گفتوگوی «شرق» با فریده شجاعی؛ از استقلال تا فدراسیون فوتبال و ورزش زنان
ویترین ورزش هر کشوری، فوتبال مردان است
فریده شجاعی جزء معدود زنانی محسوب میشود که سابقه زیادی در مدیریت ورزش دارد. او در حال حاضر نایبرئیس سوم فدراسیون فوتبال و عضو هیئتمدیره باشگاه استقلال است. فریده شجاعی که میهمان ما در دفتر روزنامه «شرق» بود، به سؤالات مختلفی از جمله موضوع برابری جنسیتی در ورزش پاسخ داد. او معتقد است نگاه وزارت ورزش و در رأس آن وزیر، به برابری زنان و مردان است. گرچه شواهد و قرائن نشان میدهد این برابری آنچنان که باید و شاید اجرائی نمیشود و البته او بر این باور است که برای برقراری عدالت جنسیتی، زنان باید خودشان تلاش کنند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
افسون حضرتی: فریده شجاعی جزء معدود زنانی محسوب میشود که سابقه زیادی در مدیریت ورزش دارد. او در حال حاضر نایبرئیس سوم فدراسیون فوتبال و عضو هیئتمدیره باشگاه استقلال است. فریده شجاعی که میهمان ما در دفتر روزنامه «شرق» بود، به سؤالات مختلفی از جمله موضوع برابری جنسیتی در ورزش پاسخ داد. او معتقد است نگاه وزارت ورزش و در رأس آن وزیر، به برابری زنان و مردان است. گرچه شواهد و قرائن نشان میدهد این برابری آنچنان که باید و شاید اجرائی نمیشود و البته او بر این باور است که برای برقراری عدالت جنسیتی، زنان باید خودشان تلاش کنند. در شرایطی که فصل جدید فوتبال ایران بهتازگی آغاز شده، صحبتهای او درباره وضعیت استقلال هم قابل توجه است. نکته مهم اینکه مصاحبه پیش از تغییرات اخیر در استقلال و استعفای نظریجویباری از سمت مدیرعاملی انجام شده است. ضمن اینکه ایشان از عضویت در هیئت مدیره باشگاه استقلال هم استعفا دادند. خانم شجاعی که جزء مدیران فدراسیون فوتبال است، تأکید کرد هنوز برای فدراسیونهای بزرگی مثل فوتبال، زنان نمیتوانند به ریاست دست یابند.
چند روز پیش سالروز تولد شما بود. اولین سؤالم این است که زندهیاد منصور پورحیدری معمولا چه هدیهای برای روز تولد به شما میدادند؟
به نام خدا، من هم عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه اهالی ورزش بهویژه جامعه فوتبال و زنان ورزشکار. ممنونم از اینکه تولد مرا به یاد داشتید. منصور هیچوقت دوست نداشت کادو بدهد. یعنی اصلا فرصت نمیکرد. حتی اگر سفر هم میرفت برای بچهها سوغاتی نمیگرفت و پولش را به آنها میداد. میگفت من خرید نکردم و دوست ندارم. واقعیت هم این است که هیچوقت این کار را نمیکرد. برای تولد بچهها مسئولیت کادوخریدن را گردن من میانداخت. بیشتر مواقع به من پول میداد میگفت هرچه دوست داری بخر.
خدا رحمتشان کند خانم دکتر. خیلیها معتقدند پس از فوت آقای پورحیدری، استقلال پدرش را از دست داده و انگار خیلی هم حرفشان بیراه نیست. همه شاهد هستیم که این سالها واقعا استقلال از آن مسیری که باید در آن قرار داشته باشد، خارج شده است.
در حقیقت باید بگویم که منصور اینقدر عاشق بود، یعنی یک عاشق فرازمینی، یک عاشق بیقیدوشرط و به شکل عجیب و غریبی عاشق استقلال بود و من میدانم که هیچ کوتاهی نمیکرد. از زندگیاش و از همه چیز میگذشت که تا آخر استقلال را سر پا نگه دارد. ولی نمیشود گفت که الان اگر با این سن و سال بود باز هم میتوانست خدمتی به استقلال بکند یا نه. ولی به هر حال وجود چنین افرادی به نظر من در بدنه استقلال لازم است و من نمیدانم چرا پیشکسوتان تیم قدم جلو نمیگذارند و ورود نمیکنند و دلسوزی همیشگی را ندارند. من فکر میکنم منصور خیلی دلسوزی میکرد و اگر بود شاید تا آنجا که امکان داشت میتوانست استقلال را سر پا نگه دارد. ولی باز هم هیچچیزی نمیشود گفت، چون به هر حال سن و سال که بالا میرود و شرایط زندگی، شرایط بازی و شرایط بازیکنان عوض میشود. امروزه میدانید که بازیکنان آن عِرق و تعصب را نسبت به سابق ندارند و بیشتر مادی شدهاند. شاید این طبیعی باشد، چون در همه باشگاهها این اتفاق افتاده است. شرایط فرق کرده و شاید اگر هم منصور بود نتیجه نمیگرفت. ولی به هر حال فکر میکنم افرادی مثل منصور لازم هست که در کنار استقلال باشند. الان هم اگر پیشکسوتان عزیز در واقع ورود کنند و دخالتهایی را داشته باشند و راهنمایی و ارشاد کنند و بخشی از کارها و امور را به دست بگیرند شاید یک تغییرات مثبتی به وجود آمده و استقلال از این بحران خارج شود.
خیلیها معتقدند بحرانی که در استقلال و بهویژه در سالهای اخیر به وجود آمده ناشی از فضای مجازی هست که شاید روی تصمیمات مدیریتی تأثیرگذار بوده. آیا واقعا چنین چیزی صحت دارد؟
به هر حال فضای مجازی یک بخش خوب دارد که خیلی مثبت است. تحولی در دنیا بوده و تکنولوژی پیشرفت کرده و اینکه نمیتوانیم بگوییم که کلا فضای مجازی منفی بوده. ولی به هر حال یکسری مسائل هم ممکن است ناشی از همین فضای مجازی باشد که در دنیا فراگیر است و نمیتوانیم بگوییم برای استقلال فضای مجازی بحران ایجاد کرده. شاید آن بخش مثبتش را باید در نظر گرفت تا از این بحران خارج شود. به هر حال عواملی هست که دست به دست هم داده تا این مشکل برای استقلال پیش بیاید. ولی من خوشبینم و فکر میکنم که به هر حال استقلال از این بحران بیرون میآید و مشکلاتش حل میشود، چالشها از بین میرود و استقلال به روزهای قبل برمیگردد.
الان شما که در هیئتمدیره هستید، دقیقا چه تصمیماتی برای خروج از بحران، اعضای هیئت مدیره باید بگیرند؟ چون میدانید احساس میشود که تفکیک وظایف در استقلال خیلی مشخص نیست.
