از پدافند خاموش تا پیوندهای خونی
ایرانشهر و بازخوانی یک بحران ملی
مستند «ایرانشهر» تازهترین اثر حسین دهباشی درباره جنگ ۱۲روزه ایران، بالاخره بعد از فرازوفرودهای زیاد، سهشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ در کتابخانه مرکزی دانشگاه علامه طباطبایی اکران شد. مستندی که تلاش میکند جنگ کوتاه اما سرنوشتساز 12روزه را با تکیه بر پرسشهای حذفشده و روایتهای سانسورشده بازخوانی و توصیف کند. در این نشست احسان هوشمند، ایرانشناس و پژوهشگر مطالعات قومی، نیز درباره اهمیت بازخوانی این رخداد سخن گفت و در پایان، جلسه پرسش و پاسخ با حضور دانشجویان برگزار شد. آنچه میخوانید، گزارشی تفصیلی از این رویداد است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: مستند «ایرانشهر» تازهترین اثر حسین دهباشی درباره جنگ ۱۲روزه ایران، بالاخره بعد از فرازوفرودهای زیاد، سهشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ در کتابخانه مرکزی دانشگاه علامه طباطبایی اکران شد. مستندی که تلاش میکند جنگ کوتاه اما سرنوشتساز 12روزه را با تکیه بر پرسشهای حذفشده و روایتهای سانسورشده بازخوانی و توصیف کند. در این نشست احسان هوشمند، ایرانشناس و پژوهشگر مطالعات قومی، نیز درباره اهمیت بازخوانی این رخداد سخن گفت و در پایان، جلسه پرسش و پاسخ با حضور دانشجویان برگزار شد. آنچه میخوانید، گزارشی تفصیلی از این رویداد است.
ایرانشهر؛ مستندی برای گشودن قفل پرسشهای بسته
اکران مستند «ایرانشهر» در حالی در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد که همزمان بحثها و حاشیههای مرتبط با این اثر در فضای رسانهای همچنان داغ است.
حسین دهباشی، مستندساز این مجموعه، در ابتدای نشست خطاب به دانشجویان گفت: «استاد، وقتی دانشجویش پژوهشی تحویلش میدهد که دقیق نباشد، میتواند آن را اصلاح کند. اما در حوزه رسانههای جمعی، مثل مستندسازی، ما همیشه چنین امکانی نداریم. اینجا بخشی از دقت و جزئیات از دست میرود، چون مخاطب عمومی قرار است ببیند و قانع شود. بهترین کاری که مستند میتواند بکند، این است که مخاطب را ترغیب کند که سؤال بپرسد؛ در دانستههای محکم دیروزش تردید کند و پیگیر پاسخ در منابع علمی شود». او افزود: «موضوعی که امروز دربارهاش حرف میزنیم، موضوعی است که برایش چندین پایاننامه دکتری نوشته شده اما هنوز جای بحث بسیار دارد».
هشدار دهباشی درباره «نفوذ» و پدافندهایی که خاموش ماندند
دهباشی بخش مهمی از صحبتهای خود را به مسئله «نفوذ» اختصاص داد؛ مفهومی که به گفته او در جنگ ۱۲روزه، کلید بسیاری از ناشناختههاست. او گفت: «جنگ ۱۲روزه مثل هر جنگ دیگری عبرتهای خودش را داشت. ما فکر میکردیم مشکلاتی وجود داشته باشد؛ فکر نمیکردیم اینقدر جدی باشد، اما بود. مهمترینش پدیده نفوذ بود. وقتی اولین هواپیمای دشمن وارد خاک ایران شد، آخرین رادار ما قبل از آن خاموش شده بود».
