دغدغههای یک کلاس نهمی
ونداد غلامی، دانشآموزی متولد ۱۳۹۰، امسال قرار است وارد پایه نهم شود. او از حالوهوای این روزها و آغاز سال تحصیلی حرف میزند؛ از اینکه چندان خوشحال نیست و دلایلش را با زبان ساده توضیح میدهد: «طبیعتا هیچکس خیلی خوشحال نیست از اینکه مدرسه شروع بشه.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
ونداد غلامی، دانشآموزی متولد ۱۳۹۰، امسال قرار است وارد پایه نهم شود. او از حالوهوای این روزها و آغاز سال تحصیلی حرف میزند؛ از اینکه چندان خوشحال نیست و دلایلش را با زبان ساده توضیح میدهد: «طبیعتا هیچکس خیلی خوشحال نیست از اینکه مدرسه شروع بشه. حتی اگه سیستم درست بشه، فکر نمیکنم توی هیچجای دنیا کسی بگه آخ جون مدرسه! منم حس خوبی ندارم، فقط شاید از دیدن رفیقام خوشحال باشم». ونداد میگوید برای او مهمترین دلخوشی در مدرسه همین دیدن دوستان است وگرنه «مدرسه خیلی حال نمیدهد» و تنها راه تحملش همین رفاقتهاست. به قول خودش: «۱۲ سال بدون رفیق فقط بشینی درس بخونی خیلی عذابآوره». یکی از دغدغههایش نوع برگزاری کلاسهاست. او تجربه آموزش مجازی را هم داشته و میگوید از یک طرف آموزش حضوری کیفیت بهتری دارد، اما از طرف دیگر کلاسهای آنلاین برایش راحتتر بوده است: «حضوری بهتره چون معلمها بهتر درس رو توضیح میدن ولی من خودم کلاسهای آنلاین رو بیشتر دوست دارم. چون توی آنلاین معلما آرومترن. البته قبول دارم کلاس حضوری جدیتره».
بهترین و بدترین بخش مدرسه: بهمحض طرح این پرسش که کدام بخش مدرسه برایش جذابتر است، خیلی زود جواب میدهد: «طبیعتا زنگ تفریح». هرچند علاقهاش به هنر هم پررنگ است: «خیلی هنر رو دوست دارم. ولی مثلا ورزش نه. من اهل فوتبال نیستم. بچهها هم از وضعیت ورزشی مدرسه خیلی ناراحتن، چون کلا خیلی ضعیفه». ونداد از تجربه خوب داشتن یک معلم هنر هم یاد میکند: «سه سال معلم هنر نداشتیم. ولی امسال یکی اومد دو ماه درس داد، خیلی خوب بود. هفت هنر اصلی رو میگفت. ما هم فقط موسیقی و نقاشی کار کردیم ولی همونم عالی بود».
آینده و دانشگاه: وقتی صحبت به آینده و درسخواندن میرسد، دیدگاهش به دنیای بزرگترها نزدیک میشود. او معتقد است درسخواندن تا لیسانس طبیعی است، اما بعدش باید سریعتر وارد کار شد: «به نظرم آدم نرمال احتمالا مدرک لیسانس رو میگیره و بعدش میره سر کار. ولی توی ایران خیلی فرقی نمیکنه، چون آدمایی هستن که دکترا دارن و توی اسنپ کار میکنن. بعضیها هم فقط تا ششم خوندن و الان میلیونرن. خودم ترجیح میدم زودتر برم سر کار، چون چهار سال دانشگاه بعدش هم سربازی، خیلی طول میکشه».
معلمها و سیستم آموزشی: نگرانی دیگر ونداد، معلمها و سبک آموزش است. او میگوید در این سالها تغییری در سیستم آموزشی ندیده است: «همهچی مثل قدیماست. ساعت هفت میایم، ناظم میاد نیمساعت حرف میزنه. اگه سرود نخونی، یقهتو میگیرن میکشن بیرون. معلمها هم داد میزنن. خیلیاشون فقط از روی کتاب میخونن. معلومه خودشون هم درست نخوندن. خیلیاشون فقط مینویسن روی تخته. پیشرفت خاصی نکردیم، فقط وایتبرد داریم».
نقد به سیستم آموزشی: ونداد که به نظر میرسد با وجود سن کم نگاه انتقادی دارد، میگوید بزرگترین مشکل سیستم آموزشی ایران، نبود تحول است: «هیچ فرقی نکرده. من اگه بودم، انتخاب رشته رو از همون ششم میذاشتم، چون بچهها سریعتر میتونن برن سمت چیزی که دوست دارن. اینجوری هم آموزش بهتر میشه، هم آدم زودتر میفته توی چرخه کار». با همه این نقدها، ونداد همچنان به مدرسه میرود؛ جایی که برایش هم دلزدگی دارد، هم دلخوشی. دلزدگی از تکرار و خشکی آموزش و دلخوشی به دوستانی که تحمل ۱۲ سال تحصیل را برایش ممکن میکنند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.