|

تهران سبزتر می‌شود یا تشنه‌تر؟

تهران سال‌هاست که با بحران آب روبه‌روست، اما وقتی در شهر قدم می‌زنیم، پارک‌ها، درختان حاشیه خیابان‌ها و فضای سبز شهری تصویری از زندگی سبز و پرآب به ما می‌دهند. این حس سرسبزی و سرزندگی، در ذهن بسیاری از شهروندان و حتی مدیران، گواهی بر وفور منابع آب است؛

تهران سبزتر می‌شود یا تشنه‌تر؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

حسین فرزین-پژوهشگر آب و هیدروپلیتیک:  تهران سال‌هاست که با بحران آب روبه‌روست، اما وقتی در شهر قدم می‌زنیم، پارک‌ها، درختان حاشیه خیابان‌ها و فضای سبز شهری تصویری از زندگی سبز و پرآب به ما می‌دهند. این حس سرسبزی و سرزندگی، در ذهن بسیاری از شهروندان و حتی مدیران، گواهی بر وفور منابع آب است؛ در حالی که پشت این سبزی، واقعیت تلخ منابع آب تهران پنهان شده است. این فاصله میان آنچه می‌بینیم و آنچه هست، نمونه‌ای آشکار از «توهم فراوانی آب» است؛ توهمی که هم نگرش عمومی را شکل می‌دهد و هم سیاست‌گذاری شهری را به سمت تصمیمات ناپایدار هدایت می‌کند. این توهم در سال‌های گذشته بارها تقویت شده است. ساخت سدها و خطوط انتقال آب از حوضه‌های مجاور، این پیام را منتقل کرد که هر کمبود آبی را می‌توان با تأمین جدید جبران کرد. امروز هم پروژه‌های پرهزینه شیرین‌سازی و انتقال آب از دریا دنبال می‌شوند، در حالی که تمرکز بر کنترل تقاضا و اصلاح الگوی مصرف به حاشیه رانده شده است. اما آیا این پروژه‌ها واقعا بحران آب تهران را حل می‌کنند یا صرفا آن را به نسل‌های آینده منتقل خواهند کرد؟ نشانه‌های بحران اما غیرقابل انکارند. فرونشست زمین در جنوب و غرب تهران، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی، افزایش شوری و کاهش کیفیت آب در برخی مناطق، همه نشان می‌دهند که واقعیت شهر پشت پرده‌ سرسبزی مصنوعی پنهان شده است. میانگین مصرف سرانه آب شرب در تهران حدود ۲۳۰ الی ۲۵۰ لیتر در روز است، در حالی که استاندارد جهانی برای شهرهای کم‌آب نزدیک به ۱۵۰ لیتر است. این اختلاف نه‌تنها فشار بر منابع محدود را بیشتر کرده، بلکه نشانه‌ای از فقدان سیاست‌های جدی مدیریت مصرف و تقاضاست.

با این حال، سبزی شهر همچنان در ذهن مردم حس امنیت و رفاه ایجاد می‌کند؛ احساسی که بیشتر ناشی از بازنمایی بصری است تا واقعیت پایداری منابع. به بیان ساده‌تر، سرسبزی شهر که باید نمادی از مدیریت پایدار منابع باشد، اکنون به پرده‌ای برای پنهان‌کردن محدودیت‌ها و بحران‌های واقعی بدل شده است. شوربختانه این الگو محدود به تهران نیست؛ در کلان‌شهرهای کم‌آب دیگری چون اصفهان و مشهد نیز سرسبزی مصنوعی و پروژه‌های انتقال آب همان توهم فراوانی را بازتولید کرده‌اند. برای عبور از این وضعیت در کلان‌شهرها، از جمله تهران، نیازمند رویکردی مبتنی بر واقعیت منابع آب و تصمیم‌های سخت هستیم. بازچرخانی آب، اصلاح الگوی مصرف، کاهش هدررفت شبکه، خشک‌منظرسازی و استفاده از گیاهان بومی و کم‌ آب‌بر، همراه با محدود‌کردن توسعه شهری و مدیریت جابه‌جایی شرکت‌ها و جمعیت، می‌تواند فشار بر منابع را کاهش داده و امکان حرکت به‌ سوی مدیریت پایدار منابع آب را فراهم کند. اکنون پرسش اصلی این است: آیا می‌خواهیم همچنان با تکیه بر تصویر سبزی مصنوعی، بحران واقعی را نادیده بگیریم، یا جرئت پذیرش محدودیت‌ها و حرکت به سمت توسعه پایدار را پیدا خواهیم کرد؟ توسعه پایدار بدون آشتی‌دادن تصویر با واقعیت امکان‌پذیر نیست و اگر تهران همچنان بر مدار توهم پرآبی بچرخد، آینده‌ای ناپایدارتر از امروز در انتظار آن خواهد بود.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.