیه مناسب، پیگیری منظم پزشکی و پرهیز از عوامل خطرآفرین، تا خشونت مستقیم علیه زنان باردار. تنشهای روانی شدید، ضرب و شتم، تحقیر و هر شکل از آسیب به مادر، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، بر جنین در حال رشد تأثیر میگذارد. تحقیقات علمی بهوضوح نشان میدهند استرس، اضطراب و آسیبهای جسمی مادر، میتواند منجر به عوارضی مانند زایمان زودرس، کموزنی نوزاد، اختلالات رشد عصبی و حتی افزایش آسیبپذیری کودک در برابر بیماریها در سالهای بعدی زندگی شود. بنابراین، هر رفتاری که سلامت جسمی یا روانی مادر در دوران بارداری را متزلزل کند، در حقیقت نخستین حلقه از زنجیره خشونت علیه کودک محسوب میشود. از سوی دیگر، آمادهنبودن والدین برای پذیرش نقش والدگری، زمینهساز بسیاری از خشونتهای بعدی است. ناآگاهی از نیازهای عاطفی و روانی کودک، انتظارات غیرواقعبینانه و نداشتن مهارتهای مدیریت هیجان و حل تعارض، میتواند به فضایی آکنده از غفلت عاطفی یا پرخاشگری تبدیل شود. در یک تعریف فراگیر، خشونت علیه کودک هر فعل یا ترک فعلی است که خواسته یا ناخواسته به سلامت کودک در ابعاد روانشناختی، عاطفی، جنسی، جسمی و حتی رشد اخلاقی او آسیب وارد کند. این تعریف، دامنه مسئولیت ما را گستردهتر میکند و نشان میدهد خشونت فقط مشت و تحقیر آشکار نیست.
نکته حائز اهمیت دیگر، پیوند برخی مصادیق خشونت با فرهنگ و باورهای رایج حول بارداری و زایمان است. فرهنگ به معنای مجموعه آداب، سنن و دستاوردهای عینی و ذهنی یک جامعه، میتواند هم محافظ کودک باشد و هم آبشخوری برای خشونت. همانگونه که گفتمان توجیهکننده «تنبیه بدنی به عنوان ابزار تربیت» یک خشونت فرهنگی است، برخی باورهای مرتبط با بارداری نیز میتوانند مخرب باشند. در فرهنگی که تولد دختر را ننگ میداند، ممکن است خشنترین شکل خشونت، یعنی سقط جنین انتخابی براساس جنسیت یا غفلت عاطفی و مراقبتی از کودک دختر پس از تولد رخ دهد. همچنین، فشارهای خانوادگی و اجتماعی غیرعلمی بر مادر باردار، نادیدهگرفتن درد و اضطراب او یا تحمیل روشهای خطرناک، همگی در این دسته قرار میگیرند. فرهنگی که از زن باردار انتظار دارد تا آخرین لحظات پیش از زایمان از کار و فعالیت معمول بازنماند، زمینهساز آسیب به کودک است یا در نقطه مقابل هیچ نوع فعالیت بدنی را در دوران بارداری جایز نمیداند به همان اندازه آسیبزاست. لازم است در مورد این مصادیق و زمینههای پنهان و فرهنگی خشونت، بیشتر گفتوگو و آگاهسازی کنیم. همه این تأملات با این امید انجام میشود که قلمرو امنیت برای کودکان از نخستین روزهای شکلگیریشان گستردهتر شود. در این مسیر حساس، نقش نظام سلامت، بهویژه در دوران جنینی و اوان کودکی، کاملا برجسته است. ارائه آموزشهای ضروری درباره تأثیر سلامت روان و جسم مادر بر جنین، مشاورههای پیش از بارداری و پس از زایمان و شناسایی و مداخله بهموقع در خانوادههای پرخطر، باید در دستورکار جدی مراکز بهداشتی و درمانی قرار گیرد. فقط با نگاهی جامع و پیشگیرانه که نقطه آغازش را پیش از تولد میداند، میتوانیم سایه خشونت را از آینده کودکانمان کوتاهتر کنیم.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.