دهباشی با اشاره به آماری تکاندهنده افزود: «سؤال این است، آیا ابعاد این نفوذ فقط نظامی بود؟ آیا فقط پدافند نظامی ما خاموش شده بود؟». او با طرح پرسشهای پیدرپی، دامنه این «خاموشی» را فراتر از حوزه نظامی دانست: «به نظر من پدافندهای دیگری هم خاموش شدهاند. در اقتصاد، فرهنگ، تبلیغات و... امروز فقط در عرصه نظامی آتشبس اتفاق افتاده. در بقیه عرصهها جنگ با تمام قوت ادامه دارد».
دهباشی سپس به نکتهای اشاره کرد که بسیاری از حاضران را غافلگیر کرد: «یک تحلیل نظامی شنیدم که من را بهشدت شگفتزده کرد. گفتند همه هواپیماهای اسرائیلی اف۳۵ نبودند که ما نتوانیم بزنیم. حدود ۶۰ درصدشان از نظر عمر و تکنولوژی قابل انهدام بودند؛ اگر رادار کار میکرد». او با طرح پرسشی کلیدی گفت: «وقتی رادار خاموش است، سؤالی پیش میآید که چرا خاموش است؟ نادانی؟ غفلت؟ یا نفوذ؟ ما معمولا خوشبینانه میگوییم نادانی. اما آیا همیشه همین است؟».
دهباشی در پایان بخش خود درباره مشکل اصلی اکران «ایرانشهر» توضیح داد: «از لحظهای که فیلم شروع میشود تا آخر، از خودتان بپرسید چرا این مستند پخش نمیشود؟ ساترا مخالفت کرده؛ با چه معیاری؟ من خواهش میکنم از خودتان بپرسید چرا کاری که حتی هزینهای هم برای کسی ندارد، امکان انتشار پیدا نمیکند؟».
هوشمند و پرسشی که از ۵۷ تا امروز بیپاسخ مانده است
پس از سخنان حسین دهباشی، نوبت به احسان هوشمند، ایرانشناس و پژوهشگر مطالعات قومی، رسید؛ کسی که سالهاست درباره ریشههای درگیریهای قومی و سیاسی در ایران مطالعه میکند. او گفت: «سال ۸۲ ویژهنامهای درباره بازبینی تجارب درگیریهای ابتدای انقلاب در کردستان منتشر کردم. در آن، همه دیدگاهها آمده بود؛ از اعضای دولت موقت گرفته تا استانداران وقت و منتقدان. اما ناگهان یک نهاد ما را احضار کرد که چرا چنین کاری کردید؟ چرا گفتید؟ چرا نوشتید؟».
هوشمند افزود: «من از همانها پرسیدم شما چرا نمیخواهید ببینید؟ چرا نمیخواهید دیگران بخوانند؟ چیز خاصی گفته نشده؛ فقط مرور اسباب و علل جنگ بوده. اما ما در این کشور عادت کردهایم که ندانیم و نگذاریم دیگران هم بدانند». او در ادامه به مسئله انتشارنیافتن مستند «ایرانشهر» اشاره کرد: «آقای دهباشی درست میگوید. در هر جای دنیا چنین مجموعهای قانونی منتشر میشود. ایشان حتی دقت کرده و دقایقی را کم کرده تا حساسیتها برانگیخته نشود. اما باز هم اجازه پخش نمیدهند».
روایتهای مردم از جنگ و هواپیماهایی که از شمال آمدند
هوشمند با اشاره به پرسشهایی که از روزهای نخست جنگ در ذهنش شکل گرفته، گفت: «روزهایی که جنگ بود، من مدام از خودم میپرسیدم چرا این جنگ رخ داد؟ میشد رخ ندهد. این سؤال هنوز هم پابرجاست».
او سپس توضیح داد که چطور برخی روایتها تصویر جنگ را پیچیدهتر میکند. «در شبکههای مجازی دیدیم که مردم مغان و مازندران میگفتند هواپیماها از شمال وارد ایران میشوند. این در حالی است که اسرائیل از شمال ایران خیلی دور است. پس ورود از کجا بوده؟ جمهوری آذربایجان؟ خزر؟ این پرسشها ساده نیستند». او با اشاره به تحرکات برخی جریانات سیاسی در خارج از کشور، افزود: «یک جریان قومی، پیش از آغاز جنگ در آمریکا گفته بود سهم ما چه میشود؟ این یعنی برخی نیروها دنبال تعریف سهم از بحران بودند».