ببینید من نمیتوانم زیاد درباره سیاستها و تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای استقلال صحبت کنم. چون ما در استقلال سخنگو داریم و از طریق ایشان مسائل تیم و تصمیمات بیان میشوند. من فکر میکنم هرچه کمتر در این باره صحبت کنم بهتر است. ولی در کل میخواهم بگویم که آقای دکتر تاجرنیا یک فرد بسیار شریف، علاقهمند و دلسوز برای استقلال هستند و خیلی کارهای مثبتی انجام داده و راههایی که پیش گرفته مثبت بوده. به هر حال ممکن است مشکلاتی، یکسری اختلافنظرهایی هم در هیئتمدیره باشد که ایشان با درایت حل کردند و در بدنه هیئتمدیره کمتر آن تضاد و اختلاف وجود دارد. ولی در هر مجمعی که شما میبینید مشکلاتی هست که واقعا باید با درایت و با تدبیر حل شوند که در استقلال هم اگر مشکلی وجود دارد باید حل شود. ولی مشکل به هر حال از جاهای دیگر است. بدشانسیهایی وجود داشت، مربی و بازیکن به موقع نتوانستند بگیرند اما من فکر میکنم به تدریج تیم شکل میگیرد و مشکلات حل خواهند شد و استقلال هم روز به روز بهتر میشود.
آیا اینقدر مشکلات در استقلال زیاد هست که از پرداختن به فوتبال زنان غافل شوند؟ یا به هر حال دوست دارند که در کنار تیم بزرگسالان مردان در حوزه زنان هم تیمداری کنند؟ البته خاص استقلال نیست؛ مشکلی هست که نگاه برابر به فوتبال زنان و مردان ندارد.
الان در ورزش کشورمان رویکرد عدالت جنسیتی هست. خوشبختانه وزارت ورزش، وزیر ورزش و کمیته ملی المپیک با این رویکرد عدالت جنسیتی به ورزش زنان نگاه میکنند و زنان را به ورزشکردن تشویق کرده و برای ورزش زنان ارزش قائل هستند. نگاه و نگرش مثبتی وجود دارد چه در بین رؤسای فدراسیونها، چه وزارت ورزش و همچنین باشگاهها و مخصوصا در فوتبال. چون برای حرفهایسازی AFC قانونی گذاشته که باشگاههای لیگ برتر حتما باید یک تیم فوتبال داشته باشند که میتواند در لیگهای دسته اول، دسته دوم و لیگ برتر حضور داشته باشند. به هر حال باشگاهها مجبور هستند که تیمداری کنند و تیم فوتبالشان را تشکیل دهند. سال گذشته پرسپولیس تیمش دسته یک بود که به لیگ برتر صعود کردند و من شنیدم که تیم خوبی هم دارند و برای قهرمانی آماده میشوند. استقلال هم سال گذشته دسته دوم بود که به لیگ دسته اول صعود کرده. استقلال هم فکر میکنم تیم خوبی را بسته که سال آینده امیدوارم به لیگ برتر صعود کند و از سالهای آینده ما شاهد یک دربی خوب و جذاب در بین زنان هم باشیم. اگر در واقع فوتبال در بین خانمها رواج پیدا کند و باشگاهها به این مسئله ورود کنند بدون شک در رشد و توسعه فوتبال زنان بسیار تأثیرگذار است. الان من در هیئتمدیره بیشتر برای این ماندم و کار میکنم، چون خودم قبلا در باشگاه تاج سابق بازیکن بودم و آن زمان همه رشتهها فعال بود و الان هم دوست دارم شرایط به آن موقع برگردد و رشتههای زیادی را مخصوصا در بین خانمها راهاندازی کنیم و از تیمداری به باشگاهداری که اصل استقلال بوده برسیم. خوشبختانه هیئتمدیره و آقای تاجرنیا و حتی آقای دکتر شریعتمدار خیلی از این قضیه استقبال کردند و دوست دارند که این اتفاق در بخش زنان رخ دهد. امسال مجوز تیم بسکتبال در لیگ برتر را از فدراسیون بسکتبال گرفتیم و یک تیم بسیار خوب برای قهرمانی آماده میکنیم. تیم فوتبال زنان هم دسته یک هست ولی تیم خوبی بسته شده و برای چند رشته انفرادی هم صحبت کردیم که انشاءالله با توجه به بودجهای که برای زنان به ما اختصاص دادند تا سال آینده فوتسال، والیبال و رشتههای دیگر که خیلی هم هوادار دارند تشکیل شود و اگر این رشتهها مخصوصا بین استقلال و پرسپولیس شکل بگیرد، به طور قطع هوادار زیاد خواهد شد و تماشاگرانی که برای تشویق تیمهاشان به ورزشگاه خواهند آمد بیشتر شوند و رشتههای ورزشی زنان بین مردم و علاقهمندان آنها توسعه یابد، به رشد ورزش زنان کمک بسیار خوبی خواهد شد.
براساس الزامی که ایافسی مقرر کرده، الان تیمهایی که در لیگ برتر یا لیگ یک و لیگ دو هستند در حوزه زنان تیم فوتبال خود را معرفی کردهاند؟
مجبورند که تیمداری کنند. تیمهای لیگ برتری مثل سپاهان و پرسپولیس در لیگ برتر هستند و خیلی از تیمها هم در لیگ یک و دو بازی میکنند. باید این اتفاق بیفتد وگرنه از سوی ایافسی مجوز حرفهایگری آنها تأیید نمیشود چون میدانید که مسئله مجوز حرفهای مطرح است. حتی اگر دوست هم نداشته باشند، خوشبختانه یک توفیق اجباری است و باید این کار را انجام دهند.
صوری نیست؟
نه اصلا، فیفا و ایافسی از ارگانهای ورزشی دنیا هستند که اصلا با کسی شوخی ندارند و وقتی یک قانونی را مصوب میکنند باید اجرا شود و ایران هم از این قوانین تبعیت میکند. اتفاقا وقتی بدنه ورزش کشور موافق ورزش زنان هست و رویکرد عدالت جنسیتی را دنبال میکند و معتقد است که خانمها ظرفیت لازم را دارند که ورزش کنند و میتوانند پابهپای مردان حرکت کنند، حتی اگر به آنها توجه بیشتری شود، از مردان هم جلو میزنند. شما خودتان این مسابقات کاپ آسیا دور مقدماتیاش را دیدید که دختران ما چگونه بازی کردند، چقدر تلاش کردند چقدر خوب کار کردند تا توانستند از دوره مقدماتی با تمام مشکلاتی که داشتند صعود کرده و به مرحله نهایی راه پیدا کنند. یا تیم فوتسال به جام جهانی صعود کرد. این اولین بار است که جام جهانی در دنیا شکل گرفته و ما برای اولین بار در دنیا مطرح میشویم. امیدوارم که حضوری قدرتمند در این مسابقات داشته باشیم. الان آقای مهندس تاج بسیار نظرش مثبت است. در حال حاضر که من با شما صحبت میکنم حدود چهار رده سنی ما در اردو هستند. فوتبال و فوتسال بزرگسالان، فوتسال زیر ۱۷ سال و فوتبال زیر ۱۷ سال اردو هستند و فوتبال جوانان زیر ۲۰ سال عازم مسابقات آسیایی شدند. به هر حال منِ نایبرئیس بهتنهایی نمیتوانم کاری بکنم. هرچقدر هم که تجربه داشته باشم هرچقدر هم که علاقهمند باشم و قدرت داشته باشم، موفقیت تیمها به نگاه و نگرش مثبت رؤسای فدراسیونها برمیگردد که خوشبختانه در فدراسیون فوتبال این اتفاق افتاده.
