|

بازآفرینی جشن مهرگان

آزمون بلوغ حکمرانی و ترجمان «ایران بخوان»

ایران از گردنه‌ای خطیر و پرچالش می‌گذرد. پس از جنگ 12‌روزه، سخن رهبری که به «ایران بخوان» شهره یافت، پژواکی تازه در جان جامعه انداخته است و اکنون بیش از هر زمان دیگر، ضرورت انسجام ملی و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی برای پاسداری از کشور احساس می‌شود.

بازآفرینی جشن مهرگان

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

ایران از گردنه‌ای خطیر و پرچالش می‌گذرد. پس از جنگ 12‌روزه، سخن رهبری که به «ایران بخوان» شهره یافت، پژواکی تازه در جان جامعه انداخته است و اکنون بیش از هر زمان دیگر، ضرورت انسجام ملی و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی برای پاسداری از کشور احساس می‌شود. یکی از این ظرفیت‌های مغفول، جشن بزرگ مهرگان است. یک آیین کهن ایرانی که ریشه در حافظه تاریخی ملت دارد و می‌تواند در کنار دیگر مناسک جمعی، به حلقه‌ای برای همبستگی و نمایش وحدت ملی بدل شود. امروز حکمرانی باید دریابد که بازآفرینی چنین آیین‌هایی، نه بازگشت به گذشته‌ بلکه گشودن راهی برای آینده است؛ آینده‌ای که در آن ملت به پشتوانه تاریخ و فرهنگ خود، استوارتر از هر تهدیدی برمی‌خیزد. بنابراین آقای پزشکیان پیشگام برگزاری و ترویج جشن مهرگان شود و نشان دهد که دولت به ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی ملت باور دارد و می‌خواهد انسجام ملی را نه در شعار، بلکه در عمل دنبال کند.

رسانه ملی هم با بازنمایی این آیین و روایت جذاب از ریشه‌ها و کارکردهای آن، جشن را از سطح یک مراسم نمادین به یک تجربه جمعی و ملی ارتقا دهد. یکی از کاستی‌های جدی نظام حکمرانی در چهار دهه اخیر، بی‌توجهی یا کم‌توجهی به ظرفیت‌های عظیم فرهنگی و تاریخی ایران بوده است. جشن‌هایی همچون نوروز، مهرگان و سده‌ که در طول قرون متمادی عامل پیوند اقوام و زبان‌های ایرانی بوده‌اند، یا به حاشیه رانده شدند یا به صورت نمادین و اداری برگزار شدند، بی‌آنکه در متن زندگی مردم حضور پررنگی داشته باشند. این غفلت، پیامدهای اجتماعی روشنی مانند کاهش احساس تعلق ملی، افزایش گسست میان نسل‌ها و البته افت سرمایه اجتماعی داشته است. در شرایطی که مردم به‌طور محسوس از سیاست‌های رسمی فاصله گرفته‌اند، نادیده‌گرفتن آیین‌های فرهنگی تنها به تعمیق این شکاف تلخ کمک کرده است. در میان آیین‌های ایرانی، مهرگان جایگاه ویژه‌ای دارد. از یک‌ سو، این جشن یادآور عدالت‌خواهی و پیروزی خیر بر شر است و از سوی دیگر، نمادی از همدلی، پیمان‌داری و دوستی میان انسان‌هاست. در ادبیات کهن ما، مهر به معنای عشق، پیمان و خورشید است؛ سه مفهومی که امروز جامعه ایران بیش از هر زمان دیگر به آن نیازمند است. بازآفرینی جشن مهرگان پیامی روشن به جامعه منتقل می‌کند که حاکمیت به ارزش‌های تاریخی و مشترک ملت توجه دارد و می‌خواهد در کنار مردم و بر سر یک سفره مشترک بنشیند.

