یادی از اخوان، سیوپنج سال پس از مرگ شاعر
زندگی میگوید اما باید زیست
شکست گوناگون تعبیر میشود؛ بسیاری آن را نرسیدن به خواست و یا هدفی از پیش تعیینشده میدانند و این تعبیری رایج از شکست است. با این تعبیر تلاش آدمی همه آن میشود که خواستهها و آرزوهای خود را تحقق بخشد، اما این کار بهسادگی انجام نمیپذیرد و به عوامل گوناگون ازجمله ویژگیهای سوژه، انگیزه آنان و یا ارادهشان برای رسیدن به هدف و یا بازی سرنوشت و مقدرات آن و دیگر عوامل بستگی پیدا میکند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
نادر شهریوری (صدقی): شکست گوناگون تعبیر میشود؛ بسیاری آن را نرسیدن به خواست و یا هدفی از پیش تعیینشده میدانند و این تعبیری رایج از شکست است. با این تعبیر تلاش آدمی همه آن میشود که خواستهها و آرزوهای خود را تحقق بخشد، اما این کار بهسادگی انجام نمیپذیرد و به عوامل گوناگون ازجمله ویژگیهای سوژه، انگیزه آنان و یا ارادهشان برای رسیدن به هدف و یا بازی سرنوشت و مقدرات آن و دیگر عوامل بستگی پیدا میکند. علاوه بر این بسیاری شأنی بالاتر برای شکست قائل میشوند و آن را ناشی از ذات هستی تلقی میکنند. «ای چرخ فلک خرابی از کینه توست/ بیدادگری شیوه دیرینه توست» (خیام). در قرون اخیر یا دوران معاصر یعنی در شرایطی که نظام جهانی به توزیع ارزشها و الگوهای خود میپردازد، «شکست» با تأکید بر اهمیت «فرد» به پای همان «فرد» نوشته میشود؛ به این معنا که شکست را ناشی از محاسبات اشتباه، پیشبینیهای نادرست و یا سستی در کار یا ناکامی برای رسیدن به هدف و مواردی مشابه میدانند، در نتیجه بیشمار فردهای شکستخورده با باری از سنگینی حس گناه، دچار شرم و حقارت بعد از آن میشوند. سکولاریسم و فردگرایی ناشی از آن البته بر این حس گناه دامن میزند، چون در همه حال بر فردیت فرد تأکید میکنند و او را تعیینکننده سرنوشت خویش میدانند. شکست اما از تنوعی گستردهتر برخوردار است و صرفا در حیطه زندگی فردی تجربه نمیشود، بلکه آن را در مقیاس جمعی نیز میتوان تجربه کرد. در این صورت شکست میتواند ناشی از عدم موفقیت جنبشها و یا فعالیتهای اجتماعی باشد که به اهداف و خواستههای خود نرسیدهاند و پس از آن در حیات اجتماعیشان دچار همان یأس و حس گناه میشوند که فرد در زندگی شخصیاش در مواجهه با شکست آن را تجربه میکند. با این حال و بهرغم تبعات خردکننده شکست، شکست میتواند خود را در حافظه جمعی جای دهد تا به روند بازیابی امید حیاتی دوباره بخشد. از این نظر شکست بهرغم تلخی و خفتی که پدید میآورد از نوعی قدرت برخوردار است تا در زمانهای دیگر گاهی موفقیت و یا شکستی دیگر را تجربه کند. ورود شکست به حیطه حافظه جمعی بیشتر به کمک هنرمندان، نویسندگان و شاعران انجام میشود. در میان شاعران معاصر ایران، مهدی اخوان ثالث (1369-1306) ازجمله شاعران مهمی است که شکست را در شعرهای خود بهعنوان مسئلهای که تجربه کرده و سپس به سطح آگاهی ارتقا بخشیده بیان میکند. این تجربه به کودتای 28 مرداد و حوادث و تبعات بعد از سقوط دکتر مصدق بازمیگردد. اخوان در دی 1334 یعنی دو سال و اندی بعد از کودتا، شعر مشهور «زمستان» را میسراید. شکست سیاسی آمال و آرزوهای اخوان را بر باد میدهد و او خود را ناگهان در زمستانی سرد مییابد، در این شرایط شاعر چنان در سیاهی زمستان متوقف میماند که در آسمان بعد از کودتا دیگر هیچ نشان سرخ بعد از سحرگاهی نمیبیند. آنچه اخوان را از دیگر شاعران معاصر خود متمایز میکند آن است که او به شعرهای خود بیشتر بعدی فلسفی میدهد تا بعدی تاریخی؛ به این معنا که تجربههای مهمی مانند شکست در اشعار شاعر به باوری اسطورهای بدل میشود. منظور از باور اسطورهای نوعی تجربه همیشگی است