واقعیتی که وجود دارد، این است که نگاه اینقدر برابر نیست؛ یعنی الان تیم فوتبال زنان که به جام ملتها صعود کرده، وضعیت پاداششان هنوز مشخص نیست، یا شش ماه فرصت دارند تا شروع رقابتها، ولی هنوز خبری از بازیهای تدارکاتی یا اردوهای داخلی و خارجی نیست. هرچند که مخاطب هم به فوتبال مردان بیشتر ولع دارد. چه در فدراسیون و چه در باشگاهها اولویت و نگاه اول به فوتبال مردهاست، چون فوتبال مردان ویترین ورزشی یک کشور است.
ویترین ورزش هر کشوری من فکر میکنم فوتبال مردان است. یک مثالی برایتان میزنم. من چند سال پیش عضو کمیته بانوان آسیا بودم و مسئول ورزش زنان ژاپن همیشه کنار من مینشست و گله داشت از اینکه تیمش قهرمان جهان در جام جهانی شده و توانسته بود آمریکا را شکست دهد و تیم مردان ژاپن سوم آسیا شده بود. میگفت استقبالی که از تیم مردان شد، به مراتب بهتر از استقبالی بود که از تیم زنان به عمل آمد. پاداشی که به مردان برای سومی آسیا داده بودند، به مراتب بیشتر از تیم زنان بود که قهرمان جهان شده بود. پس این نگاه مردانه و اینکه ویترین ورزش یک کشور فوتبال مردان است، فکر میکنم در همه کشورها وجود دارد. من مطالعه کردم، خیلی از کشورها رفتم و باشگاههایشان را دیدم، با فدراسیونهای مختلف در تماس بودم، نگاه، نگاه مردانه است. فقط مختص کشور ما نیست و یک مسئله دیگر هم باید بگویم: در کشور ما الان اگر شما بخواهید تیم فوتبال زنان را با فوتبال مردان مقایسه کنید، میبینید که کمبودها و مشکلاتی برای زنان وجود دارد. یکی اینکه فوتبال زنان جام جهانی نرفته، درحالیکه تیم فوتبال مردان چندین بار به جام جهانی رفته و میدانید که ایافسی و فیفا از تیمهای صعودکننده حمایت میکنند، پول و پاداش میدهند و همه هزینهها با این دو نهاد است. چون دیده شده و جهانی شدهاند، حامیان مالی کمک میکنند و پول به فوتبال مردان تزریق میشود، ولی برای زنان این اتفاق نمیافتد. ما یکی از مشکلاتی که داریم، نداشتن پخش تلویزیونی است. حامی مالی قدم جلو نمیگذارد، هزینهای نمیکند که ما به هر حال پاداشی از آن کانال داشته باشیم. من با بچهها خیلی صحبت کردم و واقعا هم من فکر میکنم ما خودمان این تفکر را با خودمان حل کردیم که نباید با مردان مقایسه شویم. فوتبال را بهعنوان ویترین ورزش کشور کنار میگذاریم. ولی فوتبال ساحلی اگر هر پاداشی بگیرد، دختران هم باید همان پاداش را بگیرند که این اتفاق در حال رخدادن است؛ یعنی با ردههای پایینتر مردان ما هم داریم برابری را اجرا میکنیم و حق و حقوق بچهها را میگیریم. هم هیئترئیسه، هم رئیس فدراسیون موافقاند و تا جایی که امکان دارد، کمک میکنند که زنان حق و حقوقشان
گرفته شود.
الان برای صعود تیم زنان چقدر پاداش در نظر گرفته شده؟
هر چقدر مثلا برای صعود فوتبال ساحلی به جام جهانی در نظر گرفته شده، همان مقدار هم برای تیم زنان در نظر گرفته میشود. درست است که ناچیز است ولی به هر حال اندازه فوتبال ساحلی پرداخت خواهد شد. باید راهکارهایی پیدا کنیم که برابری باشد، حداقل با تیمهای درجه دو مردان این برابری به وجود بیاید که حق و حقوق آنها هم ضایع نشود. ضمن اینکه بچههای ما الان فرصتی برایشان پیش آمده که قراردادهای خوب میبندند. الان در هیچ رشته ورزشی در باشگاهها اینقدر پول نمیگیرند که بچههای ما میگیرند. البته من شنیدهام و امیدوارم که اینطور باشد. به هر حال دارند در مسیر حرفهایشدن قدم میگذارند و این کمک بزرگی است. وقتی بازیکن از باشگاهش پول بگیرد، زیاد هم انتظار ندارد تیم ملی کمکشان کند. امیدواریم که دختران هم به آن درجه از حرفهایبودن برسند که انتظار زیادی از فدراسیون نداشته باشند.
بازیکنان مرد پول خوبی از باشگاههایشان میگیرند.
من هم همین را گفتم که دختران هم اتفاق خوبی که برایشان افتاده، قراردادهای خوبی با باشگاه میبندند.
ولی فدراسیون پاداش مردها را همیشه لحاظ میکند.
گفتم، ویترین فدراسیونها تیم اولش است که آنهم از طریق بازیکنان پول وارد فدراسیون میشود. شما میدانید که ایافسی چه پولی برای صعود به جام جهانی میدهد. اگر این اتفاق برای زنان هم بیفتد، همان پاداشها در نظر گرفته خواهد شد.
الان کف باشگاههای زنان برای عقد قرارداد چقدر است؟
شنیدم مثلا شش، هفت میلیارد قرارداد میبندند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، البته من مطمئن نیستم ولی فکر میکنم قدم مثبتی است که برداشته میشود و به هر حال شروع خوبی است.
