تحول سازمان اطلاعات نظامی اوکراین زیر فرمان بودانوف در قلب جنگ
جنگ سایهها علیه روسیه
جنگ اوکراین پس از بیش از سه سال وارد مرحلهای شده است که همزمان در میدان و میز مذاکره جریان دارد؛ از عملیاتهای اطلاعاتی پرخطر و نوآوریهای نظامی در برابر روسیه تا تلاش کرملین برای دستیابی به اهداف استراتژیک در شرق، اکنون سرنوشت نبرد به تصمیمهای واشنگتن و کییف گره خورده است. وقتی روسیه در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ تهاجم تمامعیار خود به اوکراین را آغاز کرد، بسیاری در پایتختهای غربی تصور میکردند کییف ظرف چند روز سقوط خواهد کرد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: جنگ اوکراین پس از بیش از سه سال وارد مرحلهای شده است که همزمان در میدان و میز مذاکره جریان دارد؛ از عملیاتهای اطلاعاتی پرخطر و نوآوریهای نظامی در برابر روسیه تا تلاش کرملین برای دستیابی به اهداف استراتژیک در شرق، اکنون سرنوشت نبرد به تصمیمهای واشنگتن و کییف گره خورده است. وقتی روسیه در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ تهاجم تمامعیار خود به اوکراین را آغاز کرد، بسیاری در پایتختهای غربی تصور میکردند کییف ظرف چند روز سقوط خواهد کرد. نزدیک به نیممیلیون نیروی روسی، پشتیبانیشده با تانکها، هواپیماها، موشکها و توان دریایی، به کرملین اعتمادبهنفس لازم برای یک پیروزی سریع را داده بود. اما مقاومت اوکراین -نهفقط نظامی، بلکه سیاسی و روانی- جهان را شگفتزده کرد. یکی از عناصر تعیینکننده این مقاومت که کمتر مورد توجه قرار گرفته، دگرگونی سازمان اطلاعات نظامی اوکراین، موسوم به HUR، تحت رهبری سرلشکر کیریلو بودانوف است. او ماهها پیش از آغاز جنگ از حمله قریبالوقوع روسیه هشدار داده بود؛ هشداری که بسیاری آن را اغراقآمیز میدانستند، اما تاریخ حقانیت او را اثبات کرد.
صعود بودانوف و تولد یک سازمان جدید
بودانوف از زمان به دست گرفتن فرماندهی هور، این نهاد را به یک نیروی ترکیبی با توان اجرای عملیاتهای پرریسک، حملات دوربرد و شکلدهی به میدان نبرد در ابعاد گوناگون بدل کرده است. نخستین آزمون جدی در همان ساعات آغازین جنگ رقم خورد؛ زمانی که واحدهای هور موفق شدند حمله هوابرد روسیه به فرودگاه هاستومل را دفع کنند. اگر این عملیات شکست میخورد، نیروهای روسی میتوانستند کییف را ظرف یک هفته محاصره کنند. بودانوف پیشاپیش آماده بود. او واحدهای ویژهای همچون «کراکن»، «شامان» و «آرتان» را شکل داده و شبکههای چریکی را در مناطق اشغالی سازماندهی کرده بود. همچنین با نظارت او، لژیون بینالمللی هزاران داوطلب خارجی را وارد نبرد کرد. عملکرد هور از آن زمان چشمگیر بوده است. در جریان محاصره ماریوپل، نیروهای این سازمان با انجام هفت پرواز هلیکوپتری از میان آسمان تحت کنترل روسیه، توانستند مهمات و تجهیزات به آزوفستال برسانند و زخمیها را تخلیه کنند. در دریای سیاه نیز هور ناوگان روسیه را عقب راند، جزیره مار را آزاد کرد و سکوهای گازی را به تصرف درآورد؛ اقدامی که مسیر صادرات غلات حیاتی اوکراین را دوباره گشود.
نوآوری در جنگ
نوآوری بخش جداییناپذیر راهبرد بودانوف بوده است. گروه ۱۳ در هور پهپاد دریایی «ماگورا» را طراحی کرد؛ تنها شناور بدون سرنشین شناختهشده در تاریخ که موفق شده کشتیهای جنگی را غرق کند. تا پایان سال ۲۰۲۴، نسخه V5 این پهپاد چندین شناور روسی را از کار انداخت و حتی بالگردهایی را ساقط کرد. نسخه ارتقایافته V7 با موشکهای آمریکایی سایدوایندر مجهز شد و توانست در ماه می دو جنگنده سوخو-۳۰ روسیه را در نزدیکی نووراسییسک سرنگون کند. حوزه فعالیت هور فقط به خط مقدم محدود نمانده است؛ این سازمان با عملیاتهای جسورانه، پایگاههای هوایی، کارخانههای تسلیحاتی و مراکز فرماندهی روسیه را تا دو هزار کیلومتر دورتر هدف قرار داده است. این حملات نمادین نیستند، بلکه توان نظامی روسیه را بهطور ملموس تحلیل میبرند. ازجمله اهداف این حملات، هواپیمای راداری A-50، بمبافکن استراتژیک Tu-22M3 و جنگنده نسل پنجم Su-57 بودهاند. بودانوف شخصا نیز در میدان نبرد حاضر بوده است. او در عملیات آزادسازی روستای روسکا لوزووا در نزدیکی خارکیف شرکت کرد. همچنین یورشهای هور در کریمه توان دفاعی روسیه را به آزمایش کشید و گروههای مخالف روسی آموزشدیده توسط این سازمان به بلگورود و کورسک یورش بردند. تا آگوست ۲۰۲۴، برخی یگانهای اوکراینی حتی عمیقتر به خاک روسیه پیشروی کرده بودند.
