|

۱۰ سال پس از گشودن مرزها، اروپا با بحران هویت و گسترش خشونت و تروریسم روبه‌روست

میراث مرکل

۱۰ سال پیش صدراعظم وقت آلمان با تصمیمی یک‌جانبه مرزهای اروپا را به روی مهاجران گشود. او این اقدام را دفاعی از ارزش‌های انسانی خواند، اما امروز بسیاری از اروپایی‌ها معتقدند همان انتخاب، بحران هویت، ناامنی، خشونت و شکاف اجتماعی را به این قاره تحمیل کرد.

میراث مرکل

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‌شرق: ۱۰ سال پیش صدراعظم وقت آلمان با تصمیمی یک‌جانبه مرزهای اروپا را به روی مهاجران گشود. او این اقدام را دفاعی از ارزش‌های انسانی خواند، اما امروز بسیاری از اروپایی‌ها معتقدند همان انتخاب، بحران هویت، ناامنی، خشونت و شکاف اجتماعی را به این قاره تحمیل کرد.

۳۱ آگوست ۲۰۱۵، آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان، بدون رایزنی گسترده با همتایان اروپایی خود تصمیم گرفت مرزهای قاره را به روی سیل پناه‌جویان باز کند. او در همان روز گفت: «ما می‌توانیم» و افزود اگر اروپا در آزمون پناهندگان شکست بخورد، دیگر اروپایی که در پی آن بوده‌ایم وجود نخواهد داشت. سخنان مرکل در تاریخ ماندگار شد؛ اما پیامدهای آن از همان هفته‌های نخست خود را نشان داد.

مرکل در تصمیمش بیش از همه تحت تأثیر جنگ‌های خاورمیانه، به‌ویژه سوریه و عراق، بود. اما پیام او فقط به قربانیان جنگ نرسید. در همان سال، موجی عظیم از مهاجران با انگیزه‌های گوناگون به سمت اروپا به حرکت درآمدند. از میان 1.3 میلیون نفری که در ۲۰۱۵ به اروپا وارد شدند، شمار زیادی از افغانستان، پاکستان، عراق، نیجریه، مراکش، الجزایر و اریتره آمده بودند؛ کشورهایی که لزوما درگیر جنگ داخلی نبودند.

آمارها نشان می‌دهد میان سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، فقط آلمان ۱.۴ میلیون نفر را پذیرفت. فرانسه ۲۷۶ هزار، ایتالیا ۲۴۰‌هزار، ‌و سوئد ۲۰۵ هزار مهاجر را اسکان دادند. در آن روزها، بسیاری از رهبران اروپایی حامی مرکل بودند. تنها استثنا، ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان بود که هشدار داد این سیاست آینده اروپا را به خطر می‌اندازد.

مانوئل والس، نخست‌وزیر وقت فرانسه از حزب سوسیالیست، در سخنرانی خود در پارلمان تأکید کرد: «فرانسه، وفادار به ارزش‌هایش، می‌داند که چه جایگاه و مسئولیتی دارد... وظیفه فرانسه این است که کسانی را که به خاطر عقایدشان تحت تعقیب‌اند یا در معرض تهدید قرار دارند، بپذیرد». اما همین سیاست‌مدار هشت سال بعد تغییر موضع داد و در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد: «در موضوع مهاجرت، باید دکمه توقف را فشار دهیم».

از امید واهی تا واقعیت تلخ

دکمه توقف هرگز فشار داده نشد. پس از کاهش موقت جریان مهاجرت در دوران همه‌گیری کرونا، موج ورود غیرقانونی به اروپا بار دیگر شدت گرفت. مقام‌های جزایر قناری اخیرا از فرونتکس، نهاد مرزبانی اتحادیه اروپا، کمک خواسته‌اند تا با افزایش ورود مهاجران از آفریقا مقابله کنند. فقط در یک شبانه‌روز، نزدیک به ۸۰۰ مهاجر در جزیره لامپدوسا در ایتالیا پیاده شدند. عبور غیرقانونی از فرانسه به انگلستان نیز رکورد تازه‌ای ثبت کرد.

خیلی زود مردم اروپا فهمیدند تصمیم مرکل خطایی سنگین و بحران‌زا بوده است. با وجود هشدارها، او در شب سال نوی 2016 همچنان بر خوش‌بینی خود پافشاری کرد. مرکل مهاجران و پناه‌جویان را «فرصتی برای فردا» خواند و به مردم وعده داد کشورها همیشه از مهاجرت موفق، هم اقتصادی و هم اجتماعی، بهره برده‌اند. اما فقط چند ساعت بعد، در همان شب سال نو، خیابان‌های کلن صحنه تعرضات گسترده علیه زنان شد؛ ده‌ها زن که در جشن سال نو حضور داشتند، توسط گروه‌هایی از مردان مهاجر تازه‌وارد مورد حمله قرار گرفتند.