خانم دکتر، زنان فوتبالیست که پوشش کامل دارند. حتی وقتی با تیم عراق بازی کردند، گفتند چون عراقیها حاضر نشدند که با حجاب بازی کنند و حجاب اختیاری داشتند، رسانهها هم برای تماشای مسابقه نیامدند، ولی برای بازیهای لیگ وقتی که حجابشان کامل است، چرا مسابقاتشان حداقل از طریق شبکههای اینترنتی یا شبکه ورزش پخش نمیشود؟ آیا فدراسیون در اینباره با صداوسیما صحبتی کرده؟
بله هفت، هشت سال قبل که در فدراسیون بودم، حتی رفتم سازمان صداوسیما و صحبتهای زیادی کردیم که پخش فوتبال زنان را داشته باشیم، بچهها خارج از ایران بازی میکنند، حجاب کامل دارند، تماشاگر مرد هست، دستاندرکاران برگزاری مسابقات هستند و چون حجاب کامل است، مسابقه میدهند. ولی سیاستهای رادیو و تلویزیون ما به این شکل است که تا به حال به نتیجه نرسیدهایم. ما تصمیمگیرنده نیستیم و این یک تصمیم فراسازمانی است که به من ربطی ندارد. ولی دوست داریم که مسابقاتشان پخش شود، دیده شوند و چون حجابشان کامل است، مشکلی ندارند.
به غیر از ابعاد ورزشی زندگیتان، شما یک فرد دانشگاهی هم هستید. در چند سال اخیر کشورهای اسلامی به واسطه پوششی که انتخاب کردند، حالا بعضی از کشورها اختیاری است و بعضی از کشورها هم مثل ما مطابق قانون است، آیا ورزشی که زنان ورزشکار با پوشش انجام میدهند یا تمریناتی که دارند، مضاعفتر است؟
میدانید که من تخصصم فیزیولوژی ورزش است. سالهای سال در دانشگاه بیشتر از ۱۵ پایاننامه درباره فوتبال و فوتسال زنان کار کردیم که من استاد راهنما بودم. 20، 25 سال قبل من تقاضا داشتم که فوتبال زنان راهاندازی شود، آن زمان آقای هاشمیطبا رئیس سازمان ورزش بودند و گفتند که فوتبال ورزش مردانهای است و ما نمیتوانیم فعلا ریسک کنیم. من گفتم اگر تحقیق کنم که مشکلی ندارد و از نظر ماهیتی مثل رشتههای دیگر است، قبول میکنید، پذیرفتند و گفتند بله. ما یکسری کارهای تحقیقاتی را از آن زمان شروع کردیم و دیدیم خوب، به هر حال ماهیت ورزش یکسری تغییرات هورمونی را در بدن ورزشکار زن ایجاد میکند و همان تغییراتی که در هندبال وجود دارد، در فوتبال هم داشت. همان تغییراتی که در بسکتبال بود، در والیبال هم بود و در رشتههای سنگین دوومیدانی هم بود. در فوتبال هم بود. ما این را ثابت کردیم، یعنی واقعا نتیجه تحقیقات این مسئله را نشان داد و سالها بعد سالی که دوباره ایافسی حضور ما با حجاب در مسابقات مقدماتی المپیک لندن را ممنوع کرد و بچهها از زمین بیرون آمدند، به ما گفتند با حجاب نمیتوانیم بازی کنیم. مجدد ما همانجا به این مسئله ورود کردیم. من حتی به مقر فیفا رفتم و با آقای سپ بلاتر، رئیس سابق فیفا، صحبت کردیم و با نایبرئیس او که رئیس فدراسیون اردن بود، صحبت کردیم. با مسئولان کشورهای اسلامی صحبت کردیم، جلسات بسیاری را گذاشتیم و رئیس کمیته فیفا گفت شما ثابت کنید که زنان با این حجاب مشکلی برایشان ایجاد نمیشود. ببینید، نمیگویم که هیچ فرقی ندارد، چرا، ولی تفاوت خیلی چشمگیری بین کسی که با حجاب بازی میکند یا کسی که نمیکند، نیست. یک مقدار سختتر هست ولی بچههای ما علاقه دارند که با همین شکل بازی کنند و قانون و مقررات کشورمان هم این است که ما باید با حجاب بازی کنیم. وقتی دوست دارند بازی کنند و با این قوانین باید مطابقت داشته باشند، بنابراین اینقدر انگیزهها بالاست که یک مقداری هم اگر زیاد فعالیت کنند، مشکلی پیش نمیآید. ضمن اینکه تأکید میکنم ما تحقیقاتی هم که انجام دادیم، زیاد مشکلی نبود. بعدا ما نتیجه تحقیقاتمان را به فیفا و ایافسی ارائه دادیم که آنها هم موافقت کردند و از آن به بعد اجازه دادند که با حجاب بازی کنیم. اما گفتند یک مقداری مثلا گردن بیرون باشد، کمی مشکل پزشکی داشت که این مشکل پزشکی را تا حدودی حل کردیم. میگفتند که ما نمیخواهیم این فرهنگ در ایافسی و فیفا جا بیفتد و شما الان با این حجاب بازی میکنید، هندیها هم اعلام میکنند که ما با «ساری» بازی میکنیم یا مثلا اسرائیلیها هم میگویند ما با کلاه خودمان بازی میکنیم. این قوانین و مقررات نمیخواهیم حاکم شود. ما هم گفتیم اگر با این لباس نتوانیم بازی کنیم، اصلا نمیتوانیم وارد مسابقات شویم و بازی کنیم. در نهایت پذیرفتند و الان هم تحقیقات زیادی انجام دادیم. یک مقداری ممکن است شاید در استقامتشان، قدرتشان، سرعت، در تعریق و مسائل فیزیولوژیک یا تغییرات هورمونی تأثیرگذار باشد ولی به گونهای نیست که جلوی موفقیتشان را بگیرد.
در تحقیقات دست میبردید که فیفا و ایافسی متقاعد شوند.
خوب، همین کار را هم کردیم (با خنده). به هر حال متقاعدشان کردیم، ولی بچهها عادت کردند.
حتی داورها هم این مشکلات را دارند.
بله، داورها هم عادت کردند و من خودم چون دختر ورزشکار دارم و سالهاست با دختران جوان ورزشکار روبهرو هستم، اینقدر دغدغهشان نیست. آنها میخواهند بازی کنند و دیده شوند.
واقعا راندمانشان پایین میآید؟
نه، من فکر نمیکنم. گفتم در تحقیقاتی که انجام دادیم، اینقدر تأثیرگذار نبود.
شما اول بحث فیزیولوژی ورزشی را گفتید که ورزش هورمونهای بدن زنان را با یکسری تغییرات مواجه میکند.
ماهیت ورزش این است، نه اینکه با حجاب یا بیحجاب باشند.