نبردی فراتر از جبههها
رهبری بودانوف جایگاه ویژهای برای او در افکار عمومی اوکراین رقم زده است. او همواره در میان سه چهره محبوب کشور قرار دارد؛ دستاوردی مهم در کشوری که معادلات سیاسی بهسرعت دگرگون میشوند. استقلال رأی و صراحت او همیشه به مذاق نخبگان سیاسی خوش نیامده، اما تأکیدش بر پاکدستی نهادی و حمایت از سازمانهای ضدفساد نشان میدهد که به باور او پیروزی فقط با موفقیت نظامی به دست نمیآید. دامنه عملیات هور حتی به قاره آفریقا نیز کشیده شده است؛ جایی که بقایای گروه واگنر و نیروهای موسوم به «سپاه آفریقا» که در جنایات جنگی از اوکراین تا آفریقا نقش داشتند، اکنون زیر نظر و در تیررس اوکراین قرار گرفتهاند. در داخل کشور نیز بودانوف ریاست ستاد هماهنگی اسرا را بر عهده دارد که تاکنون آزادی هزاران زندانی و غیرنظامی را تضمین کرده است. همه اینها بدون حمایت ایالات متحده امکانپذیر نبود. اشتراکگذاری اطلاعات میان واشنگتن و کییف یکی از موفقترین و در عین حال کمتر رسانهایشدهترین ابعاد این جنگ است. ترکیب اطلاعات ماهوارهای و شنود آمریکا با شبکههای انسانی و چابکی تاکتیکی اوکراین، برتریای در میدان ایجاد کرده که هیچ ژنرال روسی نتوانسته بر آن غلبه کند.
دیپلماسی و معمای دونتسک
اوج این همکاری در دیدار ۱۸ آگوست دونالد ترامپ و ولودیمیر زلنسکی در کاخ سفید بازتاب یافت؛ دیداری که فراتر از نمادگرایی، بُعدی عملی داشت. این شراکت که در میدان جنگ خود را نشان داده، اکنون باید در میز مذاکره نیز استمرار یابد. در همین چارچوب، گفتوگوهای صلح با ترامپ موضوعی را به سطح جهانی کشاند که ولادیمیر پوتین بیش از یک دهه در پی آن بوده است: کنترل کامل استان صنعتی دونتسک. او امید دارد با دستیابی به این هدف پشت میز مذاکره، از هزینههای انسانی و زمانی یک تهاجم طولانیمدت جلوگیری کند. برآوردهای اطلاعاتی بریتانیا نشان میدهد تسخیر کامل چهار استان شرقی که مسکو مدعی الحاق آنهاست، به بیش از
۴.۴ سال جنگ و حدود دو میلیون تلفات نیاز دارد. برای پوتین به دست آوردن دونتسک میتواند راه را برای عبور از خطوط دفاعی مستحکم اوکراین در شهرهای اسلاویانسک و کراماتورسک هموار کند. فراتر از این خطوط، زمینهای باز در ساحل شرقی دنیپرو پهن میشوند که میتوانند هدف موج جدیدی از تهاجمات روسیه قرار گیرند.
اما پیشروی روسیه در شرق کند و پرهزینه بوده است. تاکتیکهای روسیه که بر اعزام موجهای انسانی به نبرد متکی است، تلفات عظیمی به بار آورده است. پژوهش مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن نشان میدهد که در سه سال و نیم جنگ، حدود ۲۵۰ هزار سرباز روسی کشته شدهاند. برای جبران این تلفات، کرملین به پرداخت پاداشهای کلان به داوطلبان روی آورده است. اوکراین نیز گرچه تلفات کمتری داده، اما به دلیل جمعیت کوچکتر خود -حدود یکچهارم روسیه- با بحران نیروی انسانی مواجه است.
آینده جنگ
اکنون پرسش اصلی این است که آیا آتشبس تا پایان ۲۰۲۵ ممکن خواهد بود یا نه؟ پاسخ تا حد زیادی به اراده واشنگتن بستگی دارد؛ ارادهای برای حفظ اتحاد و بازداشتن ائتلافی شامل روسیه، کره شمالی و چین. کرملین فقط زبان قدرت را میفهمد. اگر اوکراین عقبنشینی کند، جاهطلبیهای روسیه در مرزهایش متوقف نخواهد شد. اما پیروزی اوکراین پیامی روشن خواهد داشت: ملتهای دموکراتیک میتوانند سریعتر سازگار شوند، هوشمندانهتر ضربه بزنند و در برابر تجاوز اقتدارگرایانه یکپارچه بایستند. درس جنگ اطلاعاتی اوکراین ساده است: نبوغ و اراده میتواند دشمنی بزرگتر را مغلوب کند، اما فقط زمانی که با حمایت پایدار ایالات متحده همراه باشد. دیدار ترامپ و زلنسکی یادآور این واقعیت بود. اکنون نوبت واشنگتن و متحدانش است که براساس آن عمل کنند. غرب اگر میخواهد آینده خود را تضمین کند، باید بزرگ بیندیشد، سریع عمل کند و دوراندیش باشد. این همان راهی است که میتواند پیروزی اوکراین و امنیت جهان آزاد را تضمین کند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.