مراسم ختم لاکچری!
ایسنا گزارشی از رواج مراسم ختم لاکچری تهیه کرده که ما به همین بهانه به یکی از شرکتهای تشریفات و برگزاری مراسم ختم سفارش کار دادیم. در ادامه گفتوگوی ما را با مدیر این شرکت (آقای کالجپازاده) میخوانید.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
ایسنا گزارشی از رواج مراسم ختم لاکچری تهیه کرده که ما به همین بهانه به یکی از شرکتهای تشریفات و برگزاری مراسم ختم سفارش کار دادیم. در ادامه گفتوگوی ما را با مدیر این شرکت (آقای کالجپازاده) میخوانید.
- سلام آقای کالجپازاده.
- سلام عزیز دل. خدا رحمت کنه پدربزرگ گرامیتون رو. خوب جایی اومدین.
- خدا رفتگان لاکچری شما رو هم بیامرزه. ببین میخوام بترکونیها.
- اصلا نگران نباش. خبرش رو به فامیل دادین؟
- نه هنوز.
- حله. یه لیست از تلفن فامیل بده. به آقایون الناز شاکردوست زنگ میزنه. خانما رو هم امیرپارسا نشاط آروم میکنه.
- فراموش نکنید روی آگهی ترحیم بنویسید مرحوم کَلصفر اجاقوردی بزرگخاندان اجاقوردی.
- پس شد سِر صفر اجاقوردی.
- نه آقا سِر خیلی ضایع است. الکس فرگوسنه مگه؟
- شما اعتماد کن. سِر لاکچریه. چشم فامیل درمیاد.
- برای فرم آگهی ترحیم ایدهای دارین؟
- بیلبوردای صدر و مدرس رو گرفتیم. اول یه تیزینگ میریم. از این تیزینگهای جنجالی که فوکوس بکشه. مثلا تا صبح اشکتو درمیارم. یا باید لاش بذاری با یه عکس گردو و خرما. فردا صبحش بیلبوردا رو عوض میکنیم میزنیم: سِر صفر آسمانیشدنت مبارک.
- کمی عجیبه ولی بد نیست. برای کفن چی پیشنهاد میدین؟
- سه خط آدیداس داریم با مخمل جورجو آرمانی. بستگی به سلیقه مرحوم داره که اسپورت میپسنده یا رسمی.
- میپرسیم از مرحوم اطلاع میدیم بهتون. گل چی؟
- گفتم بچهها با ارکیده هلندی و پادشاه شب نروژی طاق گل بزنن تو ورودی قطعه. خود گلزار هم آفیش کردیم زیرش واسته، بهعنوان صاب عزا.
- گلزار داستان نمیشه؟
- چه داستانی؟
- بابا این نمیتونه گریه کنه، فامیل حرف درمیارن.
- فکر اونجاشم کردیم. داریم با اَل رایزنی میکنیم که چند جلسه باهاش کار کنه.
- اَل کیه؟ علیخانی؟ احسان؟
- داداش کلاس کارو پایین نیار دیگه.
اَل پاچینو!
- اوه!
- ببینم... مرحوم هنری چیزی نداشتن؟
- کف دستشونو میذاشتن زیر بغلشون صدا درمیآوردن. زبونشون هم لوله میشد.
- پس قطعه هنرمندان هم اوکی شد.
- سنگ قبر چی؟ سفارش دادین؟
- گفتم بچهها با شهابسنگ، نما رومی بزنن. عکس مرحوم با پرینت سهبعدی از پیشونی سنگ میاد جلو، از زیر هم چراغ نئونی میذاریم که شبا، عبارت بزرگ خاندان اجاقوردی چشمک بزنه. زیر سنگ یه اسپیکر بلوتوثخوره. صدای مرحوم رو دادیم هوش مصنوعی که وقتی ملت میان میگن خدا بیامرزه، مرحوم با صدای خودش جواب بده خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه. در حالت عادی هم یه دکمه داره زیرش فشار بدی مرحوم با هایده فیت میده. زندگی میگن برای زندههاست اما خدایا... .
- یه کم ترسناک نیست؟
- نه الان همه جای دنیا همینه. کل قطعه رو دادیم چمن مصنوعی کنن. دو طرف سنگ قبر چستر گذاشتیم. قراره تاب هم بیاد. با باربیکیوی تاشو.
- گلاب هم میذارین؟
- گلاب مال قدیما بود داش من. بچههای اتاق فکر پیشنهاد دادن پشنفروت و آیسماچا بذاریم ولی چون داریم میریم تو فصل سرد، گفتم سنگو با ماسالا بشوریم که یه وقت خدانکرده مرحوم سردیش نشه.
- دستتون درد نکنه. فقط به نظرتون فضا یه مقدار تفریحی نشد؟
- الان همینجوری مده داش من. شما اذن بده، من اینجا رو به قطب گردشگری تبدیل میکنم. ایشالا یکی، دو سال بگذره یه ساعدینیا بغلش میزنیم، چشم بازارو درمیاریم.
- خیلی ممنون.
- فقط مرحوم شغلشون چی بوده؟
- کلاهبردار بودن.
- پس عبارت رو سنگ میشه سِر صفر اجاقوردی، کارآفرین و فعال اقتصادی.
- پس همه چی حله دیگه.
- برو بسپر به من خیالت نباشه.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.