چه تغییراتی؟
یک تغییرات هورمونی و تغییرات جنسی ایجاد میکند. ببینید الان مردان چرا قویتر هستند. برای اینکه هورمون تستوسترونشان بالاتر است. ورزشهای سنگین که انجام میدهند، هورمونهایی ترشح میشود که ممکن است مثلا یکسری آنزیمها باعث تغییر هورمونها شوند. این هورمونها ممکن است به هورمونهای مردانه نزدیک باشند. من زیاد در این مسائل آزمایشگاهی ورود نکردم که ببینم دقیقا چه تغییراتی ایجاد میشود ولی به هر حال ورزش سنگین و ورزش قدرتی روی عضلات و هورمونها اثرگذار است. ولی اینقدر تأثیرگذار روی سلامتی دختران نیست و اگر ورزش را قطع کنند، شرایط بدنی به حالت اولیه برمیگردد.
یعنی مثلا ممکن است پریودشان قطع شود؟
این مسئله وجود دارد. تحقیقاتی که در دنیا انجام دادند، به نتایج اینچنینی هم رسیدند، ولی بسیار نادر و در سطح بسیار بالا و فشرده و شاید استفاده از داروها در ورزشهای بسیار سنگین و قدرتی ممکن است که باعث چنین اتفاقاتی شود.
مثل وزنهبرداری در سطح المپیک.
بله، ولی اگر ورزشکار، ورزش را کنار گذاشته باشد، دوباه در بدن تعدیل ایجاد میشود و هورمونها هم سازگار و متعادل میشوند. این مسئله میتواند در مردها هم اثر بگذارد.
یعنی میزان هورمونهایشان باز بیشتر شود. آیا برای قلب و عملکرد آن مناسب است؟
در دنیا میبینید که ورزش خیلی سنگین به هر حال یک تغییراتی ایجاد میکند. تغییرات جسمانی آمادگی آنها را بالا میبرد، انعطاف، قدرت، سرعت، هماهنگی یا هر مسئلهای که استقامت را بالا میبرد. ولی به هر حال یک مقدار ممکن است روی قلب اثر بگذارد. روی عضلات اثر بگذارد. تغییرات منفی هم ممکن است که داشته باشد و در طول زمان خودش را نشان بدهد. در صورتی که ورزش خیلی سنگین باشد و از دارو و مکملها استفاده کنند، یکسری عوامل دست به دست هم میدهد و ممکن است اتفاقاتی بیفتد که میبینیم. مثلا مرگهای ناگهانی که الان در فوتبال شاهدش هستیم یا بسیاری از ورزشکاران هستند که مشکلات قلبی و عروقی زودتر از افراد غیرورزشکار پیدا میکنند. ولی به هر حال نمیتوانیم ورزش را زیر سؤال ببریم. چون ورزش در حد اعتدال بهترین درمان و بهترین فاکتور برای سلامتی از فرق سر تا نوک پا هست. مثلا روزی نیمساعت پیادهروی کنید. ورزشی که ضربان قلب را تا حد مناسبی بالا ببرد ولی فشار زیاد از حد به بدن وارد نشود.
در چند سال گذشته یا یک دوره شاید قبلتر در تیم ملی فوتبال زنان معمولا بازیکنانی که با استاندارد تعریف جامعه مطابقت نداشتند، صورت و ظاهر و زیبایی مدنظر جامعه را نداشتند، اولین اتفاقی که میافتاد میگفتند که این بازیکنان مرد هستند. در صورتی که میدیدیم از خانوادههایی بودند با اقتصاد سطح پایین که این دختر برای زندگی زحمت میکشید. و این توان را نداشت که به زیبایی ظاهری برسد. نه در فوتبال در رشتههای دیگر هم وقتی عکسهای ورزشی دیده میشود کسی که با بقیه از نظر ظاهر فرق دارد قضاوت میشود که مرد است. مثلا یک مدت میگفتند که در فوتبال زنان مردها حضور دارند.
مگر تست داده نمیشود؟
مسائل پزشکی را من در جایگاهی نیستم که بتوانم پاسخگو باشم. پزشکانی که متخصص هستند مخصوصا کسانی که تخصصشان غدد هست این موارد را بررسی میکنند. چند مورد در ورزشهای مختلف چنین افرادی بودند که به دکتر غدد معرفی کردیم، بررسی شدند و تشخیص داده شد که ممکن است دوجنسیتی باشند. عمل جراحی هم حتی انجام شده تا بدنه ورزش از این قضیه پاک شود. امکان دارد خارج از ورزش هم این افراد باشند که ما با آنها مواجه نیستیم. ولی در ورزش این افراد به چشم میآیند. تا سالها قبل زیاد توجهی به این قضیه نمیشد، به هر حال این افراد هم انسان هستند و باید فعالیت کنند. ولی در سالهای اخیر تستهای لازم را از ورزشکاران میگیرند و هرکس که در بخش زنان حضور دارد باید از این مسئله مبرا بوده و چنین مشکلاتی نداشته باشد. شما دیدید در المپیک پاریس و در بوکس هم این اتفاق افتاد و مدالش را پس گرفتند.
آیا در فوتبال زنان چنین مواردی داشتیم یا به صرف ظاهر قضاوت میشدند؟
در همه رشتههای ورزشی من بعضی اوقات دیدم، ولی بررسیهای لازم انجام شده و پزشکان متخصص نظر دادند و مشکل را حل کردند.
یعنی آن فرد از ورزش رفته است؟
بله، یا تغییر جنسیت داده است.
شما تحقیقی انجام داده بودید در مورد میزان پوکی استخوان زنان ایرانی با زنان ورزشکار. آیا چند سال بعد این تحقیق را ادامه دادید تا مشخص شود زنان ورزشکار که به دوران مونوپاز رسیدند چه میزان مثلا پوکی استخوانشان بالاتر یا کمتر بوده؟
این تحقیق رساله دکترای من بود. سال ۷۵ این کار را شروع کردیم و ۷۶ به پایان رسید. من روی پنج، شش رشته ورزشی کار کردم، شش ماه تمرینات مختلفی را تحت بررسی قرار دادیم. رشتههای مثل بسکتبال، والیبال، رشتههای راکتی-توپی، دوومیدانی و شنا. به این نتیجه رسیدیم رشتههایی که ویت بیرینگ (Weight Bearing) بودند مثلا بسکتبال و والیبال روی زمین کار میکردند و نان ویت بیرینگها (Non weight bearing) مثل شنا تفاوت خیلی فاحشی با هم داشتند. ورزشهایی که روی زمین انجام میشد چون فشار مضاعفی به بدن وارد میکرد به استخوانها فشار میآورد، کلسیم جذب استخوان میشد و پوکی استخوان کمتری داشتند و تراکم استخوان بالا بود. در شناگرها ولی کمتر بود. بعد به این نتیجه رسیدیم که ورزشهای راکتی بهتر از بقیه رشتهها بودند به دلیل اینکه وسیله هم باعث میشد روی دستها مخصوصا فشار لازم وارد شود و پوکی استخوان کمتر در این ناحیه دیده میشد. در والیبال و بسکتبال هم بهخصوص بسکتبال که توپ و دست درگیر بودند، فشار بیشتری از زمین به توپ و از توپ به دست وارد میشد. نتیجه تحقیق خیلی خوب بود و خیلی مبحث نو و جدیدی بود، دو سه سال پیش از چند نفری که آن زمان عضو تیم ملی بودند – چون من روی بازیکنان تیمهای ملی کار کرده بودم - و الان به سن مونوپاز رسیده بودند یک تحقیق تراکم استخوان گرفتیم ولی در کار تحقیقاتی هنوز ورود نکردم و دیدم که همچنان آنهایی که به سن مونوپاز رسیدند باز هم تراکم استخوانیشان بهتر از آنهایی است که ورزش نمیکردند؛ بنابراین ثابت شد که ورزش باعث میشود تراکم استخوان افزایش پیدا کند. البته نوع ورزش با توجه به شدت و فشار و استفاده از وسیلهای که دارد متفاوت و اثرگذار است.