زنگ خطر برای اروپا

داگلاس موری، روزنامه‌نگار بریتانیایی، در ۹ ژانویه ۲۰۱۶ نوشت: «کلن بحران قاره ما را برملا کرد». او هشدار داد: «نخبگان اروپایی به‌ جای مواجهه با مشکلات، بر واکنش‌ها تمرکز می‌کنند. اگر همچنان خود را سرگرم حاشیه‌ها کنیم، این قاره به‌سرعت رو به تباهی خواهد رفت».

اروپا سقوط کرده است. امکان شرح کامل فروپاشی‌های ۱۰ سال اخیر در یک متن نیست، اما چه کسی می‌توانست در سال ۲۰۱۵ تصور کند که در سال‌های بعد یهودیان در خیابان‌های آمستردام شکار شوند، اقلیت‌ها در پارکی در انگلستان به‌ طرز وحشیانه‌ای قتل‌عام شوند، کنیسه‌ها در شهرهای فرانسه به آتش کشیده شوند و نام سوئد مترادف با حملات نارنجکی شود؟ اینها نه تصاویر اغراق‌آمیز رسانه‌ها، بلکه واقعیت‌های تلخی است که در اروپا رخ داده و افکار عمومی را نسبت به آینده قاره به‌شدت بدبین کرده است.

اروپا از همان روزها وارد مرحله‌ای تازه شد. موج مهاجران نه‌تنها نظم اجتماعی را برهم زد، بلکه هم‌زمان با رشد تروریسم همراه شد. ژانویه ۲۰۱۵، دو مهاجم القاعده دفتر نشریه «شارلی ابدو» در پاریس را به گلوله بستند و اعضای تحریریه آن را قتل‌عام کردند. اتحادیه اروپا وعده داد با «تقویت و مدرن‌سازی کنترل مرزهای خارجی» امنیت شهروندان را تضمین کند و مانع سفر جنگجویان و تروریست‌ها شود. اما فقط 10 ماه بعد، پاریس بار دیگر خونین شد. در نوامبر همان سال، سلول تروریستی داعش در پایتخت فرانسه ۱۳۰ نفر را کشت. در میان عاملان، دو نفری بودند که خود را به‌ عنوان مهاجر وارد اروپا کرده بودند. این واقعیت، امنیت قاره را به لرزه انداخت.

امروز تحلیلگران امنیتی می‌گویند داعش بار دیگر در غرب آفریقا قدرت گرفته و نگاهش به اروپا دوخته شده است. در یکی از تازه‌ترین بیانیه‌های خود، این گروه پیروانش را به «جهاد در سواحل اروپا» فراخوانده و خواسته «امنیت قاره را در هم بشکنند». اگرچه در سال‌های اخیر سرویس‌های اطلاعاتی اروپا در شناسایی و انهدام شبکه‌های سازمان‌یافته موفق‌تر شده‌اند، اما حملات فردی همچنان ادامه دارد. در سال ۲۰۲۰، یک مهاجر تونسی سه مسیحی را در کلیسایی در شهر نیس کشت. سال گذشته، یک مهاجر سوری سه آلمانی را در جشنواره‌ای در شهر زولینگن به قتل رساند.

خشم عمومی و تغییر سیاست

اروپا در دهه اخیر بارها شاهد خشونت‌ها و کشتارهای متعدد بود. اینها رخدادهایی بودند که 10 سال قبل کمتر کسی می‌توانست تصور کند. نتیجه روشن بود: رأی‌دهندگان خسته از ناامنی و بحران هویت، به احزاب راست‌گرا روی آوردند. محبوبیت نایجل فاراژ در بریتانیا، مارین لوپن در فرانسه، خرت ویلدرز در هلند و جورجیا ملونی در ایتالیا، بازتاب همین تغییر است. همچنین احزاب راست در اتریش، پرتغال، اسپانیا، آلمان، یونان و سوئد قدرت گرفتند.

این تغییر نه‌تنها به دلیل ترس از مهاجرت افسارگسیخته و ورود تروریست‌ها، بلکه ناشی از سرخوردگی عمیق مردم از نخبگان سیاسی بود؛ نخبگانی که سال‌ها با روایت‌های غیرواقع‌بینانه ایدئولوژیک، واقعیت بحران را کتمان کردند.

با گذشت یک دهه، اتحادیه اروپا نتوانسته وعده‌های خود برای دفاع از مرزها را عملی کند. مرزها همچنان نفوذپذیرند؛ لامپدوسا و جزایر قناری شاهد موجی تازه از مهاجران‌اند. بیشتر آنان در پی زندگی بهتر می‌آیند، اما همیشه این پرسش مطرح است: از میان هزاران نفر، چند نفر مأموریت دیگری ندارند؟

مرکل در خاطراتی که سال گذشته منتشر کرد، نوشت از تصمیم خود پشیمان نیست. اما نظرسنجی‌ها بارها نشان داده‌اند که اکثریت مردم اروپا این سیاست را عامل بی‌ثباتی و ناامنی می‌دانند. به باور بسیاری، در آزمون پناه‌جویان، نه مردم، بلکه مرکل و دیگر سیاست‌مداران همراهش شکست خورد. میراث او قاره‌ای است که کمتر کسی در آرزویش بود؛ قاره‌ای که از وعده آرمان‌گرایی به واقعیت تلخ ناامنی و تزلزل رسید.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.