چرا پوتین به دونتسک چنگ میزند؟
چهار شهر صنعتی و بهشدت مستحکم در قلب دونباس -اسلوویانسک، کراماتورسک، دروژکیفکا و کوستیانتینیفکا- امروز به کانون جدال دیپلماتیک و نظامی میان مسکو و کییف تبدیل شدهاند. ولادیمیر پوتین این مناطق را به عنوان «قیمت صلح» مطالبه میکند؛ مطالبهای که نهتنها سرنوشت جنگ اوکراین، بلکه توازن امنیتی اروپا را تحتالشعاع قرار میدهد. منطقهای که پوتین خواهان آن است، حدود ۳۰ درصد از استان دونتسک –معادل بیش از 15 هزار کیلومترمربع– را در بر میگیرد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: چهار شهر صنعتی و بهشدت مستحکم در قلب دونباس -اسلوویانسک، کراماتورسک، دروژکیفکا و کوستیانتینیفکا- امروز به کانون جدال دیپلماتیک و نظامی میان مسکو و کییف تبدیل شدهاند. ولادیمیر پوتین این مناطق را به عنوان «قیمت صلح» مطالبه میکند؛ مطالبهای که نهتنها سرنوشت جنگ اوکراین، بلکه توازن امنیتی اروپا را تحتالشعاع قرار میدهد. منطقهای که پوتین خواهان آن است، حدود ۳۰ درصد از استان دونتسک –معادل بیش از 15 هزار کیلومترمربع– را در بر میگیرد. در دل این پهنه، یک خط دفاعی موسوم به «کمربند دژها» امتداد یافته است و ستون فقرات دفاعی ارتش اوکراین در شرق کشور محسوب میشود. از نگاه نظامی، تسلیم این منطقه به روسیه، به معنای فروپاشی یک خط دفاعی تاریخی است. افزون بر آن، بار معنوی و نمادین اسلوویانسک نیز اهمیت دارد. طبق گزارشها، چارچوب ابتدایی توافق میان پوتین و دولت آمریکا بر این اساس استوار بوده که خط مقدم فعلی «منجمد» شود. در این سناریو، روسیه شاید بخشهای کوچکی از استانهای خارکیف یا سومی را تخلیه کند، اما در مقابل، کنترل کامل بخش باقیمانده دونتسک به آن واگذار شود. این معامله از منظر کییف بهشدت تلخ است؛ نهتنها حجم سرزمینی که از دست میرود بهمراتب بزرگتر از مناطقی است که باز پس گرفته میشود، بلکه این تصمیم میتواند انسجام روحی ارتش اوکراین را نیز متزلزل کند. هزاران سرباز در همین جبههها جان باختهاند و عقبنشینی از مواضعی که با خون آنان تثبیت شده، برای ارتش و افکار عمومی بهسختی پذیرفتنی خواهد بود. پوتین از آغاز این جنگ به دنبال تسلط ژئوپلیتیکی بر اوکراین بوده، نه صرفا الحاق سرزمینی. اما با کشیدهشدن جنگ به درگیری فرسایشی و پرهزینه، او نیازمند یک پیروزی است که بتواند در داخل روسیه به عنوان «دستاورد تاریخی» معرفی کند. از این منظر، تسخیر کامل دونتسک دو هدف را برای کرملین محقق میکند: اول، قطع عمق دفاعی اوکراین و ایجاد فشار دائمی بر کییف و دوم، وادارکردن زلنسکی به تصمیمی نامحبوب: ادامه جنگ با تلفات سنگین یا پذیرش توافقی که از دید جامعه اوکراین بهمنزله خیانت تلقی میشود. مسئله اصلی اما فراتر از مرزهای دونتسک است؛ نوع تضمینهای امنیتی و کمکهای بازسازی که غرب به اوکراین ارائه میدهد. اگر اوکراین ناچار شود بخشی از سرزمین خود را واگذار کند، فقط در صورتی میتواند به بازسازی و ثبات سیاسی دست یابد که با پشتوانهای جدی از سوی اروپا و آمریکا همراه باشد؛ چیزی فراتر از تکرار شعارهای مبهم «پوتین نباید پیروز شود». با این حال، تردیدی وجود ندارد که اروپاییها تمایلی به اعزام مستقیم نیروهای خود به جبهههای اوکراین ندارند. همین موضوع معضل اخلاقی تازهای میآفریند: آیا درست است که کییف را به ادامه مقاومت تشویق کنند در حالی که خود حاضر به پرداخت بهای انسانی آن نیستند؟ دونتسک برای پوتین یک برگ برنده استراتژیک و برای اوکراین خط قرمز بقاست. اگر این منطقه به دست مسکو بیفتد، جغرافیای امنیتی شرق اروپا برای دههها تغییر خواهد کرد. اما اگر کییف با حمایت واقعی غرب بتواند بر سر آینده کشورش تصمیم بگیرد، شاید تسلیم بخشی از خاک، آغازی برای ساختن اوکراینی مستقل، دموکراتیک و خارج از حوزه نفوذ روسیه باشد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.