این تحقیق را با کشورهای دیگر مقایسه کردید؟
اخیرا نه. سالها پیش که خودم کار تحقیقاتی انجام میدادم میدیدم کشورهای دیگر هم روی این موضوع کار کردند. حتی روی بیماران کار کردند. خواهرم روی بیماران دارای پوکی استخوان یکسری ورزشها به مدت شش ماه تا یک سال کار کرد و دیدند نتایجی که به دست آمده، نشان میدهد که بیماران بهبود پیدا کردند. در دنیا هم چنین تحقیقاتی انجام شده که نتایج به همین شکل بوده است.
در سالهای اخیر رویکرد خانوادهها نسبت به اینکه دخترانشان به سمت ورزش قهرمانی حتی اگر قرار باشد خودشان هزینه کنند تغییر کرده که این مسئله قابل انکار نیست.
صددرصد.
شما فکر میکنید در امتداد همین تحقیقاتی که شما یا خانم دکتر الهه – خواهرتان - انجام دادند آیا میتوان در دهه آینده این تغییرات را در زنان دید؟ چون الان شما وقتی وارد مطب یه پزشک ارتوپد میشوید معمولا زنها همه برای تعویض مفصل آمدند، یا از مشکلات جسمیشان بیشتر شاکی هستند تا مردها، هرچند آمار نشان میدهد مثلا پوکی استخوان در مردها به عنوان یک بیماری خاموش شناخته شده. آیا این تغییر رویکرد خانوادهها مخصوصا درباره زنان میتواند در آینده تأثیرگذار باشد؟
جامعهشناسی ورزش ما خیلی پیشرفت کرده. خانوادهها متوجه شدند یکی از سرگرمی فرزندانشان ورزش به عنوان بخشی از سلامتی است. حتی به این نتیجه رسیدند که بعضی از رشتههای ورزشی میتواند پولساز باشد؛ یعنی الان یکسری از ورزشها هستند از دکتر و مهندس بیشتر درآمد دارند، مثل فوتبال. پدرها و مادرها آگاه شدند و میبینند و به هر حال همانطورکه در ابتدا گفتیم فضای مجازی این اثرات مثبت را میتواند داشته باشد. رسانهها این اطلاعات و آگاهی را به مردم میدهند و واقعا نسبت به زمانی که خودم ورزش میکردم شرایط خیلی فرق کرده است. سالهای اول یواشکی من و خواهرم میرفتیم باشگاه چون مامانم اجازه نمیداد میگفت درس دارید، از زندگی عقب میافتید، آسیب و صدمه میبینید. ولی الان میبینیم که پدر و مادرها همراه فرزندانشان هستند، در سالنها حضور دارند، در همه چیز دخالت میکنند، نظر میدهند و دوست دارند بچههایشان در رشته مورد علاقهشان رشد کنند. این حمایت خانواده بسیار میتواند تأثیرگذار باشد. به مسئله مشکلات استخوانی اشاره کردید، من خودم الان زانوهایم درگیر هستند چون من سالهایی که ورزش میکردم ورزش به صورت علمی کار نمیشد. من وزنههای زیادی به بدنم میبستم و میرفتم فعالیت میکردم، میپریدم یا میدویدم. به هر حال فشارهای آسیبزننده به بدنم آوردم که الان دچار این مشکلات شدم. ورزش یک کار علمی و تخصصی است. فشار وقتی نامناسب باشد مشکلاتی به همراه دارد. ولی باید زیر نظر متخصص، زیر نظر مربی خوب انجام شود. مخصوصا بچهها در سن کم باید زیر نظر مربیانی باشند که خوب کار کردند که کارآزموده هستند و تجربه خوبی دارند و علمی کار میکنند. به هر حال الان من فکر میکنم جامعه ما جامعهای شده که مخصوصا در بخش زنان خانوادهها علاقهمند به ورزش زنان هستند و من نگاهم به آینده ورزش زنان از بعد رشد و توسعه بسیار مثبت است.
یعنی نسبت به زمان قبل از انقلاب به نظر شما این رویکرد مثبتتر شده؟
بله.
با توجه به اینکه شما در دو رشته بسکتبال که رشته تخصصیتان بوده و فوتبال که بعدها به آن علاقهمند شدید فارغ از ازدواج با زندهیاد آقای پورحیدری...
البته من فوتبال هم بازی میکردم.
آیا الان آکادمیهای بسکتبال و فوتبال برای دختران نونهال و نوجوان داریم؟
درستش این است که داشته باشیم. به هر حال باشگاهها یا مربیان به طور خصوصی آکادمیهای مختلفی دارند. ما الان در فوتبال و فوتسال آکادمی داریم، بسکتبال هم آکادمی دارد. الان باشگاه استقلال در نظر دارد در چهار منطقه تهران مدرسه آکادمی فوتبال و فوتسال را برای زنان راهاندازی کند. الان آکادمی فوتبال که در باشگاه استقلال راهاندازی شده مربیان کارآزموده را دعوت به همکاری کرده و برنامهریزی شده که حتما آکادمی برای زنان هم باشد. من فکر میکنم این آکادمیها میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند و به باشگاهها کمک کنند. یعنی همینطور که در بخش مردان بعضی از باشگاهها آکادمی فوتبال دارند مسلما از آکادمیشان بازیکن به تیمهای پایه و بعد تیم بزرگسالان تزریق میشود. حتی میتوانند بازیکن را بفروشند یا برای به خدمت گرفتنش هزینهای نکنند و در واقع سرمایهگذاری و یک راه درآمدزایی است. این الگو میتواند در رشتههای دیگر هم باشد. مثلا الان بسکتبال هم آکادمیهای خوب و زیادی در بخش زنان دارد. دختر خودم در آکادمی KWC کار میکند و خیلی هم موفق بوده و از ابتدا با نونهالان شروع کردند، سپس نوجوانان و جوانان پله پله بالا آمدند و الان بازیکنان خوب و مطرح برای لیگ برتر دارند که میتوانند در آینده به تیم ملی هم دعوت شوند.