چنین پیامی، در شرایطی که شکاف‌های اجتماعی عمیق شده و اعتماد عمومی آسیب دیده است، از هر سیاست رسمی و تبلیغاتی اثرگذارتر خواهد بود. اگر از منظر سیاست‌گذاری عمومی نگاه کنیم، دست‌کم سه دلیل بنیادین وجود دارد که می‌تواند حاکمیت را به برگزاری فراگیر مهرگان اقناع کند: نخست، تقویت هویت مشترک ملی است. جامعه ایران با تنوع قومی، زبانی و مذهبی روبه‌رو است و انسجام آن نه از مسیر اجبار، بلکه از طریق ایجاد حس تعلق به یک هویت مشترک ممکن می‌شود. آیین‌هایی همچون مهرگان دقیقا چنین کارکردی دارند؛ زیرا هیچ گروهی را طرد نمی‌کنند و همه را زیر پرچم ایرانیت گرد می‌آورند.

در جهانی که هویت‌های متکثر رو به برجسته‌شدن‌ هستند، وجود نمادی فراگیر برای پیوند همه ایرانیان ضرورتی دوچندان یافته است. دوم، بازسازی سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی، یعنی اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت، بزرگ‌ترین پشتوانه هر نظام سیاسی محسوب می‌شود. این سرمایه در سال‌های اخیر به دلایل گوناگون آسیب دیده است. برگزاری مهرگان، نه به‌عنوان یک مراسم اداری خشک، بلکه به‌عنوان یک جشن ملی و مردمی، فرصتی کم‌نظیر برای احیای این اعتماد خواهد بود. مردمی که ببینند آیین‌هایشان پاس داشته می‌شود، پیوندی عاطفی و واقعی‌تر با حکومت برقرار می‌کنند. سوم، ظرفیت دیپلماتیک و تمدنی است. جهان امروز عرصه رقابت فرهنگی است و کشورها می‌کوشند با معرفی جشن‌ها و میراث تاریخی خود، تصویری مثبت و اثرگذار به نمایش بگذارند. همان‌گونه که نوروز در سطح جهانی شناخته شد، مهرگان نیز می‌تواند به ابزاری برای دیپلماسی فرهنگی ایران بدل شود؛ جشنی که نه‌تنها در داخل مرزها، بلکه در سطح منطقه‌ای و جهانی، ایران را به‌عنوان سرزمینی با تمدنی غنی و ارزش‌های انسانی والا معرفی خواهد کرد. سخن‌گفتن از مهرگان، صرفا بازگویی یک آیین باستانی نیست، بلکه آزمونی است برای سنجش میزان باور حاکمیت به انسجام ملی. پیام «ایران بخوان»، تنها در سطح شعار باقی نمی‌ماند، بلکه باید به سیاست‌ها و برنامه‌های ملموس ترجمه شود. بازگشت مهرگان به جایگاه شایسته خود می‌تواند نشانه‌ای روشن باشد از اینکه حکمرانی اراده کرده است فاصله میان دولت و مردم را کاهش دهد و به جای تأکید بر تمایزها، بر مشترکات فرهنگی و تاریخی ملت تکیه کند. مردمی که آیین‌هایشان نادیده گرفته شود، دیر یا زود از سیاست رسمی فاصله خواهند گرفت.

در مقابل، مردمی که در جشن‌های ملی خود دیده شوند، بیش از هر تبلیغ و شعاری، در کنار حاکمیت خواهند ایستاد. ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به انسجام نیاز دارد. این انسجام با فرمان و اجبار به دست نمی‌آید، بلکه باید از مسیر اقناع، اعتماد و بازشناسی سرمایه‌های فرهنگی ساخته شود. مهرگان فرصتی است که می‌تواند این مسیر را هموار کند. بازآفرینی مهرگان علاوه بر احیای یک رسم کهن، نمادی است از چگونگی مواجهه حکمرانی با ریشه‌های هویتی جامعه. این آیین، اگر به درستی به عرصه عمومی بازگردد، سه لایه معنا را به همراه خواهد داشت: در سطح نخست، به جامعه نشان می‌دهد که دولت به فرهنگ مشترک فراتر از خطوط سیاسی و جناحی باور دارد؛ در سطح دوم، به ترمیم پیوندها یاری می‌رساند؛ و در سطح سوم، ایران را در قامت یک تمدن تاریخی با قابلیت‌های جهانی معرفی می‌کند. 

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.