|

ای استادان مهاجر، سفرتان سلامت اما...

خبرآنلاین گزارش داده که رتبه دانشگاه‌‌های ایران در مقایسه با کشور‌های منطقه روند نزولی داشته، به طوری که دانشگاه‌‌های عربستان از ایران پیشی گرفته‌اند. بعد با یکی از استادان دانشگاه تهران مصاحبه کرده و استاد محترم گفته: «یکی از دلایل افت دانشگاه‌های ایران کاهش تدریجی استقلال آنهاست.

ای استادان مهاجر، سفرتان سلامت اما...

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

خبرآنلاین گزارش داده که رتبه دانشگاه‌‌های ایران در مقایسه با کشور‌های منطقه روند نزولی داشته، به طوری که دانشگاه‌‌های عربستان از ایران پیشی گرفته‌اند. بعد با یکی از استادان دانشگاه تهران مصاحبه کرده و استاد محترم گفته: «یکی از دلایل افت دانشگاه‌های ایران کاهش تدریجی استقلال آنهاست.

مثلا اختیاراتی مثل جذب هیئت ‌علمی از دانشگاه‌ها سلب شده است». یعنی ماجرا این‌جوری است که دانشگاه می‌گوید فلان استاد را برای هیئت ‌علمی می‌خواهم، دوستان در جواب پاسخ می‌دهند: «این مسئله به شما چه ربطی دارد؟ ما خودمان اگر صلاح ببینیم جذب می‌کنیم اما فعلا بنا داریم بیشتر دفع کنیم‌». استاد مربوطه در ادامه گفته عامل دیگری که موجب افت کیفیت دانشگاه‌ها شده، مهاجرت استادان است. حقوق استادان بسیار پایین است. مثلا یک استاد تازه‌کار با مدرک دکتری، حقوقی در حدود 20 میلیون تومان دریافت می‌کند که با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت که اگر این استاد یک کار معمولی بکند، بیشتر درمی‌آورد. البته این جمله آخر را چون حس کردم مصاحبه‌شونده دارد نجابت به خرج می‌دهد از خودم درآوردم.

این بزرگوار در ادامه می‌گوید: «یکی از همکاران بعد از اخراج از دانشگاه به عربستان مهاجرت کرده و آنجا حقوق 13 هزار دلاری می‌گیرد و بودجه پژوهشی یک میلیون دلاری برای تجهیز آزمایشگاه در اختیارش قرار داده‌اند‌». عالی شد واقعا. دوستان قبلا نخبگان را راهی کشور‌های دوردست می‌کردند، الان چون حس می‌کنند که قاره‌های دیگر سخت است و نخبه دلش برای خانواده‌اش تنگ می‌شود، مسیر‌های کوتاه‌تر را انتخاب کرده‌اند. نکته جالب دیگری که مصاحبه‌شونده به آن اشاره کرده، این است که «بودجه دانشگاه عمدتا صرف پرداخت حقوق می‌شود و تقریبا هیچ پولی برای فعالیت‌های پژوهشی باقی نمی‌ماند». من استثنائا با اینکه هیچ پولی برای فعالیت‌های پژوهشی باقی نماند موافقم. پژوهش نیاز دارد که بعد از اتمام مورد مطالعه قرار گیرد و عملیاتی شود، وقتی دوستانی که تصمیم می‌گیرند همه چیز را خودشان بلدند، دیگر پژوی چه هشی؟ الکی منابع را هدر بدهیم که چه بشود؟

ایشان در ادامه نکته بامزه‌ای را هم خاطرنشان ساختند؛ البته برای من که انسان دنده‌پهن و بی‌عاری هستم بامزه است وگرنه انسان معمولی و سالم از این خبر خنده‌اش نمی‌گیرد. فرموده‌اند: «استادان به دلیل کمبود بودجه نمی‌توانند در کنفرانس‌های علمی بین‌المللی شرکت کنند؛ زیرا هزینه بلیت و ثبت‌نام بسیار بالاست. این محدودیت‌ها باعث کاهش تعاملات علمی و تأثیرگذاری جهانی دانشگاه‌ها می‌شود». یعنی استاد می‌رود به دانشگاه می‌گوید من می‌خواهم بروم فلان همایش بین‌المللی. دانشگاه می‌گوید خیلی هم عالی، به سلامت. فقط یک نکته‌ای‌. استاد که فکر می‌کند دانشگاه می‌خواهد پول سفرش را بدهد با اشتیاق می‌گوید چه نکته‌ای؟ دانشگاه استاد را غافلگیر می‌کند و می‌گوید نکته اینکه سوغاتی ما فراموش نشود دکتر! استاد رودست می‌خورد و با ناراحتی می‌گوید همین؟ چیز دیگری نمی‌خواستید بگویید؟ دانشگاه می‌گوید چرا، اگر امکانش هست کتونی نایکی سوغاتی بیاورید. بنده عکسش را هم در پرتابل اساتید آپلود می‌کنم! استاد، سرخورده و ناامید می‌گوید: ولی من فکر می‌کردم هزینه سفرم را شما می‌دهید. دانشگاه می‌گوید: ساده‌ای دکتر. پولمان کجا بود؟ ولی اگر مایل باشید می‌توانیم اخراج‌تان کنیم، بعد شما اپلای کنید عربستان! بروید عشق و حال و تحقیق و پژوهش! ها؟ نظرت چیه؟ بزنم مهرش رو؟ استاد رنجیده و آزرده‌خاطر از دانشگاه بیرون می‌رود. به این فکر می‌کند که اگر به ‌جای کار آکادمیک، در بیابان پرتقال تامسون می‌کاشت یا نیزار را آب می‌داد، فایده‌اش بیشتر بود.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.