بیش از ۳۰ سال است که شما در بدنه ورزش هستید؛ چه در بخش دانشگاهی، چه در بخش اجرائی. آیا واقعا و منصفانه بخواهیم صحبت کنیم، برابری جنسیتی اجرا میشود؟
ما باید خودمان بخواهیم. من ۳۵ سال عضو هیئت علمی دانشگاه بودم، رئیس تربیت بدنی دانشگاه بودم و میخواستم که زنان ورزش کنند. هر دختر قدبلندی که وارد اتاقم میشد، میپرسیدم بسکتبال یا والیبال بازی میکنی، اگر نه، برو تمرین؛ یعنی ما اگر خودمان بتوانیم محیطمان را تغییر دهیم، میتوانیم ورزشکار را به سمت ورزش جذب کنیم تا اتفاقات خوبی بیفتد. من در حوزه خودم موفق عمل کردم و فرقی بین زن و مرد نمیدیدم. خیلی روی زنان تعصب داشتم و میخواستم برابری اتفاق بیفتد، حتی در دانشگاه و مسابقات مختلف همیشه مسابقات زنان هم تعدادش بیشتر از مردان بود، هم رشتههای بیشتری در دانشگاه فعال بودند. الان نگاه وزارت ورزش مثبت است، نگاه مسئولان کشور حتی ریاست محترم جمهور مثبت است. ایشان به اردوی تیمهای فوتبال و فوتسال آمدند و از نزدیک بچهها را دیدند و خیلی هم تشویقشان کردند. وقتی این حمایتها و تشویقها باشد، انگیزه بیشتر میشود. پتانسیل دختران در ایران زیاد است، حتی در روستاها و در شهرستانها، بنابراین همانطور که گفتم، مادر و پدرها هم کنار بچهها قرار میگیرند و برابری ایجاد میشود. ما خودمان اگر بخواهیم، میشود. چون نگاه و رویکرد عدالت جنسیتی وجود دارد و پتانسیل هم داریم. البته بعضی از رؤسای فدراسیونها، ممکن است هنوز نگاه مردانه داشته باشند. ولی درمجموع تا جایی که من رصد کردم، میبینم که فدراسیونها دوست دارند که زنان مدال بگیرند و برایشان امتیازی هم قائل هستند، وقتی که زنان مدالآوری کنند، برایشان به مراتب بهتر است و «بولد» میشوند.
برای خودشان رزومهسازی میکنند؟
به نظر من رزومه یعنی ورزش عملی. باید کار کرد. به رزومه کاری ندارد. منِ مدیر اگر بخواهم الان جایی مشغول به کار شوم، ممکن است رزومهسازی کنم، ولی اگر شناخت از من نوعی باشد، میداند که به درد میخورم یا نه. ورزش یک کار عملی است. شخص باید نشان بدهد که توانایی دارد. وقتی نشان بدهد که توانایی لازم را دارد، برنامهریزی اصولی انجام میدهد. به نظرم همه مسائل حل است. به هر حال دیدهشدن هم لازم است که پخش تلویزیونی باید کمک کند تا اسپانسرها جذب شوند. به هر حال من فکر میکنم این کار شدنی است و زنان میتوانند پابهپای مردان شاید هم یک مقدار جلوتر قدم بگذارند.
صعود تیم فوتبال زنان به جام ملتها و فوتسال به جام جهانی، شاید تا حدی توقع را بالا برده که ما موفق میشویم تا از گروهمان صعود کنیم. به قول بچههای فوتبالی، تیم فوتبال زنان در گروه مرگ قرار گرفته. چه انتظاری باید داشته باشیم؟
ما تا جایی که توانستیم، از ابتدا هم گفتم حمایت فدراسیون، ریاست فدراسیون و هیئترئیسه را داریم. هیئترئیسه با ما در مسابقات شرکت میکند، تیم را تشویق میکند. درواقع اعتمادبهنفس بچهها را بالا میبرد. برنامهریزی هم که من و همکارانم انجام میدهیم، کادر فنی خوبی هم که داریم، یک مقداری بالا پایین میکنیم و چیزی را که سرمربی میخواهد، سعی میکنیم تهیه کنیم، مسابقات دوستانهای را که میخواهد تدارک میبینیم، کمپهای خوبی را پیشبینی کردیم، بازیهای چندجانبهای خواهیم گذاشت. به هر حال کاری که دنیا انجام میدهد، ما هم سعی میکنیم برای تیم دخترانمان انجام دهیم. یک مقدار عقبتر هستیم ولی یکدفعه هم جلو نمیافتیم. ما باید اینقدر همین کارها را انجام بدهیم تا برسیم به یک سطح مقبول، به یک سطحی که بتوانیم حضوری قدرتمند در مسابقات داشته باشیم. ما نمیتوانیم یکباره ورود کنیم و بگوییم ما میخواهیم قهرمان آسیا شویم. کار بسیار سختی است، چون چهار، پنج تیم آسیایی هستند که تجربه جام جهانی را دارند و بارها در این مسابقات شرکت کردند و حتی موفقیتهایی داشتند. به هر حال برای رسیدن به این سطح، کار بسیار مشکل است. ولی اگر روی برنامه و اصولش پیش برویم، میتوانیم حداقل زنگ تفریح تیمها نباشیم و در مرحله اول قدرتمند باشیم و در مسابقات حرفهایی برای گفتن داشته باشیم.
مرضیه جعفری نمیتواند در تیم خاتون بم بماند؟
ما خیلی دوست داشتیم که این اتفاق بیفتد. من خودم هرچه اساسنامه را مرور کردم، در هیچ جایی وجود ندارد که مثلا خانم جعفری نتوانند با این تیم همراهی کنند. چون میدانید خاتون بم هم یک باشگاه خوب است که ۱۱، ۱۲ سال است قهرمان لیگ شده و الان هم مسابقات آسیایی را پیشرو دارد. این مسابقات هم حساس هستند و اگر خانم جعفری در کنار لیگ نباشد، مشکلاتی برای این تیم پیش میآید. ما نمیخواهیم که باشگاه خاتون بم هم آسیب ببیند، چون باشگاه فوتبال کشورمان است. من به هیئترئیسه فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش درخواست دادم تا ببینیم راهی وجود دارد. در فوتبال زنان مربی خوب کم داریم، اگر مربی جذب تیم ملی شود، تیم باشگاهیاش آسیب میبیند، اگر با تیم باشگاهی باشد، تیم ملی از وجودش محروم میشود. به اعتقاد من، ما به اندازه بخش مردان مربی خوب در فوتبال زنان نداریم. باید تدبیر و همفکری انجام شود. درخواست من از مسئولان ورزش کشور و فدراسیون فوتبال و از جناب آقای مهندس تاج این است که بتوانند راهکاری بگذارند که حداقل مربیهایی در این سطح بتوانند باشگاهشان را داشته باشند. در اساسنامه من ندیدم منعی دراینباره باشد. در مردان چون مربی زیاد داریم، باید این اتفاق بیفتد، ولی در بخش زنان چون مربی کم داریم، من فکر میکنم در ابتدا راهحلهایی باید بگذارند که مربی بهعنوان مشاور فنی یا بهعنوان مدیر فنی در کنار تیمش باشد. ضمن اینکه ما در باشگاه پول و حق و حقوق خوبی نمیدهیم که به مردان هم نمیدهیم، ولی از باشگاههایشان درآمد کسب میکنند و اگر آن درآمد را از آنها بگیریم، کملطفی در حقشان است. دنبال یک راهکار میگردیم. اگر شما سراغ دارید، به ما بگویید که ما هم بتوانیم استفاده کنیم.