چرا همسایهها ناگهان دشمن میشوند؟
هوشمند برای توضیح اهمیت تحقیقات اجتماعی و قومی، خاطرهای از کودکیاش روایت کرد: «من در شهری بزرگ شدم که خودم اهلش نبودم. شهری با همسایگی ترکها، شیعیان، سنیها، بهائیان، مسیحیان و... . جامعهای متنوع، اما همزیست».
او گفت: «بعد از انقلاب، یک حادثه ساده، یک شایعه و یک گلوله، ناگهان مردم را روبهروی هم قرار داد. ۵۸ نفر کشته و دهها نفر مجروح شدند. کسانی که دیروز دوست و همسایه بودند، یکشبه به جان هم افتادند. چرا؟». او مثالی دیگر آورد: «ماجرای نقده در فروردین ۵8. هنوز زخم آن حادثه در شهر وجود دارد. همان مردمی که در هم تنیده بودند، ناگهان به جان هم افتادند».
هوشمند سپس با تأکید گفت: «ما برای فهم این وقایع نهاد نداریم. دانشگاهها به این موضوعات توجه نمیکنند. مطالعه نمیکنیم و بعد تعجب میکنیم چرا تاریخ تکرار میشود».
ملتی که از هم جداشدنی نیست
هوشمند در ادامه گفت: «جایجای ایران، پیوندهای خونی درهمتنیده است. 10 نسل که عقب برویم، همه ما ترکمن، کرد، بلوچ یا عرب هستیم. این سرزمین از رشتههای انسانی به هم بافته شده و گسستن این رشتهها آسان نیست». او افزود: «دلیل ورود من به این مباحث همین دغدغههاست. جنگ ۱۲روزه فقط یک جنگ نبود؛ فرصتی برای بازاندیشی درباره پیوندهایمان بود».
پروژهای با ۱۷ کارشناس و ۱۷ زاویه نگاه
در پایان نشست، مرآت بهنام بهعنوان تهیهکننده و مجری طرح «ایرانشهر» توضیحاتی درباره ساختار مجموعه ارائه کرد. او گفت که این مستند فقط روایت جنگ نیست، بلکه مجموعهای است که با حضور ۱۷ کارشناس برجسته در حوزههای مختلف ساخته شده است. از سیدمحمد بهشتی درباره معنای ایران، دکتر احسان هوشمند درباره اقوام ایرانی، دکتر ماندانا تیشهیار درباره دیپلماسی عمومی، تا سردار علایی درباره پاسخگویی نظامی، و منصور ضابطیان درباره هنردرمانی؛ پرسشهایی که هنوز پابرجاست.
اکران مستند با پرسشهای دانشجویان پایان یافت. پرسشهایی که نشان میداد «ایرانشهر» توانسته دقیقا کاری را انجام دهد که دهباشی از آن سخن گفته بود؛ ایجاد تردید، پرسش و میل به دانستن. مستند «ایرانشهر» هنوز به صورت رسمی و قانونی منتشر نشده، اما همین اکران محدود نشان داد که این اثر قرار است وارد چه میدان پرچالشی شود. دهباشی با هشدار درباره «پدافندهای خاموششده» و هوشمند با تأکید بر «نهادهای ازدسترفته فهم اجتماعی» روایتی را آغاز کردند که شاید سالهاست به تأخیر افتاده است. «ایرانشهر» اگرچه یک مستند است، اما درواقع یک دعوت است؛ دعوت به دیدن، پرسیدن، نترسیدن و بازخواندن گذشتهای که هنوز آینده ما را میسازد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.