بهارستاننشینان به دنبال بررسی طرح خروج از انپیتی و تغییر دکترین هستهای
مجلسیان در مسیر تقابل؟
با فعالسازی رسمی مکانیسم ماشه، فصل جدید و تیرهتری در مناسبات جمهوری اسلامی ایران با غرب و بهویژه سه کشور اروپایی عضو برجام آغاز شده است. در چنین شرایطی، صدای آشنای طیفی از نمایندگان تندرو در مجلس، این بار با لحنی بلندتر از همیشه، خروج از پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (انپیتی) را بهمثابه یک «پاسخ قاطع» به آنچه «بدعهدی اروپا و آژانس» میخوانند، مطرح کرده است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
زهرا قاسمی: با فعالسازی رسمی مکانیسم ماشه، فصل جدید و تیرهتری در مناسبات جمهوری اسلامی ایران با غرب و بهویژه سه کشور اروپایی عضو برجام آغاز شده است. در چنین شرایطی، صدای آشنای طیفی از نمایندگان تندرو در مجلس، این بار با لحنی بلندتر از همیشه، خروج از پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (انپیتی) را بهمثابه یک «پاسخ قاطع» به آنچه «بدعهدی اروپا و آژانس» میخوانند، مطرح کرده است. این رویکرد نه صرفا بازتاب یک واکنش فوری به تحولات دیپلماتیک اخیر، بلکه نشانهای از تلاشی هماهنگ برای تغییر زمین بازی هستهای ایران و بازتعریف نقش مجلس در سیاست خارجی کشور است.
مجلس در جستوجوی ابتکار سیاسی یا بازی با آتش؟
از اظهارات حسینعلی حاجیدلیگانی و دیگر نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری چنین برمیآید که طرح خروج از انپیتی، نهتنها در فضای احساسی پس از جنگ 12روزه با رژیم صهیونیستی، بلکه از مدتها پیش در سطوحی از تصمیمگیری در حال بررسی بوده است. ادعای «اجماع ملی» بر سر خروج از انپیتی از سوی او هرچند با مواضع رسمی دولت و رهبری همخوانی ندارد، اما نشان میدهد طیف تندرو به دنبال القای انسجامی ساختگی برای پیشبرد برنامههای خود هستند.
این تلاشها در حالی شدت یافته که رئیسجمهور در سفر به نیویورک به صراحت تأکید کرد جمهوری اسلامی نه تمایلی به ساخت تسلیحات هستهای دارد و نه تصمیمی برای خروج از انپیتی اتخاذ شده است. افزون بر آن، رهبر انقلاب نیز در سالهای گذشته و حتی اخیرا، با صدور فتاوی صریح، سلاح هستهای را حرام شرعی دانستهاند. با این وجود، تندروها که فضای پساجنگ را فرصتی طلایی برای تحمیل پروژههای خود یافتهاند، با جدیت به دنبال تغییر زمین بازی هستند.
اسنپبک، ماشهای علیه دیپلماسی؟
نمایندگان جریان اصولگرای افراطی، فعالسازی مکانیسم ماشه را پایان برجام و دیپلماسی تلقی میکنند. از نگاه آنان، رویکردی جدید باید جایگزین «خوشبینی به غرب» شود؛ رویکردی که در آن نه گفتوگو، بلکه «مقاومت و قدرت» حرف اول را میزند. امیرحسین ثابتی، نماینده تهران و مشاور سابق جلیلی، با زبانی تند، به سیاست خارجی دولت حمله کرده و آن را فاقد کارآمدی لازم برای پیشبرد منافع ملی میداند و برجام را «توافقی استعماری و یکطرفه» خواند که «10 سال عمر یک ملت را تلف کرده و زیرساختهای اتمی ایران را محدود کرده است». حمید رسایی نیز با بهرهگیری از ادبیات دینی و تاریخی، چهرههای میانهرو را با «اشعث» مقایسه کرده و خود و همفکرانش را بهمثابه «مالک اشتر» در میدان نبرد ایدئولوژیک میبیند. یا محسن زنگنه، نماینده تربتحیدریه در مجلس که درخواست کرد روز ۲۸ سپتامبر (ششم مهر) به روز ملی «قطع کامل امید از آمریکا و غرب» تبدیل شود. محمود نبویان هم با هشتگ عبرت بگیریم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «همانطور که در وسط مذاکره، رژیم صهیونیستی و آمریکا به ملت ایران حمله نظامی کردند، اکنون نیز در وسط مذاکره، مکانیسم ظالمانه ماشه را فعال کردند. روشن است که تنها منطق غربیها، فشار و جنگ و جنایت و قتلعام است. و تنها راه مبارزه، قویشدن و مقاومت است».
ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نیز نوشت: «اسنپبک فعال شد، دلواپسان سالها قبل پیشبینی کرده بودند. منهای تأثیر روانی، تحریمهای شورای امنیت چیز جدیدی به تحریمهای حداکثری فعلی اضافه نمیکند، بانیان و حامیان برجام مردم را هراسان نکنند».
روحالله نجابت، عضو هیئترئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نیز نوشته است: «ما برای توقف مکانیسم ماشه سخاوتمندانه عمل کردیم؛ از توافق قاهره تا ارائه پیشنهادات متنوع. از ابتدا روشن بود آنها از چنین ابزاری صرفنظر نخواهند کرد، اما ۱۰ سال زمان لازم بود تا خوشباوران به آمریکا و اروپا، نتیجه اعتمادشان را تجربه کنند. اکنون چارهای جز قویشدن نداریم».
مالک شریعتی، عضو کمیسیون انرژی هم معتقد است وقت تدبیر است؛ «از آقای عراقچی متشکرم. گرچه با تمدید اسنپبک مخالف بود، در چارچوب سیاستهای نظام تلاش بسیاری کرد. تصمیم غرب برای تقابل صد درصد با ایران، ۲۳ خرداد وسط مذاکره و داخل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ گرفته شد نه چهارم مهر. بالاخره ماشه پرصدا چکانده و تمام شد. بد است؟ حتما، ولی تمدید بدتر بود».
این رویکردها نشان از شکاف عمیق در تفسیر منافع ملی دارد؛ درحالیکه دولت و بخشی از بدنه دیپلماتیک کشور هنوز به احیای روزنههای باقیمانده دیپلماسی امیدوارند، مجلس -یا دستکم طیف غالب آن- به دنبال انفجار نهایی این مسیر است.
هزینههای خروج از انپیتی؛ عبور از آستانهای خطرناک
طرح خروج از انپیتی اگرچه از منظر حقوق بینالملل ممکن است، اما به لحاظ سیاسی و امنیتی، پیامدهایی ویرانگر به دنبال دارد. تجربه کره شمالی نشان میدهد چنین تصمیمی مقدمه تحریمهای فلجکننده، انزوای دیپلماتیک و حتی تهدیدهای نظامی است. ایران، در شرایطی که با بحرانهای اقتصادی، فشارهای منطقهای و چالشهای امنیتی مواجه است، به سختی میتواند بار تبعات چنین تصمیمی را بر دوش کشد. تأکید برخی نمایندگان بر قطع همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مکملی برای راهبرد فشار حداکثری از داخل است؛ راهبردی که با ارجاع به قوانین پیشین همچون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» در مجلس یازدهم، عملا مسیر دولت در تعامل با جهان را مسدود کرده است.
تقابل دو قرائت از سیاست هستهای
واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران تاکنون بر حفظ چارچوبهای حقوقی خود در چارچوب انپیتی و همکاری با آژانس تأکید داشته و دکترین رسمی کشور مبتنی بر استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای تعریف شده است. خروج از این چارچوب، نهتنها اعتبار دیپلماتیک ایران را مخدوش میکند، بلکه ابزارهایی همچون «فتوای حرمت سلاح هستهای» را نیز بیاثر خواهد کرد. جریان تندرو در مجلس، با درهمآمیختن مفاهیم مقاومت، اقتدار و واکنش قاطع، در تلاش است سیاست هستهای کشور را نه در راستای منافع ملی، بلکه بهعنوان ابزار چانهزنی در معادلات داخلی به کار گیرد. این نوع بازیگری، بیش از آنکه نشانهای از یک استراتژی منسجم باشد، حاکی از تلاطم درونی قدرت و میل به بازتعریف مرزهای دیپلماسی است.
دیپلماسی در محاصره سیاست داخلی
در شرایطی که پنجرههای دیپلماسی روز به روز تنگتر میشوند، مجلس دوازدهم، بهویژه در همراهی با جریانهای افراطی، به دنبال بهرهبرداری حداکثری از بحران پیشآمده است. نادیدهگرفتن تبعات خروج از انپیتی و طرح ایدههایی مانند «تغییر دکترین هستهای»، نهتنها بازی با آتش بلکه نشانهای از سیاستزدگی افراطی در مواجهه با حساسترین پرونده امنیت ملی کشور است. اگرچه تصمیم نهایی در چنین سطحی از اهمیت، بیتردید نیازمند اجماع حاکمیتی و بررسی کارشناسی است، اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، فشار سیاسی از پایین به بالاست؛ فشاری که میکوشد با بهرهگیری از فضای پساجنگ و تحقیر دیپلماسی، جمهوری اسلامی را به سوی تصمیماتی سوق دهد که نهتنها هزینهزا، بلکه برگشتناپذیرند. مسیر عقلانیت، نه از خروج از انپیتی میگذرد و نه از قطع همکاری با آژانس؛ از بازخوانی دقیق منافع ملی، حفظ کانالهای گفتوگو و پرهیز از اقدامات هیجانی و غیرقابل بازگشت میگذرد. پرسش اینجاست که آیا در میان غوغای سیاسیکاری، صدای عقلانیت هنوز شنیده میشود؟
یوسفی، عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با «شرق»:
خروج از پیمان انپیتی؛ رویکرد ایران در برابر بدعهدیهای غرب
عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی با تأکید بر لزوم بازنگری در راهبرد جمهوری اسلامی در قبال پیمان انپیتی و تعاملات بینالمللی گفت: فعالشدن مکانیسم ماشه و تکرار بدعهدیهای طرفهای غربی ایجاب میکند سیاستگذاران داخلی با دقت، عزت و منافع ملی تصمیمگیری کنند.