به شما نقدی نیست که الان هم در استقلال هستید، هم در فدراسیون فوتبال. تضاد منافع وجود ندارد؟
ببینید تعارض منافع را که میگویند، من خودم شخصا حس نمیکنم و اینکه من دارم قدمهای مثبتی برای زنان برمیدارم و اگر در کنار هر تیمی بودم، همین کار را میکردم؛ چه استقلال، چه پرسپولیس، حتی تیمهای فوتبال در شهرهای دیگر؛ یعنی همین نگاه را داشتم. من میخواهم خانمها رشد کنند و الان که من در استقلال هستم، توانستم مدیران باشگاه را مجاب کنم که در دو، سه رشته ورزشی سرمایهگذاری کنند و بودجه مصوب کردند. اگر نیامده بودم، این کار را هم از دست میدادیم؛ بنابراین ورزش زنان ضرر میکرد. من آمدم کار مثبتی برای خانمها انجام بدهم. هیچ تعارض منافعی هم در اساسنامه ایافسی و فیفا نمیبینم. ولی تابع قوانین و مقررات کشورم هستم. اگر وزارت ورزش میگوید که من باید از استقلال استعفا بدهم، استعفا خواهم داد. ولی به نظرم ورزش زنان مقداری ضرر میکند، چون من دارم کار مثبت انجام میدهم. کاری که در آن تعارض منافع باشد، نمیبینم. اگر من به استقلال گفتم تیم فوتسال زنان راهاندازی کند، با آقای درویش هم صحبت کردم که تیم فوتسال زنان را راهاندازی کنند تا درواقع فوتبال یا رشتههای دیگر ورزشی زنان رشد کند. این از نظر خودم تعارض منافع نیست ولی از نظر وزارت ورزش مثل اینکه تعارض منافع است و اگر واقعا اینطور است، شاید من مجبور به استعفا شوم.
چرا شخصی مثل فریده شجاعی با بیش از ۳۰ سال تجربه عملی، حرفهای و ورزشی برای ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدا نمیشود؟ جسارت لازم را برای این کار ندارد؟ و این را بگویم اشتباهاتی که مردان انجام میدهند، شاید زنان کمتر انجام دهند.
من بهعنوان یک زن حامی عقیده شما هستم. حامی عقاید زنان هستم، و از زنان حمایت میکنم. ولی واقعیتها را باید بپذیریم. شما در دنیا چند تا رئیس فدراسیون زن سراغ دارید؟ تعدادش بسیار ناچیز و بسیار کم است. آنها که مشکلی ندارند، عدالت جنسیتی که در کشورشان اجرا میشود. برای اینکه به هر حال یکسری توانمندیهایی را مردان دارند که من الان در هیئتمدیره استقلال دارم میبینم که من در بخش مردان شاید ضعیفترین آدم هستم. یکسری تدابیر و ترفندهایی وجود دارد، کارهایی وجود دارد که به نظر من مردانه است و ما خانمها از عهدهاش برنمیآییم. من شخصا نمیتوانم از نظر مالی فدراسیون را تأمین کنم، نمیتوانم کسب درآمد کنم، شاید خانمهایی باشند که بتوانند این کار را بکنند. الان برای فدراسیونهایی مثل فوتبال خیلی زود است که به فکر این باشند که رئیس فدراسیونشان خانم باشد، چون بسیار بسیار سخت است. در فدراسیونهای سنگین زنان نمیتوانند ورود کنند. حداقل من در خودم نمیبینم با اینکه به قول شما بیش از ۵۰ سال است که سابقه مدیریتی در ورزش دارم، کار کردم، در ورزش بودم و بازیکن بودم، مربی بودم، داور بودم، مدیر بودم ولی باز هم آن توان را در خودم نمیبینم که رئیس فدراسیون فوتبال شوم. مثلا فدراسیونهایی که مقداری سبکترند، مخاطب کمتری دارند، زیاد زن و مرد در آنها تأثیرگذار نیست و عدالت جنسیتی واقعا حفظ شده، شاید زنان بتوانند ورود کنند، کمااینکه الان این اتفاق افتاده. ما باید از آنجا شروع کنیم تا برسیم به فدراسیونهای بزرگی مثل والیبال، بسکتبال، کشتی و فوتبال.
به نظر شما شدنی هست؟
ببینید من مطالعات تطبیقی زیادی انجام دادهام. مثلا اگر رفتم اسپانیا را دیدم، نرفتم بگردم، رفتم باشگاه رئال مادرید را رصد کردم و صفر تا صدش را دیدم. نگاه کردم و الگوبرداری کردم، رفتم پرتغال باشگاه لیسبون را دیدم، پورتو را دیدم، رفتم میلان، آثمیلان را دیدم. به خاطر عشق و علاقهای که داشتم، رفتم ببینم در دنیا چه کار میکنند که تا این اندازه پیشرفت میکنند و پیشرفته هستند، ولی هنوز به هیچ جایی و به هیچ کشوری نرسیدهام که ببینم خانمها حرف اول را در مدیریت میزنند، بنابراین ما زیاد عقب نیستیم. من فکر میکنم ما داریم تلاشمان را میکنیم. خانمها موجودیت خودشان را ثابت کردند و توانمندیشان را ثابت کردند. در بسیاری از زمینهها بهویژه در زمینههای علمی، پیشرفتهای خوبی داشتند، ولی هنوز جا دارد که ما کار کنیم تا بتوانیم رئیس فدراسیون فوتبال شویم.
مثلا شما حق وتو در فدراسیون فوتبال دارید؟
از این نظر هیچ مشکلی نداریم. خانمها و آقایان در هیئترئیسه یکسان هستند. حتی در هیئتمدیره استقلال هیچ فرقی بین خانم و آقا وجود ندارد و به توانمندی فرد برمیگردد که چطور حق و حقوقش را بگیرد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.