که در حیات اجتماعی و فردی دائما تکرار میشود بیآنکه در حیات تاریخی یک ملت فصلی تازه و متفاوت پدید آورد. در این شرایط شاعر به علت تجربه کودتای 28 مرداد که سخت در روح و روانش نفوذ کرده، به شعر خود بعدی فلسفی میدهد تا ماجرای شکست را به منشاء آغازین آن بهمثابه تقدیر و یا سرنوشتی که دائما تکرار میشود بازگرداند: «... قصۀ بیهودهتر بیهودگیها بود/ لعنت آغازی، سراپا نکبتی منفور/ گاهکی شاید یک رؤیائکی شیرین،/ بیشتر اما/ قالب کابوس گنگی خالی از مفهوم/ بیهوا تصویر تاری، کار دستی کور/ دوزخ، اما سرد/ وز بهشت آرزوها دور...» («دوزخ اما سرد»، اخوان). حال که شاعر جهان را تا به این اندازه بیهوده و «کار دستی کور» میبیند، دیگر به کودتا بهعنوان واقعهای تاریخی که تابع مناسبات سیاسی و آرایش اجتماعی جامعه است نمینگرد، که بالعکس کودتا باعث میشود که او به موضوع باوری اسطورهای بدهد که گویا با «لعنتی آغازین» همراه بوده که از آن گریزی نیست و بدین سان شاعر درمییابد که جهان، انسان و اساساً تحولات آن از حیطه تأثیر انسانی خارج است، زیرا مسئله در هر حال از بعدی فلسفی دچار اشکال است که این بعد از هستی، فرای سیاست، اجتماع و انسان قرار دارد. با این حال و بهرغم «هستی آغازین» اخوان شکست را صرفاً رویدادی منفی نمیبیند، بلکه در آن باورهایی میبیند که میتواند این تجربه تلخ را به احساساتی متفاوت بدل کند که بدون تجربه شکست آن حسِ متفاوت که ناشی از بازیابی دوباره زندگی است ممکن نمیباشد. آنچه شاعر را به باوری دوباره میرساند آن است که وی در درون همه این بیهودگیها، بیهودگی خود و جهان را آشکار میبیند و به آن آگاهی مییابد. آگاهی بر چیزی قدرت آن چیز را بیشتر میکند، چنانکه آگاهی بر شکست قدرتِ شکست را و آگاهی بر بیهودگی قدرت آن را. اما بیهودهبودن وجودی زندگی باعث نمیشود که اخوان لزوماً به بدبینی روی آورد و زندگی را انکار کند، به بیانی دیگر ممکن است جهان بیهوده و عبث باشد، چنانکه از نظر اخوان است اما این لزوماً بهمنزله ترک زندگی نیست. از نظر شاعر زندگی «... انگار روح آبی و آب است/ انگار هم بیدار و هم خواب است/ انگار غم در کسوت شادی است» («ما، من، ما»، اخوان). بدین سان زندگی اگرچه به عبث جاری است و شکست در درون آن مستتر است، اما بهرغم این تصور، اخوان خود را شاعر امید نام میدهد و تخلص م. امید را برمیگزیند. این نیز به باور اسطورهای اخوان بازمیگردد، زیرا اخوان در عین حال به تاریخ ادواری یعنی تکرار مکرر امید و شکست باور دارد و او این تسلسل اسطورهای را بارها و بارها در شعر خود تکرار میکند، هرچند اخوان بهرغم تأثیر از باورهای اسطورهای دربند آن باور اسطورهای ایرانی یعنی پیروزی نهایی خیر بر شر باقی نمیماند و آن باور متافیزیکی را وامینهد، اما این نیز به معنای آن نیست که زندگی را بهرغم پایین و بالایش وامیگذارد: «من نه خوشبینم، نه بدبینم.../ عشق را عاشق شناسد، زندگی را من/ من که عمری دیدهام پایین و بالایش/ که تفو بر صورتش، لعنت به معنایش/ دیدهای بسیار و میبینی/ میوزد بادی، پری را میبرد با خویش/ از کجا؟ از کیست؟/ هرگز این پرسیدهای از باد؟/ به کجا؟ وانگه چرا؟ زین کار مقصد چیست؟/ خواه غمگین باش، خواهی شاد/ باد بسیار است و پر بسیار، یعنی این عبث جاری است» («زندگی میگوید: اما باید زیست»، اخوان). اخوان در میان شاعران ما، شاعری متمایز است، در کمتر شاعری تاریخ و اسطوره، امید و شکست، خودآگاه و ناخودآگاه، خط و دایره...، اینگونه نظیر به نظیر به هم میرسند.* این را نیز شاید بتوان تقدیر شاعر دانست، تقدیری که بر فراز همهچیز ایستاده است: باد بسیار است و پر بسیار.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.