مجتبی یوسفی، عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با «شرق»، در پاسخ به این پرسش که با توجه به فعالشدن مکانیسم ماشه آیا ایران باید از پیمان انپیتی خارج شود یا برنامه هستهای خود را تقویت کند؟ اظهار کرد: تجربههای اخیر نشان میدهد نمیتوان نسبت به تضمینهای طرف غربی و آمریکایی اطمینان داشت. وی با بیان اینکه «ما در وسط مذاکرات بودیم و در همان ایام مورد حمله قرار گرفتیم»، افزود: این وقایع باید بهعنوان درس عبرتی در حافظه تاریخی کشور ثبت شود تا دیگر کسی گمان نکند میتوان به وعدههای غربی اطمینان کرد. یوسفی با اشاره به اینکه در زمان امضای برجام برخی نگرانیها مطرح شده بود، گفت: «بندهایی مانند مکانیسم ماشه و اسنپبک عملا ابزارهایی در اختیار طرف مقابل قرار میداد تا هرگاه خواست از تعهدات خود شانه خالی کند. تغییر روش رأیگیری در شورای امنیت در بند ۳۷ که مانع از وتوی مؤثر چین و روسیه شد، نشاندهنده طراحی از پیش تعیینشده بود که میتوانست به ضرر منافع ملی تمام شود».
او با بیان اینکه «اگر دقت بیشتری در برجام اتخاذ میشد شاید امروز آثار منفی کمتری مشاهده میشد»، تأکید کرد که تحریمهای یکجانبه آمریکا تأثیر عمیقتری بر زندگی مردم داشته و حتی در صورت اجرای کامل برجام، نگرانی از بازگشت تحریمهای سازمان ملل نیز وجود داشت. او با بیان اینکه «تحریمهای آمریکا اثرگذاری درخور توجهی بر معیشت مردم دارد»، افزود: این واقعیت نباید موجب التهاب اجتماعی شود، اما نیازمند چارهاندیشی است. یوسفی در تشریح مختصر مواضع قانونی مجلس گفت: «قانون مجلس پیشبینی کرده بود در صورت عدم اجرای تعهدات طرفهای غربی، تعلیق انجام شود. اما اتفاقاتی رخ داد و برخی تفاهمها توسط وزارت امور خارجه پیگیری شد که پاسخگوی انتظارات مجلس نبود و ضرورت تجدیدنظر در رویهها امروز محسوس است».
وی با بیان اینکه «اگر بناست در قالب توافق بمانیم اما طرف مقابل به تعهد عمل نکند، خروج از پیمان نیز باید مورد بررسی قرار گیرد»، تأکید کرد: ادامه ماندن در چارچوبهای محدودکننده، درحالیکه دسترسیهای گستردهای به مراکز حساس داده، امری است که با عزت ملی سازگاری ندارد و باید مورد بازنگری قرار گیرد. او با بیان اینکه بررسی همهجانبه راهکارها باید شامل مشورت با کارشناسان حقوق بینالملل، نهادهای امنیتی و نمایندگان مناطق آسیبدیده باشد، تأکید کرد: تصمیمگیری شتابزده میتواند به منافع ملی آسیب برساند و لازم است راهبردی مدبرانه اتخاذ شود. این عضو هیئترئیسه مجلس درباره جنبه دفاعی و نظامی نیز اظهار کرد: «بحثهایی که در برجامهای بعدی مطرح میشد، درباره محدودسازی توان دفاعی و موشکی بود؛ اگر آن بار تن به این مطالبات داده میشد، امروز در مقابله با حملات احتمالی وضعیت متفاوتی داشتیم. تجربه جنگ ۱۲روزه نشان داد که توان دفاعی و موضع مقتدرانه نقش تعیینکنندهای در حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشور دارد». یوسفی در خاتمه تصریح کرد: «امروز زمان بازنگری واقعی، بازتعریف منافع ملی و اتخاذ رویکردی است که هم عزت و هم امنیت کشور را تأمین کند. این بازنگری باید مبتنی بر تحلیل دقیق از تجربههای گذشته و اتخاذ مواضع مشورتی با دستگاههای امنیتی، فنی و حقوقی باشد».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.