تقابل با اخبار، در دفاع از واقعیت
وظیفه ناخودآگاه تماشاچی هنگام نگاهکردن به فوتبال، دنبالکردن توپ در زمین است و واکنش بازیکنان دونده در زمین نسبت به توپ، میل شدید مطالبهگر ناخودآگاه به گلزدن. تمام واقعیت در وضعیت نگاهکردن به فوتبال، در همان مستطیل سبزرنگ خلاصه میشود و تکلیف تماشاچی در هنگام این خیرهماندن به مستطیل سبز مشخص است؛ او فارغ از تمام وقایع بیرونی، همه صحنه را در لحظه میبیند و تشخیص میدهد و دنبال میکند تا سوت پایان بازی.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
وظیفه ناخودآگاه تماشاچی هنگام نگاهکردن به فوتبال، دنبالکردن توپ در زمین است و واکنش بازیکنان دونده در زمین نسبت به توپ، میل شدید مطالبهگر ناخودآگاه به گلزدن. تمام واقعیت در وضعیت نگاهکردن به فوتبال، در همان مستطیل سبزرنگ خلاصه میشود و تکلیف تماشاچی در هنگام این خیرهماندن به مستطیل سبز مشخص است؛ او فارغ از تمام وقایع بیرونی، همه صحنه را در لحظه میبیند و تشخیص میدهد و دنبال میکند تا سوت پایان بازی.
این وضعیت دقیقا همان «چیزی» است که در عالم واقعیتِ وقایع سیاسی از تماشاچی دریغ میشود. وضعیت «مردم» در نگاهکردن به رخدادهای سیاسی بیخبری محض از واقعیت است. توپ فوتبال، در واقعیت سیاسی تکثیر میشود و زیر پای هر بازیکن صدها توپ قل میخورد. تشخیص اینکه کدام واقعی است یا کدام بازیکن در ترکیب اصلی است، میان لایههای فراوانی از امر غیرواقع پنهان است. به عبارت دیگر، تماشاچی سیاست، بیش از آنکه نقش تماشاچی داشته باشد، قرار است با اخبار و چیدمان تنظیم خبرها در مدیومهای رسانهای، مشغول تلاش برای تماشاچیبودن باشد. مردم در مقابل امر سیاسی، تنها سوژههایی هستند که بناست مدام در شُرف تماشاچیبودن قرار بگیرند و نقش خود را در قامت تماشاچی سیاست شدن بازی کنند. هیچ واقعیتی در عیانِ لحظه وجود ندارد و آن چیز که وهم تماشاچیبودن را مدام برمیسازد، تنها و قطعا فقط «خبر» است. اخبار در صحیحترین حالت موجودی، بیش از آنکه حامل اطلاعات باشند، واجد انعکاس امر واقعاند. هدف خبر، نه تکثیر آگاهی که تنظیمگری نقشهای از پیش نوشتهشده برای مهندسی واقعیت است. تکثر اخبار و رمزآلود نمایاندن خبرهای یک رخداد سیاسی، فیالمثل ایام حال حاضر و مذاکرات و اسنپبک در رسانههای جهانی، بیش از آنکه به جهت اطلاعرسانی باشد، بخشی از خودِ امر سیاسی مذاکره و اعمال قدرت هستند. خبرهای رخدادهای سیاسی، خودشان تکهای از پازل ساخت بازی قدرت است و مردم در این پازل، در مثال ابتدایی و فوتبال، نه تماشاچی که نقششان خودِ آن توپهایی است که زیر پای بازیکنان این صحنه قل میخورند. به همین سبب است که هیچ واقعیت قابل استنادی از فهم واقعیت در اخبار وجود ندارد و حامل هیچ اطلاعی که منجر به آگاهی شود نیستند. اگر در سدههای پیشین، مردم در ساخت خبر و امر سیاسی نقش داشتند و تیتر اخبار بودند و ابژهای سیاسی، امروز تنها نقش تودهای بیشکل و به نام «مردم»اند و شکلی از سیاستورزی در دستان صاحبان قدرت و سرمایه در جهان امروز. نه فعلی برای مردم وجود دارد و نه انفعالی، هرچه هست، پازلی است که هر تکه از سرنوشت تکه دیگر بیخبر است. در مثال دیگر، درست در آن لحظه که تودهای محدود از بخشی از مردم گمان میکنند به جهت تغییر «چیزی» فعلی انجام میدهند و خبری میسازند، واقعیت خود را پشت وهم «کاریکردن» پنهان کرده و در حال تکمیل پازلی هستند که قربانیانش همان کسانیاند که در وهم فعلیت ایستادهاند. «مردم» تنها واقعیت انکارناپذیری است که به زبان هر خبر تعریفی متفاوت از آن ارائه میشود، اما نفس آن و اصالت موجودیتش کتمانناپذیر است؛ به همین سبب نیز «مردم» در محاصره اخبار لاجرم محکوم به تسخیر ذهن و گروگان گرفتهشدن افکارش به دست اخبار است. راه فرار و برونرفتی از این محاصره نیست مگر با تمسک به خودآگاهی همین امر. اینکه آگاه باشیم که در هیچ خبری، خبری از واقعیت نیست، در هیچ رخدادی خبری از واقعیت رهایی نیست، در هیچ واقعهای «مردم» نه فاعلاند نه مفعول و نه حتی منفعل و فقط و تنها هستند و میتوانند در لحظه، بخشی از تعریف تقابل فعلیت خیر باشند در مقابل فعلیت شر. تنها از مسیر همین خودآگاهی است که امر جمعیای به نام «مردم» در اتحادی ملی میتواند به جای توپی زیر پای بازیکنان قدرت در مناسبات تحمیلی جهانی، تماشاچیای سومشخص باشد که در زمان رخداد واقعیت خیر، به فعلیتش درآید. مثل لحظه ملموس تجربه شنیدن صدای انفجار موشکها و یک تن واحد شدن در مقابل حمله دشمن به خاک که فراتر و پیشروتر و فارغ از تیتر خبرها و اخبار رفت، یا لحظهای که تصمیم میگیری در خلوت شخصی، بخشی از ماشین کشتارجمعی فلسطینیان نباشی و در کنار فلسطین بایستی، مانند موج جهانی «مردم»شدن جهان در مقابل اخبار میناستریم صهیونیسمزده. سادهتر آنکه تنها زمانی میتوان از دل این خودآگاهی به واقعیت پی برد که خودمان، بخشی از واقعیت باشیم نه تماشاچی اخبار؛ در غیر این صورت، هرچه هست همین عبث لایتناهی است در میان اخباری که تنها علت وجودشان، به واقعیتنرسیدن انسان است؛ انسانی مضطر در میان هجمه مهندسی اخبار.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.